مثل گردن مثل گردنبند
ارتباط کلامي ميان همسران
رابطه زن و شوهر سرچشمه همه عاطفهها و بستر گيراترين و جذابترين ارتباطهاست. اين رابطه آميزهاي است از زيباترين تلاقي چشمها، گيراترين تبادل کلامها، هماهنگترين تپش قلبها، همسوترين انديشهها، استوارترين گامها و پر رمز و رازترين محرميتها. اين ارتباط، آيهاي است آرامبخش و مهرآفرين،1 رابطهاي است پاک و بيآلايش؛2 رابطه گلبرگ و ريحان،3 انگشتر و نگين، 4 دل و دلدار،5 گردن و گردنبند،6 اندام و لباس 7 بهارآفرين دلها و 8 روشنيبخش چشمها.
اکنون که اهميت اين ارتباط را دانستيم، بايد براي آرامش زندگي، به خاطر رشد و کمال جمع کوچک خانوادهمان و بالاخره براي خداي مهربان که ما را از تنهايي بيرون آورد، ارتباطي صميمي، پرجاذبه و خردمندانه را با همسرمان برقرار کنيم. ما در اين نوشتار، به ياري شما شتافتهايم:
گونههايي از ارتباط همسران
براي ايجاد ارتباطي شايسته، برتر و پرجاذبه دو شناخت کلي لازم است:
الف) شناخت دنياي مردان و دنياي زنان، يعني شناخت تفاوت اين دو جنس و تفاوت زيستي ميان زن و مرد.
ب) شناخت اين آقا يا خانم از بين تمام آقايان و خانمها؛ يعني شناخت همسر کنوني خود.
اين شناختهاي دوگانه متضمن ابعاد متفاوتي است مثلاً شناخت دوم شامل موارد زير است:
1. شناخت روحيات، حساسيتها، ارزشها، سليقهها و توانمنديهاي همسر (همسرم چه خلقي دارد؟ به چه چيزهايي حساس است؟ به چه ارزشهايي احترام ميگذارد؟ از چه رنگي خوشاش ميآيد و…)
2. شناخت نيازها، حتي نيازهاي فيزيولوژيک و جسماني و شناخت بهترين راه ارضاء آن. (او در پي جلب احترام است. خيلي زود خسته ميشود. به خواب کافي احتياج دارد و…)
3. شناخت موقعيتهاي محيطي ـ قبلي و فعلي ـ همسر (فرهنگ شهرشان چه بوده؟ محيط کارش چگونه است؟ و…)
اما برگرديم به شناخت از نوع اول مثلاً شناخت اينکه مردها کلنگر و زنها جزءنگرند، در بالا بردن سطح تفاهم و کمکردن سطح نزاع و درگيري بسيار مؤثر است، وقتي خانم خانه با اشتياق از امور بسيار جزئي يک مهماني براي شوهرش سخن ميگويد، يا وقتي آقا به خانه ميآيد، از کوچکترين سؤالها هم نميگذرد، مرد بايد بداند که همه اينها ناشي از روحيه جزءنگري زن است نه حالت تجسس و حساسيت و بدبيني او.
اين شناخت به مرد کمک ميکند که اولاً به حرفهاي او خوب گوش بدهد و ثانياً او را متهم نکند که چرا از زندگي ديگران حرف ميزني؟ چرا اسرار آنها را بازگو ميکني؟ چرا اينقدر بدبين و حساس شدهاي و اصلاً چرا اينقدر حرف ميزني؟! اگر مرد از اين شناخت بيبهره باشد خانمش هم در جواب به او ميگويد: تو هم اصلاً مرا آدم به حساب نميآوري! کي شده به حرفهايم گوش داده باشي؟ و… بالاخره يک دعوا.
توجه کرديد که همين شناخت ساده چهقدر تفاهم را وسعت ميدهد و از درگيري و مشاجره لفظي ميکاهد.
اما برويم سراغ يک تقسيمبندي کلي ديگر که ميگويد ارتباط بر دو نوع است: 1. ارتباط کلامي 2. ارتباط غير کلامي.
همسراني که ميدانند از چه کلماتي براي بيان مقصود خود استفاده کنند، به خوبي مسير حرکتشان را در زندگي هموار ميسازند.
هر واژه يا هر کلمهاي نوعي بار رواني و عاطفي دارد و تأثيرات مسلم و پايداري بر شنونده ميگذارد. يک ارتباط کلامي موفق، رابطهاي است که بر رشد و شکوفايي و شادابي زندگي بيفزايد. پيامبر عظيمالشأن اسلام(ص) در اهميت کلام ميفرمايند: سخن را دستکم نگيريد، چرا که خداوند با کلام، پيامبرانش را فرستاد. حضرت علي(ع) هم ميفرمايند: صلاح انسان در نيکي زبان است. همچنين گفتهاند: نرمش در سخن، و گويا و رسا سلام کردن يکي از عبادتهاست.
اين ارتباط کلامي با عناوين مختلف و با مصاديق متعدد به وجود ميآيد که بد نيست در اينجا به برخي از آنها اشاره کنيم:
1. سلام سلامتي ميآره
ميدانيم که سلام يکي از اسمهاي خداست. «السلام المؤمن»8 يعني خداوند سلامتآفرين و ايمنيبخش است. واژه سلام ـ گذشته از معناي آن ـ لطافتي خاص و آهنگي ملايم با طبع ما دارد؛ کلامي نيکو که افزون بر داشتن معنا و مضموني عالي، چينش حرفهايش براي انسان آرامشبخش است. اصلاً همه اسماء الهي اينچنين هستند. در اهميت سلام همين بس که کلام بهشتيان است و در قرآن کريم آمده: مأموران و دربانان بهشت با سلامعليکم به استقبال بهشتيان ميروند و ميگويند:
سلامعليکم [شما در دنيا] پاک زيستيد [بفرمائيد داخل] و براي هميشه در بهشت بمانيد.9
رسول اعظم مهرباني هم به مردم ميفرمود: وقتي با هم روبهرو ميشويد بگوييد: سلام عليکم.
چه خوب است با سلام کردن درست و شايسته، پارهاي از بهشت را در خانه خودمان بياوريم.
2. من ميخندم تو هم بخند
زندگي گاهي مثل درياي متلاطمي ميشود که موجهاي سهمگيناش هر لحظه حادثه ميآفريند. موجشکن درياي متلاطم و مواج زندگي، کلمات دلنشين، شوخي و بذلهگوييهاي آرامبخش است. رسول خدا(ص) فرمود: هر بازي و سرگرمي باطل و نارواست مگر بازي و شوخي با همسر که عملي مستحب است. امام صادق(ع) هم ميفرمايند: هيچ مؤمني نيست مگر اينکه مزاح و شوخي دارد! امام صادق(ص) از شخصي پرسيد: چه اندازه با يکديگر شوخي ميکنيد؟ گفت خيلي کم، فرمود: چنين نباشيد، شوخي از خوشخلقي پديد ميآيد.
اما نکتهاي که تذکرش لازم است اينکه: اولاً بايد از شوخيهاي که دل همسر را ميرنجاند دوري گزيد. ثانياً شوخي با تحقير و توهين همراه نشود وگرنه اين خود عاملي است براي سست کردن محبت و ايجاد شکاف و نزاع بين همسران.
……………………………………………………
پينوشتها
1. و من آياته أن خلق لکم… لتسکنوا اليها و جعل بينکم موده و رحمه
2. فانکحوا ما طاب لکم منالنساء
3. المرأه ريحانه.
4. من انفسکم ازواجاً.
5. المرئه قلاده.
6. هُنّ لباس لکم و انتم لباس لهن.
7. ربنا هب لنا من ازواجنا… قره أعين.
8. حشر، 23.
9. زمر، 73.