ـ اجازه گرفتن از شوهر براي خروج از منزل
ـ انجام نذر و قسم با اجازه شوهر
ـ تمکين جنسي نسبت به او
ـ پاک کردن خود از هر چيزي که باعث دورکردن شوهر از تمتعات جنسي ميشود.
ـ رعايت نظافت و آرايش کردن در صورتي که شوهر بخواهد.
اگر با دقت به حقوق ذکر شده بنگريم ميتوانيم تا حدودي با ديدگاه اسلام در امر ازدواج آشنا شويم که اين خود ميتواند پاسخي بر سؤالات مختلف در اين زمينه باشد.
بي ترديد، بيشتر حقوق زن بر مرد در راستاي رفاه، حفظ حرمت و منزلت اجتماعي اوست و در مقابل، حقوق مرد بر محور حفظ آرامش رواني، برآوردهشدن نيازهاي جنسي و تثبيت جايگاه سرپرستي و مديريت او بر خانواده است که البته بررسي مطابقت اين اصول با روحيات فطري و ذاتي زنان و مردان، پژوهشي عميق و گسترده ميطلبد، اما با توجه به همين مقدمه درباره مسأله لزوم اجازه گرفتن زن براي خروج از خانه ميتوان اين حکمتها را برشمرد:
1. خانواده مجموعهاي نظاممند
هر مجموعة موفقي نيازمند يک سرپرست و مدير است و بدون آن، خواسته يا ناخواسته انبوه مشکلات و اختلافات، دستيابي به اهداف مطلوب را ناممکن ميسازد. خانواده نيز با همه همدليها و صميميتهايي که در آن وجود دارد از اين قاعده مستثنا نيست بلکه از نظر اسلام که در هر مجموعه کوچک حتي در يک گروه دو نفرة رفاقتي که مسافرتي کوتاه را با هم تجربه ميکنند دستور به انتخاب يک مسئول و تصميمگيرنده نهايي داده شده، اين ضرورت در خانواده بسيار جديتر خود را نشان ميدهد؛ از نظر اسلام سرپرستي خانواده برعهده مرد قرار گرفته و اين امر از آية شريف «الرجال قوامون عليالنساء» هم بهدست ميآيد زيرا در زبان عربي به مدير يک مجموعه يا اداره «قوّام» گفته ميشود.
روشن است که رعايت احترام اعضاي مجموعه و نظرخواهي و همفکري با آنها از ويژگيهاي مدير موفق است، اما در هرحال يک مدير کاردان بايد احاطه و اشراف کامل بر فعاليتهاي افراد مجموعه خود داشته باشد و خروج همسر از خانه هم در همين راستا توجيهي کاملا عقلاني و منطقي خواهد داشت.
2. آرامش رواني خانواده
آرامش و سکون از اهداف اصلي ازدواج است که از طريق برآوردهشدن نيازهاي جسمي، روحي و عاطفي حاصل ميشود؛ بيشک يکي از عوامل تامينکننده اين آرامش روحي براي مرد احساس محفوظ و امن بودن حريم خانواده و افراد آن از تعرضات مختلف اجتماعي است.
از آنجا که زن به شکلهاي گوناگون در معرض آسيبها و تهديدهاي اجتماعي است و از سويي فضاي خانه يکي از اصليترين سنگرهاي حفظ و حراست از اوست. احساس اختيار زن براي خروج از اين سنگر امن و ورود در فضاي آسيبزا يکي از مؤثرترين عوامل برهم خوردن آرامش رواني مرد بوده که ميتواند زمينه سوءظنها و دغدغههاي رواني را براي او ايجاد کند؛ از اينرو اسلام تلاش ميکند همواره زنها را در غير از موارد ضرورت، از خروج از سنگر امن خانواده باز داشته در اين موارد نيز آن را تحت ضابطه و قانون درآورد.
تا اينجا با مقدمهاي نسبتا طولاني به اصل مسأله پرداختيم اما جزئيات و فروعات آن:
آيا اين اجازه مربوط به همه زنها و در هر سني است يا تفاوت دارد؟
اين امر درباره زنهاي مختلف تفاوتي ندارد و پير و جوان و باحجاب و بدحجاب و داراي شوهر متدين و غيرتي و يا بيدين و بيغيرت در آن يکسان هستند اما فقط درخصوص زناني است که به عقد دائم درآمدهاند والا در عقد موقت که در آنجا حريم خانواده داراي ضوابط مخصوص به خود است، اين شرط وجود ندارد.
اجازه گرفتن به چه معني است؟ آيا بايد براي هر کار جزئي مانند خريدن سبزي هم بايد اجازه گرفت؟
اجازه شوهر نقش ابزاري دارد يعني يکي از راههاي اطلاعيافتن زن از رضايت شوهر است. يعني زن بايد نسبت به رضايت شوهر يقين بيابد. اين اطمينان ممکن است با يک اجازه کلي در ابتداي ازدواج يا يقين موارد مشخص از قبل صورت بگيرد و تکرار آن براي هر دفعه ضرورتي ندارد حتي اگر اجازه قبلي گرفته نشده ولي زن اطمينان دارد که شوهرش از رفتن او به محل مورد نظر رضايت دارد ميتواند از منزل خارج شود؛ البته اگر احتمال ضعيف نارضايتي يا شک در ناراحتي او هم بدهد، نميتواند با «ايشالا راضيه» يا «بعدا راضيش ميکنم» به اين کار حرام تن بدهد و يقين و اطمينان داشتن ضرورت دارد.
آيا زن در هنگام عقد ميتواند شرط کند تا بدون اجازه شوهر و با اختيار خود از خانه خارج شود؟
بيشتر مراجع چنين شرطي را صحيح نميدانند اما برخي از مراجع ميفرمايند ميتواند شرط کند که شوهر براي خروج از خانه به او اجازه بدهد و يا براي امور شخصي مثل کار در خارج از خانه يا فعاليتهاي شخصي شرط کند و در صورت قبول اين شرط توسط شوهر اجازه گرفتن نياز نيست.
اگر شوهر از روي لجبازي يا بهخاطر انتقام گرفتن از زن به او اجازه خروج از خانه را ندهد باز هم منع او محترم است؟
هرچند چنين رفتاري از طرف مرد مصداق ظلم و حرام است اما بايد اجازة او براي خروج از خانه وجود داشته باشد و الا زن مرتکب معصيت ميشود.
آيا در کارهاي واجبي نظير صلهرحم و ديدار از پدر و مادر و يا شرکت در مجالس مذهبي هم بايد از شوهر اجازه گرفت؟
بسياري از اين امور واجب نيستند البته اگر فراگرفتن احکام شرعيه لازم، متوقف بر خروج از منزل باشد طبق نظر برخي از مراجع اجازه شوهر نياز نيست و به علاوه از آنجا که صلهرحم و مانند آن بدون خروج از خانه هم انجام ميشوند نميتوان از اجازه شوهر چشمپوشي کرد.
حالا اگر در يک کار فوري و فوتي شوهر در منزل نبود چهکار بايد کرد؟ آيا ميتوان از خانه خارج شد و بعد از شوهر اجازه گرفت؟
در مانند اين امر که علم به رضايت شوهر شرط است، اجازة بعدي يا جلب رضايت بعد از انجام کار به درد نميخورد و اگر راهي براي اطلاع از رضايت شوهر وجود ندارد بايد تقوا به خرج داد و از منزل خارج نشد مگر اينکه مورد از امور مهم باشد مثلا جان يا آبروي مسلماني در خطر جدي باشد.
……………………..
مجله خانه خوبان
صفحات: 1· 2