يوسف زهرا(عج)
گفتند خلايق كه تويي يوسف ثاني چون نيك بديدم به حقيقت، به از آني(حافظ)
يكي از پيامبراني كه امام مهدي(عج) به او تشبيه شده، حضرت يوسف است كه در روايات متعدد از جهات گوناگون اين شباهتها بيان شده است. اين نوشتار مي كوشد با تأملي در قرآن و روايات، شباهت ميان يوسف زهرا (عج) و يوسفِ يعقوب را بازگو كند تا از اين رهگذر، فهم و پذيرش حضرت مهدي(عج) آسانتر گردد هر چند بيان اين نكته لازم است كه:
ميان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمين تا آسمان است
غيبت
برجسته ترين شباهت بين امام مهدي(عج) و حضرت يوسف(ع)، همانندي در غيبت است.
امام باقر(ع) به محمد بن مسلم فرمودند:
« شباهت او به يوسف در غيبت اوست از اقوام دور و نزديك و از برادران خود…»1
البته بين غيبت امام(عج) و غيبت يوسف(ع) تفاوت وجود دارد؛ زيرا غيبت يوسف، غيبتي نسبي است چون نسبت به پدر و مادر و برادران و كنعانيان غايب بود ولي از ديدگان مصريان غايب نبود ولي غيبت امام مهدي(عج) غيبتي است مطلق و حضرت ازديدگان همگان غايب است.
حضور
برادران يوسف وقتي بخاطر قحطي و جهت خريد آذوقه به مصر آمدند و به بارگاه يوسف وارد شدند، يوسف را نشناختند ولي يوسف برادران خود را شناخت.2
در حديثي از امام صادق(ع) آمده است:
«او، در بازارهايشان راه مي رود و برفرشهايشان گام مي نهد ولي مردم او را نمي شناسند تا هنگامي كه خداوند به او اجازه دهد كه خودش را معرفي كند همان گونه كه به يوسف اجازه داد….»3
زيبايي و بخشندگي
همان گونه كه يوسف در زيبايي و بخشندگي ، شهره آفاق بود، امام مهدي(عج) نيز به بالاترين درجه اين دو ويژگي آراسته است.
امام باقر(ع) فرمودند:
«شباهت او با يوسف در زيبايي و بخشندگي اوست».4
بهاي اندك
كاروانياني كه يوسف را يافتند او را به بهاي اندكي فروختند زيرا ارزش آن دُرّ يگانه، را نمي دانستند».5
سوال: من نميدانم که فرزند چهارسالهام لوس شده است يا نه. آيا کودک لوس، نشانههاي ويژهاي دارد؟ چه کاري بايد انجام دهم؟
جواب:
کودک لوس، چنين نشانههايي دارد:
1. توقع توجه بيش از حد: کودک لوس انتظار دارد ـ به ويژه در حضور ديگران ـ بيش از حد به او توجه شود.
بکوشيد زماني که در اين انديشه نيست، بيشتر به او توجه کنيد تا نياز عاطفياش برآورده شود، اما زماني که انتظار توجه دارد، به او بيتوجهي کنيد.
2. درخواستهاي غير منطقي و افراطي: او دائم درخواست دارد و توجه نميکند که امکان پاسخگويي براي شما وجود دارد يا نه؛ بدين جهت، گاهي هنگام آشپزي يا زمان فعاليتهاي ديگر شما خواستهاي را مطرح ميکند و بر آن اصرار ميورزد.
در چنين موقعيتي از روش «سوزن گرامافون گير کرده» استفاده کنيد؛ يعني يک جمله مثل: «وقتي کارم تموم شد» را بعد از هر بار تقاضاي او تکرار کنيد. توجه داشته باشيد که تسليم گريه يا قشقرق او نشويد.
3. بدخلقي و ناله براي هر چيزي: کودک لوس براي رسيدن به خواستههايش بدخلقي و ناله ميکند.
در چنين موقعيتي، براي سنين پايين (زير شش سال) از روش «حواس پرت کردن»* استفاده کنيد و براي سنين بالاتر استدلال بياوريد و اگر نپذيرفت، از اصل خاموشي بهره ببريد.
4. حرکات بدني خاص: کودک لوس، انگشتانش را به هم ميبافد، لبهايش را غنچه ميکند، صدايش را ميکشد و… .
همين که نشانههاي آغاز اينگونه حرکات بدني را مشاهده کرديد، فعاليت مثبتي مانند خواندن شعر، سرود يا آيه و روايتي را که آموخته است، جايگزين کنيد.
*
زيادهروي در محبت و بازي با کودک و توجه دائم به او سبب لوس شدن وي ميشود؛ بنابراين در اين گونه رفتارها اعتدال داشته باشيد. برخي والدين از ترس لوس شدن فرزند، به او کمتر توجه و محبت ميکنند يا محبت قلبي خود را بروز نميدهند که درست نيست. در آغوش گرفتن کودک، پاسخ به گريه او، بوسيدن، توجه و حتي نازکشي اگر در آنها زيادهروي نشود، نه تنها کودک را لوس نميکند، بلکه سبب رضاي خاطر، شادابي، سلامت روح و خودباوري او ميشود.
* براي استفاده از اين شيوه بايد از علاقهمنديهاي فرزند خود آگاه باشيد. برخي کودکان به خوردني، برخي به بازي، بعضي به اسباببازي و… علاقه دارند. توجه داشته باشيد که شيء مورد علاقه او در دسترس باشد و از يک شيء چند بار پياپي استفاده نکنيد.
استاد شهيد علامه مطهري
دورنماي انتظار
1.خوش بيني به آينده بشريت.
2. پيروزي نهايي صلاح و تقوا و صلح و عدالت و آزادي و صداقت بر زور و استكبار و ظلم و اختناق ودجل (دجالگري وفريب).
3. حكومت جهاني واحد.
4. آباداني تمام زمين در حدي كه نقطه خراب و آباد ناشده باقي نماند.
5. بلوغ بشريت به خردمندي كامل و پيروي از فكر و ايدئولوژي و آزادي از اسارت شرايط طبيعي و اجتماعي و غرايز حيواني.
6. حداكثر بهرهگيري از مواهب زمين.
7. برقراري مساوات كامل ميان انسانها در امر ثروت.
8. منتفي شدن كامل مفاسد اخلاقي از قبيل زنا، ربا، شرب خمر، خيانت، دزدي، آدمكشي و خالي شدن روانها از عقدهها و كينهها.
9. منتفي شدن جنگ و برقراري صلح و صفا و محبت و تعاون.
10. سازگاري انسان و طبيعت.
اهميت کتاب خواندن براي کودکان و چند توصيه مهم دراينباره
دکتر بهرام دلاور
در کشور ايران ميانگين مطالعه روزانه کمتر از يک دقيقه است. با اين وصف، بهتر است که فرهنگ کتاب خواندن را در خود و کودکمان گسترش دهيم و با آگاهي بيشتر درباره نوع کتاب و تناسب آن با سن فرزندمان تصميمگيري کنيم.
کتاب خواندن براي کودک از مهمترين جنبهها براي توسعه توانمنديهاي اوست. شايد پيش خود فکر کنيد کودکان با خواندن کتاب فقط مدتي را در کنار مادر يا پدر به آرامش سپري ميکنند و تنها فايده آن خوب به خواب رفتن کودک است. شايد هم از اينکه کودکتان از شما ميخواهد که مدام برايش کتاب بخوانيد، خسته شدهايد اما اشتباه نکنيد. اين کار نه تنها براي امروز کودک مفيد است بلکه روي شخصيت آينده وي نيز تأثير مستقيم دارد.
تکوين شخصيت کودک
خواندن داستان و قصه نقش بسيار مهمي در تکوين شخصيت کودک دارد. در سنين زير سه سال بهويژه در زمينههاي زبانآموزي و آموختن کلمات تازه، نقش بسيار مهمي دارد. در سنين بالاتر، گنجينه لغات کودک به سرعت وسيع و اطلاعاتش غني ميشود. کودک به کمک قصه و شعرخواني، يا گوش دادن به آن و يا بازگوکردن قصههايي که شنيده است، چگونگي بيان احساسات، عواطف و افکار را آموخته و ياد ميگيرد که چگونه در برخورد با مشکلات شخصي اعتماد بهنفس داشته باشد.
تفکر، تخيل و اخلاق
داستانها و اشعاري که کودکان ميخوانند و ميشنوند، اثر عميقي در فکر و روحيه، تخيل و قوت تصور آنان ميگذارد و ايشان را براي شيوه معاشرت با ديگران آماده ميسازد. در ضمن از طريق قصهها و داستانهاي خوب، کودک به بسياري از ارزشهاي اخلاقي مانند مقاومت در برابر زور، راستگويي، اميدواري، جوانمردي، طرفداري از حق و حقيقت و نتايج آن پي ميبرد و تلاش ميکند خود را در دنياي واقعي مشابه شخصيتهاي موجه داستان جلوه بدهد.
صفحات: 1· 2
احکام خوبان
روحالله حبيبيان
از امور مهم و مورد توجه در حوزه مسائل شرعي خانواده مسأله لزوم اجازه گرفتن زن از شوهر براي خروج از خانه است. همانطور که ميدانيد از نظر اسلام «زن موظف است براي خروج از خانه از شوهر خود اجازه بگيرد و الا مرتکب کار حرامي شده است.»
قبل از پرداختن به جزئيات اين مسأله بد نيست نگاهي کلي و عميق به اين حکم شرعي بيندازيم؛ چون شايد بهنظر برسد اين حکم با آزاديهاي فردي و اجتماعي زن منافات دارد و نوعي اهانت به حريم زنان در آن نهفته است. از ديدگاه اسلام پس از ازدواج، زن و شوهر حقوق متقابلي را بر يکديگر پيدا ميکنند که هر دو طرف شرعا و قانونا ملزم به رعايت آنها هستند؛ در اين ميان حقوق زن بر مرد در اين موارد خلاصه ميشود:
ـ تهيه غذا به اندازه و نوع متعارف
ـ تهيه پوشاک متناسب با شأن زن
ـ تهيه لوازم مورد نياز خانه
ـ تهيه مسکن متناسب با شأن و منزلت اجتماعي زن
ـ بخشيدن اشتباهات ناشي از ناآگاهي زن
ـ خوشرويي و خوشرفتاري با او
ـ تعليم احکام و مسائل اعتقادي (به وجوب کفايي)
ـ آميزش جنسي در محدوده زماني مشخص
ـ همخوابي و سپري کردن شب با همسر.
صفحات: 1· 2
راههايي ساده براي افزايش خلاقيت کودکان
به کوشش زينب جعفري
خلاقيت و نوآوري از محورهاي اصلي پيشرفت و ترقي است؛ تلفن، هواپيما، رايانه و بسياري ديگر از امکانات ما محصول ذهن خلاق بشر است. افزون بر اين، انسان امروزي براي حل مسائل و مشکلاتش هم به خلاقيت نيازمند است. بروز خلاقيت در هر سني امکان دارد و هر فردي ميتواند به طور خلاقانه از استعدادهايش استفاده کند به شرط آنکه در دوران کودکي استعدادهايش درست پرورش يافته باشند. در سطرهاي زير به برخي شيوههايي که به افزايش خلاقيت کودکان منجر ميشوند، اشاره ميکنيم:
1. سعي کنيد سؤالات تازه در ذهن کودک ايجاد کنيد. بهتر است آموزش کودک نيز به گونهاي باشد که ذهن او به سوي سؤالات تازه هدايت شود. به هنگام پاسخگويي به سؤالات کودک نيز بکوشيد او را به سوي فضاهاي جديد راهنمايي کنيد.
2. حس کنجکاوي کودک را پرورش دهيد. براي اينکار بايد ابتدا به سؤالات او پاسخ مناسب و صحيح بدهيد. پاسخهاي کوتاهِ «بله، نه» هيچگاه نميتواند ارتباط کاملي ميان سؤالات کودک و معلومات قبلي او برقرار کند. او با پرسيدن از شما به عنوان بزرگتري که خيلي چيزها را ميداند، ميخواهد ذهن تشنه خود را سيراب کند. مطمئن باشيد در حين اين سؤال و جوابها غالباً افکار و ايدههاي مفيدي براي گفتوگو و مباحثه پيدا ميشود.
3. با فرزندتان گفتوگو کنيد. والدين و مربيان کودک بايد درباره امور و مسائلي که به او مربوط ميشوند، حتي درباره مسائل مدرسه و امور داخل خانه که دخالت و همکاري کودک در آن کارها لازم است از او نظر بخواهند و درباره عقايد و نظراتش مانند بزرگترها بحث و گفتوگو کنند.
4. به عقايد جديد بچهها احترام بگذاريد. کودکاني که به نوعي خلاقيت آنها برانگيخته شده، روابط و مفاهيمي را ميبينند و درک ميکنند که ممکن است والدين و مربيانشان به آن توجهي نداشته باشند. تشويق کودکان به بيان عقايد نو و جديد بايد هميشه مورد توجه والدين و مربيان باشد.
5. از مراقبتها و دخالتهاي بيش از حد بپرهيزيد. يکي از ويژگيهاي افراد خلاق اين است که تواناييشان را در انجام کارها به کار ميگيرند. والدين و مربيان بايد توانايي کودک را زنده نگه دارند و به آنها اجازه دهند که گاهي مطابق ذوق و سليقه خود، اشياء را کشف کنند. مراقبتهاي بيش از حد بزرگترها، قابليت يادگيري مبتکرانه آنها را ضعيف ميکند.
6. از فرزندتان بخواهيد که اشياء و امور نيمهتمام را تکميل کند. جملات ناتمام و داستانهاي ناکامل، نقاشيها و تصاوير نيمهتمام و حتي اشياء ناقص را کامل کند. براي او اسباببازيهايي بخريد که خودش بتواند آنها را به يکديگر وصل کرده و شکلهاي مختلفي بسازد.
7. کودک بايد اشياء را از نزديک مشاهده و لمس کند. او افزون بر مشاهده، بايد اشياء را لمس کند زيرا ديدن به تنهايي، کنجکاوي کودک را ارضاء نميکند. کودکاني که از لمس کردن اشياء محروم ميشوند توانايي کشف و اختراع را از دست ميدهند. در حاليکه مشاهده همراه با لمس کردن اشياء، آنها را در بازيهاي خيالي، اختراعات و پاسخگويي به آزمونهاي خلاقيت کمک ميکند. به کودک اجازه دهيد وسايل بيخطر خانه را لمس کند. بهويژه که او از بيرون کشيدن وسايل آشپزخانه از داخل کابينتها و بازي با کاسه و بشقاب و قابلمه لذت زيادي ميبرد.
8. براي کودک، هميشه کيک و کلوچه، لباس و شيريني خاصي نخريد. کودک را تشويق کنيد تا در خريد لوازمالتحرير، خوراک و پوشاک، انواع مختلف آنها را امتحان کند. شما هم از خريد کالاهاي تکراري و يکسان دوري کنيد.
9. کودک را هميشه از يک مسير خاص به خانه نبريد. زماني که با او بيرون ميرويد هنگام برگشت به خانه براي او توضيح دهيد که حالا ميخواهيم از يک راه جديد به خانه برگرديم. او به اين شيوه ميفهمد که براي رسيدن به يک هدف راههاي مختلفي وجود دارد، نه يک راه ثابت و هميشگي.
10. به او توضيح بدهيد که از وسايل مختلف براي چه کارهايي استفاده ميکنند. سپس از او بپرسيد که به نظر تو ديگر چطور ميشود از اين وسيله استفاده کرد؟
11. او را به جاهاي جديد ببريد؛ موزهها، نمايشگاهها و پارکها. به کودک اجازه دهيد که مکانهاي مختلف را از نزديک بشناسد.
12. براي تزئين اتاق کودک، از ذوق و سليقه خودش استفاده کنيد. از کودک بخواهيد هر چند يکبار جاي وسايل اتاقش را عوض کند.
13. اگر کودک دوست دارد روي ديوار نقاشي کند، يک کاغذ بزرگ روي ديوار اتاقش بچسبانيد و آنگاه به او بگوييد روي اين کاغذ هر چه دوست دارد، بکشد.
مطمئن باشيد با تلاش خود براي پرورش خلاقيت کودکتان به آنها هديهاي با ارزش براي تمام عمر ميدهيد.
……………………………………..
مجله خانه خوبان
سيد حسن زماني
غيبت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هم به معني پوشيده بودن او از ديدگان مردم و هم به معني ديدن امام ولي نشناختن او در روايات بيان شده است.[1] امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف از آغاز زندگي، پنهاني ميزيست؛ و پدر بزرگوارش او را فقط به عدهاي از ياران خاص نشان داد. با شهادت امام يازدهم عليه السلام، امامت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف و دوره غيبت صغري به مدت 69 سال شروع شد. ويژگي اين دوره ارتباط امام با پيروانش به واسطه چهار نايب خاص بود عليه السلام كه با نام معرفي شده بودند. از سال 329 ه.ق اين ارتباط قطع شد، و دوره غيبت كبري(بلند مدت) حضرت آغاز شد و تاكنون ادامه دارد.
زمينه سازي براي غيبت
سالها پيش از تولد حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم و پيشوايان معصوم عليهم السلام از غيبت او سخن ميگفتند. از زمان امام هادي عليه السلام رفت و آمد شيعيان با امام كم شد. اگر كسي با آن حضرت كار داشت به وسيلة نمايندگان حضرت و در برخي موارد از پشت پرده با امام سخن ميگفت. شيعيان كم كم براي غيبت آماده شده و آموختند كه بايستي به عالمان ديني يا وكيلان امام مراجعه نمايند. با شهادت امام حسن عسكري عليه السلام رابطه امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف با مردم قطع نشد و مردم به واسطه نايبان خاص با ايشان در ارتباط بودند. در اين دوره عليه السلامغيبت كوتاه مدت) شيعيان به رفت و آمد بيشتر با عالمان دين عادت كرده و براي غيبت بلند مدت حضرت آماده شدند.
غيبت سنت الهي
نهان زيستي و غيبت پيشوايان دين از سنتها و روشهاي خداوند است و در زندگي برگزيدگاني چون: ادريس، الياس، موسي، عيسي و خضر عليهم السلام اتفاق افتاده است.
امام صادق عليه السلام فرمود:
براي قائم ما غيبتي است كه مدت آن طولاني خواهد بود. راوي پرسيد: دليل اين غيبت چيست؟ امام پاسخ دادند: خداوند ميخواهد سنتهاي پيامبران، در پنهان زندگي كردن را در مورد امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف جاري كند.[2]
حكمت غيبت
مطابق روايات دليل اصلي غيبت چون سري از اسرار الهي است بيان نشده است اما مواردي به عنوان حكمتهاي غيبت مطرح شده است؛
1. همراهي نكردن مردم؛
وقتي مردم ارزش پيامبر و امام را ندانند و دستورهاي آنان را انجام ندهند و مخالف گفتار آنان رفتار كنند، خداوند حق دارد او را از مردم بگيرد تا در روزگار پنهان بودنش ارزش او را بفهمند و براي آشكار شدن امام تلاش كنند. مانند ماهي تا وقتي كه درون آب است ارزش آب را نميداند ولي وقتي از آب بيرون ميافتد تازه ميفهمد چه نعمتي را از دست داده است و براي به دست آوردن آن تلاش ميكند.
امام محمد باقر عليه السلام فرمود: «وقتي خداوند همراهي و هم نشيني ما را براي گروهي خوش ندارد، ما را از ميان آنان برگيرد».[3]
2. حفظ جان امام؛
مهمترين دليل پنهان شدن پيشوايان دين از مردم حفظ جانشان بوده است تا در زمان مناسب دوباره به بيان دستورهاي خداوند مشغول شوند. پيامبر اسلام از مكه به مدينه مهاجرت کرد و در غار پنهان شد تا مشركان مكه او را نکشند. امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز براي حفظ جانش مدتي از ديدگان مردم پنهان شده است تا در زمان مناسب قيام و زمين را پر از عدل و داد كند.
امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف پيش از قيام خود مدتي از چشمها پنهان خواهد شد. راوي پرسيد: دليل آن چيست؟ فرمود: براي حفظ جان خود.[4]
البته امام چون ولي خدا است، جان خود را براي حفظ دين ميخواهد. اگر شهادت به حفظ دين كمك كند چون امام حسين عليه السلام قيام ميكند ولي اگر كشته شدن او نتيجهاي براي دين نداشته بلكه بقاء او لازم باشد چون پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم كه صلح حديبيه را پذيرفت جان خود را محفوظ ميدارد.
3. بيعت نكردن با ستمگران؛
هريك ازپيشوايان ما به دليل آماده نبودن زمينه براي قيام و نداشتن ياور، در زماني مجبور به قرارداد ظاهري با ستمگر زمان خود بودند. ولي براي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف چنين نيست. او مأمور است وقتي ميآيد، قيام كند و زمين را از عدل و داد پر كند.[5][5] و بايستي بر عهدهاش قراردادي نباشد تا هر لحظهاي که شرايط آماده شد، ظهور كند و مجبور به پيمان شكني نشود.
4. آخرين ذخيره خداوند؛
اگر هريك از پدران امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به شهادت ميرسيدند، امامي بود تا جانشين او شود ولي با توجه به اينكه امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف آخرين فرد از پيشوايان معصوم براي هدايت انسانها است اگر در زماني كه شرايط آماده نيست آشكار شود مانند پدرانش به شهادت ميرسد و زمين از حجت خدا خالي ميماند. شيخ مفيد مينويسد: اگر هريك از پدران او هنگام ظهور به شهادت ميرسيدند با حكمت الهي عليه السلامخالي نبودن زمين از حجت خدا) منافات نداشت و جانشيني جاي او مينشست ولي اگر امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آشكار شود خونش را ميريزند و با حكمت خداوند منافات دارد.[6]
5. دوران غيبت دوران آزمايش؛
خداوند بندگانش را با وسايل گوناگون ميآزمايد يكي را با مال، ديگري را با بيماري و….. در آيه 155 سوره بقره خداوند انواع امتحانها را اين گونه بيان ميكند «شما را به نوعي از ترس و گرسنگي و زيان مالي و جاني و كمبود محصول، آزمايش ميكنيم و صبر كنندگان را بشارت بده». يكي از آزمونهاي خداوند نسبت به بندگان پنهان بودن امام زمانشان است. تا افراد در امتحانهاي متفاوت آزموده شوند و در هنگام ظهور بهترينها بروز و ظهور يابند و ديندار واقعي از بيدينان جدا شوند.
امام كاظم عليه السلام فرمود: وقتي پنجمين فرزندم غايب شد مواظب دين خود باشيد تا هيچكس شما را از آن بيرون نكند براي قائم ما غيبتي خواهد بود كه گروهي از پيروان او از دين خود برميگردند، اين غيبت آزمايشي است كه خداوند با آن بندگانش را امتحان ميكند.[7]
در پايان متذكر ميشويم؛ چنانكه در برخي روايات آمده وقتي ميدانيم خداوند حكيم و كارهاي او از روي حكمت است عليه السلامو غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بنابر دستور پروردگار متعال ميباشد)، پس اگر دليل غيبت را هم ندانيم چون كار خدا است، آن را ميپذيريم.
——————————————————————————-[1] . غيبت نعماني، ص144، باب10، ح3، كمال الدين، ج2، ص170، باب43، ح8.
[2] . علل الشرايع، ج1،ص245، باب179، ح7؛ بحارالانوار، ج52، ص90، باب20، ح3.
[3] . علل الشرايع، ج1، ص244، باب179، ح2.
[4] . كمال الدين، ج2، ص233، باب48. ح7.
[5] . كمال الدين، ج1، ص581، باب29، ح2.
[6] . فصول العشره في الغيبه، فصل9، ص116.
[7] . اصول كافي، ج1، ص326، ح2.
دين خدا همان است كه وعده آن در كتاب الهي آمده است. خداوند به كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند، وعده داده كه آنها را در زمين جانشين مي گرداند و دين پسنديدهاي را كه پس از ترس، به آنها آرامش بخشد، برايشان مستقر و مستحكم گرداند.[1]بديهي است دين مورد رضايت خدا، همان است كه خداوند آن را اسلام ناميد و در روز غدير به آن رضايت داد. استقرار اين دين ممكن نخواهد بود جز آشنايي با برپاكنندگان آن و عمل به دستوراتشان، تاريخ شاهد زمينه سازي جانشينان پيامبر اكرم صل الله عليه و آله و سلام يكي پس از ديگري است. تا مقدمات قيام بر پا كننده دين مورد رضايت خدا را فراهم سازد.
علي عليه السلام كه پس از پيامبر صل الله عليه و آله و سلام اولين جانشين او بود، مردم را به وجود امامي غايب از فرزندان خود خبر مي داد كه جهان را پر از عدل و داد كند همانطور كه از ظلم و جور آكنده است.
چه زيباست كه شادماني میلاد حجت خدا بر روی زمین، مهدي عجل الله تعالي فرجه را با شيريني معارف امير مؤمنان عليه السلام درباره ایشان، بياميزيم و اين شور را شعور و اين عشق را با عمل همراه سازيم.
1. بخشنده
«بسيار بخشنده است».[2]
محمود اباذري
امام معصوم عليه السلام حجت و خليفه خداوند بر روي زمين است. او مانند پيامبر از سوي پروردگار برگزيده ميشود. امام تمام مسؤوليتهاي رسول گرامي اسلام صل الله عليه و آله و سلام به جز دريافت وحي تشريعي را بر عهده دارد، اگر پيشواي معصوم از ديدگان ما پنهان باشد و نتواند به بيان قرآن و احكام و تشكيل حكومت بپردازد، آيا ميتواند با اين حال در حيات بشري تأثير گذار باشد؟
در اين نوشتار برخي از آثار و بركتهاي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف كه نهان از چشمان ما است، به صورت خلاصه بيان ميشود.
اول: اميد بخشي
نقش حياتي و شگفت انگيز اميد در سعادت فرد و جامعه بر كسي پوشيده نيست، وقتي اميد ميآيد تلاش و حركت جايگزين رخوت و سستي ميشود و در يك سخن؛ انسان به اميد زنده است. مهمترين دليل شكست مسلمانان در جنگ احد، شايعه شهادت رسول خدا صل الله عليه و آله و سلام بود. وقتي اين خبر دروغ پخش شد، عدّة كمي به اندازه انگشتان دست، اطراف پيامبر باقي ماندند.[1] شيعه با اعتقاد به امامي كه زنده است و حاضر و ناظر و پشتيبان آنان است، خود را حفظ كرده و به پيش ميرود ولي اهل سنت اعتقاد دارند، مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در آخرالزمان به دنيا ميآيد و سپس ظهور خواهد كرد.
آنان به امام زنده معتقد نيستند به همين دليل جوامع سني نشين عموماً داراي انتظاري سرد و خاموش هستند ولي انتظار در جوامع شيعي، زنده و نيرو آفرين است. دليل اين نشاط دو نكته اساسي است:
1. شيعه با اعتقاد به وجود امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و قدرت و علم گستردة او، خود را داراي پشتوانة قوي و فولاديني ميبيند، چون كوهي استوار در برابر دشمن ميايستد و به پيش ميرود.
2. شيعه، با اعتقاد به نقش و تأثير انسانها در پايان يافتن غيبت امامشان و برپايي عدالت در جهان، تلاش خود را براي فراهم كردن زمينههاي ظهور انجام ميدهد كه نمونه بارز آن انقلاب اسلامي ايران است.
آيت الله جوادي آملي
وجود مبارك امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف انسان كامل عصر ماست و وجود انسان كامل از آن جهت كه مظهر اسم اعظم الهي است، واجد تمام كمالات است و بر همين اساس، امام معصوم مايه تأمين حيات معنوي و سرچشمه آب زندگاني است: (اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا)؛1 خداوند زمين را پس از مردنش زنده ميكند و زندگي مرهون آب است: (وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ)2 و امام معصوم عليه السلام همان چشمه زلالي است كه سرزمين دلها با آن زنده ميشود.
آب زندگاني، باراني نيست كه از بالا ببارد و آب چشمه يا چاه نيست كه از پايين بجوشد، بلكه حقيقتي است كه به صورت قانوني الهي در عرصه تشريع و در قالب انسان كامل و معصوم در عرصه تكوين ظهور ميكند. كتاب خدا دين الهي را چشمه حيات عرصه تشريع ميشناساند و در بيان حياتبخشي آن ميفرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ)؛3 يعني راهآورد دين، نه تنها افيون و مخدر نيست بلكه نيروي محرك و عامل حيات و پويايي است.
رسول اعظم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم نيز در سخني نوراني ـ همان طور كه گذشت ـ شناخت انسان كامل و امام معصوم هر عصر را عامل حيات معقول فرد و جامعه معرفي فرمود: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية؛4 آن كه بميرد و امام معصوم در عصر خويش را نشناخته باشد، چونان جاهلان و به مرگ جاهليت مرده است و چون مرگ عصاره زندگي است، آن كه جاهلانه مرده، زيستني جاهلانه داشته است و فاقد حيات معنوي و والاي انساني بوده است.