در دیدگاه اسلام، نوجوان باید با استفاده از شناخت صحیح و با نیروی اختیار و استقلالی که خدای متعال به او ارزانی داشته، راه خویش را شناخته و انتخاب کند. شرط لازم برای انجام دادن دستورات الهی و مورد تکلیف قرار گرفتن نیز، برخورداری از عقل و اختیار است و آغاز آن معمولا همزمان با بلوغ جنسی، یعنی سنین نوجوانی و آغاز جوانی است. از این رو در بینش اسلامی به نوجوانی و شرایط حساس این دوران توجه ویژهای شده است. پیامبر اعظم(ص) نیز ضمن آنکه خودشان در عمل و رفتار توجه ویژهای به نوجوانان داشتند، در بیان نیز اصحاب را به نیکی و توجه شایان به نوجوانان ترغیب میکردند. در حدیثی نورانی از ایشان نقل شده است که فرمودند: «من به شما سفارش میکنم که به نوجوانان و جوانان نیکی کنید، زیرا آنان دلی رقیقتر و قلبی فضیلت پذیرتر دارند». در فرمایشی دیگر، به تشویق معنوی نوجوانان پرداخته و میفرمایند:: «هركسي از اوان نوجواني تا هنگام مرگ در عبادت و بندگي خداوند باشد، خداي تعالي پاداش نود و نه صدّيق را به او عطا ميكند.
8. رعايت اصل تدريج در اصلاح رفتار
کسب عادتهاي درست به وقت نيازمند است و يکباره امکانپذير نيست. از اين روی، بايد با مراقبت و استقامت شالودهي شخصيت کودک را بر پايهي نظم و انضباط استوار ساخت. براي دستيابي به اين هدف بلند، بايد او را بهتدريج و گام به گام بهسوي هدف رهنمون ساخت و در اين راه، ظرفيت و موقعيت جسمي و روحي او را در نظر گرفت.
پيامبران الهي که مربيان جامعهي بشرياند، همهي دستورات خود را يکباره به مردم ابلاغ نميکردند، بلکه از شيوهي گام به گام بهره مي جستند. قرآن کريم نيز که کتاب نور و هدايت است، بهتدريج در طول 23 سال نازل شد و مسلمانان را گام به گام با احکام و معارف نوراني خود آشنا ساخت.
9. تداوم در استوار ساختن تربیت درست
برای اینکه تربیت درست در روان فرزندمان شکل گيرد و سپس به عادت و آنگاه به ملکهاي در وي مبدل شود، باید در استوار ساختن آن مداومت کرد.
گرچه ممکن است کار در آغاز آسان باشد، اما به سامان رساندن و به بار نشاندن آن به مراقبت نياز دارد. براي اينکه بذر ارزشمند ادب به برگ و بار بنشيند و آدمي در سايهسار آن به آرامش و سعادت برسد، مداومت و شکيبايي بسيار بايسته است. امام علي عليهالسلام ميفرمايند: «عمل، عمل، سپس توجه به پايان کار، پايان کار، آنگاه استقامت، استقامت، سپس شکيبايي، شکيبايي!» و در حديثي ديگر ميفرمايند: «کاري اندک که بر آن مداومت شود، برتر است از کاري بسيار که خستگي آورد».
10. استفاده از اصل تغافل
بنابر اصل تغافل مربي در نخستین برخورد با خطاي كودك آن را ناديده ميگيرد و بهگونهای رفتار ميكند كه گويا از چيزي خبر ندارد. اين عمل دو نتيجه دارد: اولاً، حرمت كودك، بهويژه اگر پنهاني مرتكب خطا شده باشد، محفوظ مي ماند و فرصتي براي تجديد نظر به او داده ميشود؛ ثانياً، قدر و منزلت مربي نزد كودك محفوظ میماند. امام صادق عليهالسلام در اينباره ميفرمايد: «قدر و منزلت خويش را با تغافل گرامي بداريد».
امام علي عليهالسلام تغافل را موجب ستايش كار مربي دانسته، ميفرمايد: «تغافل كن كه اين كار تو موجب ستايش قرار ميگيرد». خود حضرت نيز همين شيوه را در زندگي به كار ميگرفتند. انجام اين اصل در همهي مراحل رشد بهويژه در مرحلهي اول كودكي، پسنديده است؛ چرا كه كودك آگاهي كمتري دارد و بههمين دليل خطاهاي وي فراوان است. اگر مربي بخواهد در پی هر رفتار ناپسند، كودك را تنبیه کند، بايد همواره در حال تنبيه کودک باشد، که آسيبهاي فراواني را بهدنبال دارد.(مجید همتی-مشاور)
ادامه دارد…
دکتر ناصر مهدوي
خودمحوري و تکبر، حريم خانواده را تهديد ميکند و عرصهاي را که بايد فراهمکننده آرامش و شادي باشد، به فضايي غمآلود و دردآور بدل ميکند. در زندگي، همراهي و همدلي با ديگران بسيار مهم است زيرا عبور از راههاي دشوار و ناهموار، غلبه بر مشکلات و رنجهاي زندگيسوز و يافتن روشهاي تازه عقلاني براي تحقق اهداف ارجمند، در بسياري اوقات با احساس همراهي و صميميت با ديگران امکانپذير است. به همين دليل خداوند در آيه دوم سوره مبارکه مائده ميفرمايد: «تعاونوا عليالبر و التقوي؛ در نيکيها و پاکيزگيها پشتيبان و مددکار يکديگر باشيد.»
بايد باور کرد که خودخواهي زندان سرد و تاريکي است که فقط خودپرستان در آن اسيرند. افرادي که ارتباطي سازنده با ديگران دارند، يعني با احترام و ادب به شنيدن سخن ديگران همت ميگمارند و از دانش و تجربه آنان با بيادعايي و افتادگي تمام سود ميجويند، از طعم دلپذير زيستن بهرهمند ميگردند ولي خودخواهان از چنين نعمت بزرگي محروماند؛ انديشه درست ديگران آنها را ميآزارد و طاقت شنيدن و ديدن تجربهها و سليقههاي سايرين در آنها نيست و چون تحمل زندگي با ديگران را ندارند، بيشتر سببساز تنازع و خصومت ميشوند تا همدلي و همراهي.
5. الگودهي به كودكان
والدين افزون بر آگاه ساختن کودک باید در ارائهي رفتار درست و مقررات، خود بهترين نمونه براي وی باشند. بههمين دلیل، در روايات اين نكتهي نغز را میبینیم كه: «افراد را با عملتان به كار خير دعوت كنيد». در نظم آموزی به كودك باید به اين مسئله توجه داشت؛ زيرا پدر و مادر، نخستین الگوهاي رفتار كودكاند. تأثير عمل والدين از گفتار آنان بسيار بيشتر است. استاد مطهري در اينباره ميگويد: «هيچ چيزي بشر را بيشتر از عمل تحت تأثير قرار نميدهد. شما ميبينيد مردم از انبيا و اوليا زياد پيروي ميكنند؛ ولي از حكما و فلاسفه آن قدرها پيروي نميكنند؛ زیرا فلاسفه فقط ميگويند؛ فقط مكتب دارند؛ فقط تئوري ميدهند، … ولي انبيا و اوليا تنها تئوري و فرضيه ندارند؛ عمل هم دارند. هر چه ميگويند ابتدا خود عمل ميكنند. حتي اينطور نيست كه اول بگويند و بعد عمل كنند، اول عمل ميكنند و بعد ميگويند. وقتي انسان بعد از آنكه خودش عمل كرد، گفت، اثر آن گفته چندين برابر ميشود»؛
دو صد گفته چون نيم كردار نيست
كودك بخش مهمي از آموختههاي خود را از راه مشاهدهي نمونهها و الگوها فرا ميگيرد. امام کاظم در اينباره ميفرمايد: «رفتار كودك بر اثر رفتار درست والدين محفوظ ميماند».
6. پرهيز از خشم و زورگويي
انضباطي که بر پايهي خشم و غضب استوار باشد و با زور حاکم شود همچون خانهای است كه بر پايههايی سست بنا شود و بهمحض برداشته شدن زور و اجبار، از هم ميپاشد و فرو میریزد.
ايجاد انضباط از راه زور، پيامدهاي زيانباري در پی دارد که مي توان از ميان آنها به مقاومت، بياعتنايي، پرخاشگري، بدخلقي، دروغگويي، انزواطلبي، لجبازي و فقدان اعتماد بهنفس در كودك اشاره کرد. اگر بهگونهاي منطقي، مستدل و صريح با کودک رفتار شود او حقیقت را ميپذيرد و تسليم آن ميشود. اجراي برنامههاي انضباطي بدون عفو و گذشت، امکانپذير نيست. در صورت تخلف بايد شکيبا بود ولي در اجراي انضباط، پافشاري لازم است و از راه تشويق و تحسين و در مواقع ضروري از راه توبيخ و بياعتنايي، ميتوان به اصلاح رفتار کودکان پرداخت.
آمده است كه شخصي نزد امام موسي کاظم از فرزند خود شکايت کرد. امام عليهالسلام به او فرمود: «او را نزن، بلکه براي مدتي کوتاه، به او بياعتنايي کن».
7. ثبات و پرهيز از ترديد و دودلي
وقتي براي فرزند خويش مقرراتي را لازم ميدانيم، بايد در اجراي آن استوار باشيم و از ترديد و دودلي بپرهيزیم؛ زيرا سستي و سهلانگاري موجب بيانضباطي ميشود و ما را از هدف باز ميدارد.
اگر فرزندمان از ترديد و دو دلي ما با خبر شود، از رعایت مقررات سر باز ميزند و به بحث و جدل ميپردازد و همچنين ممکن است دچار سردرگمي شود و نداند که آيا بايد آن کار را انجام دهد يا نه. ناگفته نماند كه ايجاد انضباط در كودكي و پافشاري بر آن سبب ميشود تا كودك در بزرگسالی فردی بردبار و منظم شود. در حديثي از امام عليعليهالسلام آمده است: «ارجمندي و بزرگي با دشواريها بهدست ميآيد».(مجید همتی-مشاور)
ادامه دارد….
* سالروز تولد دیگران را به خاطر بسپار.
* از عبارت متشکرم زیاد استفاده کن.
* اتومبیل ارزانقیمت سوار شو، اما بهترین خانهای را که در توان داری بخر.
* قرضهایت را زودتر بده.
* دوستان تازه پیدا کن، اما دوستان قدیمیات را عزیز بدار.
* زیاد عکس بگیر.
* عزیزان کوچک خود را با یک هدیه غیر منتظره شاد کن.
* همه لباسهایی را که ظرف سال گذشته نپوشیدهای به خیریه ببخش.
* طوری زندگی کن که هر وقت فرزندانت، خوبی، مهربانی و بزرگواری دیدند به یاد تو بیفتند.
* از شوخطبعیات برای خنداندن استفاده کن نه برای سوءاستفاده.
* شجاع باش حتی اگر قلباً شجاع نیستی، به آن تظاهر کن هیچکس تفاوتش را نخواهد فهمید.
* بچهها را بعد از تنبیه در آغوش بگیر.
* یاد بگیر چیزهایی را با دست بسازی.
* هرگز سالگرد ازدواجت را فراموش نکن.
* عادت کن چنان در حق کسان خوبی کنی که هرگز نفهمند تو بودی.
* فقط آن کتابهایی را امانت بده که از نداشتنشان ناراحت نمیشوی.
* سعیکنید لحن سخن و نحوه برخورد شما به گونهای باشد که همسرتان احساس کند از بازگشت او به منزل خشنود هستید.
* اگر همسرتان دیرتر از زمان مقرر به خانه آمد، پیش از هرگونه قضاوتی توضیح او را بشنو.
* اگر همسرتان به اتفاق دوست یا خویشاوندش به خانه آمد، سعی کن بیش از پیش به گرمی از او استقبال نمایی، حتی اگر نسبت به آن خویشاوند احساس مثبتی نداری.
استاد شهید مرتضی مطهری:
[امروز] ناله متفکران غربی از به همخوردن نظم خانوادگی و سست شدن پایه ازدواج، از شانه خالی کردن جوانان از قبول مسئولیت ازدواج، از منفور شدن مادری، از کاهش علاقه پدر و مادر بالاخص علاقه مادر نسبت به فرزندان، از ابتذال زن دنیای امروز و جانشین شدن هوسهای سطحی بهجای عشق، از افزایش طلاق، از زیادی سرسامآور فرزندان نامشروع، از نادرالوجود شدن وحدت و صمیمیت میان زوجین بیش از پیش به گوش میرسد.
موجب تأسف است که گروهی از بیخبران میپندارند مسایل مربوط به روابط خانوادگی نظیر مسائل مربوط به راهنمایی، تاکسیرانی، اتوبوسرانی، لولهکشی و برق سالهاست که در میان اروپائیان به نحو احسن حل شده و این ما هستیم که عرضه و لیاقت نداشتهایم و باید هرچه زودتر از آنها تقلید و پیروی کنیم. این پندار محض است آنها از ما در این مسائل بیچارهتر و گرفتارتر و فریاد فرزانگانشان بلندتر است. از مسائل مربوط به درس و تحصیل زن که بگذریم در سایر مسائل خیلی از ما گرفتارترند.
نشریه خانه خوبان - شماره 6
آيه 93 سوره بقره: وقتي به درستي يا نادرستي چيزي پي برديد و حقيقتي برايتان آشکار شد هرگز آن را ناديده نگيريد. شايد با خود بگوييد؛ اين يک بار عيبي ندارد، يا از سرلجاجت و مصلحتي، خود را به نفهمي بزنيد (خيلي ببخشيد ولي پيش ميآيد ديگر) اما بدانيد که هر بار چشمپوشي از حقيقت (کفر) تآثير جادويي در قلب انسان برجا ميگذارد و سلايق و کششهاي او را عوض و ميل به بدي در آن تزريق ميشود. به تدريج فردي که به هر حال ميتوانست درست را از نادرست تشخيص دهد، جوري دچار خواستههاي کج و معوج دل خود ميشود که اصلا حقيقت به ذهنش هم خطور نميکند. مثل بنياسرائيل که به خاطر چشمپوشي آنها نسبت به حقايقي که موسي بيان کرده بود، گرايش به گاو طلايي در دلشان وارد شد. شما خود مصداقهاي آن را در روابط درون خانواده وارتباط آن را با استحکام وشکوه نظام خانواده پيدا کنيد.
نشریه خانه خوبان -ش 5
حجتالاسلام محمدرضا زائري
«الان در شهر زيباي بيروت هستم.» اين جمله را از نامه زيبا و بسيار خواندني امامخميني خطاب به همسرشان انتخاب کردهام. امامخميني جوان که چندي پس از ازدواج از طريق لبنان عازم حج بودهاند، نامهاي مهرآميز براي همسرشان فرستادهاند و عکسي از خود نيز ضميمه آن کردهاند. ايشان در ادامه اين جمله مينويسند:
«حقيقتا جاي شما خالي است؛ فقط براي تماشاي شهر و دريا. خيلي منظره خوش دارد. صدحيف که محبوب عزيزم همراه نيست که اين منظره عالي به دل بچسبد.»
راستي اگر بعضي ملاحظات و پرهيزهاي نابهجا در ميان ما نبود، چهقدر از اين نمونهها و نشانهها وجود داشت که ميتوانست فضاي صميمي و عاطفي روابط خانوادگي در سبک زندگي ديني را نشان دهد؟
نشریه خانه خوبان -ش5
دکتر غلام علی افروز
اگر محور اصلی را این قرار دهیم که زن و شوهر برای همدیگر هستند، یعنی عشق زن باید برای همسرش باشد نه برای کارش و آرامش همسر از فرزند واجبتر است و از دوستداشتن شغلش هم واجبتر است، نتیجه میگیریم که زن باید نگاه اصلیاش به مرد باشد.
معمولاً خانمهایی شغلشان را خیلی دوست دارند که از همسرانشان خیری نمیبینند و همسرانشان آرامشگری کمتری دارند. در این صورت است که خانمها ترجیح میدهند بروند جایی کار کنند که دیگران بگویند: بارکالله، چه قدر معلم خوبی هستی و… بنابراین گاهی یک خلأ روانی عاطفی خانمها را به شغل وابسته میکند. وقتی این نیاز از طرف شوهر ارضا نشود، دانشآموزان، همکاران و مدیر با گفتن این که شما چه قدر معلم خوبی هستی، نیاز او را برطرف میکنند. خانم به دنبال رفع خلأ میرود، نه به دنبال این که پولی به خانه بیاورد و خرج کند.
اگر واقعاً کار برای زن واجب نباشد و بخواهد برای راحتی خودش کار کند، اشتباه است. در این شرایط، بهتر است که قوام و آرامشگری خانواده حفظ شود. همسری و مادری مهمتر از این استغالات است. کدام مهدکودک میتواند بچه را مثل مادر تربیت کند؟
چگونه دلتان میآید که بچه را شیر ندهید؟ مادری که ده دقیقه به بچهاش شیر میدهد، قطرات دقیقة اول با دقیقة دوم و تا دهم، زمین تا آسمان از نظر ترکیبات شیمیایی فرق میکند. این بزرگترین معجزه خداوند است که بشر در وجود خودش چنین محصولی دارد. مادری که بچهاش را محروم کند، چه قدر کفران نعمت کرده است. چه کسی باید بچه را تربیت کند، کدام الگو بهتر از مادر است؟
نشریه خانه خوبان -ش 5
مقام معظم رهبری:
اگر در زندگی محبت وجود داشت، سختیهای بیرون خانه آسان خواهد شد. برای زن هم سختیهای داخل خانه آسان خواهد شد.
در ازدواج، اصل قضیه محبت است. دخترها و پسرها این را بدانند. این محبتی را که خدا در دل شما قرار داده، حفظ کنید.
این رابطه انسانی، براساس محبت و رابطه عاطفی استوار است. یعنی زن و شوهر باید به هم محبت داشته باشند و همین محبت، همزیستی آنها را آسان خواهد کرد. عامل محبت هم به پول و تشریفات و این چیزها بستگی ندارد.
محبت، خانواده را پایدار میکند. محبت، مایه آبادی زندگی است. کارهای سخت به برکت محبت برای انسان آسان میشود. در راه خدا هم اگر انسان با محبت وارد شود، همه کارها آسان خواهد شد. مشکلات آسان خواهد شد.
نشریه خانه خوبان -ش5