دو شاخه گلي که نپذيرفتند
چند شب پيش توفيقي دست داد تا در نماز جماعت آيت الله ناصري اصفهاني اين استاد اخلاق بزرگوار شرکت کنم. نورانيت ايشان يادآور معنويت آيت الله بهجت رحمت االله عليه است و مسجد ايشان صفاي همان مسجد را دارد. بعد از نماز با گروه زيادي همراه ايشان رفتيم. مي خواستند سوار پيکان ساده اي شوند و به منزل بروند. قبل از سوار شدن، دختر جواني با حجاب مانتويي، خودش را به ايشان رساند و گفت: مي خواهم در مورد موضوعي با شما خصوصي صحبت کنم. ايشان فرمودند: درباره چه موضوعي؟ دختر جوان گفت: اگر اجازه دهيد مي خواهم شما را خصوصي ببينم و آن را بگويم. استاد فرمودند: فردا صبح با دفترم تماس بگيريد. ايشان رفت تا سوار ماشيني شود که منتظرش بود که صداي دختر توجه او و همه را جلب کرد:” استاد!استاد! اين دو شاخه گل را از من قبول مي کنيد؟” استاد در حالي که سرشان پايين بود، با احترام گفتند: نه خير.
تحليل ماجرا
? روابط دو نامحرم را بايد از الگوهاي ديني ياد بگيريم.
? قصد آيت الله ناصري بي حرمتي به اين خانم نبود، ولي اين خانم باید بداند که تقديم گل به نامحرم محبت به او نيست.
? تبليغ اسلامي با تبليغ مسيحي فرق دارد در تبليغ مسيحيت سياه لشکر درست کردن مهم است ولي در تبليغ اسلامي، درست کردن باورهاي قلبي محکم. در تبليغ مسيحيت براي رسيدن به اهداف خود از شوخي با نامحرم، مشروب و رقص و … کمک مي گيرند.
? هرگز نبايد براي ترس ار برچسب محتجر يا امل خوردن بيش از ضرورت شرعي با نامحرم سخن بگوييم.
? تا مي توانيم بايد خود را از موضع تهمت دور کنيم.
? الگوهاي ديني که به ديگران سرمشق مي دهند بايد در رفتار و گفتار خود دقت بسياري داشته باشند.
? مي گويند: بانو مجتهده امين، حتي هنگام تدريس به خانمها، حجاب کامل داشتند. خانم ها مي گفتند اين جا که نامحرمي نيست؟! مي فرمودند: اگر اين جا تمرين و مراقبت کنيم بيرون از کلاس بهتر و موفقت تر عمل مي کنيم.
? وقتي آيت الله ناصري که استاد اخلاق هستند و کهنسال، با نامحرم اين گونه محتاط برخورد مي کنند، جوانان بايد دقت بيشتري داشته باشند.
محمدحسین قدیری-نشریه خانه خوبان-شماره 48