پندهایی از حاج اسماعیل دولابی(ره):
استغفار، امانگاه انسان است، يعني پناهگاه. وقتي گفتي” استغفرالله"، در پناه خدا هستي. فرمودند” دو امان ميان شما بود، يکي پيامبر خدا و ديگر استغفار. پيامبر خدا رفت ولي استغفار هميشه ميان شما باقي است. با اين دو امان، عذاب نيست.”
روزي هفتاد مرتبه استغفار مستحب است. يکي از خاصيت هايش اين است که قلب انسان راحت مي شود؛ بزرگ مي شود. از همه راضي مي شوي؛ از خدا، از مخلوقات خدا.
ان شاءالله اميدوارم شما که نيت هايتان پاک است اگر در گذشته از کسي، از پدر، از مادر، از همسر ناراحت شده ايد آن ها را عفو کنيد. خدا خيلي تلافي مي کند. اگر قلبت حاضر نيست اين کار را بکني، قلبت را نرم کن. دو سه مرتبه استغفار کن. يک دفعه دلت نرم مي شود؛ البته دل هاي شما نرم است. آبدار است، سخت و شقي نيست. اگر ديديد قلبتان الان حاضر نيست استغفا ر کند با زبان استغفار کن، آن وقت دلت نم مي شود، حتي ممکن است برايش گريه هم بيفتي، او را دعا هم بکني.
دل زود نرم مي شود. دل به ذکر خدا نرمو شفاف مي شود. اگر خداي نخواسته مطلب بزرگ بوده و و نتوانستي استغفار کني چند مرتبه با زبان استغفار کن، کم کم دلت نرم مي شود و مي بيني که راحت شدي. قلبت باز مي شود. قلب انسان اگر باز شد خيلي بزرگ است. دل و قلب انسان ها مثل شکم مي ماند. اگر مرتب چيز در شکم بريزي و آن را عادت بدهي باز مي شود. بعضي هستند که اگر جلوي آن ها غذا بگذاري از بس مي خورند تعجب مي کني که اين چه شکم است! هر چه مي دهند مي گويد کم است. دنياپرست و پول پرست هم همين طور است. هرچه به او مي دهند مي گويد کم است. خلاصه، قلبي که ذکر خدا مي کند خيلي بزرگ است.” اوسع الاشياء" هر چه از محبت و صدق و ذکر خدا مي گيرد باز مي گويد کم است. استغفار هم چيزي است که قلب را بزرگ مي کند.پيغمبر خدا آن درياي عظمت الهي، روزي هفتاد مرتبه استغفار مي کرد. اميدوارم اين عرايضي که بنده مي کنم در قلب هايتان خودش به شما بياموزد. هر کدام از شما دل داشته باشيد، قلب داشته باشيد، از اين سخنان بهره مي بريد.
آيت الله شيخ مجتبي قزويني در سال 1318 ق در يکي از روستاهاي قزوين، در خانواده اي روحاني، چشم به جهان گشود. مقدمات علوم اسلامي را تا سطح، در حوزه علمية قزوين فرا گرفت و براي ادامه تحصيل راهي نجف اشرف شد و از محضر بزرگان آن روزگار، چون سيد محمد کاظم يزدي، ميرزا محمد تقي شيرازي و ميرزا محمدحسين نائيني، بهره جست.
سپس به قم مهاجرت کرد و از محضر درسي شيخ عبدالکريم حائري يزدي، موسس حوزه علميه قم، بهره مند شد و از سال 1341ق، با سکونت در مشهد و استفاده از درس بزرگان اين شهر، به تدریس معارف قرآني و فقه و اصول پرداخت.
شيخ مجتبي قزويني، خود، از ارکان اصلي مکتب تفکيک، يعني مخالفان فلسفه، بود؛ اما فلسفه را به روش اجتهادي و همراه با نقد، تدرسي مي کرد. از جمله تاليفات شيخ، بيان الفرقان در پنج جلد، رساله اي در نقد اصول يازده گانه ملاصدرا شيرازي، رساله اي در معرفة النفس و نيز آثاري در علوم غريبه است. شخصيت هاي مطرحي چون مقام معظم رهبري و استاد محمدرضا حکيمي، از شاگردان ايشان هستند.
مرحوم شيخ زندگي بسيار ساده اي داشت و نمونه اي مجسم از پرهيزکاري و پارسايي بود. ايشان از طلبه هاي درس خوان، سخت حمايت مي کرد و انحطاط اخلاقي جامعه و از بين رفتن ارزش هاي ديني و تربيتي بسي رنچش مي داد. از مدافعان امام خميني (ره) در قيام ضد نظام ستمشاهي بود و وقتي نظرش را درباره امام جويا شدند، فرمود: ” امروزه، امام خميني دين است و ترويج خميني، ترويج دين.”
شيخ مجتبي قزويني درباره تلاوت قرآن به تلاوت فجري و تلاوت عقلي توصيه مي کرد:
تلاوت فجري را تلاوت سحرگاه تا طلوع فجر بيان مي کرد و بر آثار معنوي آن، بسيار تاکيد داشت و تلاوت عقلي را تلاوتي همراه با صرف زمان و کمال توجه و تعقل راستين در معاني و حقايق قرآن مي دانست و به آن سفارش مي کرد.
مرحوم شيخ، سرانجام، پس از سال ها مهاجت علمي و تربيت صدها شاگرد فاضل، در روز 22 ذيحجه 1386 ق، مطابق ب 14 فروردين 1346، چشم از جهان فو بست و در ضلع غربي صحن عتيق(انقلاب اسلامي) به خاکش سپردند.
رجب ماه صفا دادن به دل و طراوت بخشیدن به جان است.
ماه توسل، خشوع، ذکر، توبه ،خودسازی و پرداختن به زنگارهای دل و زدودن سیاهی ها و تلخی ها از جان است.دعای ماه رجب، اعتکاف ماه رجب، نماز ماه رجب، همه وسیله ای است برای این که ما بتوانیم دل و جان خود را صفا و طراوتی ببخشیم. سیاهی ها، تاریکی ها و گرفتاریها را از خود دور کنیم و خودمان را روشن سازیم. این فرصت بزرگی است برای ما به خصوص برای کسانی که توفیق پیدا می کنند در این ایام اعتکاف کنند.
امام خامنه ای (دامت برکاته)/خطبه های نماز جمعه تهران1384/5/28
معتکف مسجد چشمان توام یا اباصالح المهدی ادرکنی
سلام
وقتی تصور میکنم که عاشقانه بر سجاده ابر به نماز می نشینی، به وجد می آیم و دوست دارم که همه وجودم را نثارت کنم.
کاش می دانستم در قنوت نمازت چه خبر است.
راستش را بخواهی برای درمان بی قراری هایم تجویز شده که چله نشین نگاه معصوم تو باشم و امروز چهلمین روزی است که در مسجد چشمانت اعتکاف کرده ام.
از تو چه پنهان که دیشب تا صبح ذکر نام تو رابر لب داشتم و با همه ی توانم تو را صدا می کردم. حالا که قرار است گذارت بر این طرفها بیفتد، تنها برای زخم صدایم مرهمی بیاور. همین
چند شب پيش توفيقي دست داد تا در نماز جماعت آيت الله ناصري اصفهاني اين استاد اخلاق بزرگوار شرکت کنم. نورانيت ايشان يادآور معنويت آيت الله بهجت رحمت االله عليه است و مسجد ايشان صفاي همان مسجد را دارد. بعد از نماز با گروه زيادي همراه ايشان رفتيم. مي خواستند سوار پيکان ساده اي شوند و به منزل بروند. قبل از سوار شدن، دختر جواني با حجاب مانتويي، خودش را به ايشان رساند و گفت: مي خواهم در مورد موضوعي با شما خصوصي صحبت کنم. ايشان فرمودند: درباره چه موضوعي؟ دختر جوان گفت: اگر اجازه دهيد مي خواهم شما را خصوصي ببينم و آن را بگويم. استاد فرمودند: فردا صبح با دفترم تماس بگيريد. ايشان رفت تا سوار ماشيني شود که منتظرش بود که صداي دختر توجه او و همه را جلب کرد:” استاد!استاد! اين دو شاخه گل را از من قبول مي کنيد؟” استاد در حالي که سرشان پايين بود، با احترام گفتند: نه خير.
تحليل ماجرا
? روابط دو نامحرم را بايد از الگوهاي ديني ياد بگيريم.
? قصد آيت الله ناصري بي حرمتي به اين خانم نبود، ولي اين خانم باید بداند که تقديم گل به نامحرم محبت به او نيست.
? تبليغ اسلامي با تبليغ مسيحي فرق دارد در تبليغ مسيحيت سياه لشکر درست کردن مهم است ولي در تبليغ اسلامي، درست کردن باورهاي قلبي محکم. در تبليغ مسيحيت براي رسيدن به اهداف خود از شوخي با نامحرم، مشروب و رقص و … کمک مي گيرند.
? هرگز نبايد براي ترس ار برچسب محتجر يا امل خوردن بيش از ضرورت شرعي با نامحرم سخن بگوييم.
? تا مي توانيم بايد خود را از موضع تهمت دور کنيم.
? الگوهاي ديني که به ديگران سرمشق مي دهند بايد در رفتار و گفتار خود دقت بسياري داشته باشند.
? مي گويند: بانو مجتهده امين، حتي هنگام تدريس به خانمها، حجاب کامل داشتند. خانم ها مي گفتند اين جا که نامحرمي نيست؟! مي فرمودند: اگر اين جا تمرين و مراقبت کنيم بيرون از کلاس بهتر و موفقت تر عمل مي کنيم.
? وقتي آيت الله ناصري که استاد اخلاق هستند و کهنسال، با نامحرم اين گونه محتاط برخورد مي کنند، جوانان بايد دقت بيشتري داشته باشند.
محمدحسین قدیری-نشریه خانه خوبان-شماره 48
استاد دکتر مرتضي تهراني:
در دستورات ديني داريم که سر سفره فقرا بنشينيد. در نهج البلاغه مي خوانيم” و اکثر ان تنظر الي من فضلت عليه؛ زياد نگاه کن به کساني که از تو پايين ترند و ببين اين ها چه وضعي دارند” در دستورات ديني به ما مي گويند: به عيادت مريض برويد و او را با خودتان مقايسه کنيد. تشييع جنازه برو و خود را با او مقايسه کن.” فلا تعجبک اموالهم و لا اولادهم؛ فراواني مال ديگران تو را به عجب نياورد.”
چند وقت پيش رفتم خانه يکي از فاميل هاي ثروتمند،فکر مي کنم با اين افراد بايد در حد صله رحم رفت و آمد کرد. او خانه بزرگي دارد با استخر و جکوزي و … ايشان سوالي از من پرسيد که براي من خيلي عجيب بود. گفت: آقاي تهراني شما تا به حال چند بار آرزوي مرگ کرده اي؟” گفتم نه تنها آرزوي مرگ نکرده ام بلکه اگر کسي بخواهد مرا بکشد من پيش دستي مي کنم و او را مي کشم! اما او گفت حاج آقا من گاهي در روز پنج بار قصد خودکشي مي کنم.”
قديمي ها مي گويند که يک نان و پنير را انسان با دل خوش بخورد از صد تا چلو کباب بهتر است. الان چهل پنجاه سال عمر کرده است و مي بيند دستش خالي است، ثروت دارد ولي کمالات معنوي ندارد. در دعاي کميل مي خوانيم” حتي اسرح اليک في ميادين السابقين و اسرع…” حضرت علي عليه السلام خواهان سرعت بيشتر، تلاش بيشتر و برنده شدن در راه خير است. چرا در دستورات تربيتي مي گويند: با علم نشست و برخاست کنيد با کسي رفيق شويد که ديدن او تو را به ياد خدا بيندازد. چون نشست و برخاست با اهل دنيا دل را مي ميراند.
نشریه خانه خوبان-شماره 48
گفتمان دینی با موضوع شیوه های اجرای امر به معروف و نهی از منکر با حضور حجت الاسلام و المسلمین علی سلیم زاده عضو ستاد احیا امر به معروف و نهی از منکر و جمعی از طلاب در روز چهارشنبه۲۵/۲/ ۱۳۹2 در موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه خواهران برگزار شد.
حجت الاسلام سلیمزاده در ابتدا با اشاره به آیهای از قرآن گفت: خداوند به نقل از وصیت لقمان به پسرش میفرماید: «يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛ پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منكر كن، و در برابر مصايبى كه به تو مىرسد شكيبا باش كه اين از كارهاى مهمّ است!» (آیه۱۷/سوره لقمان) منظور وی از مصایب مخصوص به سختیهایی است که بعد از امر به معروف برای شخص آمر وجود دارد.
وی افزود: همانطور که در آیه تصریح شده اولین اتصال با نماز برقرار میشود و بعد از آن مهمترین امر اقامه امر به معروف و نهی از منکر است.
استاد سلیمزاده با توجه به حدیثی از امام محمد باقر (ع) امر به معروف و نهی از منکر را اشرف الفرائض خواند و گفت: در روایتی دیگر آمرین به معروف جانشینان خدا بر روی زمین هستند. رسول خدا (ص) فرمود: «مَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ فَهُوَ خَلِيفَةُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ وَ خَلِيفَةُ رَسُولِهِ؛ هر کس امر به معروف و نهی از منک کند، پس او جانشی ن خدا و رسولش بر روی زمین است.»(مستدرک الوسائل/ج ۱۲/ص ۱۷۹)
وی در ادامه اضافه کرد: در روایت دیگری از امیرالمومنین علی (ع) نقل شده: أَعْمَالُ الْبِرِّ كُلُّهَا وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنْ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍ وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ وَ أَفْضَلُ مِنْ ذَلِكَ كُلِّهِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر
حجت الاسلام علی سلیمزاده کلمه کنفثه را از دید دو تفسیر معنی کرد و گفت: بعضی آنرا به معنای قطره گرفتهاند که با دریای عمیق امر به معروف قابل قیاس نیست و برخی دیگر به معنای آب دهانی که از دهان بیرون افتاده، که این معنابه قیاس نزدیکتر است. آب دهان جزء خبائث است و در نتیجه تمام کارهای خیر بدون امر به معروف و نهی از منکر کمترین هستند.
این عضو ستاد امر به معروف داستانی از جلد ۹۷ بحار الانوار را تعریف کرد که: خداوند به دو ملک دستور داد شهری را ویران کنند. ملائک بعد از دیدن شهر به خداوند گفتند: شخص عابد و زاهدی در این شهر است که پیوسته در عبادت است، آیا همین جا را ویران کنیم؟ خدای متعال فرمودند: بله، همان را هم از بین ببرید. وقت فرشتگان علت را جویا شدند خداوند پاسخ داد: این شخص یکبار هم رنگش از گناه دیگران تغییر نکرده است. و این سزای شخصیست که آمر به معروف نبوده است.
حجت الاسلام سلیمزاده سخنی زیبا از آیت الله صافی را نقل کردکه ایشان فرمودهاند: امر به معروف و نهی از منکر کنید که کمترین اثر آن معروف ماندن معروف و منکر ماندن منکر است. این سخن ایشان برگرفته از سخن رسول خداست که به سلمان فرمودند: روزگاری میآید که نهی از معروف و امر به منکر میکنند.
کتابهای جیبی زیبا و پر محتوایی به قلم حجت الاسلام علی سلیمزاده وبا نامهای پرسش و پاسخ از امر به معروف و نهی از منکر و جانشینان خدا آمران به معروف به نشر صبح امید یاران به چاپ رسیده که امید است با مطالعه آنها بهتر بتوانیم به این امر مهم که یکی از بزرگترین تکالیف دینی است عمل کنیم.
در پی سلسله جلسات اخلاق روز دوشنبه، جلسه اخلاق این هفته با حضور آیت الله محیالدین حائری شیرازی در مدرسه علمیه معصومیه قم برگزار شد.
آیت الله حائری شیرازی در ابتدا اظهار داشت: اکثر بانوان در ذهنشان درباره ارزش وشخصیت خود دچار مشکل هستند، که اختصاص به بعض ندارد و حتی تعدادی از بزرگان هم این گونه فکر می کنند. قرآن در این باره می فرماید: « إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنىِّ نَذَرْتُ لَكَ مَا فىِ بَطْنىِ مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنىِّ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ فَلَمَّا وَضَعَتهْا قَالَتْ رَبِّ إِنىِّ وَضَعْتهُا أُنثىَ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَ لَيْسَ الذَّكَرُ كاَلْأُنثىَ ؛ (به ياد آوريد) هنگامى را كه همسرِ «عمران» گفت: خداوندا! آنچه را در رحم دارم، براى تو نذر كردم، كه «محرَّر» (و آزاد، براى خدمت خانه تو) باشد. از من بپذير، كه تو شنوا و دانايى!ولى هنگامى كه او را به دنيا آورد، (و او را دختر يافت،) گفت: خداوندا! من او را دختر آوردم و پسر، همانند دختر نيست. (دختر نمىتواند وظيفه خدمتگزارى معبد را همانند پسر انجام دهد).» (35-36 آل عمران)
وی افزود: همسر عمران فکر می کرد که نذرش پذیرفته نشده و حال آنکه از نظر خدا قبول کردن نذر ربطی به دختر یا پسر بودن ندارد بلکه مربوط به نیت وقف کننده و صلاحیت موقوفه است.
آیت الله حائری رابطه بین قبول شدن موقوفه ورسیدن به مقامات عالیه را از زبان قران چنین تصریح کرد: فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَ كَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كلُّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ يَامَرْيَمُ أَنىَ لَكِ هَاذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيرْحِسَابٍ؛ خداوند، او [مريم] را به طرز نيكويى پذيرفت و به طرز شايستهاى، (نهال وجود) او را رويانيد (و پرورش داد) و كفالت او را به «زكريا» سپرد. هر زمان زكريا وارد محراب او مىشد، غذاى مخصوصى در آن جا مىديد. از او پرسيد: «اى مريم! اين را از كجا آوردهاى؟!» گفت: «اين از سوى خداست. خداوند به هر كس بخواهد، بى حساب روزى مىدهد.» (37 ال عمران) شرط رسیدن به کمال و رشد این است که طلبگی مورد قبول خداوند باشد در نتیجه اول قبول شدن و دوم به مقامات عالیه رسیدن است.
وی در مورد چگونگی قبول شدن انسانهایی که خود را وقف خدا میکنند گفت: قبول شدن بستگی به الگویی دارد که انسان برای خود قرار داده است. اگر شکنجه شدن مومنات در راه خدا را دیده و خودش را وقف کرده که مثل او شود، نیت بر این اساس زمینه پذیرش و قبول شدن است. همانند مادر مریم که بندگان صالح خدا و زجرهایی که کشیدند را دید، خواست هدیه ای همانند آنها به خدا تقدیم کند.
آیت الله حائری اضافه کرد: اگرالگوی ما کسانی باشند که به شهرت و محبوبیت دنیایی رسیدهاند، و ما مطابق این الگو بخواهیم خود را وقف کنیم قبول نمیشود.
وی درادامه خاطر نشان کرد: اگر طلبگی نزد خداوند قبول شد درک حافظه و سرعت انتقال و عمق اندیشه رشد میکند چرا که همه نانخور نیت اولشان هستند. مثل مسلمانان صدر اسلام در مکه که ورودشان در دین خدا به خاطر دیدن نصر و پیروزی و دستیافتن به دنیا بود، عملشان مورد قبول واقع نشد.
آیت الله حائری در ادامه به تمثیلی زیبا اشاره کرد و گفت: عزت دنیایی همانند سنگ نمک است که اگر در شالوده ساختمان به کار رفته شود، بعد از رسیدن آب به نمک، ساختمان به کلی میریزد. اگر از این نیتها در مذاق شما بوده باید زحمت بکشید سنگهای نمک را از پیها خارج کرده وبه جای آن سنگ خارا (یعنی زندگی کسانی که در راه خدا مشقت کشیدهاند را خوانده و الگوی خود قرار دهید) حال هرچه بر ای سنگ خارا ساختمان بسازید مشکلی پیش نمیآید.
این استاد حوزه خاطرنشان کرد: خلوص قلبی باعث حاکم شدن عقل بر کارها میشود، چرا که تا عقل بر انسان ولایت پیدا نکند چیز دیگری پذیرفته شده نیست. زیرا ولایت اختیاری است و ملوکیت و ربوبیت جبری و جز لوازم توحید است. انسان ولایت عقل را بر خود انتخاب میکند تا خدا بر او ولایت خود را انتخاب کند. کسی که ولایتش را به خدا میدهد مومن است و خدا از او قبول میکند.
آیت الله حائری شیرازی درخاتمه به حدیثی اشاره کرد و گفت: امام صادق (ع) فرمودند: إِنَّ لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ: حُجَّةً ظَاهِرَةً، وَ حُجَّةً بَاطِنَةً، فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ، وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ. انسان وقتی از عقل گذر کرد به استاد اخلاق میرسد. استاد اخلاق ولایتت کسی را قبول میکند که او قبلا ولایت عقل را بر خود پیدا کرده باشد چراکه بدون ولایت عقل به جایی نمیرسد، مثل کسانی که رسول خدا استاد آنها بود و به جایی نرسیدند.
با همکاری مرکز بهداشت استان قم طرح پایش سلامت طلاب بالای سی سال، روز پنج شنبه مورخ 19/2/1391در موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه برگزار شد.
امروز با حضور چهار تن از پرستاران دانشگاه علوم پزشکی استان قم و با همکاری مرکز بهداشت، فشار خون ، قد و وزن طلاب و کارمندان خانم اندازه گیری شد.
این طرح به منظور ارتقای سلامت طلاب و به درخواست واحد فرهنگی این مدرسه انجام شد.
همچنین در این طرح شاهد استقبال طلاب و شرکت کادر مجموعه بودیم.
شهید مطهری می نویسند:«مرحوم آیة الله حجت یک سیگاری بود که تا کنون نظیر او را ندیده بودم گاهی سیگار او از سیگار دیگر بریده نمی شد بعضی از اوقات هم که می برید بسیار مدتش کوتاه بود طولی نمی کشید که مجددا سیگاری را آتش می زد در اوقات بیماری اکثروقتشان صرف کشیدن سیگار می گشت.وقتی مریض شدند و او را برای معالجه به تهران بردند،در تهران اطباء گفتند چون بیماری ریوی دارید باید سیگار را ترک کنید وبه سینه تان ضرر دارد ایشان ابتدا به شوخی فرموده بودند:من این سینه را برای کشیدن سیگار می خواهم اگر سیگار نباشد سینه را می خواهم چه کنم؟»عرض کردند به هر حال سیگار برایتان ضرر دارد و واقعا مضر است،ایشان فرموده بودند واقعا مضر است گفته بودند بلی واقعا همینطور است.فرموده بودند دیگرنمی کشم.یک کلمه نمی کشم کار را یکسره نمود یک حرف و یک تصمیم این مرد را به صورت یک مهاجر از عادت قرار داد.» [1]
پی نوشت :
[1] . مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی مقاله هجرت و جهاد ص 255.