پیوند: http://www.radiomaaref.ir/shownews.aspx?id=20618
معاملهای که این روزها در آستانه سال نو رواج پیدا کرده خرید و فروش پول نو است که در نگاه نخست ربا به نظر میرسد ولی حکم شرعی آن از نظر فقها چیز دیگری است.
س 1603: خرید و فروش اسکناس بصورت نسیه به مبلغى بیشتر از مبلغ آن چه حکمى دارد؟
ج: در صورتى که معاملهى مذکور، به قصد جدّى و با غرض عقلایى باشد مثل این که اسکناسها از نظر کهنه و نو بودن با یکدیگر فرق داشته و یا داراى علامتهاى مخصوص بوده و یا نرخ آنها با یکدیگر، تفاوت داشته باشد، اشکال ندارد ولى اگر معامله، صورى و براى فرار از ربا بوده و در واقع براى دستیابى به سود پول باشد، شرعاً حرام و باطل است.
س 1606: خرید و فروش بعضى از اسکناسها نه به این عنوان که مال هستند و یا حکایت از مالیّت و اعتبار مىکنند، بلکه از این جهت که برگههاى خاصى هستند چه حکمى دارد؟ مثل اینکه پول اسکناس سبز هزار تومانى که داراى تصویر امام خمینى(قدّسسرّه) است، به مبلغ بیشترى فروخته و یا خریده شود.
ج: در صورتى که خرید و فروش این اسکناسها به قصد جدّى و به غرض عقلایى باشد، اشکال ندارد، ولى اگر بیع صورى و براى فرار از رباى قرضى باشد حرام و باطل است.
پیوند: http://farsi.khamenei.ir/hadis-content?id=10856
روایت اول: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَعالی لَيَحْفَظُ مَنْ يَحْفَظُ صَدِيقَه»
روایت دوم: «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تُفَتِّشِ النَّاسَ فَتَبْقَى بِلَا صَدِيق»
دو روايت كوتاه:
فى الكافى، عن الصّادق (عليهالسّلام)، قال: «انّ اللَّه تعالى ليحفظ من يحفظ صديقه»؛ [حضرت امام جعفر صادق علیهالسّلام فرمودند:] خداى متعال حفظ ميكند آن كسى را كه رفيق خود را حفظ كند. [البته] مراد، حفظ جسمانى نيست فقط - حالا آن هم يكى از مصاديقش ممكن است باشد - يعنى آبروى او را حفظ كند، شخصيت او را حفظ كند، جهات او را حفظ كند [و] مراعات كند. خدا يك چنين كسى را حفظ ميكند. اين پيوندهاى برادرى و رفاقت و انس و اخوت، در اسلام اينقدر اهميت دارد. شما ملاحظهى رفيقتان را ميكنيد، او را حفظ ميكنيد، خداى متعال در پاداش اين عمل، شما را حفظ ميكند. البته حفظ كردن رفيق معناش اين نيست كه انسان از گناه او، از خطاى او دفاع كند؛ كما اينكه در اين كارهاى حزبى و جناحى و خطى و اين چيزها معمول است كه اگر خطائى هم از كسى سر بزند، چون با آنها همجبهه است، همخط است، همحزب است، همگروه است، بايد بايستند پايش دفاع كنند؛ نه، اين مراد نيست؛ اين حفظ او نيست؛ اين در واقع مخذول كردن او، بدبخت كردن اوست و خود؛ بلكه مراد، حفظ آبروى مؤمنى است كه برادرى ايمانى با انسان دارد. جامع، برادرى ايمانى است. اين يك روايت.
يك روايت ديگر هم باز از كافى است، از امام صادق (عليه الصّلاة و السّلام)؛ ميفرمايد كه: «لا تفتّش النّاس فتبقى بلا صديق»؛ در كارهاى مردم ريز نشو، تفتيش نكن، جزئيات را دنبال نكن. دنبال پيدا كردن عيوب ريز و درشت افراد نباش. اگر اينجور باشد، بدون رفيق خواهى ماند. يعنى هر كسى بالاخره يك عيبى دارد ديگر. اگر بخواهى همينطور ريز بشوى، تفتيش كنى، دنبال كنى، كسى برايت باقى نميماند
بسماللّهالرّحمنالرّحيم
يا مقلّب القلوب و الأبصار يا مدبّر اللّيل و النّهار يا محوّل الحول و الأحوال حوّل حالنا الى احسن الحال.
اللّهمّ كن لوليّك الحجّة بن الحسن صلواتك عليه و على ءابائه فى هذه السّاعة و فى كلّ ساعة وليّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و عينا حتّى تسكنه ارضك طوعا و تمتّعه فيها طويلا.
اللّهمّ اعطه فى نفسه و ذريّته و شيعته و رعيّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جميع اهل الدّنيا ما تقرّ به عينه و تسرّ به نفسه.
تبريك عرض ميكنم عيد نوروز و فرا رسيدن سال نو را به همهى همميهنان عزيز در سراسر كشور، و به همهى ايرانيانى كه در هر نقطهاى از دنيا سكونت دارند، و به همهى ملتهائى كه عيد نوروز را گرامى ميدارند؛ بالخصوص تبريك عرض ميكنم به خانوادههاى عزيز شهيدان، به جانبازان، به خانوادههاشان، به همهى ايثارگران، به همهى فعالان عرصههاى مختلف. آرزو ميكنم و دعا ميكنم كه خداوند متعال براى ملت ايران بهروزى، شادى، نشاط و دلِ خوش در اين سال جديد مقدر بفرمايد و بدخواهان اين ملت را در اهدافشان، در تلاشهاشان انشاءاللّه ناكام كند.
چه كنم تا با حيا شوم؟ حس مىكنم خيلى گستاخ و بىپروا هستم . گاهى اوقات كه به اين مساله فكر مىكنم عذاب وجدان پيدا مىكنم، راهى نشان دهيد; البته من دخترى محجبه هستم و ظاهرى مذهبى دارم؟ س . ر . م
خواهر گرامى، سؤال در مورد حيا و نحوه دستيابى به آن بسيار ارزشمند است; زيرا درباره يكى از بهترين صفات انسانى و الاهى است; صفتى كه هر كس به آن آراسته باشد، از متانت و وقار و شخصيت والا برخوردار است . حيا براى زن و مرد زيبنده است; اما آراستگى زنها به حيا از دو جهت اهميت دارد: يكى از اين جهت كه زنان با حيا از شخصيت و متانت والايى برخوردارند و ديگر اين كه حيا موجب مصونيت آنها از آفتها و اسيبهايى است كه گوهر وجود زن را نشانه رفتهاند . از اين رو، تبيين حيا و متمايز ساختن حياى پسنديده از آنچه به ظاهر حيا ناميده مىشود ولى پسنديده نيست، بسيار شايسته است .
معناى حيا
در قسمت گذشته پيرامون نوروز و تاريخ پيدايش آن، بررسىهايى كرديم و احاديثى در اين زمينه نقل كرديم، اينك بخش دوم اين بحث:
چگونه احاديث را تفسير كنيم؟
آيا حديثهاى مروى از امام صادقعليه السلام در مقام برشمردن علتهاى وضع نوروز هستند؟ يا در مقام برشمردن روزهائى هستند كه به حسب اتفاق و تصادف، در نوروز واقع شدهاند؟
توجيههاى ناموفق
تا جائى كه ما از آراء و نوشتههاى كسانى كه در اين باره قلمفرسائى كردهاند، اطلاع يافتيم، همگى احتمال دوم را پذيرفتهاند يعنى در واقع سخن امامعليه السلام را اخبار از ماوقع تلقى كردهاند، به همين خاطر خواستهاند طبق قواعد رياضى ببينند كه آيا واقعا روزهاى ذكر شده در حديث، در نوروز واقع شدهاند يا نه؟ و وقتى ديدهاند طبق قواعد رياضى، مطلب خلاف آن چيزى است كه در حديث آمده، و چون نتوانستهاند حديث را رد كنند، لذا گفتهاند: «به روايت على بن خنيس از حضرت صادقعليه السلام بسيارى از وقايع در نوروز اتفاق افتاده، و اهل علم را در آن سخنى است. و گروهى آن را ضعيف مىشمارند.
به نظر ما روايت مجعول نيست اما سهوى از روات در آن راه يافته است» (2) .
در کتاب وسائل الشیعه -تالیف شیخ حرّ عاملی (ره) -از علمای بزرگ شیعه و قبر مطهّر ایشان در صحن حرم امام رضا- علیه السلام- است.- جلد ششم صفحه 199روایتی آمده است که امام صادق علیه السلام از جدّشان امیر المومنین -علیه السلام- آن روایت نموده اند که حضرت فرمود: « خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود و یاد خداوند متعال به میان می آید؛ برکتش زیاد می شود ،فرشتگان در آن خانه حضور می یابند و شیاطین از آنجا بیرون می روند و همانگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشند این خانه ها برای اهل آسمان نور افشانی می کنند و برعکس ، خانه ای که در آن قرآن خوانده نمی شود و ذکر خداوند متعال گفته نمی شود؛ برکتش کم می شود ، فرشتگان از آن خانه هجرت می کنند و شیاطین حاضر می شوند .» روایت دیگری از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نقل شده است که حضرت فرمودند: فرشتگان در خانه ای که در آن سگ یا عکس سگ و یا مجسّمه سگ باشد ، وارد نمی شوند .خواجه نصیر الدین طوسی (ره) استفاده عرفانی زیبایی از این روایت نبوی کرده اند که : « فرشته رحمت در دل انسان، آن دلى كه در آن هزاران صورت زشت و پلید هست، هرگز وارد نمى شود.»
لحظاتی مانده است تا غروب این سال
تا طلوع تحویل یا طلوع یک سال
سال ها در گذرند
لحظه ها در گذرند، رهگذران در سفرند
لحظه هامان به غروب خورشید، و طلوعی زیبا…
قاصدک می آید، می نشیند لب حوض
حوض را مژده ای از رحمت باران دارد
شاپرک در پرواز، شادمان با صد ناز
ابرها می گریند، و از آن گریه خمیده است کمان رنگین
زیر این سقف کبود
هر درختی ز شکوفک هایش، به چراغانی خود می نازد
شبنمی از باران، آب پاشیده رخ گلشن را
غنچه بیدار شد از خواب زمستان و شکفت
بلبلان را به طلوع گل ها، مژده باران شده است
و چمن، سفره خویش برآویخته است
هفت سین می خواهد:
سبزه ای در راه است
خوشه گندم هم، سمنو آورده
و درخت سنجد، به خودش می بالد
تا سر سفره عید، هدیه ای بگذارد
کودکان عیدی خویش، سکه ها را به درون می آرند
و به شادی انگور، سرکه می چرخاند…
سفره کم سین دارد
و غم از این دارد
بوته سیر، سر از خاک برون می آرد
خنده بر لب دارد
هفتمین سین، به سلامت باشید…
لحظه ها در تحویل
دستها رو به خدا، در فضا عطر دعا پیچیده است
ای خدا عید ما را برسان
عید ما روز ظهور مولاست
که شود حال بشر،احسن حال
مهدیه سادات محمودی-طلبه پایه چهارم
دیروز توی ماشینم نشسته بودم . رادیوی ماشین رو روشن کردم. من معمولا رادیو معارف ( صدای فضیلت و فطرت) رو گوش می کنم. بخشهای آخر یک برنامه بود. کارشناس برنامه در مورد تعهّد نامه ای صحبت می کرد که 107 سال پیش 13 نفر از علمای اصفهان آن را امضا کرده بودند. مطلب برای خودم خیلی جالب بود . لذا توی اینترنت جستجو کردم و این تعهّدنامه را با جریان مهمّ آن پیدا کردم. یک نکته را پیش از وارد شدن در ای موضوع متذکّر شوم ؛ و آن اینکه متن این تعهّدنامه به فارسی همان زمان است و من در آن تغییری ندادم .
آیتالله نجفی اصفهانی (ره) (1)طی یک اقدام بدیع برای حفظ فرهنگ اسلامی- ایرانی به همراهی 13نفر از علمای طراز اول اصفهان و رکنالملک شیرازی (2)مواردزیررامتعهدشدند:
این خدام شریعت مطهره با همراهی جناب رکنالملک، متعهد و ملتزم شرعی شدهایم که مهما امکن بعد ذلک تخلف ننماییم، فعلا 5فقره است:
اولاً: قباله جات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند مهر ننموده و اعتراف نمینویسیم. قباله و حکمی هم که روی کاغذ دیگر نوشته بیاورند و تاریخ آن بعد از این قرارداد باشد امضا نمینماییم. حرام نیست کاغذ غیرایرانی و کسی را مانع نمیشویم؛ ماها به این روش متعهدیم.
ثانیا: کفن اموات ، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه دیگر غیر ایرانی باشد متعهد شدهایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم. دیگر برای اقامه صلوه بر آن میت بخواهند ماها را معاف دارند.
ثالثا: ملبوس مردانه جدید، که از این تاریخ به بعد دوخته و پوشیده میشود، قرار دادیم مهما امکن، هر چه بدلی در ایران یافت میشود لباس خودمان را از آن منسوخ نماییم و منسوخ غیرایرانی را نپوشیم و احتیاط نمیکنیم و حرام نمیدانیم لباسهای غیرایرانی را اما ماها ملتزم شدهایم حتیالمقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم. تابعین ماها نیز کذلک و متخلف توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشیده و داریم و دوختهایم ممنوع نیست استعمال آن.
رابعا: مهمانیها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یکپلو و یکچلو و خورش و یک افشره. اگر زائد بر این تکلیف، احدی ما را به محضر خود وعده نگیرد. خودمان نیز به همین روش مهمانی مینماییم هر چه کمتر و مختصرتر از این تکلیف کردند، موجب مزید امتنان ماها خواهد بود.
خامسا: وافوری اهل وافور را احترام نمیکنیم و به منزل او نمیرویم زیرا که آیات باهره:
« إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُوا إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ» « وَلَا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» « وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَه» و حدیث « لاضرر و لاضرار» ضرر مالی و جانی و عمری و نسلی و دینی و عرضی و شغلی آن محسوس و سری است و خانوادهها و ممالک را به باد داده. بعد از این هر که را فهمیدیم وافوری، بهنظر توهین و خفت مینگریم.»
پی نوشت
(1) آیة الله آقا شیخ محمد تقی اصفهانی که به “نجفی” شهرت داشت، از مراجع قرن 14 و علمای طراز اول ایران و شهر اصفهان، در سال 1262 هجری قمری بدنیا آمد. آیة الله شیخ محمد تقی اصفهانی (نجفی) سرانجام در سال 1332 هجری قمری در اصفهان دار فانی را وادع گفت. مقبره ایشان در نزدیکی امامزاده احمد بن علی بن امام محمد باقر در بقعه عالیه مدفون است. آقا نجفی اصفهانی از علمای بسیار تاثیرگذار در تاریخ معاصر ایران از نهضت تنباکو تا مشروطیت بود و از طرفی در مقابله با هجوم و تجاوز ارتش تزاری روسیه به ایران نقش بسیار مهمی ایفا کرد.
(2) سلیمان خان رکنالملک شیرازی اصفهانی نایب الحکومه شهر اصفهان و نیز فردی شاعر و فاضل بوده است. او همچنین بانی تکیه محمد جعفرآبادهای و نیر مسجد رکنالملک در تخته فولاد اصفهان است. آرامگاه او نیز در همین مسجد قرار دارد.
تذکّر ضروری
یکی از دوستان عزیز نکته مهمّ و بجایی را تذکّر داده اند و آن اینکه ای کاش فضای آن روز ایران هم در این نوشته آورده می شد تا به اهمّیّت و چرایی مبارزات این عالم مجاهد پی برده می شد. با توجّه به اینکه من قصد نوشتن این مطلب با تمام تفاصیلش را نداشتم ؛ لذا جهت اطلاع از تفاصیل این ماجرا و نکات مهم در مورد زندگی علمی و جهادی این عالم مجاهد و فضای حاکم بر جامعه ایرانی آن روزگار آدرس های زیر را می آورم تا خوانندگانی که مایلند بیشتر در این باره بدانند به آنها مراجعه نمایند و امیدوارم که برایشان مفید باشد :
/www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=7&day=18&id=1136438
http://www.rasekhoon.net/article/show-99697.aspx
خوشا که خط عبور تو را، ادامه دهیم
شعاع چشم تو را تا خدا، ادامه دهیم
دوباره خواب شب شوم را بیاشوبیم
بهرغم خوف و خطر جاده را، ادامه دهیم
بیا به سنت پیشینیان کمر بندیم
که یا ز پای درآئیم یا، ادامه دهیم
شکست کشتی دریادلان اگر در موج
از آن کرانه که ماندند، ما ادامه دهیم
اگر ز مرز زمین و زمان فرا رفتی
تو را در آنسوی جغرافیا، ادامه دهیم
اگرچه عکس تو در قاب تنگ دیده شکست
تو را بهوسعت آیینهها، ادامه دهیم
تو آن قصیدة شیوای ناتمامی، کاش
بهشیوهای که بشاید تو را، ادامه دهیم
زندهیاد قیصر امینپور