در آستانه فرارسیدن روز «نهم دی»، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بیست جملهی برگزیده از حضرت آیتالله خامنهای را درباره «حماسه نهم دی» و «فتنه»، منتشر کرد:
* فتنهها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنهانگیز دستش کوتاه میشود. ۱۳۷۸/۰۵/۰۸
* فتنهانگیختن و بد دل کردن مردم نسبت به یکدیگر، یکی از مواد برنامهای است که دشمنان نسبت به این ملت در نظر دارند. ۱۳۷۹/۰۱/۰۶
* دنیاطلبان برای اینکه به مقاصد خودشان برسند، در جامعه فتنه ایجاد میکنند؛ جنگها، تبلیغات دروغین، سیاستبازیهای ناجوانمردانه؛ اینها ناشی از همین دنیاطلبیهاست. ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
* در اوائل حوادث بعد از انتخابات ۸۸ اولین کاری که شد، تردیدافکنی در کار مسئولین رسمی کشور بود؛ در کار شورای نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنیها خیلی مضر است؛ دشمن این را میخواهد. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴
* در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خدای متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. ۱۳۸۸/۱۰/۱۹
* فتنه معنایش این است که یک عدهای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمن صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. ۱۳۸۸/۱۰/۲۹
* وقتی در داخل محیط فتنه، کسانی با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهای نظام جمهوری اسلامی را نفی میکنند، با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات را زیر سؤال میبرند، وقتی این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند. ۱۳۸۸/۱۰/۲۹
* مهمترین هدف از حوادث دوران فتنهی بعد از انتخابات ۸۸ این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹
* آن کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشی از ملت نیستند؛ افرادی هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانی که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطی به تودهی مردم ندارند. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹
* شما دیدید فتنهای به وجود آمد، کارهائی شد، تلاشهائی شد، آمریکا از فتنهگران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهای غربی، منافقین و سلطنتطلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همهی این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دی، در روز بیست و دوی بهمن، آنچنان عظمتی از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
* باید حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛ اگر ما اینجا خواب برویم، جبههی دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد. به نظر من، فتنهی سال ۸۸ هم همین بود؛ برای ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. ۱۳۸۹/۰۶/۲۵
* گناه بزرگی که برخی از دستاندرکاران فتنهها در کشور انجام میدهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذی در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسئولان نظام باز کند. ۱۳۸۹/۱۰/۰۸
* مردم ما در مقابلهی با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دی در سرتاسر کشور مشت محکمی به دهان فتنهگران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلی معنا دارد؛ این نشانهی این است که این مردم بیدارند، هشیارند. ۱۳۸۹/۱۰/۰۸
* حادثهی نهم دی یک حادثهی عجیبی است؛ به خاطر دلبستگی مردم به نظام بود. اینها نشان دهندهی اعتماد مردم است. متأسفانه میشنویم همین طور در اظهارات مصلحتجویانه، مکرر میگویند: آقا اعتمادِ از دست رفتهی مردم را برگردانید! کدام اعتمادِ از دست رفته؟! مردم به نظام اعتماد دارند، نظام را دوست دارند، از نظام دفاع میکنند. ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
* در فتنهی ۸۸، دو روز بعد از حوادث عاشورا، قضیهی عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربی نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازهی امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجوری است. ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
* یکی از خصوصیاتی که در حادثهی ۹ دی هست، که باز آن را کاملاً به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئلهی عاشوراست. یعنی در حوادث اول انقلاب هم محرّم پیش آمد و امام آن نکتهی عظیمِ عجیبِ تاریخی را بیان کردند: «ماهی که خون بر شمشیر پیروز است». ۱۳۹۰/۰۹/۲۱
* ۹ دی یک نمونهای بود از همان خصوصیتی که در خود انقلاب وجود داشت؛ یعنی مردم احساس وظیفهی دینی کردند و دنبال این وظیفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند. عمل صالح این بود که توی خیابان بیایند، نشان بدهند، بگویند مردم ایران اینند. ۱۳۹۰/۰۹/۲۱
* در قضایای سال ۸۸ که دشمن تصور میکرد طراحی دهسالهی او بر ضد جمهوری اسلامی به نتیجه رسیده است، ملت ایران باقدرت در صحنه حاضر شد و بر دهان مخالفان و معارضان بینالمللی زد؛ چه برسد به مزدوران داخلی آنها که در مقابل عظمت ملت ایران به حساب نمیآیند. ۱۳۹۱/۱۰/۲۷
* در مسئلهی انتخابات و غیر انتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمکین کنند. آن حوادثی که در سال ۸۸ پیش آمد ــ که برای کشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رأی مردم تمکین کنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
* دشمنان این ملت، روز نهم دی را فراموش کردهاند آن کسانی که فکر میکنند در این کشور یک اکثریتی خاموش و مخالف با نظام جمهوری اسلامیاند، یادشان رفته است که سی و چهار سال است که هر سال در بیست و دوم بهمن، در همهی شهرهای این کشور، جمعیتهای عظیم به دفاع از نظام جمهوری اسلامی بیرون میآیند و «مرگ بر آمریکا» میگویند. ۱۳۹۲/۰۳/۱۴
همه ما درباره هديه دادن و آثار آن مطالب زيادي ميدانيم و يا به عبارت ديگر تجربههاي زيادي داريم. وقتي براي جشن تولد كودكتان، اسباب بازي مورد علاقه او را ميخريد، دنيايي از شادي در چهره او موج ميزند و شما با ديدن اين صحنه سرشار از انرژي و نشاط ميشويد.
از فايدههاي ديگر هديه دادن، جلب محبت ديگران است. بهترين خاطرات شما در اين باره شايد مربوط به دوره نامزديتان باشد؛ دورهاي كه براي بيان احساسات خود به يکديگر محافظهكاري نميكرديد. گاهي يك هديه به قدري مشكلگشاست كه اگر همه ريشسفيدهاي فاميل را براي حل يك مسئله خانوادگي جمع ميكرديد، ممكن بود چنين نتيجه پرباري را نميگرفتيد.
با وجود تمام محاسني كه براي هديه دادن و هديه گرفتن وجود دارد، گاهي اين كار به دليل مشكلات اقتصادي سخت ميشود. مثلا در روزهاي پاياني يك ماه و يا قرار گرفتن در موقعيتي خاص که امکان هزينهکردن نداريم چهکاري ميتوانيم انجام دهيم؟ آيا جايگزيني براي اين جادوي محبت وجود دارد؟ آيا هديههايي هم هستند كه بتوان بدون صرف پول فراهم كرد؟ با كمي تأمل به هديههايي ميرسيم كه نام آن را هديههاي بيهزينه ميگذاريم.
1. طلا بدهيد
«وقت طلاست» اين بار اين طلاي با عيار بالا را به همسرتان هديه كنيد. براي او وقت بگذاريد و با او به نزديكترين فضاي سبز اطراف منزلتان برويد. همان غذايي را كه قرار بود در منزل بخوريد، اين بار چند قدم دورتر از خانه نوش جان كنيد. با بچهها بازي كنيد و خود اسباب بازي آنها شويد. اين لحظههاي شاد هيچ گاه از خاطرات همسر و فرزندانتان پاك نخواهد شد. به پياده روي برويد و در حال قدمزدن باحوصله و آرامش به حرفهاي يکديگر گوش كنيد.
2. يک جرعه تبسم
خوشرويي، سببساز جلب محبت ميشود. شما ميتوانيد با تغيير مثبتي كه در رفتار و گفتارتان پديد ميآوريد، بهترين هديه را به خانواده خود تقديم كنيد. يك تبسم زيبا و يك نگاه محبت آميز، از صدها هديهاي كه محبتي آن را همراهي نكند، بهتر و دلنشينتر است.
3. ذوقتان را فعال کنيد
خيليوقتها شيريني برخي کارهايي که با هنر ذوق لطيف شما پديد ميآيد از بسياري هداياي مادي، ماندگاري بيشتري دارد. فقط کافي است اندکي لطافت به خرج دهيد و کمي تأمل. بعضيها معتقدند همه انسانها هنرمند آفريده شدهاند. به اين نمونهها توجه کنيد. شما هم ميتوانيد مبتکر مثالهاي ديگري باشيد.
* کتابي را که همسرتان در حال خواندن آن است، برداريد و با يک مداد، زير برخي از حروف را که هنوز نخوانده، خط بکشيد يا با ماژيک فسفري آنها را مشخص کنيد بهطوري که وقتي کلمهها کنار هم قرار ميگيرند يک جمله عاشقانه بهدست آيد.
* يک يادداشت بنويسيد و آنرا در جايي قرار دهيد که همسرتان آن را ببيند؛ «من امروز به تو فکر کردم و اين کار لبخندي را روي لبانم نشاند.» اين جمله چهطور بود؟ اصلا ميتوانيد براي او يک نامه بلند بنويسيد.
* يک شعر عاشقانه حفظ کنيد و در زمان مناسب و همراه مقدمهچيني آن را براي او بخوانيد.
* تعدادي کارت تشويق درست کنيد و براي هر عمل قابل ستايش يا هرکار محبتآميز همسرتان يکي از آنها را به او بدهيد و وعده کنيد با جمعکردن چند کارت، هديهاي ويژه پيش شما خواهد داشت. خجالت نکشيد. اين شيوه تشويقهاي کودکانه لطافت خاص خودش را دارد.
* اسم مستعار عاشقانهاي براي همسرتان انتخاب کنيد يا چيزي که فقط مخصوص شما دونفر باشد.
* در سفرهاي کاري يا تبليغي، لحظههايي را که به ياد همسرتان بوديد، ثبت کنيد و بعد به عنوان سوغات براي او بياوريد؛ «7صبح: يکعالمه دلم برايت تنگ شده، الان همه در قطار هستند و…»
4. سفير محبت
«زبان» ميتواند سفير محبت گردد. از او بخواهيد كه سفير شما در دل همسرتان باشد. آنگاه خواهيد ديد كه استوارنامهاش با رضايت كامل از سوي همسرتان امضا خواهد شد. از اين سفير محبت، كار بكشيد و از او فعاليت جدي بخواهيد. عشقتان را پنهان نكنيد و از گفتن «دوستت دارم» دريغ نورزيد. تشكر از تلاشهاي همسرتان، بهترين رفع خستگي و منبع انرژي فراوان براي كارهاي بعدي اوست.
5. اينبار نان سنگک
گاهي با ايجاد تنوع سادهاي ميتوانيد زندگيتان را با نشاط و شاد كنيد. اگر مدتي است براي منزل نان لواش ميخريد، اين بار حوصله كنيد و كمي بيشتر در صف بمانيد و با نان سنگک يا نان ديگري كه مورد علاقه همسرتان است وارد منزل شويد. از نظر مالي تفاوت چنداني نميكند. تنها تفاوت آن اهميتي است كه به همسرتان دادهايد. حتي خريد يك وسيله كوچك درون آشپزخانه كه گاهي از چندصدتومان هم بيشتر نميشود، ميتواند اين تنوع و شادابي را به او هديه كند. با تغيير دكوراسيون منزل هم ميتوانيد اين تنوع را بيافرينيد.
6. استراحت هديه کنيد
بهترين هديه به همسرتان، درك بيشتر و توجه به نيازهاي روحي و رواني اوست. ميتوانيد گاهي با پذيرش بخشي از مسئوليتهاي هميشگياش، استراحت را به او هديه كنيد. چه مانعي دارد اين بار شما غذا را بپزيد و يا نگهداري از بچه را قبول كنيد. به كارهايي كه ميتواند سبب آرامش او گردد بيانديشيد و با اين ظرافتي كه به كار ميبريد، دوست و همراه خوبي براي او باشيد.
7. ارزان ولي بزرگ
يك شاخه گل زيبا پول زيادي نميخواهد اما پيامهاي بسياري براي آنكه دوستش داريد، به ارمغان ميآورد. حتي يك بسته آدامس هم همينطور. كافي است به يادش باشيد تا يادتان باشد چه چيزي به او هديه كنيد!
8. هديههاي صوتي
هديه دادن شادي ميآفريند اما شاديآفريني منحصر در هديه دادن نيست. گاهي يك تماس تلفني از محل كار به منزل هم اين معجزه را ميآفريند. حتي ميتوانيد اين بار كه در منزل هستيد، براي تماس تلفني با بستگان همسرتان پيشقدم شويد و اولين سلام را شما به مادر خانم يا ديگر بستگان عرض كنيد!
با كمي دقت در روحيات همسرتان، حتما راههايي ديگري براي ابراز محبت به او پيدا خواهيد كرد و خود را از يك زندگي گرم و لذت بخش برخوردار خواهيد ساخت.
تجربههاي زندگيتان را در اختيار ديگران هم قرار بدهيد و آرامش و شادي را به آنان هم هديه كنيد.
………………..
ابراهیم اخوی-ماهنامه خانه خوبان
مقام معظم رهبري:
احساسات و نيازهاي اصلي در همه يکسان است. در اينجهت يک ثروتمند مثل يک فقير است، هر دو دلشان ميخواهد وقتي وارد خانه شدند، خانه به آنها آرامش و امنيت و احساس راحتي و آسودگي بدهد. اينرا همة مردها ميخواهند. همة زنها هم ميخواهند وقتي شوهرشان وارد خانه شد، خانه را پر از شيريني و شادي کند که خانه برايشان محيط راحت و شادي شود، زيرا هر دو خستگي دارند؛ زن کارهايي دارد و مرد هم کارهايي. حالا مرد در چالشهاي زندگي و زن هم يا در چالشهاي زندگي و کارهاي سياسي يا در خانه و يا تربيت فرزند، هر دو خستهاند. وقتيکه زنو شوهر در پايان کار روزانه يا در وسط روز به هم ميرسند و همديگر را ميبينند، هر دو از هم توقع دارند که بتوانند محيط را شاد، سرزنده، قابل زيست و رفعکننده از خستگي بسازند، اين توقع به جايي است. اگر بتوانيد اين کار را بکنيد زندگي شيرين خواهد شد.
استاد محمدرضا رنجبر
دختربچهها را نديدهاي که گاه هوس ميکنند چادر يا مانتو يا کفش مادرشان را بپوشند و هر چه هم مادر آنها را نهي ميکند، گوششان هيچ بدهکار نيست و لباس مادر را ميپوشند و احساس بزرگي هم ميکنند. اما چند گام بيشتر برنداشته که ناخواسته با سر به زمين ميخورند!
کبريايي و بزرگي و تکبر نيز چيزي شبيه «جامه» است؛ جامهاي که تنها به خداوند ميآيد و زيبنده اوست، ولي ما همانند همان کودکان خرد، گاه از سر هوس و عليرغم نهي و تهديد خداوند آن را به تن کرده و راه ميافتيم، اما دير يا زود زمين خورده و زمينگير ميشويم، زيرا اين جامه بلند زيبنده بلنداي اوست.
از وي همه مستي و غرور است و تکبر
وز ما همه بيچارگي و عجز و نياز است
و خود نيز همين را فرمود:
الکبرياء ردائي
بزرگي جامه من است
شيطان چرا زمين خورد؟ چون همين جامه را به تن کرد و خود را بالا و برتر ديد و رسماً و صريحاً گفت «انا خير؛ من بهترم.»
علت ابليس «انا خيري» بود و متأسفانه بسياري از آدميان نيز چنين هستند، يعني خود را بهتر و برتر از ديگران ميدانند و ميبينند.
طبيعيترين شيوههاي مقابله با گرما
علي صباغي، مجله خانه خوبان
خنک نگه داشتن خانه در هواي گرم کار آساني نيست. حتي اگر وسايل خنککننده را تمام وقت روشن بگذاريد و آن را روي خنکترين درجه تنظيم کنيد، باز هم در ساعات بعدازظهر تابيدن نور خورشيد دماي داخل خانه را بالا ميبرد. استفاده از سيستمهاي تهويه مطبوع، اوضاع را بهتر ميکند اما مخارج نصب و راهاندازي و هزينههاي برق مصرفي آن زياد است. اما راهکارهاي ديگري هم براي خنک نگه داشتن خانه وجود دارد، راهکارهاي طبيعي و سادهاي که به کاربردن و اجراي آنها علاوه بر خنک کردن و کاهش دماي خانه موجب صرفهجويي در مصرف برق هم ميشود.
يکي از راههاي جايگزين براي خنک کردن خانه و استفاده کمتر از وسايل برقي خنککننده هوا، به کاربردن راههاي طبيعي است. استفاده از راه طبيعي به اين معني است که بدون استفاده از هيچ وسيله برقي يا مکانيکي بتوانيم خانه را خنک نگه داريم. مناسبترين روش براي پيشگيري از جذب حرارت و دفع گرمايي که به ساختمان ميتابد، انعکاس يا بازتاباندن آن است. گرما از چند طريق وارد خانه ميشود که مهمترين و عمدهترين آن حرارت ناشي از تابش گرماي خورشيد است که از پنجرهها و سقف وارد خانه ميشود. راه ديگر، منابع حرارتي و وسايل گرمايي داخل خانه است؛ وسايلي مانند اجاق گاز و فرهاي برقي. براي کاهش اين نوع حرارت در خانه بهتر است بهخصوص در ساعات گرم روز کمتر اجاق گاز را روشن نگه داشت و از غذاهاي حاضري که نياز به پخت و پز ندارند، استفاده کرد. ترکها، درزها و سوراخهاي ديوار يکي ديگر از راههاي ورود گرما به خانه است که براي پيشگيري از اتلاف انرژي بايد آنها را پوشاند.
مرد بزرگ و صالحي بود و از طريق آيتالله بهاءالديني به گوشش رسانده بودند که مورد عنايت آقاست. اشک، چشمهايش را پر کرده و گفته بود:«آقاي بهاءالديني نگفت چگونه خبر به ايشان رسيده؟»
گفته بودند: نه، چيزي نگفته است.
و وقتي پرسيده بودند: راست بگو آقاي فخر! چه کردهاي که مورد عنايت حضرت واقع شدهاي؟»
متواضعانه سر به زير انداخته و گفته بود:«هيچ! تنها اينکه مادر سيد زمينگيري دارم که تمام خدمات او را خود به عهده گرفتهام، حتي حمام و شستوشوياش را، شايد همين است که موجب خشنودي مولا شده است.»
با حسرت نگاهش کرده بودند و زير لب گفته بودند:«خوشا به حالت آقاي فخر!»
يکي از بزرگان را زن، فرمان يافت (زنش درگذشت). هر چند که نکاح بر وي عرضه کردند، رغبت نکرد و گفت «در تنهايي، دل را حاضرتر و همت را جمعتر مييابم»، تا شبي به خواب ديد که درهاي آسمان، گشاده بودي و گروهي مردان، از پس يکديگر فرو ميآمدند و در هوا ميرفتند.
چون به وي رسيدند، اول مرد گفت که «اين، آن مرد ميشوم(شوم) است؟». دوم مرد گفت »آري». سوم گفت «اين، آن مرد ميشوم است؟». چهارم گفت «آري». وي بترسيد از هيبت ايشان که [چيزي] بپرسيدي. تا بازپسين ايشان به وي آمد. وي را گفت که «ايشان، ميشوم، که را ميگويند؟». گفت «تو را که پيش از اين، عبادت تو در جملة اعمال مجاهدان به آسمان ميآوردند. اکنون يک هفته است تا نام تو از جملة مجاهدان، بيرون کردهاند. ندانم تا چه کردهاي».
چون از خواب بيدار شد، در حال، نکاح بکرد تا از جملة مجاهدان باشد.*
* کيمياي سعادت، ص306.
مهمانى به خانه ما آمده بود و من بچه مهمان را بوسيدم. ديدم دختربچه خودم نگاه مىكند، او را هم بوسيدم. وقتى فرزندم را بوسيدم، نگاهى به من كرد و گفت: بابا تو منو الكى بوسيدى! ديدم عجب! بچه فهميد من او را الكى بوسيدم، كمى دَمَق شدم و چشمانم خيره شد. رفتم توى آشپزخانه. بچه جلو آمد و گفت: بابا! گفتم: بله، گفت: ديدى چى بهت گفتم چشمات اينطورى شد! پيش خود گفتم: چهقدر بچهها مىفهمند! آنها را دستكم نگيريم.
ح. رضايي
دکتر افروز
زن و شوهر بايد براي حسن تأمين نيازهاي همديگر تلاش کنند. وقتي که نيازهاي فطري، به نحو مطلوب تأمين شد، نشاط صددرصد ايجاد ميشود. نشاط واقعي در سايه حسن تأمين نياز فطري بشر به شيوه مطلوب و مشروع است. به عنوان مثال، خدا انسانها را محبتپذير و اخمگريز آفريده است. انسانها تشويقطلب و تنبيهگريز، تکريمطلب و تحقيرستيزند و خودشيفتگي دارند، همه انسانها دوست دارند تا ابد زندگي کنند. کسي که دوست دارد بميرد، افسرده است. نشانههاي افسردگي آرزوي مرگ است. همسر من دوست دارد محبوب و مورد تکريم من باشد، نيازهاي فطري و رواني دارد، به جاذبه کلامي نياز دارد. يکي از راههاي تکريماش اين است که خوب صدايش کنم. همسر دوست دارد که در کنار ديگران هم تکريم شود.
استاد سيدعلياکبر حسيني
حضرت زهرا(س) همسرشان را با کنيه صدا ميکردند و ميگفتند «يا اباالحسن» اميرمؤمنان علي(ع) نيز گاهي حضرت فاطمهزهرا(س) را با نام صدا ميکردند و گاهي با کلمه «يا بنت محمد» او را صدا ميزدند. مرد بايد خانمش را با اسمي صدا بزند که او دوست دارد. به عنوان مثال، اگر اسم اين خانم فرشته است، بگويد فرشتهخانم. آرام آرام او هم ياد ميگيرد که همينگونه با زيبايي نام همسرش را ببرد. بعضيها فکر ميکنند، حيا اقتضا ميکند جلو مرد نامحرم اسم خانمشان را صدا نزنند.
صفحات: 1· 2