مسابقه کتابخوانی از کتاب اخلاقی"سیمای فرزانگان” با استقبال خوب طلاب موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه برگزار شد.
این کتاب نوشته استاد رضا مختاری است و به شرح مختصری از زندگی و نکات خاص اخلاقی علما وارسته می پردازد. به همه ی طلاب عزیز توصیه می شود برای یکبار حظ معنوی خواندن این کتاب را تجربه کنند.
درس اخلاق با حضور اسوه زهد و اجتهاد ؛ حضرت آیت الله محمد مهدی آصفی ؛ با موضوع ولایت در موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه قم (خواهران) برگزار گردید .
حضرت آیت الله آصفی در این جلسه به تحلیلی درباره مفهوم ولایت پرداختند . ایشان ولایت را متشکل از چند طیف و آمیزه ای از مفاهیم و افکار متعدد دانستند و فرمودند : بر اساس آموزه ها و روایات اسلامی ولایت اساس زندگی را تشکیل می دهد . ایشان بحث ولایت در جامعه اسلامی را به یک بافت , که دارای تار و پود و متشکل از خطوط عمودی و افقی است تشبیه نمودند .
ایشان ابراز داشتند : خط عمودی بافت ولایت در آیه «و اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» خلاصه می شود که در آن ما باید از ولی امر و سپس امام زمان علیه السلام , پیامبر صلوات علیه و خداوند متعال اطاعت نماییم .
خط افقی بافت ولایت نیز از آیه « المومنون و المومنات بعضهم اولیا بعض» استفاده می شود . بدین معنا که در سطح جامعه اسلامی تمامی مومنان نسبت به یکدیگر ولایت دارند .
ایشان قوام ولایت در خط عمودی را به اطاعت , نصرت و محبت دانستند ؛ در حالیکه قوام ولایت در خط افقی به نصرت و محبت نسبت به سایر مومنان است و اطاعت از آنان واجب نمی باشد . پس اگر در نقطه ای از عالم دیدیم برادر یا خواهر مسلمانمان مورد ظلم قرار گرفته باید او را نصرت دهیم و نسبت به او محبت , همدردی , تعامل و همکاری داشته باشیم .
در نتیجه بافت ولایت فقط یکسری خطوط عمودی نیست بلکه از خطوط عمودی و افقی تشکیل شده است . و در چنین صورتی جامعه اسلامی مستحکم و مقاوم خواهد بود. اما اگر این بافت سست و ضعیف شود و اطاعت ما در خطوط عمودی یا افقی ضعیف باشد ؛ در این صورت جامعه اسلامی قدرت مقاومت نخواهد داشت و توان دفاع در برابر دشمنان را از دست خواهد داد.
وی اذعان داشت : حضرت رسول اکرم صلوات علیه , مومنین و مومنات را با یکدیگر خواهر و برادر دانسته اند . بر این اساس اگر هر مسلمانی احساس کند در خانه ای زندگی می کند که تقریبا یک میلیارد و سیصد هزار خواهر و برادر دارد , این پشتوانه محکمی برای اوست و در این صورت هیچ کس اجازه تعدی به مومنان را پیدا نخواهد کرد .
حضرت آیت الله آصفی پیوند ولایت را پیوند عضوی دانستند و فرمودند : در جسم ما اگر عضوی به درد آید, آسایش را از سایر اعضا و جوارح می گیرد ؛ که به این پیوند , پیوند عضوی می گویند .امام صادق علیه السلام می فرمایند : المومن اخ المومن کالجسد الواحد ؛ که بر اساس این حدیث , امام صادق علیه السلام پیوند خانواده ی عظیم اسلام را , پیوند عضوی می دانند و این بدان معنا ست که اگر در جامعه اسلامی فردی آسیب ببیند باید تمامی مسلمانان از آن ناراحت باشند و به دنبال حل آن باشند .
در نهایت نیز ایشان به معرفی طیف دیگری از ولایت پرداختند . ایشان یکی از ابعاد ولایت را برائت دانستند و فرمودند ولایت و برائت قابل انفکاک از هم دیگر نیستند.ایشان همچنین از بی احترامی به سایر مسلمانان منع نمودند و فرمودند : همان کسانی که به ما برائت را یاد دادند , به ما گفته اند که شما در جامعه اسلامی زندگی می کنید و باید در کنار همدیگر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشید. اهل بیت پیامبر در کنار برائت تقیه را نیز به ما آموخته اند ؛ لذا ما حق نداریم به مقدسات دیگران اهانت کرده و در جامعه اسلامی انشقاق و شکاف بوجود آوریم تا کفار از این فرصت استفاده نمایند .
فقط تعداد اندکي از نامهنويسان به امام حسين علیه السلام از شيعيان خالص بودند که به عهدشان وفا کردند و اين طور نيست که امام توسط محبان خود به شهادت رسيده باشند. هميشه سستعنصراني وجود دارند که به فرمايش سيدالشهدا علیه السلام «بنده دنيا» هستند. به گزارش فرهنگ نيوز ، يکي از سؤالات درباره واقعه عاشورا اين است که چه شد امت اسلامي ابتدا به امام حسينعلیه السلام نامه نوشت و به ايشان محبت داشت، ولي در کربلا روي امام شمشير کشيد و با آنکه زمان زيادي از عصر پيامبر(ص) نگذشته بود، رو در روي نوه بزرگوارش ايستاد و او را به شهادت رساند؟
با روشن شدن دو مطلب زير هم پاسخ اشکال به خوبي روشن خواهد شد و هم يک برگ از دفتر عاشورا را خواهيم خواند:
کساني که به امام حسين نامه نوشتند چه کساني بودند؟
علت خيانت کوفيان (همان کساني که نامه نوشتند) چه بود؟
مرکز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم اينگونه پاسخ ميگويد:
داستان واقعي و كوتاهي كه پيش رو داريد، حاوي نكته اي ظريف و بي نهايت لطيف است. نكته اي كه اگر با آن زندگي كنيم، زندگي ما محتواي ديگري دارد! بوي ديگري دارد! داستان اينقدر واضح و نكاتش اينقدر محسوس والبته عظيم هست كه نياز به تفسير نداشته باشد… به گزارش فرهنگ نيوز ، در يكي از مساجد قديمي و باسابقه انقلابي اصفهان ( مسجد آيت الله خادمي) ، هرساله در دهه اول محرم، خيّرين زيادي نذوراتي از قبيل گوسفند و گوساله و … براي دادن نذري باني مي شوند و چه حاجاتي كه با همين نذر كردن ها برآورده نشده است!
اما همين چند سال پيش و يکي از شبهاي محرم، اتفاقي عجيب در اينباره رخ داد. زن و شوهري، دو رأس گوسفند براي قرباني شدن به مسجد هديه مي كنند و مي خواهند گوشتشان در غذاي ظهر تاسوعا استفاده شود. نذر خانم يك ميش بود كه طبق معمول در منزلي كه نذورات قرباني مي شدند، ذبح و آماده پخت شد و نوبت به ذبح كردن نذر مرد رسيد كه قوچ بزرگي هم بود!
بعد از واقعه عاشورا، زنان حرم را به اسارت ميبرند. اين را حتما شنيدهايد. اما شنيدنِ اين فاجعه با تجربهاش متفاوت است. در پيشانيِ زنانِ اهلِ حرم، انوارِ قدسي حق تابيده است. عليامخدراتِ کربلايي، گرچه همه در پردهي حجباند، گرچه در ذاتشان، حياي فاطمي موج ميزند، اما همهگي، نوادگان حيدرند. «مردي» و «مردانگي» جزو اولين خصائص و خصلتهاشان است. پس، حالا که اسيرند، حالا که در متن فاجعه خيمه زدهاند، قرار نيست عرصه را به دشمن واگذارند. مردانه ميايستند. مانند مردهاشان. اينطور ميشود که زينبِ اسير در مجلسِ بزمِ يزديان، خطبهاي قرائت ميکند که انگار از حنجرهي مردي پيروزِ جنگ قرائت ميشود، نه زني اسير. وجه ممتازکننده واقعه عاشورا همين است شايد.تاريخ تکرار ميشود. قرنها بعد، در جنگي نابرابر که هر قدرتي، به دشمنِ خونخوار چيزي هبه ميکند تا تيغِ آختهاش را روي مردمانِ سرزميني مجروح از ظلمهاي ستبرِ تاريخي تيزتر کند، زنِ جواني اسيرِ دشمن ميشود. زني که تکه آينهي کوچکِ شکستهاي است که در مقابلِ بزرگيِ زينبِ کبري گرفتهاند. زن، مثل زينبِ کبري که کودکانِ يتيمِ مردانِ کشتهشده در واقعه کربلا را تيمار ميکرد، قرار بود زيرِ بال و پر قربانيانِ اين جنگ نابرابر را بگيرد. زن درست مثل زينبِ کبري، قرار نبود لباس رزم بپوشد و نبرد کند. زن، قرار نبود نيروي جنگي باشد، قرار نبود آموزشِ نظامي ببيند، قرار نبود تيغ و تير بر روي کسي فروآورد. او، شبيه به زينب ميخواست پرچم حقطلبي را بلند نگاه دارد. تنها و تنها قرار بود به ريسمانِ بلندِ انسانيت چنگ بزند. قرار بود نجات دهندهي انسانهاي ديگر باشد. انسانهايي که زخمهاي جنگِ نابرابر، تن و روانشان را فرسوده کرده بود.
صفحات: 1· 2
او هم آنجا بود، در كنار پدرش، در كنار برادرانش و در كنار تمام كاروانيان كربلا، در خيمهاي تنگتر از دل زينب(س)، در آتش تب ميسوخت.
كربلا در جان مقدّس او جاري بود. گويي كه هر شهادتي، چون بارقة آتش، جان تبدارش را درمينورديد و در عمق قلب آسمانياش خانه ميكرد. «كربلا در جان مقدّس او جاري بود».
23 سال بيشتر نداشت. بر اوج قلّة جواني ايستاده بود و يك به يك، داغ ميديد و كوه ميشد. ذخيرة الهي بود براي امامتِ چهارم. بيماري، مأمور الهي بود تا جان اين جوان برگزيده را براي حیات اسلام حفظ كند.
داغ، عظيم بود و قلب او عظيمتر. درد، مهيب بود و آيندة اسلام مهيبتر، اگر اين درد بر كالبدش فرود نميآمد.
برخاست و شمشير در دست گرفت تا در پي پدر و برادران و ياران برود، ولي عمّه خوب ميدانست كه اين نخل جوان، ستون استوار مسجد پیامبر است. عمّه خوب ميدانست كه اگر جوانيِ اكبر و قاسم و عبّاس فدا شده است، قامت بلند نخل امامت بايد استوار بماند و سايهسار رهبرياش، بايد خنكاي هدايت را به قلبهاي تشنه هديه كند.
و او ماند. ماند تا ميراث خونين پدر را دوشادوش عمّه به كوفه و شام ببرد و بعد تا پايان عمر پربركتش، يعقوبوار، حزن هجران دهها يوسف را بر دوش كشد.
روز هفتم محرم بنا به سنت معمول روضه خواني اختصاص به ذکر مصائب شهادت شيرخواره کربلا حضرت علي اصغر علیه السلام دارد که امام حسين علیه السلام در پيشگويي شهادت فرزندش فرمود: شقاوت پيشه اي از لشکريان دشمن، گلوي فرزند شيرخوارم را با تير مي درد به گزارش فرهنگ نيوز ، هر يک از روزهاي دهه اول محرم به يک عنوان که غالبا نام شهداي کربلا است، مشهور گرديده و ستايشگران اهل بيت علیهم السلام با ذکر مصائب صاحب نام آن روز به عنوان مقدمه، عزاي حضرت اباعبدالله الحسين علیه السلامرا اقامه مي نمايند. بنا بر سنت روضه خواني معمول روز هفتم روز ذکر مصائب حضرت علي اصغر علیه السلام است؛ آن شيرخواره کربلا که امام حسين علیه السلام در سخنراني شب عاشورا در جمع اصحاب خويش نسبت به مصائبي که فردا در انتظارشان خواهد بود خبر داد و فرمود که حتي علي اصغر شيرخوار نيز کشته خواهد شد.
فرازی از زیارت عاشورا:
و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ
و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها به گزارش گروه فرهنگی فرهنگ نیوز، واقعه روز عاشورا به راستی در بین مصیبت های عالم از جایگاه متفاوتی برخوردار است. تا جایی که در فرازی از زیارت عاشورا می خوانیم:
يا اَباعَبْدِاللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَميعِ اَهْل ِالاِْسْلامِ و َجَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصيبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَميعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ اَهْلَ الْبَيْتِ
« اى ابا عبداللّه براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظيم گشت مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و گران و عظيم گشت مصيبت تو در آسمانها بر همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ريختند شالوده ستم و بيدادگرى را بر شما خاندان»