حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) وقتى به سوى صفّين حركت مىفرمود به سرزمين بليخ رسيد كه، جاى خوش آب و هوائى بود، و رودخانه بزرگ و پُر آبى داشت، مناظر زيباى آن سرزمين، امام على (عليه السلام) را به خود مشغول كرد.
آن حضرت دستور داد تا سپاهيان در آنجا مدّتى بمانند و از آب و هواى دلنشين آن سامان بهرمند گردند، و استراحت كنند. با اين كه حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حال پيشروى به سوى سرزمين صفّين بود، و جنگ بسيار سرنوشت سازى در پيش روى داشت، و لشگرِ چند ده هزار نفرى را رهبرى مىكرد، امّا از تفريحات سالم سربازان و بهرهبردارى از طبيعت غفلت نفرمود. [1]
پی نوشت :
[1] . فتوح ابن اعثم كوفى ص512،
یک چیز بگویم که دل افراد غیرمذهبی آب شود. اسلام دین نشاط و شادابی است با غم و حزن که سبب رکود شود مخالف است. اگر گریه و عزاداری بر شهدا به خصوص سالار شهیدان امام حسین - ع - را جایز می داند، به این دلیل است که در دل آن حرکت و پویایی است، نه افسردگی. امام صادق (ع) فرمود: «در شادی ما شاد باشید و در حزن ما اندوهگین [1] ». امام در همین حدیث هم ابتدا شاد بودن را مطرح کردن. یعنی اصل بر بانشاط و شاد بودن است. دایره عوامل و اسباب نشاط و تفریح و شوخی بی نهایت است و فقط از بین آنها قسم حرام را رد کرده است.
بوستان خنده و شوخی حلال، بسیار شادی زا و بزرگ است شوخی پنج قاز دارد:
متعالی: شوخی حکیمانه که در آن نیت الهی وجود دارد، حقی گفته شود و باطلی رد شود و یا از مظلومی دفاع شود و ظالمی را تباه کند.
مفید: حلال است و برای کسب نشاط و با نیت الهی است.
مباح: دروغ گفتن به شوخی به گونهای که دیگران بدانند شوخی است.
مکروه: خنثا است و حلال. نه حرام نه مستحب و نه مکروه.
و مبتذل: حرام است مثل شوخی برای مسخره کردن یا تحقیر و اذیت کردن یک فرد یا یک قوم. شوخی با نامحرم با ترس افتادن در گناه و به قصد لذت جنسی.
دایره وسیع شوخی
بنابراین دایره شوخی وسیع است و از پنج قسم یک قسمت آن مرداب است که نباید نزدیک شویم. تصور کنید به مهمانی ای رفته باشیم و میزبان برای ما غذا و خوراکی های متنوع و متعددی آماده کرده باشد و از ما بخواهد که به فلان ظرف دست نزنیم چرا که اگرچه ظاهری جذاب و خوش رنگ و بویی دل انگیز و حتی مزه ای خوش دارند ولی زهری کشنده دارند. ما یواشکی بخوریم؛ و در دل از او نارحت باشیم که چرا مانع خوشی ما شده است در واقع وقتی ما از گناهی منع می شویم به جای تشکر از ائمه (ع) که خون و آسایش خود و خانواده خود را برای هدایت ما دادند فاصله می گیریم. [2]
پی نوشت :
1 . خصال، ج2.
2. رک: کتاب آیین شوخی و قوانین خوشی ، کتابخانه سایت اسک دین
می دونی آدم ها و کتاب ها چقدر شبیه هم هستند؟!
بعضی از کتاب ها ظاهرشون کوچیکه ، بعضی بزرگ.
کتاب هائی جلدی معمولی دارند ، و کتاب هائی جلد زرکوب و خیره کننده.
یه کتاب رو تا چند بار نخونیم ول کن نیستیم ، یکی دیگه رو نیمه کاره رهاش می کنیم.
اسم یه کتاب بیانگر محتواشه ، اسم اون یکی بی ربط با متنش.
یکی بارها تجدید چاپ می شه ، و زودتر از اونی که فکر کنی نایاب و دست نیافتنی.
کتابی رو هم مجانی و با کتاب های دیگه بهت می دن ، آخه خریداری نداره.
و اما آدم ها !
ماها هم :
ظاهرمون کوچیکه یا بزرگ ، بلند یا کوتاه ، چاق یا لاغر.
لباس هامون عادی و معمولیه ، یا خیره کننده و پر زرق و برق.
قابل تفسیریم ، یا غیر قابل ترجمه !
اسم و رسم مون با هم متناسبه ، یا خیلی دور از هم.
یا خریدار نداریم ، یا شرمنده خریدارها می شیم که : به همه نمی رسه !
کاشکی کتابی باشیم :
که بشه ازش سرمشق گرفت.
آموزنده و خوندنی.
اثربخش و موندنی.
با تقاضای تجدید چاپ ! [1]
پی نوشت :
[1] . سایت خانه تحول، مسافر کوچلو
جواب سلام را با علیک بده
جواب تشکر را با تواضع
جواب کینه را با گذشت
جواب بیمهری را با محبت
جواب ترس را با جرأت
جواب دورغ را با راستی
جواب دشمنی را با دوستی
جواب زشتی را به زیبایی
جواب توهم را به روشنی
جواب خشم را با صبوری
جواب سرد را به گرمی
جواب نامردی را با مردانگی
جواب همدلی را با رازداری
جواب پشتکار را با تشویق
جواب بیتفاوتی را با التفات
جواب یکرنگی را با اطمینان
جواب مسئولیت را با وجدان
جواب حسادت را با اغماض
جواب خواهش را بیغرور
جواب دورنگی را با خلوص
جواب بیادب را با سکوت
جواب نگاه مهربان را با لبخند
جواب لبخند را با خنده
جواب دلمرده را با امید
جواب منتظر را با نوید
جواب گناه را با بخشش
و جواب عشق چیست جز عشق؟
همیشه جواب های، هوی نیست. جواب خوبی را با خوبی بده، جواب بدی را هم با خوبی بده. هیچ وقت جواب سربالا نده. هیچ وقت هیچ چیز و هیچ کس را بیجواب نگذار. مطمئن باش هر جوابی که بدهی یه روزی، یه جوری، یه جایی به تو باز میگردد.
گاهی افراد در ارزیابی خود معیارهای حقیقی را فراموش می کنند و معیارهای مجازی را اصل قرار می دهند. شکست در کسب این اهداف جعلی و اعتباری سبب سرخوردگی،ٰاحساس بی ارزشی در آنها می شود.خانم محترمی در مشاوره می گفت:من هیچی نیستم،همه درخانواده و اقوام ما موفق اند. من نتوانستم رشد علمی خوبی به دلیل شرایط زندگی ام داشته باشم الان احساس شرم دارم و خودمو پیش اونا کوچیک احساس می کنم از همه بریده ام و خودم ازخودم بدم میاد و…..به او گفتم شما چرا این قدر حسادت دارید ؟چرا تو زندگیت زیاد دروغ می گویی ؟ چرا به شوهرت خیانت می کنی ؟چرا جیب و کیف می زنی؟ از حسادت چرا داری دق می کنی؟و….
گفت: نه نه کی گفته اصلا این طور نیست شما چرا به من تهمت می زنی و….گفتم این صفات درباره شمات صدق نمی کند گفت البته که صدق نمی کند هیچ کدام از این ها درست نیست شما چطور به خودت اجازه می دهی به من ….هنوز حرفش تمام نشده بود که گفتم اینها ارزش نیست شما برخلاف خیلی ها فوق تخصص انسانیت دارید بنابراین جا داره به خودتون ببالید و بنازید. حسابی تو فکر فرو رفت بعد سرش را بالا کرد و گفت تا حالا این قدر احساس خوبی نسبت به خودم نداشتم
فرزند علامه جعفری به ایشان گفته بود بد شد شما علامه و سرشناسید ولی من رشد علمی ندارم مردم از من که فرزند شما هستم این انتظار را ندارند.
علامه گفت شما آدم باش بقال باش کارگرباش ولی آدم باش.
هنر آدم بودن و خودشناسی و فهم این که انسان می تواند تا مرز جانشینی خدا پیش رود بزرگترین موفیت و کامیابی است.
1.بهبود عملکرد هوشمندانه و بهبود حافظه کوتاه مدت
2.شلشدن عضلات
3.آزاد شدن مسکن های طبیعی (سروتونین و اندروفین)
4.کمک به متقاعد سازی مخاطب
5.کمک برای یادگیری و یادیاری
6.افزایش خلاقیت
7.داشتن تصویر جذاب از خود
8.کمک به افشای خود و دیگران و شروع ارتباط کلامی
9.جوان تر نشان دادن چهره
10.افزایش سرتونین و نور آدرنالین(ضد افسردگی)
11.بذله گویی درمانی
12.پس راند هیجان منفی مثل خشم
13.دور راندن افکار مزاحم
14.تسهیل کننده برای پیوند دوستی و ارتباط
نگو نه مامان!
بگذار بايستم. بگذار راه بروم. ميافتم، اما باز بلند ميشوم. گريه ميکنم. دردم ميگيرد ولي راه رفتن را ياد ميگيرم. نترس! همه همين کار را ميکنند.
نگو نه مامان!
بگذار خودم غذا بخورم. قاشق را دست خودم بده. غذايي که خودم توي دهانم ميگذارم خوشمزهتر است. اطرافم کثيف ميشود، به هم ميريزد، ولي من ياد ميگيرم. ياد ميگيرم خودم غذا بخورم!
نگو نه مامان!
صابون را بگذار توي دست خودم. ليف را به من بده. خودم ميشويم. عيب ندارد. من خيلي هم کثيف نيستم. بگذار خودم بکنم. اينجوري خيلي کيف دارد!
……………………………………………
مريم سيادت-نشریه خانه خوبان
روشهاي کلامي براي افزايش اعتماد بهنفس کودکان
بهکمک واژهها از کودکتان حمايت کنيد
1. عبارتي مورد علاقه
براي کودک خود عبارت يا کلامي خاص بهکار ببريد که تنها مورد استفاده خودتان دو نفر قرار گيرد. اين عبارت را بهطور مداوم تکرار کنيد تا کودک شما احساس تمايز کند.
از هنگاميکه دخترم دو ساله بود. هر شب هنگام خواب به او ميگفتم تو بهترين دختري هستي که من در تمام عمرم داشتهام. وقتي چهارساله شد بهمفهوم آن پي برد و گفت:«مادر، من تنها دختر شما هستم!» ومن پاسخ دادم: اگر من صدها دختر هم داشتم تو بهترين آنها بودي. امروز دخترم 24ساله است هنوز هم به او ميگويم تو بهترين دختري هستي که در تمام عمرم داشتهام.
2. تلقين مثبت
هنگاميکه فرزندان شما اقدامي تحسينآميز انجام ميدهند، در حضور خودشان از اقدام آنان براي ديگران تعريف کنيد؛ «لطف کردي که اين ديکته را به خواهرت گفتي.» ميخواهم به مادربزرگ زنگ بزنم و بگويم چهکار کردي. اطمينان حاصل کنيد که فرزند شما به مکالمه شما گوش ميدهد.
وقتي که فرزند لجوج و پرجنبوجوش من با گذاشتن اسباببازيهاي خود در سبد با من همکاري ميکند، با پدرش تماس ميگيرم و ميگويم: امروز سعيد به من کمک کرد و اسباببازيهاي خودش را در سبد گذاشت
چگونه محبتم را نسبت به شوهرم ابراز كنم و به او نشان بدهم که دوستش دارم؟
زن نيز بايد علاقه خود را به شوهرش ابراز كند. اولين راه ابراز محبت، با زبان و گفتار است.
خانم محترم! چه مانعی دارد گاهی به شوهرت بگويي عزيزم واقعاً تو را دوست دارم؛ اگر در بيرون خانه است به او تلفن بزن و حالش را بپرس؛ اگر از موقع معمول ديرتر به خانه آمد، بگو: «در انتظار مقدمت بودم، از ديرآمدنت ناراحت شدم» اگر از سفر آمده به او بگو: «خوب شد آمدي دلم برايت تنگ شده بود.» و ….
در ادامه، چند راه ديگر ابراز علاقه زن به شوهرش را ذكر میكنيم.
در تحليل روان شناسي ميبينيم كه كار ارادي و اختياري بدون ميل (موتور حركت كارها) و آگاهي و شناخت (چراغ حركت) تحقق نميپذيرد. اراده تبلور اميال همراه با شناخت است. در انسان كشش فطري، به امري وجود دارد و اين ميل در شرايط ويژه اي شكل مي گيرد و به تحقق اراده در نفس منتهي مي شود. پس اراده تبلور ميل فطري است.