مکالمه دوطرفه ميان کودکان و ديگران نقش بسيار مهمي در يادگيري زبان در آنها دارد. معمولاً زبانشناسان و متخصصان کودک، والدين را تشويق ميکنند تا کودکانشان را از طريق خواندن متن و توصيف وقايع ساده روزانه يا گفتن شعر و قصههاي کوچک به يادگيري زبان مشغول سازند. خواندن اطلاعات توسط ابزارهايي نظير لوح فشرده و نوار تأکيد چنداني بر نقش کودک در تبادل زباني نداشته و در حقيقت تا آنجا که ممکن است فرصت کودک را براي صحبت کردن کمتر ميکند.
جهت شناسايي فاکتورهايي که در پيشرفت زبان و گفتار کودکان مؤثرند، پژوهشگران 257 خانواده را که بچههايي کمتر از چهار سال داشتند، مورد بررسي قرار دادند. در اين تحقيق، کودکان در معرض گفتوگو با والدين، تلويزيون، و گفتوگوي يک طرفه والدين با کودک قرار گرفتند. يک سيستم ديجيتال ضبط صدا يا پردازشگري به نام LENA تأثير اين عوامل را بر گفتار کودکان اندازهگيري کرد و محققان توسط اين فناوري برخي از عواملي را كه در محيط زباني کودک تأثير بيشتري داشت، كشف كردند و به اين وسيله به ديدگاههاي جديد و ارزشمندي دست يافتند.
دكتر سيدحسن علمالهدايي(عضو هيئت علمي دانشگاه فردوسي مشهد)
آيا دين و معنويت ميتواند موجب بهبود سلامت خانوادهها شود؟
آيا آموزههاي مذهبي و الگوهاي فكري پيامبران الهي ميتواند تحملپذيري صبورانه و آگاهانه ما را در برابر حوادث تلخ و شيرين زندگي تقويت كند؟
اينكه ميگويند پايبندي به اعتقادات، تضمينكننده آرامش و نشاط بيشتر در زندگي است صحت دارد؟
پس چرا بسياري از ما كه مدعي دينداري هستيم اين اثربخشي را در مشكلات عاطفي و رواني خود نميبينيم؟
درباره اين پرسشهاي ذهني شما بايد گفت كه اهميت دين و رشد معنوي در انسان در چند دهه اخير بسيار مورد توجه روانكاوان و روانشناسان قرار گرفته است حتي متخصصان هم به طور جدي دريافتهاند كه شيوههاي موجود علمي و درماني براي بهبود مشكلات رواني و حتي جسماني كافي نيست. مثلاً ديدهاند گرايشهاي سالم ديني، فشار خون انسان را تعديل ميكند اما اينكه دين و رشد معنويت چگونه ميتواند سلامت جمسي و رواني ما را تقويت كند تا حد زيادي به سبك زندگي اخلاقي و حتي تغذيه ديندار راستين بستگي دارد. براي نمونه، يك مسلمان واقعي در دين ما مشروب نميخورد، مخدر استفاده نميكند، رفتارهاي غيرمشروع ندارد، به آزار ديگران و رفتار غيرانساني نميپردازد و… در حقيقت، او با هر يك از اين پرهيزها از برخي دغدغههاي رواني و استرسزا و برخي عواقب و مشكلات جسماني فاصله ميگيرد و به سلامتي نزديك ميشود. تجربه شخصي من در برخورد با خانوادههايي كه متأسفانه به دليل ضعف آموزش فرهنگي و ديني و غفلت از خدا دچار گرفتاري ميشوند نشان داده آنها در جنجال خانوادگي و خشونتهاي خانگي به خاطر چنين كمبودي دچار آسيب شدهاند.
بسياري از صاحبنظران غربي معتقدند عقايد ديني در اميدوار كردن انسان و ايجاد انگيزه و شفا يافتن براي بيماريهاي جسمي و رواني آنها مؤثر است حتي مطالعه جديدي نشان ميدهد برخي مبتلايان به بيماري ايدز كه بيشتر عمر كرده بودند، براي كنار آمدن با بيماري خود به دين متوسل شده بودند و در مراسم ديني خود شركت ميجستند. روابط و پيوندهاي اجتماعي حاصل از فعاليت ديني موجب كنترل و كاهش افسردگي و اضطراب ميشود و از تنهايي انسان ميكاهد. در قرآن كريم، آشكارا اشاره به شفابخشي جسم و جان شده و آيات الهي زيادي معناي هدايت و رحمت براي مردم را به همراه دارند حتي تمثيل «طبيب» براي همه پيامبران الهي نيز كنايه از وظيفه آنان در تحقق سلامتي و شفاي بشر دارد.
هشتمين نشست خانوادگي در مؤسسه آموزش عالي حوزوي معصوميه(خواهران) ويژه خانوادههاي طلاب برگزارگرديد.
به گزارش روابط عمومي موسسه آموزش عالي حوزوي معصوميه(خواهران) هشتمين نشست خانوادگي ويژه خانوادههاي طلاب با سخنراني حجه الاسلام والمسلمين دکتر هادي با موضوع: رفتارهاي ابرازي و نقش آن در سازگاري زوجين و همچنين سخنراني حجت الاسلام والمسلمين همتي با موضوع: نقش والدين در تربيت صحيح فرزندان، در سالن همايش هاي مؤسسه آموزش عالي حوزوي معصوميه برگزارگرديد.
در اين جلسه ابتدا حجتالاسلام و المسلمين هادي به رفتارهاي ابرازي و ابزاري در خانواده اشاره کرد و گفت: بايد باورکنيم براي کسب خوشبختي لازم است:
1. بيشتر بدانيم
2. برنامه داشته باشيم
3. تلاش کنيم
4. وقت بگذاريم
5. هماهنگي شخصيتي پيدا کنيم
6.کمک بگيريم.
کودکان چه ميپرسند
مگر خدا هم خانه ميخواهد که ميگوييم مسجد، خانة خداست؟
ما آدمها براي زندگي بهتر، به يک خانه و سرپناه نياز داريم. خانه، ما را از باد و باران و سرما و گرما محافظت ميکند و جلوي آزار و اذيت حشرات مزاحم و حيوانات خطرناک را ميگيرد. خانه، فايدههاي ديگري هم براي ما دارد.
هر کدام از حيوانات هم، خانة مخصوصي دارند. به خانة ستوني شکل زنبورها، کندو ميگويند. به خانة پرندهها که با ساقههاي نازک درختان درست ميشود، لانه ميگويند. به خانة کرم ابريشم، پيله ميگويند و…
اما ببينيم آيا خدا هم به خانه نياز دارد يا نه؟ پاسخ اين سؤال خيلي روشن است. خدا به خانه نياز ندارد؛ چون نه باد و باران و نه سرما و گرما نميتواند به او آسيب بزند، نه حيوانات و حشرات ميتوانند خدا را اذيت کنند. به غذا هم احتياج ندارد که غذايش را در خانه بخورد و نه ميخوابد که آنجا دراز بکشد و نه رخت و لباس و ماشين و صندلي دارد که آنها را در خانه نگه دارد.
خدا آفرينندة آسمانها و زمين است و نياز ندارد در دنيايي که خودش آفريده است، خانهاي را براي خود بسازد. او بزرگتر از اين است که به خانه نياز داشته باشد.
اما اگر ميگويند مسجد خانة خداست، اين معناي ديگري دارد. کلمه «مسجد» يعني جايي که انسان سجده ميکند و به عبادت خدا ميپردازد. مسجد جايي است براي نماز خواندن و دعا کردن و سخن گفتن با خدا.
چند نکته براي خانوادهها
بهطور كلى برخورد با مسأله امتحان و گذراندن روزهاى امتحان براى عدهاى از خانوادهها و بچهها حالت بحرانى پيدا ميكند. اين بحران و استرس و اضطرابهاى ناشى از آن در وضعيتهاى مختلف و از نگاهى به نگاه ديگر متفاوت است كه گاه خود بچهها را درگير مىسازد و در مواقعى نيز خانوادهها هم در اين وضعيت بحرانى و شرايط استرسزا درگير مىشوند.
اين نگراني و فشار رواني مربوط به سن خاصي هم نيست. در هر دورهاي از زندگي، گذراندن امتحان ميتواند موجب بروز استرس شود.
در زمان وقوع حوادث، بدن ما به منظور تسريع در بهتر انجام شدن كارها هورموني به نام آدرنالين ترشح ميکند که برخي تغييرات فيزيكي مثل عرق كردن كف دست، افزايش ضربان قلب، احساس دلشوره داشتن، برافروخته شدن صورت، بياشتهايي، سردرد، بيخوابي يا سرگيجه در نتيجه ترشح اين هورمون است.
حکومت نظامي خانوادگي
در بعضى از خانوادهها در روزهاى قبل و حين امتحانات حكومت نظامى برقرار ميشود و بچهها مجبور هستند كه همه ساعات روز و يا حتى ساعاتى از شب را هم با مطالعه كتابهاى درسى بگذرانند! بدون اينكه هيچ نوع برنامهاى براى تفريح و بازى آنها در نظر گرفته باشند و برعكس متأسفانه در بعضى از خانوادهها نيز آنقدر نسبت به امتحانات بچهها سهلانگارى ميشود كه هر چه به روز امتحان نزديكتر ميشويم اضطراب بچهها به علت كمكارى، بيشتر ميشود.
ابراهيم اخوي
زنذليلي كه گاهي با حروف اختصاري «زذ» هم بيان ميشود، يکي از شوخيهاي رايج در ميان ماست، در اين شوخي، رگههايي هم از جديت ميبينيم كه شايد براي فرار از برخي واقعيتها، با مكانيسم رواني شوخي از آن ياد ميكنيم.
اين كه مردي از زن خود حساب برده، بدون اجازه او اقدام به كاري نكند، پذيراي كارها و نقشهاي او باشد، خواستههايش را بر خواستههاي خود مقدم بدارد، و در يك كلام، بيچون و چرا مطيع او باشد، ترجمه ساده زنذليلي است، بماند که برخي از مردان كه تعدادشان هم كم نيست براي فرار از اين انتساب نام چنين ارتباطي را تفاهم، رفاقت يا علاقه بيش از اندازه ميدانند و در اثبات اين علاقه ميكوشند تا گوي سبقت را از ديگر مردان فاميل بربايند!
در بررسي لايههاي پنهان اين ويژگي، بايد به جنبههاي مثبت و منفي آن نظري افكند. علاقه به همسر و ابراز محبت به او، اصليترين جايگاه را در زندگي مشترك دارد و بدون وجود چنين علاقهاي، زندگي مفهوم و رنگ واقعي خود را از دست خواهد داد. كمك به همسر نيز از الطاف شوهر و راهي براي ابراز عملي اين علاقه و عشق است. عهدهدار شدن بخشي از وظايف و نقشها در زندگي نيز امري معقول و لازم است، اما در اين ميان، توجه به چند اصل ضروري است:
چند نکته هم براي دانشآموزان
سعي در درمان استرس و يا از بين بردن آن بهطور كامل، اشتباه است؛ چرا كه وجود آن لازم و ضروري است تا بتوانيد با حداكثر انرژي تلاش كنيد اما براي اينكه بتوانيد از آن بهتر نتيجه بگيريد، بايد:
1. ياد بگيريد اتفاقاتي كه در بدن شما ميافتد، امري طبيعي است و آن را مثبت تلقي كنيد.
2. بدانيد در چه سطحي از اين امر باعث تحريك بيشتر ميشود و در چه سطحي شما را منفعل ميكند.
3. اگر متوجه شديد ميزان استرس در شما زياد است و شما را منفعل ميكند، آن را در حد قابل قبولي پايين بياوريد.
با توجه به اينكه استرس و فشار رواني دو جزء فيزيولوژيك و رواني دارد ميتوان به شيوههاي گوناگون استرس منفعلكننده را به استرس محرك و انرژيزا تبديل كرد:
1. خود را باور داشته باشيد.
2. سعي نكنيد هميشه نفر اول باشيد، همه چيز را در حد اعتدال نگه داريد.
3. هرگز خودتان را با ديگري مقايسه نكنيد.
4. فشارهاي خارجي را مديريت كنيد، انتظارات و توقعات نابهجا از طرف ديگران بهويژه پدر و مادر باعث ايجاد استرس ميشود، در اين صورت عملكرد خود را بازبيني كنيد.
5. در شرايط سخت و دشوار رقابتهاي سنگين، خودتان را اداره کنيد.
6. قضاوت مثبت نسبت به خود داشته باشيد.
7. خودخوري نکنيد. همه مسايل را در درون خود جمع نكنيد.
8. به مقدار كافي بخوابيد.
9. عضلات بدن را با تمرين رها كنيد.
10. غذاي مناسب بخوريد.
چند نکته کوتاه درباره امتحان
از صحبتهاي يک دبير باتجربه
فاطمه همتي
همه دانشآموزان و دانشپژوهان کم و بيش با احساس ترس از امتحان آشنا هستند، بعضي بهخاطر نخواندن درس و نداشتن برنامه، برخي ديگر به علت ترس از نگرفتن نمره خوب، و برخي نيز به علت توقع نمره عالي و به زبان عرف نمره بيست، اضطراب امتحان را تجربه ميکنند. اين نوشتار نکات ساده و کاربردي را پيشنهاد ميدهد تا دانشآموزان هنگام شرکت در امتحان از اعتماد به نفس و آرامش خاطر بيشتري برخوردار باشند.
الف) توصيههاي قبل از امتحان
1. حتماً در جلسات آخر درس پيش از امتحان در کلاس درس حضور داشته باشيد. بيشتر استادان و معلمان نکات مربوط به امتحان را در جلسات آخر مرور ميکنند و دربارة شيوه امتحان گرفتن خودشان توضيحاتي ميدهند.
2. به گونهاي براي مطالعه برنامهريزي کنيد که وقت کافي براي مرور همه مطالب داشته باشيد. مطالعه در چند جلسه کوتاه بهتر و مؤثرتر از يک جلسه طولاني است.
3. مطالعه در اوايل روز مفيدتر است. بهويژه روز قبل از امتحان، مرور مطالب و ارتباط آنها با يکديگر کمک مؤثري به يادگيري ميکند. بدين منظور کافي است فقط به يادداشتها و نکات مهمي که قبلاً نوشتهايد، مراجعه کنيد.
4. اگرچه پيشبيني دقيق سؤالات امتحاني ممکن نيست، اما اگر دانشپژوه منظم و دقيقي هستيد ميتوانيد محدوده سؤالاتي را که در امتحان مطرح خواهد شد، حدس زده و به برنامهريزي بيشتر آنها بپردازيد. بدين منظور ميتوان از ورقههاي امتحاني سالهاي قبل نيز استفاده کرد؛ البته از ياد نبريم که هر چند ملاحظه و مشاهده سؤالهاي سال قبل براي موفقيت در امتحان مفيد است اما آنچه که مهم است تسلط ما بر مطالب است که موفقيت ما در پاسخ به سؤالات امتحاني را تضمين ميکند.
صفحات: 1· 2
غلامرضا حيدري ابهري
چرا خدا خيلي از دعاهاي ما را انجام نميدهد؟
خود خداي مهربان در قرآن، ما را به دعا تشويق کرده و فرموده است «زماني که بندگان من دربارة من ميپرسند، بگو که من نزديکم و به دعاي دعاکننده وقتي که مرا صدا ميزند جواب ميدهم.»
اگر خدا نميخواست به ما کمک کند، به ما نميگفت که دعا کنيم، اما آيا تا به حال فکر کردهاي که اگر همة دعاهاي ما انسانها برآورده ميشد، چه اتفاقي ميافتاد؟
يک کشاورز دعا ميکند که باران ببارد، اما يک مسافر دعا ميکند که باران نبارد. شخصي که از دنيا خسته شده است دعا ميکند که زودتر بميرد، اما برادر وخواهر و پدر و مادرش که او را دوست دارند، دعا ميکنند که او زنده بماند، و…
دکتر محمدعلي حيدرنيا
از ميان دوازده عامل موثر در شيوه زندگي سلامتمدار، چهار عامل ايمان به خدا، فعاليت فيزيکي منظم، تغذيه خوب، و مديريت استرسها و هيجانهاي زندگي از اهميت بيشتري برخوردار هستند. ايمان به خداوند عاملي جدي در شيوه زندگي است که پس از سالها فراموشي، اکنون در محافل علمي و سلامتي جهان مورد توجه واقع شده است. متخصصان جهاني سلامت ميگويند «وقت آن رسيده که به بُعد معنوي سلامت توجه شود و آن عبارت است از: اعتقاد به خالق برتر و نظم حاکم بر جهان هستي و معنيدار بودن زندگي.»