گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی ...
يوسف زهرا(عج)
گفتند خلايق كه تويي يوسف ثاني چون نيك بديدم به حقيقت، به از آني(حافظ)
يكي از پيامبراني كه امام مهدي(عج) به او تشبيه شده، حضرت يوسف است كه در روايات متعدد از جهات گوناگون اين شباهتها بيان شده است. اين نوشتار مي كوشد با تأملي در قرآن و روايات، شباهت ميان يوسف زهرا (عج) و يوسفِ يعقوب را بازگو كند تا از اين رهگذر، فهم و پذيرش حضرت مهدي(عج) آسانتر گردد هر چند بيان اين نكته لازم است كه:
ميان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمين تا آسمان است
غيبت
برجسته ترين شباهت بين امام مهدي(عج) و حضرت يوسف(ع)، همانندي در غيبت است.
امام باقر(ع) به محمد بن مسلم فرمودند:
« شباهت او به يوسف در غيبت اوست از اقوام دور و نزديك و از برادران خود…»1
البته بين غيبت امام(عج) و غيبت يوسف(ع) تفاوت وجود دارد؛ زيرا غيبت يوسف، غيبتي نسبي است چون نسبت به پدر و مادر و برادران و كنعانيان غايب بود ولي از ديدگان مصريان غايب نبود ولي غيبت امام مهدي(عج) غيبتي است مطلق و حضرت ازديدگان همگان غايب است.
حضور
برادران يوسف وقتي بخاطر قحطي و جهت خريد آذوقه به مصر آمدند و به بارگاه يوسف وارد شدند، يوسف را نشناختند ولي يوسف برادران خود را شناخت.2
در حديثي از امام صادق(ع) آمده است:
«او، در بازارهايشان راه مي رود و برفرشهايشان گام مي نهد ولي مردم او را نمي شناسند تا هنگامي كه خداوند به او اجازه دهد كه خودش را معرفي كند همان گونه كه به يوسف اجازه داد….»3
زيبايي و بخشندگي
همان گونه كه يوسف در زيبايي و بخشندگي ، شهره آفاق بود، امام مهدي(عج) نيز به بالاترين درجه اين دو ويژگي آراسته است.
امام باقر(ع) فرمودند:
«شباهت او با يوسف در زيبايي و بخشندگي اوست».4
بهاي اندك
كاروانياني كه يوسف را يافتند او را به بهاي اندكي فروختند زيرا ارزش آن دُرّ يگانه، را نمي دانستند».5
برخي از شيعيان نيز به دليل ناآگاهي از مقام و منزلت امام مهدي(عج) و از سر هواپرستي و دنياخواهي، افتخار محبت و خدمت به آستان او را به بهاي اندكي فروخته و مي فروشند! به عنوان مثال شخصي بنام ابوطاهر، محمد بن علي بن بلال، به طمع اموالي كه از ناحية حضرت نزد او بود، ادعا كرد كه خود، وكيل حضرت است و امانت را به محمدبن عثمان، نايب دوم سپرد.6
le="text-align: justify;">اميد و نوميديوقتي كه خورشيدِ يوسف، در پس ابرهاي غيبت فرو رفت، يعقوب هرگز اميد خود را از دست نداد و از رحمت الهي و بازگشت يوسف نوميد نشد و از خداوند درخواست ديدار يوسف را نمود؛ ولي برادران به اميد اينكه قافله اي او را با خود ببرد، يوسف را نكشتند و به چاه انداختند، وي را فراموش كرده بودند و حتي پدر خود را بخاطر اميد به برگشت يوسف، سرزنش مي كردند. 7
در غيبت امام مهدي(عج) نيز برخي كه از هدايت الهي برخوردارند و پيوسته با اميد به فضل خدا، ظهور او را انتظار كشيده و هرگز نوميد نمي شوند. در مقابل گروهي ديگر كه خداوند بر دلهايشان قفل زده و از درك حقايق ناتوان اند ، اميدي به آمدنش ندارند، حتي گاهي وجودش را انكار و منتظرانش را سرزنش مي نمايند.
امام صادق(ع) به زراره فرمود:«او كسي است كه آمدنش را انتظار مي كشند، اوست كه مردم در تولدش شك مي كنند، برخي مي گويند: پدرش از دنيا رفت و فرزندي نداشت … و برخي مي گويند : هنوز بدنيا نيامده است..». 8
هدايت
يوسف، در زندان نيز از رسالتي كه در برابر هدايت مردم برعهده داشت، غافل نشد. هنگامي كه دو يار زنداني يوسف خواب خود را بيان نمودند و تعبير آن را از او خواستند، يوسف از فرصت بدست آمده استفاده كرد و پيش از تعبير خواب آنان، چنين گفت:
«اي همراهان زنداني من؛ آيا خدايان پراكنده بهترند يا خداوند يكتاي پيروز؟ اين معبودهايي كه غير از خدا مي پرستيد چيزي جز اسم هايي (بي مسمّا) كه شما و پدران تان آنها را خدا ناميدهايد، نيست. خداوند هيچ دليلي بر آن نازل نكرده است. حكم، تنها از آن خداست، او فرمان داده است كه جز او را نپرستيد. اين است آيين پابرجا ، ولي بيشتر مردم نمي دانند.» 9
هرچند امام مهدي(عج) نيز در پس پرده غيبت است، اما لحظهاي از انجام رسالت خود يعني هدايت مردم، غفلت نمي ورزد ومردم از فيض او بهرمند ميشوند. امام(عج) هميشه در حال هدايت، سازندگي و پرورش است؛ گاه مخفيانه و گاه آشكارا . در كتابهاي معتبر، نمونههاي فراواني از هدايتهاي ويژه آن حضرت آمده است. 10
قدر شناسي
خدمت عزيز مصر و همسرش به يوسف - رها كردن او از بردگي و پرورش دادن وي در دامان مهر و محبت خود- سبب شد كه يوسف هنگام گرفتاري و قحطي به كمك آنان بشتابد .
به يقين خدمتگزاريِ آستان امام مقدس زمان(عج) كه بهترين شكل آن زمينه سازي براي ظهور و تحقق بخشيدن اهداف ايشان است، برخورداري از عنايتهاي مخصوص آن حضرت را در پي خواهد داشت. آيا مي توان پنداشت كه يوسف زهرا (عج) در بخشش به اندازه يوسف يعقوب نباشد؟! هرگز!!
دفع بلا
يوسف از اهل مصر وحتي كشورهاي هم جوار و برادران خود ، بلاي قحطي و خشكسالي را دفع كرد. هر چند برادران و مصريان با يوسف برخوردي شايسته نداشتند ولي يوسف از كمك و دستگيري آنان فروگذاري نكرد.
امام مهدي(عج) نيز سپر بلا از شيعيان ميباشند. ظريف ميگويد: به محضر امام مهدي(عج) وارد شدم، ايشان فرمودند: آيا مرا ميشناسي؟ عرض كردم: آري. فرمودند: من كه هستم؟! عرض كردم: شما آقاي من و فرزند آقاي من هستيد. فرمودند: منظورم اين نبود. عرض كردم: فدايت شوم منظورتان چيست؟ فرمودند: من آخرين اوصيا هستم و خداوند به واسطة وجود من بلا را از اهل و شيعيانم رفع مي كند.» 11
براي نمونه مي توان به عنايت امام مهدي(عج) به شيعيان بحرين اشاره نمود كه به قضيه « اَنار» معروف مي باشد. 12
محنت
ديدار با يوسف رخ نداد مگر پس از رنج ها و محنتهاي فراواني كه برادرانش به جان خريدند و خون دلهاي يعقوب در فراق يوسف و اشكهايي كه بر هجران او ريخت.
خورشيد يوسف زهرا(عج) نيز طلوع نخواهد كرد مگر پس از محنتهاي فراوان و سيل هاي مصيبتي كه بر دل شيعيان فرو خواهد ريخت.
امام علي(ع) مي فرمايد: «ياري خداوند بسوي شما نخواهد آمد مگر هنگامي كه در چشم مردم از مرده پست تر شويد و اين همان كلام خداوند در سوره يوسف است كه فرمود:«تا آنگاه كه رسولان نااميد شدند و (مردم) گمان كردند كه به آنان دروغ گفته شده است. در اين هنگام ياري ما به سراغ آنان آمد». آنگاه هنگام قيام قائم ما، مهدي(عج) است. »13
نياز
نياز برادران به آذوقه، قحطي و فشار وتنگي معيشت، زمينه ساز ديدار آنان با يوسف شد. احساس نياز به وجود امام عصر(عج) در ژرفاي جان انسانها نيز زمينه ساز ظهور خواهد بود. امام مهدي(عج) در نامهاي خطاب به اسحاق بن يعقوب مي فرمايد:
« واكثروا الدعا بتعجيل الفرج؛ براي فرج من بسيار دعا كنيد». 14
يكي از زمينههاي دعا، احساس نياز است. آدمي تا كمبودي در وجودش احساس نكند، دست به دعا برنمي دارد ؛ا دعا در بستر نياز ميرويد. بنابراين دستور به دعا، برانگيختن احساس نياز واقعي به امام در وجودمان مي باشد.
تنها پناه
آنچه يوسف داشت، نزد ديگران يافت نميشد. از اين رو با اين كه ميان يوسف و برادرانش،هجده روز فاصله بود، آنان براي تهيه آذوقه اين مسير طولاني را پيمودند. مطمئناً اگر آذوقه در جاي ديگر نيز يافت ميشد، هرگز سختي اين راه طولاني را به جان نمي خريدند.
گمشده بشر امروزي – عدالت، معنويت و در يك كلام رشد انسان- تنها نزد حجت خداست وبس. او تنها كسي است كه ميتواند نيازهاي بشريت را برآورده سازد و او را درهمة ابعاد به كمال برساند تا اين باور در انسانها شكل نگيرد، او ظهور نخواهد كرد.
امام صادق(ع) فرمودند: «ظهور رخ نخواهد داد مگر هنگامي كه همه گروه ها بر مردم حكومت كنند و كسي نگويد: اگر ما ، حاكم بوديم، به عدالت رفتار مي كرديم، پس از اين وضعيت، قائم(عج) همراه با حق و عدالت قيام خواهد كرد». 17
اين حديث به اين معنا است كه مردم بايد دريابند كه خودشان توان هدايت و رهبري و رسيدن و رسانيدن به آرمانهاي خود را ندارند، پس بايد در پي منجي واقعي باشند.
دلدادگي
برادران يوسف، آذوقه او را مي خواستند:« اوف لنا الكيل؛ پيمانه ها را كامل كن» 18
ولي يعقوب، وصال يوسف را مي خواست و حضور او را؛ زيرا يوسف خواستني و دوست داشتني بود و لذا به پسرانش هنگام عزيمتشان به مصر فرمود: «پسرانم! برويد و يوسف را بجوييد». 19
هميشه در طول تاريخ هم، منتظران امام مهدي(عج) دو دسته بوده اند: برخي كه او را براي سرسبزي، خرمي، فراواني نعمت و..خواسته اند و گروهي هم او را خواسته اند چون امام و خليفه خدا و آينه تمام نماي اسما و صفات الهي و سرشار از معنويت و روحانيت است .
اقبال همگاني
برادران يوسف، آنگاه از جام حضور و ديدار يوسف سيراب شدند كه همگان به صورت دسته جمعي به سوي او رفته و به او اظهار نياز نمودند. براي دميدن آفتاب جمال يوسف زهرا(عج)نيز چاره ايي نيست جز درخواست همگاني و لذا امام مهدي(عج) در نامه خود به شيخ مفيد نوشتند:
«اگر همه شيعيان ما- كه خداوند آنان را در فرمان برداري ياري دهد- بر عهد وپيماني كه با ما بسته اند، با هم يكدل ميشدند، بركت زيارت و ديدار ما برايشان به تأخير نميافتاد و از سعادت ديدار ما بهرهمند مي گشتند.» 20
پيروزي نهايي
سرانجام بعد از فراز و نشيبهاي فراوان، وعده خداوند تحقق پيدا كرد و يوسف به اوج شوكت وقدرت رسيد؛ بطوري كه برادران و پدر و مادرش در برابر اين شكوه بخاك افتادند. 21
وعده الهي در مورد امام مهدي(عج) هم محقق خواهد شد،؛ سرانجام دوران غيبت به سر ميآيد و جهان و جهانيان در برابر حق سر تعظيم فرو خواهند آورد .22
———————————-
پي نوشت:
1.كمال الدين ، ج1 ص 443.
2.يوسف/85 : «فدخلوا عليه فعرفهم و هم له منكرون».
3. كمال الدين ، ج2، ص 10.
4. منتخب الاثر، ص 371.
5. يوسف/ 20: ‹‹ و شروه بثمن بخس دراهم معدوده››.
6. غيبت طوسي، ص 400.
7. يوسف/ آيات83،10،85، 94، 95.
8. كمال الاسبوع، ص 315.
9. يوسف/ 39 و 40.
10. ر. ك. به : ميرمهر، مسعود پورسيد آقايي.
11. غيبت طوسي، ص 246.
12. ترجمه نجم الثاقب، ص556.
13. ينابيع الموده، ص 242.
14. غيبت طوسي، ص 292.
15. كمال الدين، ج 2 ص 10 به نقل از امام صادق(ع).
16. كهف/ 10.
17. غيبت نعماني، ص 274به نقل از معجم الاحاديث الامام المهدي(عج) ج3، ص 246.
18. يوسف / 88.
19. يوسف/ 87.
20. احتجاج ، ج 2 ص 602.
21. يوسف / 100.
22. قصص / 5.
نصرت الله آيتي
تلخيص : علي محمد رايگان