تلخترين لحظه دنيا از زبان اباعبدالله(علیه السلام)
روز هفتم محرم بنا به سنت معمول روضه خواني اختصاص به ذکر مصائب شهادت شيرخواره کربلا حضرت علي اصغر علیه السلام دارد که امام حسين علیه السلام در پيشگويي شهادت فرزندش فرمود: شقاوت پيشه اي از لشکريان دشمن، گلوي فرزند شيرخوارم را با تير مي درد به گزارش فرهنگ نيوز ، هر يک از روزهاي دهه اول محرم به يک عنوان که غالبا نام شهداي کربلا است، مشهور گرديده و ستايشگران اهل بيت علیهم السلام با ذکر مصائب صاحب نام آن روز به عنوان مقدمه، عزاي حضرت اباعبدالله الحسين علیه السلامرا اقامه مي نمايند. بنا بر سنت روضه خواني معمول روز هفتم روز ذکر مصائب حضرت علي اصغر علیه السلام است؛ آن شيرخواره کربلا که امام حسين علیه السلام در سخنراني شب عاشورا در جمع اصحاب خويش نسبت به مصائبي که فردا در انتظارشان خواهد بود خبر داد و فرمود که حتي علي اصغر شيرخوار نيز کشته خواهد شد.
در اين مجلس بود که قاسم بن حسن علیه السلام برخاست و گفت: «آيا من هم کشته خواهم شد». پس امام علیه السلام از باب دلسوزي به او فرمود: «اي پسر برادرم! مرگ در نزد تو چگونه است؟» گفت: «يا عم احلي من العسل؛ اي عمو مرگ در نزدم شيرين تر از عسل است.» امامعلیه السلام فرمود: «عمو به فداي تو باد؛ بله به خدا قسم مرگ شيرين است. آري تو نيز کشته خواهي شد آن هم پس از رنجي سخت، و پسرم عبدالله[رضيع] نيز کشته خواهد شد.»
قاسم گفت: «اي عمو! مگر لشکر دشمن به خيمه ها هم حمله مي کنند که عبدالله شيرخوار هم شهيد مي شود؟» امام علیه السلام فرمود: «عمو به فدايت؛ عبدالله زماني کشته خواهد شد که دهانم از شدت عطش خشک شود و به خيمه ها آمده آب يا شير طلب کنم و چيزي نيابم، فرزندم عبدالله را طلب مي کنم تا از رطوبت دهانش بنوشم، چون او را نزد من آورند قبل از آنکه لبانم را بر دهان او بگذارم، شقاوت پيشه اي از لشکريان دشمن، گلوي فرزند شيرخوارم را با تير مي درد و خونش بر روي دستانم جاري مي شود، در آن هنگام دست به آسمان بلند کرده از خداوند طلب صبر و بردباري مي نمايم و به ثواب مصيبت او دل مي بندم، در اين حال نيزه هاي دشمن مرا به سوي خود خواهد خواند و آتش از خندق پشت خيمه ها زبانه خواهد کشيد و من بر آنها حمله خواهم کرد و آن لحظه، تلخ ترين لحظه دنياست و آنچه خدا خواهد، واقع خواهد شد.»
ياران امام علیه السلام همگي با شنيدن اين سخنان گريستند و بانگ شيون و زاري از خيمه ها بلند شد.
شهادت علي اصغر علیه السلام به روايت تاريخ
روايات مختلفي درباره چگونگي شهادت علي اصغرعلیه السلام در منابع تاريخي نقل شده است. اما آنچه که مشهور است روايتي است که ابن جوزي از هشام بن محمد کلبي نقل کرده است، در اين روايت آمده: «چون ابا عبدالله الحسين علیه السلام ديد که سپاه کوفه در ريختن خونش اصرار مي ورزند، قرآن را گرفت و آن را باز کرد و روي سر نهاد و خطاب به سپاهيان کوفه فرياد برآورد: “بين من و شما کتاب خدا و جدّم محمد(ص) رسول خدا قضاوت کند، اي قوم! براي چه خون مرا حلال مي شماريد؟”
در اين حال امام حسين علیه السلام نظر کرد و طفلي از اطفالش را ديد که از تشنگي مي گريد، او را روي دست گرفته و گفت: “اي جماعت! اگر به من رحم نمي کنيد پس به اين کودک شير خوار رحم کنيد. در اين هنگام مردي از ميان سپاه کوفه (حرملة بن کامل اسدي) تيري بر گلويش زد و آن کودک را به شهادت رساند. امام حسين علیه السلام با مشاهده اين واقعه گريست و فرمود:"اللّهمّ احکم بيننا و بين قومٍ دعونا لينصرونا فقتلونا؛ پروردگارا ميان ما و اين مردمي که ما را دعوت کردند که ياريمان کنند؛ اما ما را کشتند تو خود داوري فرما…»
سپس امام علیه السلام دست خود را زير گلوي علي اصغر علیه السلام گرفت و چون دستش از خون او پر شد آن را به سوي آسمان پاشيد نقل شده از آن خون قطره اي به زمين بازنگشت. آنگاه فرمود: “هوّن عليّ ما نزل بي انّه بعين الله؛ چون خدا مي بيند آنچه که از بلا بر من نازل شد، بلا بر من آسان گشت."آنگاه امام علیه السلام جسم بي جان علي اصغر علیه السلام را به خيمه برد و پس از دفن او، به ميدان بازگشت و بر سپاه دشمن حمله برده، بر ميسره و ميمنه سپاه آنان مي تاخت.