يک ميخ اگر کج باشد، آن را به ديوار ميکوبي؟! يا اگر بکوبي پيش ميرود؟ هرگز! به همين خاطر اول آن را با چکش يا جسمي سنگي صاف ميکني، آنگاه به ديوار ميکوبي، البته آنوقت جلو هم خواهد رفت. حرف هم همينطور است. اگر ميخواهي حقيقتاً در گوش کسي فرو برود بايد راست باشد و گرنه حرف دروغ پيش نميرود. خود ما هم همينطوريم. اگر بخواهيم پيش برويم بايد صداقت و راستي را پيشه کنيم. تير را نديدهاي وقتي راست باشد ميتواند از کمان جسته و پيش رود و به هدف بنشيند.
راست شو چون تير و واره از کمان (مولانا)
تمثیلاتی از حجت الاسلام و المسلمین رنجبر
مقام معظم رهبري:
بهترين دخترهاي عالم، حضرت زهرا (س) بود. بهترين پسرهاي عالم و بهترين دامادها هم حضرت اميرالمؤمنين(ع) بود. ببينيد اينها چگونه ازدواج كردند،هزاران جوان زيبا و با اصل و نسب و قدرتمند و محبوب به يك تار موي عليبنابيطالب (ع) نميارزند. هزاران دختر زيبا و با اصل و نسب هم به يك تار موي حضرت زهرا (س) نميارزند؛ آنهايي كه هم از لحاظ معنوي و الهي آن مقامات را داشتند، هم بزرگان زمان خودشان بودند. ايشان دختر پيامبر (ص) بود. رئيس جامعه اسلامي، حاكم مطلق. او هم كه سردار درجه يك اسلام بود. ببينيد چهطوري ازدواج كردند؟ چه جور مهريه كم، چه جور جهيزيه كم. همه چيز با نام خدا و ياد او. اينها براي ما الگو هستند. همان زمان، جاهلاني بودند كه مهريه دخترانشان بسيار زياد بود مثلاً هزار شتر. آيا اينها از دختر پيامبر (ص) بالاتر بودند، از آنها تقليد نكنيد. از دختر پيامبر (ص) تقليد كنيد، از اميرالمؤمنين (ع) تقليد كنيد.
نام : الهام گرگانی
عنوان تحقیق پایانی : جهاني شدن و چشم اندازي به حکومت جهاني حضرت مهدي(عليه السلام)
استاد راهنما : جناب آقای دکتر بهروز لک
چکیده :
به دليل اهميت جهاني شدن و تأثير آن بر تمامي عرصه ها و ابعاد حيات اجتماعي و همچنين ايجاد ظرفيت ها و فرصتهاي جديد براي دين و ارتباط آن با انديشه حکومت جهاني اسلام و آرمان واقعي شيعه ، اين پژوهش با در نظرگرفتن اهميت فوق به طرح اين سؤال پرداخته است که پديدة جهاني شدن چه تأثيري در فهم ما از حکومت جهاني حضرت مهدي (عج) دارد ؟ در پاسخ به اين پرسش بر اين نکته تأکيد شده است که پديدة جهاني شدن به دليل ايجاد همگرايي در بين مردم جهان و ايجاد جامعه واحد ميتواند ما را در درک بهتر نياز جوامع انساني به حکومت واحدجهاني بر اساس آموزه هاي دين کمک نمايد که اين نوشتار در چهار فصل به بررسي اين موضوع پرداخته است . در فصل اول ابتدا به تعريف مفهوم جهاني شدن پرداختيم و ديدگاهها و قرائتهاي مختلف جهاني شدن را مورد بررسي قرار داديم .
در فصل دوم ابعاد جهان شمول حکومت جهاني حضرت مهدي (عج) و فلسفة جهاني بودن حکومت آن حضرت و ويژگيهاي حکومتش را بيان نموديم .
در فصل سوم به بررسي زمينه هاي ظهور و نشانه هاي ظهور حضرت مهدي (عج) پرداختيم.
و در فصل چهارم به جهاني شدن و تأثير آن بر فهم و آماده سازي جامعة اسلامي براي عصر حکومت جهاني حضرت مهدي (عج) پرداخته شده است .
کلید واژه ها عبارتند از : جهانی شدن ، حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)
محدثه رضايي
به پايت نگاه ميكني، مثل يك تخته چوب ميماند. اصلاً نميتواني تكانش بدهي، انگشتان پايت سياه شدهاند. آه بلندي ميكشي و مشت ميكوبي روي پايت، اصلا دردي حس نميكني. انگار ديگر پا، پاي تو نيست. چشم ميدوزي به پنجره چوبي اتاق و به ستارههايي كه در آسمان چشمك ميزنند. ياد حرف طبيبها كه ميافتي غم و غصه مثل عنكبوت بيشتر تارهايش را به دور قلبت ميتند «بايد پاي تو قطع شود تو بيماري سقاقلوس1 داري!» دوباره به پايت نگاه ميكني. چارهاي نيست پيش خيلي از دكترها رفتهاي و همه هم همين را گفتهاند. فردا پاي تو قطع ميشود. پايي كه كمك ميكرد هر روز بروي حرم حضرت. راستي… ولي حتماً جوابم را ميدهد هرچه باشد يكي از خادمانش هستم. اصلاً چرا زودتر به فكرم نرسيد حالا كه ديگر اميدي نيست. آخرين نقطه اميد را فراموش نميكنم. اينها را توي دلت ميگويي. بهتر است هرچه زودتر آماده شوي. شادي محسوسي مثل غنچه گل در دلت شكوفا ميشود. مبارك2 را صدا ميكني: مبارك! مبارك! صدايت ميلرزد.
اميرمؤمنان علي (ع) كه جان ما به قربان راه و مرامش باد، فرمود: «به آن خدايي كه همة صداها را ميشنود سوگند ياد ميكنم كسي كه قلبي را شاد سازد، خداي مهربان در برابرش، لطف ويژهاي در حق او ميكند؛ اگر هر گونه مصيبت يا مشكلي به او رو كرد، همچون آبي كه در سرازيري قرار ميگيرد و [خس و خاشاك را با خود ميبرد] خداوند آن مشكل و مصيبت را از جان و روح او دور ميسازد».1
در دنيا هيچ شادي و سروري چونان شادياي كه از روابط ميان انسانها به وجود آيد، نيست. خداوند دوست دارد بندگانش مثل خودش اهل رحمت و شفقت باشند، در هر گوشهاي از زمين پهناور و زير اين سقف نيلگون هر ندايي كه بوي مهروزي از آن بيايد، هر كاري كه ميان انسانها سرور و شادي بيافريند، سببساز شادي خداوند ميگردد تا آنجا كه به كارگزارانش ميفرمايد: اين بندهام را شاد كنيد، غم و اندوه را از او دور سازيد، گرفتارياش را برطرف كنيد [چراكه] بندهام دست به كاري زد كه مرا خوشحال نمود، و بر من واجب شد كه تلافي كنم.
ما به عنوان بندگان خوب خدا و به عنوان شكرگزاري از عنايات او، ميبايست همه روزه در پي شاد كردن دل انسانهاي اطراف خود باشيم؛ با زبان خود، با نگاهي مهرورزانه و حتي با لبخند و تبسمي اندك، غم و ناراحتي را از قلب محزون آنان دور كنيم. خداوند به پيامبر عزيزش فرمود: به بندگانم خبر بده كه من بسيار مهربان هستم و دوست ميدارم كه آنان همديگر را شاد و مسرور نمايند.
ايجاد شادي و سرور در محيط اجتماعي از آن جهت كه موجب احساس حمايت و امنيت اجتماعي ميشود، عامل مهمي در گسترش بهداشت رواني است كه امروزه از آن به «بهداشت رواني ـ اجتماعي» ياد ميكنند.
همة ما دوست داريم در محيطي سالم و با نشاط تنفس كنيم، دوست داريم از حضور ديگران در كنار خود لذت ببريم و از تنشهاي ميانفردي دور باشيم. خدا نيز دوست دارد مؤمنين شبكة اجتماعي، عاطفي و حمايتگر، و حياتي طيب و پاك ايجاد كنند. زندگي اجتماعياي كه انسان دائماً احساس خوف و نگراني كند مطلوب شرع، عقل و عرف نيست. بياييم با محبت و مهرباني، عطر صميميت و نشاط در محيط پيرامون خود بيفشانيم و حال و هوايي بهشتي به زندگي خود و اطرافيان خود بدهيم. انشاءالله
1. نهجالبلاغه، حكمت 257.
محمد دولتخواه
يک کتاب را اگر صحافي نکنند زشت و بدقواره ميشود. انگار که زير چرخ ماشين رفته باشد، اما وقتي صحافي ميکنند چه شکل شکيل و صافي به خود ميگيرد، البته صحافي کردن کتاب هم آداب خود را دارد؛ ساعتها بايد زير دستگاه فشار باشد و تا آن فشارها، قبضها و گرفتگيها نباشد آن شکل کشيده، هموار و صاف هم اتفاق نميافتد. يادمان باشد هر يک از ما چيزي شبيه يک کتابيم، قبضها، فشارها و گرفتاريها همان فشارهايي است که به صلاح ما بوده و ما را صيقل زده و اهل صفا و صدق قرار ميدهد.
چون که قبضي آيدت اي راهرو
آن صلاح توست، آتش دل مشو(مولانا)
تمثیلاتی از استاد رنجبر
مكانيكي برايم گفت: همسايه تعميرگاهم فردي بود كه بيل مكانيكي تعمير ميكرد اما اهل تقوا و حلال و حرام نبود؛ اجرت وسيله نو را از ماشين قابل تعمير ميگرفت ولي وسيله دست دوم بر ماشين سوار ميكرد. هر چه به او ميگفتيم اين كار را نكن، گوش نميكرد. روزي فرزندش را به مغازه آورده بود. به او پول داد تا براي خودش پفك بخرد. بچه از كنار ماشينها به طرف بيرون ميرفت که پولش زير بيل يك ماشين ـ كه مدت طولاني آنجا بود ـ افتاد، بچه نشست كه پول را بردارد درست همانلحظه بيل ماشين جدا شد و بر سر بچه افتاد و جان کودکش را گرفت.
به نقل از نشریه خانه خوبان ،ش11
یابن الأطائب المطهرین
ای فرزند نیکوترین عالم
أطائب ، جمع أطیب ، صفت تفصیلی طائب و طبیب است.
برگزيده دومين جشنواره فرهنگي هنري بانوان
حميده رضايي (باران)
وارد اتاق شد. پسرها سرگرم ديدن هديههاي همديگر بودند. كبوتر طوقي را در دستهايش جابهجا كرد و به سمت تختش رفت. از پنجرة كنار تختش كه به حياط كوچك كارگاه باز ميشد نور سرخ و كمجان خورشيد پيدا بود و به موازات پردة بيرنگوروي كركرهاي كه جلواش وصل بود چند لايه به سمت رختخوابش تابيده بود. كبوتر را به يك دست داد و سعي كرد آنرا بين انگشتها و سينهاش نگه دارد و با دست ديگر نخ چركمردة پنجره را پايين كشيد. حياط كوچك با تكدرخت مويي كه تنها زيبايي كارگاه بود ظاهر شد. كبوتر يك لحظه در دستهايش لغزيد و خود را به شيشة پنجره كوباند. نگاهها به سمت او برگشت:
ـ بچهها اينجا رو، حسن برا ننهاش كفتر گرفته.
يك پايش را روي پاية تخت گذاشته بود و سعي ميكرد كبوتر را كه حالا بالاي پنجره بود و مدام خودش را به شيشه ميكوباند بگيرد.
مرحوم شيخ مفيد رحمه اللّه عليه آورده است :
امام موسي بن جعفر عليه السلام فرمود: همانا خداوند متعال دو جهان مرتبط با يكديگر آفريده است ، كه يكي از آن ها عُليا و ديگري سُفلي مي باشد. و آفرينش تشكيلاتي هر دو جهان را در انسان ايجاد نموده است ؛ همان طور كه اين جهان را كروي شكل آفريده است ، همچنين سر انسان را نيز چون گنبد، كروي شكل قرار داده و موهاي سر انسان به منزله ستارگان ؛ و چشمانش همانند خورشيد و ماه ؛ و مجراي تنفّس او را چون شمال و جنوب ؛ و دو گوش انسان را چون مشرق و مغرب قرار داده است . همچنين چشم بر هم زدن انسان ، مانند جرقّه و برق ، سخن و كلام او مانند رعد و صداي آسماني ، راه رفتن او همچون حركت ستارگان سيّاره است . همچنين نشست و نگاه انسان همانند إشراف ستارگان ؛ و خواب انسان مانند هبوط آن ها؛ و نيز مرگ او همانند فناء و نابودي آن ستارگان خواهد بود. خداوند كريم در پشت انسان 24 فقره و مهره استخواني همانند 24 ساعت شبانه روز، و درون او 30 روده به تعداد روزهاي ماه قرار داده است ؛ و بدن او را متشكّل از 12 عضو به مقدار حدّ اكثر حمل او در شكم مادر آفريده است .
و درون انسان چهار نوع آب وجود داردكه عبارتند از: آب شور در چشمانش تا در گرما و سرما محفوظ و سالم بماند. آب تلخ در گوش هايش تا جلوگيري از ورود حشرات باشد. آب مَني در صلب و كمرش تا او را از فساد و ديگر عوارض مصون و سالم نگه دارد. آب صاف در دهان و زبانش تا كمك در جهات مختلف دهان و درون باشد. و به همين جهت هنگامي كه حضرت آدم عليه السلام لب به سخن گشود، شهادت به يگانگي خداوند سبحان داد. همچنين خداوند حكيم انسان را از نفس و جسم و روح آفريد، كه به وسيله نفس ، خواب هاي مختلف مي بيند؛ و جسمش مورد انواع بلاها و امراض گوناگون قرار مي گيرد، كه در نهايت به خاك باز مي گردد؛ و روح تا زماني كه جسم بر روي زمين باشد، با او است و پس از آن جدا خواهد شد.