در يك شب جمعه زبيده همسر هارون الرشيد در قبرستان بهلول رادر حالى كه با سنگريزهايى خانه مى ساخت ديد پرسيد بهلول چه مى كنى؟ بهلول گفت: خانه آخرت مى سازم. زبيده پرسيد: آيا آن رابه من مى فروشى؟
بهلول قبول كرد و زبيده گلوبند خود را به بهلول داد و رفت بهلول نيز آن را فروخت و بين فقرا تقسيم كرد شب در خواب هارون زبيده را با افرادى مجلل در كاخى با شكوه خوشحال و مسرور ديد صبح كه علت را جويا شد و زبيده نيز تعريف كرد جريان را، هارون نيز به طمع خريدن خانه آخرت به قبرستان رفت و معامله اى همانند زبيده كرد ولى در خواب هيچ نديد بعد كه بهلول را احضار كرد وعلت را جويا شد بهلول گفت زبيده نديده معامله كرد و شما ديده معامله كرديد.(تمثيل و مثل جلد2)
استاد راهنما:
سركار خانم موحّد
استاد داور:
حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي مهدي زنديه
استاد ناظر:
حجت الاسلام والمسلمين جناب آقاي تهراني
محقق:
مرضيه صالحي
چكيده
واژه انسانساز ايمان به مفهوم باور داشتن است و اين باور ژرف و عميق اثرات شگرفي در كران تا كران بينش و گرايش و عملكرد فرد و جامعة مؤمن برجاي مي گذارد. اين باور قدرت تحمل انسان را بالا مي برد، روح اميد و فداكاري به او مي بخشد، زندگي را شاداب و پرنشاط مي سازد، آفت تشويش و نگراني را از دل و جان مي زدايد، ابرهاي تيره و تارِ دلهره ها و امواج شكننده خوف را از آسمان زندگي بشر محو مي كند. قدرت اراده در انجام كار و يا خودداري از گناه را پولادين مي سازد. به انسان شجاعت و شهامت، شور و حرارت، شعور و احساس مي بخشد. تعهد، احساس مسئوليت در برابر خدا و خلق، طبيعت و خويشتن را به آدمي ارزاني مي دارد مؤمنين و صالحين در برابر آفريدگار هستي احساس خشيت مي كنند و از دانش بي كران، عدالت حسابرسي، و كيفر و پاداش، بهشت و دوزخ، نام و ياد بلند و جاودانة او و فراتر از همه از عظمت و شكوه و اقتدار او سخت حساب مي برند و با همه وجود مي كوشند كه آن گونه كه او مي خواهد بينديشند و باور كنند و آن چنان كه او مي پسندد دوست بدارند و مهر به ورزند و آنسان كه او خشنود مي گردد عمل نمايند و به طوري كه او مقرر نموده است زندگي كنند. چنانچه در سوره انفال آية دوم بيان مي نمايد: ( انَّماَ المومنونَ الذينَ اذا ذُكِرَ اللهُ وَ جَلِتْ قُُلُوبهُمْ)؛ مؤمنان تنها كساني هستند كه هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان مي گردد»
مردم توحيدگرا (مؤمنين و صالحين) بسان موجودي زنده و پرتلاش همواره در مسير رشد و تكامل به پيش مي روند. بسان يكدانه كه جوانه مي زند و از ناتواني و ضعف به توان و باروري و شكوفايي مي رسد، بسان نهال كه به ميوه مي شيند بسان گل ها و گياهان و شكوفه ها و لاله ها هستند كه هر روز گل تازه اي از درست انديشي و گلبرگ لطيف و زيبائي از عمل شايسته و عطر و نسيمي از رشد فكري و عملي و اخلاقي و انساني از خود مي پراكنند، و به نمايش مي گذارند مردم با ايمان و نيكوكردار درجا نمي زنند از تحرك و تلاش و رشد تكامل باز نمي ايستند. هدف آنان بلند است و همتشان والا، و راه تا بسوي خدا…
آري آنان در پرتو آيات الهي و شنيدن قرآن بر ايمانشان افزوده مي گردد، چنانچه در آية سوم سورة انفال خداوند مي فرمايند: و اذا تُليَت عليهم آياتُهُ زادَتْهُمْ ايماناً ؛ و هنگامي كه آيات او بر آنها خوانده مي شود ايمانشان فزونتر مي گردد.
آري اينها شايستگانند كه آراستگي به اين نشانه ها انديشه اي بلند و همتي والا و اخلاص و ايماني عميق مي طلبد. همانا سه پاداش پرشكوه و وصف ناپذير در انتظار آنهاست: 1- مقامات و درجات والا نزد خدا 2- آمرزش از سوي خدا 3- نعمتهاي وصف ناپذير و جاودانه بهشت پر طراوت و پرنعمت و زيباي خدا) اميد آنكه همگان بتوانند در پرتو هدايت الهي به ايمان واقعي باريابند.
ما معتقديم (و اين جزء بديهيات اسلام، بلكه بديهيات همه اديان است) كه انسان، فقط در سايه ارتباط و اتصال با حق تعالي است كه ميتواند به تكامل و تعالي دست پيدا كند. البته فرصت ماه رمضان، يك فرصت استثنايي است. اين، چيز كمي نيست كه خداي متعال در قرآن بفرمايد: “ليلهالقدر خير من الف شهر”. يك شب، از هزار ماه بهتر و با فضيلتتر و در پيشرفت انسان موثرتر، در ماه رمضان است. اين، چيز كمي نيست كه رسول اكرم (صليا…عليهوآله) اين ماه را ماه ضيافت الهي به حساب بياورند. مگر ممكن است كه انسان وارد سفره كريم بشود و از آنجا، محروم خارج بشود؟ مگر وارد نشوي. آن كساني كه وارد سفره غفران و رضوان و ضيافت الهي در اين ماه نشوند، البته بيبهره خواهند ماند و واقعا اين محروميت به معناي حقيقي است. “ان الشقي من حرم غفرانا… في هذا الشهر العظيم”. محروم واقعي، آن كسي است كه نتواند در ماه رمضان، غفران الهي را به دست بياورد.(1)
ليلهالقدر شب ولايت است
حديث:
قال الباقر عليه السلام:
سالته عن علامة ليلة القدر، فقال: علامتها ان يطيب ريحها، و ان كانت فى برد دفئت، و ان كانت فى حر بردت فطابت. (1)
ترجمه: (محمد بن مسلم) از علامت ليلة القدر پرسيد؟ پس امام (ع) فرمود: علامت ليلة القدر اين است كه بوى خوشى از آن پخش مىشود، اگر در سرماى (زمستان) باشد گرم و ملايم مىگردد، و اگر ليلة القدر در گرماى (تابستان) باشد خنك و معتدل و نيكو مىگردد.
توضيح:
علامه طباطبائى در علايم شب قدر مىگويد: روايات در معنى و خصايص و فضايل شب قدر بسيار است، در بعضى از آن روايات علامت هايى براى شب قدر ذكر كرده از قبيل اينكه شب قدر، صبح آن شب آفتاب بدون شعاع طلوع مىكند و هواى آن روز معتدل است. (الميزان، ج 40، ص 332)
حديث:
ادله اى كه نقش انسان را در مقدرات شب قدر ثابت مى كند به شرح زير تقديم مى گردد:
1- حالات و دريافت هاى شخصى
كسانى كه اهل دعا و راز و نياز و اهل شب قدر هستند، نقش خويش را در شب قدر به خوبى دريافته اند. گاهى اين حالات آن چنان ژرف و تاثيرگذار است كه تا شب قدر آينده و بلكه تا آخر عمر، در همه افكار، اخلاق، كردار و رفتار شخص رخنه كرده و آن را در يك خط و سير معنوى قرار مى دهد. ديگرانى هم كه به اين حد از معنويت راه پيدا نمى كنند، به فراخور حال خود از مجالس و محافل و شب زنده داريهاى شب قدر بهره بردارى كرده و فيض معنوى مى برند. ريشه اصلى اين دگرگونى ها و حالات، به خود افراد برمى گردد و اينكه تا چه حد خود را آماده بهره بردارى از بركات شب قدر و فضيلت هاى آن كرده باشند. اگر معنوياتى كه در شب قدر نصيب انسان شده و در زندگى آن ها تحولى آفريده، هيچ ارتباطى با آنان نداشته باشد و تنها به خدا و فرشتگان و نويسندگان مربوط باشد كه هر چه بخواهند، براى هر كس بدون ملاحظه حالاتش تقدير كنند در اين صورت مقتضاى حكمت و مصلحت اين است كه يا به هيچ كس هيچ ندهند و يا آنچه مى دهند، به همه يكسان و على السويه بدهند؛ در حالى كه ما مى دانيم همه بركات خداوندى در شب قدر براى بندگان سرازير مى گردد و با اختلاف و تفاوت به آنان داده مى شود؛ پس نتيجه مى گيريم تنها دليل اين تفاوت، كارها و اعمال و ميزان تلاش خود بندگان است و بس. نتيجه اينكه يكى از راه هاى رسيدن به اينكه آيا افراد در مقدرات منتخب قدر، صاحب نقش هستند يا نه، اين است كه ببينيم چه اندازه دگرگونى در همين شب با بركت در آنان ايجاد گشته است.
2- شناساندن شب قدر
استاد راهنما:
آقاي مصطفي طيبي
استاد مشاور:
سرکار خانم شهره صادقي
استاد داور:
آقاي مهدي زنديه
محقّق:
محدثه طيبي
چکيده:
خانواده نظامي پويا و هدفمند است و به عنوان يک نهاد اجتماعي، از زمان ايجاد، مسئوليت هاي سنگيني را بر عهده دارد. مسئوليت هايي که هر يک از زن و مرد موظف به انجام آن هستند. از جمله اين مسئوليت ها، تربيت است. تربيتي که فقط شامل حال فرزند اين خانواده نمي شود بلکه والدين را هم در بر مي گيرد. به عبارت ديگر والدين براي تربيت فرزندي در آينده بايد تربيت را از خود شروع کنند و نوعي خودسازي داشته باشند. بنابر اين جايگاه تربيت در خانواده جايگاه والايي است.
هر يک از زن و مرد بايد بدانند که با توجه به روايات فراواني که در اين زمينه وجود دارد تربيت حتي از قبل از ازدواج هم شروع مي شود، يعني اين که زن و مرد در انتخاب همسر براي خود بايد دقت نظر را داشته باشند و توجه کنند که همسري که بر مي گزينند پدر يا مادر فرزندشان در آينده خواهد بود.
علاوه بر آن بايد در نظر داشت که از جمله تربيت ها، تربيت در دوران بارداري است، دوراني که تمام جريانات فکري و روحي مادر بر جنيني که در رحم دارد تأثير خواهد گذاشت از جمله غذايي که مادر با نگاهي در روايات، مي توان به سيرة اهل بيت ـ عليهم السلام ـ در اين زمينه پي برد و اينکه اين بزرگواران در هر دوره اي به چه نکاتي توجه کرده اند و از چه مواردي نهي کرده اند.
بعد از تولد نکاتي که ائمه به آن سفارش کرده اند، پيش زمينه اي مهم براي تربيت صحيح خواهد بود. به عنوان مثال گفتن اذان و اقامه در گوش نوزاد باعث مي شود که نوزاد از همان ابتداي تولد با نداي توحيد آشنا شود.
بايد توجه داشت که توجه به نيازهاي نوجوان و هدايت او در مسير درست تأثير به سزايي در تربيت دارد و همچنين راهکارهايي وجود دارد که والدين و بزرگترها را ياري خواهد کرد تا کودک را شناخته و نيازهاي او را برطرف کنند و بتوانند با فرزند خود رابطه اي صميمانه داشته باشند.
استاد راهنما:
حجت الاسلام جناب آقاي دكتر مهدي مهريزي
استاد ناظر:
جناب آقاي سيد محمدحسين بهشتي
استاد داور:
سرکار خانم مرضيه اسکندرجوي
محقق:
مرضيه سادات طباطباييپور
چكيده
وجود مبارک اميرالمؤمنين علي(ع) به قدري عظيم و سترگ است که ذکر فضائل و مناقب آن حضرت بدون بهرهگيري از آيات الهي و روايات معصومين(ع) و علماي آگاه و مخلص، کاري است بس دشوار و چه بسا ناممکن. شاهد مثال روايتي است از پيامبر(ص) که به حضرت علي(ع) ميفرمايند:
«خدا را نشناخت جز من و تو، مرا نشناخت جز تو وخدا و تو را نشناخت جز من و خدا».
از طرف ديگر رسول خدا(ص) همواره از مسلمانان ميخواهند که دربارهي فضائل و مناقب علي(ع) بنويسند و بگويند چنانچه در حديثي ميفرمايند:
«هر کس بنويسد فضيلتي از فضائل علي ابن ابيطالب(ع) را، تا زماني که اين نوشته هست ملائکه براي او طلب مغفرت ميکنند و نگاه به نوشتهاي که فضائل علي(ع) در آن است، خداوند ميبخشد گناهاني را که به وسيلهي چشم کرده باشد.»
تأکيد رسول خدا(ص) براي دانستن فضايل آن حضرت، متخلق شدن مسلمانان به صفات حميده و الگو قرار دادن علي(ع) به عنوان يک انسان نمونه و اسوه حسنه در زندگي آنها و در نتيجه داشتن جامعه اين نمونه و رفتن به سوي هدف غائي خلقت ميباشند.
در نوشتهايي که در پيش رو داريد سعي شده به فضائلي از آن حضرت پرداخته شود که خاص و منحصر به آن امام همام بوده و ديگر اصحاب و ياران پيامبر(ص) از آن بيبهرهاند از جمله:
ولادت علي(ع) در خانهي خدا، سبقت آن حضرت در ايمان و اسلام که اوّلين فرد مسلمان پس از پيامبر(ص) به شمار ميروند و وصايت و خلافت و جانشيني ايشان پس از پيامبر(ص) و عهدهداري منصب امامت ميباشد. که بنابر حديثي از حضرت علي(ع)، بزرگترين فضيلت خود را، جانشيني پيامبر(ص) بدست رسول خدا ميداند.
اين پاياننامه به فضائل و مناقب فوق از آن حضرت به صورت تطبيقي و مقايسهايي بين دو فرقه شيعه و سني از مسلمانان پرداخته شده و نظرات آنها به گونهايي مبسوط بيان شده است و به اختلاف نظر و تفاوت ديدگاههاي اين دو فرقه مسلمان نيز اشاره شده است.
هر چند طبق مستندات تاريخي و رواني و نظر علماي شيعه و سني، همهي مسلمين به فضائل فوق و ديگر فضائل و مناقب آن حضرت نسبت به صحابه در حد اعلي معترفند لکن تعداد انگشتشماري از روي جهالت و عناد و خود محوري آن را ناديده گرفته و با غرضورزي و بيخبري به اين همه بزرگي و عظمت بيمهري ورزيدهاند.
انشاءالله که مسلمين با شناخت صراط مستقيم که همان علي(ع) و اهل بيت پيامبر(ص) است به هدف عالي خلقت که همانا خيلفته اللهي است نائل شده و اين فهم در حکومت جهاني حضرت مهدي(عج) محقق گردد.
يكي از ياران امام صادق (ع) ميگويد: يک روز به خدمت امام رسيدم و آن بزرگوار را متغير و دگرگون مشاهده کردم. علت را پرسيدم. فرمود «من اهل منزل را از رفتن به بام خانه نهي کرده بودم. کنيزي به بالاي بام رفته بود، در حاليکه کودک مرا در آغوش گرفت. مرا که ديد، ترسان شد؛ کودک از دستش افتاد و از دنيا رفت. ناراحتي من به خاطر از دنيا رفتن کودکم نيست، بلکه ناراحتي من به خاطر اين است که آن کنيز از من ترسان شد.» امام (ع) آن کنيز را در راه خدا آزاد کرد».
ستارگان درخشان، ج 8، ص 67.
عنوان : رابطه دين و فطرت از ديدگاه اسلام
استاد راهنما: آقاي علي پريمي
استاد داور: سرکار خانم فاطمه رجبی
محقق: معصومه شوكتي نيا
چكيده:
يكي از اساسيترين مباحث معارف ديني ، آن است كه دين و اعتقاد به ماوراي طبيعت به ويژه ايمان به خدا چگونه و تحت تأثير چه عواملي براي انسانها پديد آمده است و اينكه شريعت و تشريع با تكوين و آفرينش هماهنگي و هم سنگي دارند.
مراد از دين در اين تحقيق مجموعة احكام و دستورهايي است كه پروردگار براي رستگاري جامعة بشري بر رسولان و پيامبران حق نازل كرده و اطاعت از اين دستورها را بر همگام لازم دانسته است و منظور از فطرت ، ويژگيهاي ذاتي ، سرشت و طينت است كه تمامي انسانها از آن برخوردارند.
اين تحقيق به دنبال آن است كه اثبات كند بينشها و گرايشهاي ديني به چگونگي آفرينش انسان و نهاد او بر ميگردد و اين نداي فطرت است كه انسان را به سوي ايمان و گرايش به مبدأ و معاد و برنامهاي متناسب با آن فرا ميخواند و به دنبال آن ، عوامل پشت كردن برخي انسانها از اقتضاهاي ذاتي و زمينههاي ناتواني و يا انحراف فطرت را توضيح داده و سرانجام ، به رابطه اين دو مقوله يعني دين و فطرت ميپردازد. اميد است مفيد و مقبول اهل تحقيق و دانش قرار گيرد ؛ انشاءالله.
عنوان : بشارت به ظهور حضرت مهدی «عجل الله تعالی فرجه شريف» در روايات
استاد راهنما : حجة الاسلام و المسلمين آقای دکترمحمد مهدی گرجيان عربی
محقق : حوريه شعبانيان بهنميری
چکیده :
مدعای ما بر طبق آموزه های روايی آن است که زمين از حجت خداوند خالی نمی ماند لذا بايد حجتی در زمين باشد و الا زمين اهل خويش را می بلعد . برای يقين پيدا کردن به چنين مطلبی لازم است درک صحيحی از حجت خداوند داشته جايگاه او را در نظام هستی درک نموده باور و يقين به اين چنين حجتی را در قلب و روح خويش بپرورانيم گرچه از نظرها پنهان است و با توجه به آنچه که اديان الهی اعتقاد به منجی گيتی دارند و آيات متعددی هم از قرآن مجيد به رسالت پيامبر (ص) و خاتم انبياء و جهان گير شدن دين اسلام دلالت دارد شناخت لازم و وافی از منجی و دانستن اينکه دين اسلام به دست چه کسی جهانگير شده و گسترش پيدا می کند مستلزم بررسی اسناد و آيات و روايات صحيحه ای است که بشارت اين چنينی را به عنوان حقيقت و واقعيت اصيل بيان نموده است .
لذا لازم است در رابطه با اين موضوع به روايات معتبر استناد کنيم تا بعضی از شبهات ممکن در اين زمينه از ذهنها برداشته شده و راه حرکت به سوی آن منجی عالم بشريت برای تشنه گان به معرفت خدا و ائمه عليهم السلام وبه خصوص امام زمان )عج) هموار و آسان گردد . در اين تحقيق سعی برآن است که به بررسی و بيان روايات پيرامون بشارت به ظهور چنين فردی که از ناحيه خداوند حکيم منصوب شده پرداخته شود .