آیه38 سوره بقره: عقاب وبازخواست خداوند بعد از رسیدن هدایت الهی است. این جلوه روشن عدالت خداوند، پندهایی برای ما انسانها در رفتارهای اجتماعیمان دارد. بیائید از خدا الگو بگیریم و قبل از آن که مطمئن بشویم حرفمان یا درخواستمان به درستی به طرف مقابلمان رسیده، او را مواخذه نکنیم. خصوصا در محیط خانواده، همه افراد، نسبت به یکدیگر باید حوصله به خرج دهند و هنگامی که خواستشان برآورده نمیشود زود برآشفته نشوند و رفتار دیگران را فوری نشانه لجاجت، دشمنی، نامهربانی و.. . ندانند. چه بسا که بر خلاف تصور ما آنچه گفتهایم، شنیده نشده یا درست فهمیده نشده است.
شیخ رجبعلی خیاط
شبهایی که آقای حاج شیخ رجبعلی جلسه میرفته، مأمور بردن و آوردن ایشان، مرحوم صنوبری بوده است. یک روز آماده میشود که حاج شیخ را ببرد به جلسه، خانم ایشان از بچهاش ناراحت شده، گویا بچه کاری میکرده، اذیت میکرده، یک دفعه بهصورتی که بچه غافل بوده میزند به پشت او؛ تا این ضربه را میزند، کمر خودش خمیده شده و به شدت شروع میکند به درد گرفتن. آقای صنوبری وقتی خانمش را در این وضع میبیند، میگوید: من میخواهم بروم دنبال آقاشیخ رجبعلی، تو هم بیا توی ماشین؛ سر راه تو را به درمانگاهی میبرم. میگوید رفتیم آقاشیخ رجبعلی را سوار کردیم. همینطور که داشتیم میرفتیم گفتم: آقای حاج شیخ! ایشان که عقب ماشین نشسته، خانم من است، میخواهم ببرم دکتر، ایشان را دعا بفرمایید! آقا شیخ رجبعلی گفت: دکتر نمیخواهد بچه را آنطور نمیزنند! گفتم: آقا چهکار کنیم؟! فرمود: خوشحالش کنید؛ یک چیزی بخرید تا خوشحال شود! رفتیم یکچیزی، اسباببازی یا خوردنی گرفتیم و دادیم دست بچه، همینکه خوشحال شد، کمر این خانم که از شدت درد خمیده شده بود، مثل فنر باز شد و کاملاً خوب شد!*
به نقل از استاد فاطمینیا.
نشریه خانه خوبان - ش5
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
اذا اَرادَ اللهُ عزّ و جل بِعبدٍ خَیراً فَقَّهَهُ فی الدِّینِ و زَهَّدَهُ فی الدُّنیا و بَصَّرَهُ بِعُیُوبِ نَفسِهِ.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند :
هر گاه خداوند خوبی بنده ای را بخواهد ؛ او را در دین فقیه و آگاه گرداند ؛ به دنیا بی اعتنایش کند و بینای عیب هایش سازد.
(بحار الانوار ، ج77، ص8)
خاطرهای از آقای س. محمدی ( طلبه )
وقتی به موعد تمدید اجارة خانه نزدیک میشویم، دیگه تاب تحمل دیوارها و فضای خانه را ندارم، چون مطمئنم که برای پیداکردن خانهای مناسب و نه خیلی گرانتر باید کفش آهنی بپوشم. از چندماه قبل از سررسید اجارهنامه، به همهجا سرک میکشم. میبینم و میشنوم که توی روزنامه و تلویزیون و حتی محافل دوستانه، همهجا حرف از این است که خانه گرانتر شده و اجارهها بالا رفته، باشنیدن این خبرهای داغ ـ که شاید خودش یکی از عوامل گرانی باشد ـ آه از نهادم بلند میشود. با همسرم به فکر چاره میافتیم، به دوست و آشنا تلفن میکنیم و سراغ خانة مناسب را میگیریم و میسپاریم که اگر مورد مناسبی پیدا کردند ما را خبر کنند، شهر را بالا و پایین میرویم ولی چه فایده که متأسفانه انگار املاکیها و صاحبخانهها با همدیگر دست بهیکی کردهاند تا قیمتها کموبیش همهجا یک جور، سرسامآور باشد.
حالا همة این مسائل بهکنار، با زرق و برق این جامعه و ترویج تجملات که در همهجا به چشم میخورد چه باید کرد؟ بعد از یک صلةرحم یا دیدار یک دوست یا چرخی در کوچه و خیابان، هزار و یک فکر خرید به ذهنمان میرسد، ولی با یک حساب و کتاب جزئی میفهمیم که باید آنها را در فهرست خرید برنامة پنجسالة دوم بگذاریم، ولی با حسرت آنها چه کنیم که لحظهای امانمان نمیدهد؟ حتی اگر خودمان را هم به نوعی راضی کنیم، با بچهها چه کنیم؟ اگرچه ما خوب یادگرفتهایم که چهطور سر این طفلکها را شیره بمالیم که اصلا نفهمند، ولی امیدواریم که عواقبی در پی نداشته باشد ولی اگر هم با اِعمال روشهای روانشناسانة درست و صحیح بر روی روح بچهها اثرات سوئی عارض نشود ولی بر روی جسم آنها و خودمان شک داریم که با اوضاع و احوال قیمتهای کنونی، اثرات منفی نداشته باشد.
* گفتم که خدا مرا مرادی بفرست. طوفان زدهام راه نجاتی بفرست. فرمود که با زمزمه یامهدی، نذر گل نرگس صلواتی بفرست.
* یادمان باشه دنیا زنگ آخر نیست. زنگ بعدی حساب داریم.
* زندگی مثل دوچرخهسواری است برای حفظ تعادل باید حرکت کرد.
* دنیا سهاصل داره: 1. خاطرات 2. غم 3. عشق. با اولی زندگی کن و دومی را بهخاطر سومی تحمل کن.
* اگر تنهاترین تنهایان شوم باز خدا هست او جانشین همه نداشتنهاست.
* برای انسانهای بزرگ بنبستی وجود ندارد چون بر این باورند که یا راهی خواهند یافت یا راهی خواهند ساخت.
* تا حالا به کفشات نگاه کردی؟ با هم خاکی میشن، با هم زیر بارون خیس میشن، جداییشون از همدیگه غیرممکنه، همیشه باهمند و… کاشکی عاشقا هم همینطور بودند.
* آنچه هستی هدیه خدا به توست و آنچه میشوی هدیه تو به خداوند، پس بینظیر باش.
* شادی بزرگ زندگی انجامدادن کاری است که به گفته مردم از شما ساخته نیست.
* مردها و زنها دستکم در یک مورد اتفاق نظر دارند. هیچکدام به زنها اعتماد ندارند.
* منتظر باش اما معطل نشو، تأمل کن اما توقف نکن، قاطع باش اما لجباز نباش، صریح باش اما گستاخ نباش، بگو آری اما نگو حتما، بگو نه اما نگو ابداً.
* مهم چهقدر زندگی کردن است نه چندسال زیستن.
* در روزگار قحطی عاطفه، لبخند مصنوعی هم نعمتی است.
ابراهيم اخوي
همه ما درباره هديه دادن و آثار آن مطالب زيادي ميدانيم و يا به عبارت ديگر تجربههاي زيادي داريم. وقتي براي جشن تولد كودكتان، اسباب بازي مورد علاقه او را ميخريد، دنيايي از شادي در چهره او موج ميزند و شما با ديدن اين صحنه سرشار از انرژي و نشاط ميشويد.
از فایدههاي ديگر هديه دادن، جلب محبت ديگران است. بهترين خاطرات شما در اين باره شايد مربوط به دوره نامزديتان باشد؛ دورهاي كه براي بيان احساسات خود به یکدیگر محافظهكاري نميكرديد. گاهي يك هديه به قدري مشكلگشاست كه اگر همه ريشسفيدهاي فاميل را براي حل يك مسئله خانوادگي جمع ميكرديد، ممكن بود چنين نتيجه پرباري را نميگرفتيد.
با وجود تمام محاسني كه براي هديه دادن و هديه گرفتن وجود دارد، گاهي اين كار به دليل مشكلات اقتصادي سخت میشود. مثلا در روزهاي پاياني يك ماه و یا قرار گرفتن در موقعیتی خاص که امکان هزینهکردن نداریم چهکاری ميتوانیم انجام دهیم؟ آيا جايگزيني براي اين جادوي محبت وجود دارد؟ آيا هديههايي هم هستند كه بتوان بدون صرف پول فراهم كرد؟ با كمي تأمل به هديههايي ميرسيم كه نام آن را هديههاي بيهزينه ميگذاريم.
دکتر شیرین نوروزی
سوال :
بچههای من به محض آنکه ساعت خوابشان فرامیرسد، در آخرین لحظات شروع میکنند به بازی درآوردن مثل تقاضای خوردن چیزی، رفتن به دستشویی، درخواست باز و یا بستن پنجره اتاقشان، گفتن یک قصه دیگر و…، پیشنهاد شما برای حل این مشکل چیست؟
پاسخ
ابتدا تأکید کنم که کمتر بچهای یافت میشود که نخواهد ساعت خوابیدناش را به تأخیر بیندازد. بچهها وقتی میبینند باید بخوابند درحالیکه بقیه افراد خانواده هنوز بیدارند، با خود فکر میکنند که چه چیزهای مهمی را احتمالا از دست خواهند داد. آنها در این حالت، احساس تنهایی و بیکسی میکنند و غمگین میشوند؛ بنابراین با توسل به بهانههای مختلف از خوابیدن پرهیز میکنند.
اما بهتر است که شما برنامه و ساعت مشخصی برای خواب بچههایتان تعیین کنید و پای آن بایستید. افزون بر آن، توجه به نکتههای زیر هم میتواند به شما کمک کند.
آنروز صبح ایستگاه اتوبوس مملو از جمعیت بود. به زحمت سوار اتوبوس شدم و روی یکی از صندلیها نشستم. پیرمردی که سرپا ایستاده بود با حالتی خاص به من نگاه کرد و سرش را به معنی تأسف تکان داد. بیاهمیت به نگاه او مشغول خواندن روزنامه شدم.
آنشب قرار بود که با مادر و خواهرم به خواستگاری یکی از خانمهای همکارم برویم. با یک سبد گل بزرگ به آنجا رفتیم. تمام مدتی که آنجا بودیم از خجالت سرم را بالا نیاوردم. پدر آن خانواده با دیدن من سرش را به حالت تأسف تکان داد، درست به همان شکلی که در اتوبوس انجام داده بود.
1. استفاده از انرژی مثبت درون خانواده
با بهرهبرداری از سرمایه عاطفی و انرژی مثبت خانواده، بسیاری از برنامههای تربیتی را میتوان به اجرا درآورد. این مسئله وقتی انجام میشود که والدین بتوانند بین خود و فرزند، صمیمیتی بسیار فراتر و ریشهدارتر از صمیمیتهای تولید شده در سایر ارتباطات زندگی بهوجود آورند.
وقتی مادری در یک فضای مدیریت شده عاطفی به دختر یا پسر خود میگوید: عزیزم چندلحظه میآیی پیش من؟ این جمله فضای روانی و عاطفی خاصی در فرزند بهوجود میآورد و او را برای پذیرش برخی از انتظارات والدین مهیا میکند.
در چنین فضای عاطفی اگر یکی از والدین درباره نماز یا نمازخوانها موضوع و یا قصهای را شرح دهد به احتمال قوی با پندپذیری موثر از سوی فرزند مواجه خواهد شد. اگر فردی با علاقه به چیزی گوش بدهد و گوینده نیز محبوب او باشد کلام در او تاثیر گذاشته و زمینه عملکردن به آن نیز فراهم میشود.
2. تناسب پیام با شرایط سنی فرزند
چگونه دلخوریها و رنجشهای زندگی خانوادگی را برطرف کنیم؟
یک اصل مهم را هیچگاه از یاد نبرید؛ كساني از يكديگر ميرنجند كه از هم توقع داشته باشند، و کسانی از هم توقع دارند که یکدیگر را دوست داشته باشند؛ بنابراین، زن و شوهری که ازدواج آنها براساس مهر و محبت بنا شده، حق دارند که بیش از دیگران از هم توقع داشته باشند و در نتیجه بیش از دیگران از هم برنجند. رنجش امری کاملا طبیعی است، اما باید مراقب باشیم دلخوریهای خود را از همسرمان پوشیده نگه نداریم؛ زیرا رنجشهای کوچک و جزیی تدریجاً در روح و روانمان انباشته میشود و جرقهای میتواند این انبار منتظر حادثه را شعلهور سازد. متأسفانه فرجام چنین وضعیتی به هیچ وجه خوشایند نیست.
ترموستات روان
هر سیستم حرارتی یک ترموستات دارد. ترموستات روان ما نیز تخلیة فشارهای درونی است. برای تخلیة فشارهای درونی، باید التهابهای انباشته شدة خویش را خارج کنیم. با گفت و شنود میتوانیم هر رنجش و دلگیری را از خود دور کنیم، به شرطی که با فنون آن و راه صحیح رفع دلخوریها آشنایی کامل داشته باشیم.
افراد به هنگام گفتوگو، اطلاعات لازم را در اختیار یکدیگر قرار میدهند و از نظرات و عقاید همدیگر آگاه میشوند که نتیجة آن، دستیابی به راهحل عقلانی و منطقی و نهایتاً برقراری تفاهم نسبی است. در زندگی زناشویی، دلخوریها، رنجشها، شکایتها و مشاجرهها فراوان است و اگر چنین نباشد باید نگران بود، زیرا به یقین رابطة زوجین به سردی گراییده و نسبت بههم بیاعتنا شدهاند و در حالی که از هم رنجش دارند به زندگی یکنواخت خود ادامه میدهند.
بیا مثل من شو!
اول ازدواج، همه کوتاه میآیند، اغماض میکنند، از یاد میبرند، میبخشند و زود آشتی میکنند، اما پس از چندی هیچ یک کوتاه نمیآیند، اغماض نمیکنند، از یاد نمیبرند و نمیبخشند. همه چیز از زیر ذرهبین رد میشود، زود میرنجند و میرنجانند. بعد هم میگویند: چرا من برای آشتی پیشقدم شوم؟ متأسفانه این روند به مرحلهای میرسد که دو طرف نتیجه میگیرند، حرفزدن ثمرهای ندارد. یکی میگوید: چه فایده، وقتم را صرف حرف زدن با او بکنم! او اصلاً به حرفم گوش نمیدهد، تا حالا چندبار امتحان کرده باشم خوب است؟ دیگری میگوید: همسرم فقط به خواستههای خودش فکر میکند، خودخواه است و اصلاً فرصت حرف زدن به من نمیدهد.