1ـ ازدواج تحميلي؛
2ـ فريب کاري ها و وعدهاي دروغ پيش از ازدواج.
3ـ هم کفو نبودن و عدم سنخيت فرهنگي؛
4ـ عدم درک متقابل و آشنايي با خصوصيات يکديگر؛
5ـ عدم آشنايي با آئين همسر داري و توجه نکردن به وظايف و حقوق يکديگر؛
6ـ بد اخلاقي و بد رفتاري؛
7ـ ضعف ايمان، بي تقوايي و بي عفتي؛
8ـ بدبيني و سوء ظن؛
9ـ توقعات و انتظارات بي جا؛
10ـ عدم راستي و صداقت؛
11ـ عيب جويي و مقايسه کردن همسر با ديگري؛
12ـ عدم تأمين نيازهاي غريزي و جنسي؛
13ـ عدم توجه به آراستگي و زيبايي ظاهري و وضع لباس و آرايش نکردن زن به همسرش.
معماهاي معنوي
معارف ما سرشار از هشدارهايي است درباره قدردانستن آن و آنکه مبادا اين جواهر گرانبها را به هوس ببازيم. آنرا به بهاران زندگي تشبيه کردهاند و ارزشمندترين هديهاي که دست روزگار تنها يک بار فرصت بهرهگيري از آن را به آدمي ميبخشد. نشاط و شادابي، تحرک و قدرت و انگيزههاي بلند رويش و پويش، رهآورد اين بوستان است. گفتهاند: دارنده اين وصف، اگر صلابت و قدرتش را با خرد و اراده و تجربه همساز کند، آهنگ دلنشين پيروزي مينوازد وگرنه، قدرت بيتدبير، بهغلاف بي شمشير ميماند.
درباره از دست دادن آن با افسوس بسيار سخن گفتهاند لابد شما هم اين شعر ملکالشعراي بهار را به ياد داريد که ميگويد:
سحرگه به راهي يکي پير ديدم
سوي خاک خم گشته از ناتواني
بگفتم: چه گم کردهاي اندرين ره
بگفتا…
اگر شما هم مصرع آخر اين شعر را زمزمه کرديد، به پاسخ معماي ما دست يافتهايد.
دکتر احمد بهشتي
آيين اسلام، دقيقاً به ويژگيهاي زن توجه دارد و به مردان هشدار ميدهد که مبادا اين گوهر لطيفي که وسيلة دلگرمي و دلخوشي و صفاي زندگي شماست و بي او هيچ و پوچيد، تضييع کنيد و رسالت آسماني او را در تحکيم و استوار ماندن خانواده، فراموش نماييد.
همة اين ويژگيها در سخن جاودانه و حکيمانة پيامبر اسلام(صل الله علیه و آله) نهفته است که فرمود «إنَّما المراهُ لَعِبَهٌ مَنِ اتِّخَذَها فَلايُضَيِّعها؛ زن در محيط خانواده وسيلة دلخوشي است. مبادا کسي که او را ميگيرد، ضايعش کند.»1
شرمآور است دستي که بايد به نشان هماهنگي و صفا و صميميت، در دست و گردن ديگري باشد، سيليهاي گيجکننده و مشتهاي کوبنده و شکننده بزند!
پيامبر خدا(صل لله علیه و آله) از اينگونه مردم تعجب ميکند و ميفرمايد «کَيْفَ تُعانَقُ المَرأهُ بِيَدٍ ضُرِبَتْ بِها؛ چگونه دستي که زن را زده است، به گردن او حلقه ميشود.»2
مگر نه قرآن مجيد ميفرمايد «فَإنْ أطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً؛ اگر زنها شما را اطاعت کنند، براي اذيت آنها بهانهجويي نکنيد.»3
بايد حدود و وظايف و مسئوليتهاي هر يک مشخص شود، تا اگر تخلف کرد، قابل مؤاخذه و تعقيب و حتي تنبيه باشد. بيشتر اختلافات خانوادگي، مخصوصاً اگر از سوي مرد باشد، نتيجة توقعات و انتظاراتي است که از حدود وظايف و مسئوليتهاي هر يک خارج است. اگر انسان به پروندههاي دادگاهها نظري بيفکند، متوجه ميشود که بيشتر شکايات زنان از مردان، به خاطر ندادن نفقه و تخلف از وظايف شوهري است و به ندرت اتفاق ميافتد که مردي از زني شکايت داشته باشد که وظايف لازم خود را انجام نداده است.
زن چه وظايفي دارد؟ حدود اين وظايف چيست؟ قرآن در يک جمله با معرفي زنان صالح، حد و مرز وظايف آنها را مشخص کرده و ميفرمايد «فَالصّالِحاتُ قانتاتٌ حافظاتٌ لِلْغَيْبِ؛ زنان صالح، در برابر شوهران مطيع و متواضعند و در غياب آنها حافظ مال و ناموس آنهايند.»4
1. 1 و 2 تفسير الميزان، ج 4، ص 373.
3. نساء، 34.
4. همان.
حجت الاسلام قرائتي :
اگر به جاي بنزين مخصوص، گازوئيل يا آب در باک هواپيما بريزيم، پرواز صورت نمي گيرد ، دعاي کساني مستجاب ميشود که در شکم آنان لقمه حرام نباشد.
در حديث مي خوانيم ( من سره ان يستجاب دعائه فليطيب کسبه) هرکس دوست دارد دعايش مستجاب شود درآمد ولقمه خود را پاکيزه وحلال کند.
بگذريم که دعا به معناي طلب خير است و بسياري ازخواسته هاي ما خير نيست و ما خيال مي کنيم خيررا طلب مي کنيم .
(تمثيلات حجت الاسلام قرائتي)
روحالله حبيبيان
در احوال سالک عارف، ميرزا محمدجواد انصاري همداني
زين آتش نهفته که در سينة من است
خورشيد شعله اياست که در آسمان گرفت
تابهحال ديدهاي که کسي آنقدر عاشق باشد که هم قلبش بسوزد و هم جسمش؟ تابهحال شنيدهاي جسمي از التهاب عشق، سوخته گردد؟ پس او را ببين؛ انصاري همداني را که واقعا سوخته بود؛ هم روحش و هم جسم نحيفش.
«روزي با ايشان و عدهاي از دوستان جهت استحمام به حمام عمومي رفته بوديم وقتي به سينة او نگاه کرديم طرف چپ سينه و درست روي قلبشان سياه بود، گويي از شدت حرارت سوخته بود. با نگراني گفتيم: آقا سينهتان؟ پاسخ فرمودند: اين سوز درون است.»1
* شاگرداني نظير شهيد دستغيب، علامه سيدمحمدحسين طهراني و مرحوم دولابي و… را تربيت کردند. حضرت امامراحل دربارة ايشان گفته بودند:«مرحوم انصاري همداني… وقت خودشان را در خداپرستي و توحيد خدا صرف کردند.» و استاد مسلم سير و سلوک و عرفان حضرت آيتالله قاضي طباطبايي در وصف ايشان فرمودند: «کسي که علم توحيد و معرفت را بلاواسطه از مبدأ فياض الهي دريافت کرده آقاي انصاري است و ما کس ديگري سراغ نداريم».
مقام معظم رهبري
ظلم، تبعيض و اهانت، در هرحالي غلط است. اگر شما عاليترين مرد دنيا باشيد و زن شما مثلا از لحاظ سواد و معلومات و… يک خانم کمسوادي باشد، يا از يک خانوادة پائيني باشد، شما حق کمترين ظلم و اهانتي را به او نداريد، زن همان زن است تا ابد. حق کمترين اهانتي را به او نداريد. اين البته فقط مخصوص ما نيست. اين اروپاييهاي ادکلنزدة اتوکشيده، گاهي خيلي بدتر از جوامع ما به زنها ظلم ميکنند. مرد حق ندارد ـ ولو بالاتر از زن باشد ـ به زنش جفا کند.
زن هم همينطور. گاهي زن، يک خانم باسواد تحصيل کرده است که مثلا حالا با يک مردِ کارگري ازدواج کرده است. او هم حق ندارد مرد را تحقير کند. مرد، باز هم براي او نقطة اتکايي است. بايد به او تکيه کند. بايد او را از لحاظ روحي چنان حفظ کند که بشود به او تکيه کرد. اين، خانوادة سالم است. اگر خانواده را اينطوري تشکيل داديد، بدانيد که يک رکن اساسي سعادتِ خودتان را تأمين کردهايد.
1-توجه به اين كه مي توانست بدتر از اين هم اتفاق افتد.
2- توجه به اين امر كه بي تابي وضع را بدتر ميكند«الجزعُ و أَََتعبُ مِن الصبرِ،بى تابى از صبر و شكيبايى ناراحت كننده تر است »
در حديث ديگرى كه از امام هادى عليه السلام نقل شده،ضمن اشاره به نكته جالب ديگرى، مى فرمايند:« «أَلمُصيبَة لِلصّابِرِ واحِدَةٌ وَ لِلجازِع إِثنانِ.»؛ مصيبت براى انسان صبوريكى است و براى انسان بى صبر و ناشكيبا دوتاست.»
3- همنشيني با افراد صبور و افراد كه ما را به صبر و ايستادگي دعوت ميكنند نه افرادي كه وضع ما را بدتر ميكنند.
4-خواندن شرح حال افرادي كه در برابر ناملايمات زندگي مقابله كرده اند.
5- الگو قرار دادن افرادي كه از نعمت هاي جسمي و ديگر نعمت ها برخوردار نيستند ولي در برابر تلخيهاي زندگي تحمل بالايي دارند.
6- كمك از «صبر و نماز» كه دو تكنيك الهي در مشكلات زندگي هستند وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ همه عبادات قدرت مقاومت ما را در برابر واقعيات تلخ بالا مي برند.
7-فهرست كردن ضررهاي بي تابي و مرور روزانه اين فهرست .
8-امام صادق (عليه السلام) فرمود: «إِياک وَ الْجَزَعَ فَإِنَّهُ يقْطَعُ الاْءَمَلَ، وَ يضْعِفُ الْعَمَلَ، وَ يورِثُ الْهَمَّ، وَ اعْلَمْ أَنَّ الْمَخْرَجَ في أَمْرَينِ، فَما کانَتْ لَهُ حيلَةٌ فَالاْءِحْتِيالُ وَ ما لَمْ يکنْ لَهُ حيلَةٌ فَالاْصْطِبارُ»؛ «از بي صبري و جزع بپرهيز که رشته اميد را قطع مي کند و کار و کوشش را تضعيف مي نمايد و اندوه و غم به بار مي آورد. بدان براي نجات از بي صبري دو راه بيش نيست، اگر چيزي که مايه جزع شده، با مهارت و هوشمندي زايل مي شود، بايد اقدام کرد و اگر مصيبت قطعي و ناشدني است، بايد به رنج و المش تن داد، بردباري را به خود تحميل نمود و بي قيد و شرط، تسليم قضاي حتمي گرديد.
9- فهرست كردن فوايد پذيرش واقعيت و بالا بردن قدرت سازگاري و مرور روزانه اين فهرست.
10- مشورت ، تفكر و مطالعه براي كاستن آسيب ها.
11-دعا و درد و دل و راز و نياز با خدا( گاهي گريه در درگاه خدا سبب آرام شدن مي شود)
12-ديدن زندگي افرادي كه وضعشان به مراتب از ما بدتر است. سعدي مي نويسد ناراحت بودم كفش ندارم يكي را ديدم پا نداشت.
13-مطالعه كتاب رضايت از زندگي اثر عباس پسنديد، نشر دارالحديث( موجود در كتابخانه سايت حديث دات نت)
14-مطالعه كتاب انسان در جستجوي معنا نوشته ويكتور فرانكل و كتاب پايي كه جا ماند، و كتاب دا.
15-ذكر زياد خدا كه ياد خدا سبب آرامش مي شود.
16-ذكر لاالله الا الله گفتن زياد براي مقابله با افكار مزاحم. [1]
پي نوشت :
1- سايت گفتگوي ديني، انجمن مشاوره
ما رایت الا جمیلا
سالهاست از زینب می گوئیم ،می خوانیم و در تکایا و منابر او را اين چنين فریاد می زنیم :
قدخمیده ای با چادری خاکی ،ساربانی برای یک کاروان بی کسی و مصیبت زده ای که می توان در سختی ها و مصیبت ها به او تکیه داد !
اما راستش را بخواهی این زینبی که مداحان و تعزیه خوانان معرفی می کنند و تصویر سازی می کنند برای من یک زینب غیر واقعی و تحریف شده است !
برای من زینب همان آسمان با شکوه و شورانگیزی است که “ما رایت الا جمیلا ” تنها یک چشمه از چشمه سار علوی اوست .
برای من زینب همیشه همان سرو بلند بالایی است که فقط در راز و نیاز شبانه شکستنی است .
برای من زینب ماه تمام آسمان زندگی است ماه تمامی در کنار آفتاب گرمابخش حسین (علیه السلام) .
همان عقیله بی همتای بنی هاشم .همو که بحق ” ام العزائم ” است و ” الهه عشق" .
کاش ظرفیتی پیدا کنیم که زینب را برای “زن درمانده امروز” دوباره بازخوانی کنیم تا در عصری که بشر دچار بحران معنویت است همگی در سایه سار آن سرو بلند بالای علوی آرام گيريم.
آیا آن صبح دلپذیر برای من خواهد آمد ؟