مگر خدا هم خانه ميخواهد که ميگوييم مسجد، خانة خداست؟
کودکان چه ميپرسند
مگر خدا هم خانه ميخواهد که ميگوييم مسجد، خانة خداست؟
ما آدمها براي زندگي بهتر، به يک خانه و سرپناه نياز داريم. خانه، ما را از باد و باران و سرما و گرما محافظت ميکند و جلوي آزار و اذيت حشرات مزاحم و حيوانات خطرناک را ميگيرد. خانه، فايدههاي ديگري هم براي ما دارد.
هر کدام از حيوانات هم، خانة مخصوصي دارند. به خانة ستوني شکل زنبورها، کندو ميگويند. به خانة پرندهها که با ساقههاي نازک درختان درست ميشود، لانه ميگويند. به خانة کرم ابريشم، پيله ميگويند و…
اما ببينيم آيا خدا هم به خانه نياز دارد يا نه؟ پاسخ اين سؤال خيلي روشن است. خدا به خانه نياز ندارد؛ چون نه باد و باران و نه سرما و گرما نميتواند به او آسيب بزند، نه حيوانات و حشرات ميتوانند خدا را اذيت کنند. به غذا هم احتياج ندارد که غذايش را در خانه بخورد و نه ميخوابد که آنجا دراز بکشد و نه رخت و لباس و ماشين و صندلي دارد که آنها را در خانه نگه دارد.
خدا آفرينندة آسمانها و زمين است و نياز ندارد در دنيايي که خودش آفريده است، خانهاي را براي خود بسازد. او بزرگتر از اين است که به خانه نياز داشته باشد.
اما اگر ميگويند مسجد خانة خداست، اين معناي ديگري دارد. کلمه «مسجد» يعني جايي که انسان سجده ميکند و به عبادت خدا ميپردازد. مسجد جايي است براي نماز خواندن و دعا کردن و سخن گفتن با خدا.
عزيزم!
«مسجد خانة خداست» يعني اينکه مسجد، مورد توجه خداست و بندگاني که به مسجد بروند، از لطف و رحمت خدا برخوردار ميشوند. براي همين است که ثواب نماز خواندن در مسجد بيشتر است، نشستن در آن، عبادت شمرده ميشود، رفتن به سوي مسجد ثواب دارد و دعا در آنجا زودتر قبول ميشود.
غلامرضا حیدری ابهری- برگرفته از خداشناسي کودکان، ص 119.