حضرت آیت الله بهجت(ره)
هماهنگی و موافقت اخلاقی بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ و به هر صورت، صددرصد برای غیر انبیا(علیهم السلام) غیر ممکن است. اگر بخواهیم محیط خانه گرم و با صفا و صمیمی باشد. فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشمپوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.
کلمات، تاثیر شگرفی روی ضمیر ناخودآگاه انسان دارند. ناخودآگاه بدون آنکه منظورمان را بداند هر چه بگوییم خوب یا بد را برایمان خلق می کند. لذا لازم است برای دستیابی به موفقیت از کلمات مثبت و دارای انرژی مثبت استفاده کنیم.
با این که مفهوم کلی عبارت “من بیمار نیستم” مثبت است اما کلمه “بیمار” واژه منفی است. ضمیر ناخودآگاه به منظور و مفهوم کاری ندارد، بلکه روی کلمات متمرکز می شود. به عنوان مثال در جمله “فراموش نکنی در هنگام برگشتن نان بخری” احتمال فراموشی بیشتر از زمانی است که می گوییم “یادت باشد که هنگام برگشتن نان بخری"، زیرا در حالت اول ناخودآگاه بر روی فراموشی تمرکز می کند و در حالت دوم بر روی به یاد ماندن.
و یا مثلاَ برای آرام شدن یک نفر جمله “آرام باش” بیشتر از جمله “داد نزن” تاثیر دارد و همچنین به کار بردن جملاتی از قبیل “خسته نباشی"، “دستت درد نکند” و… در ناخودآگاه تاثیر منفی می گذارد و باعث افزایش خستگی، درد و… می شود.
وقتی درباره چیزی واژه بد را به کار می بریم باید بدانیم در جهان چیز منفی و بدی وجود ندارد. وقتی چیزی بد تلقی می شود، در واقع به ما خبر نبودن خوبی می دهد. پس چه بهتر است که به جای بد بگوییم ناخوب. هر گاه ذهنتان را از امواج منفی (افکار، کلام، عادات و…) تخلیه کنید آنگاه شاهد هجوم شادی و آرامش خواهید بود.
به جای خسته نباشید؛ بگوییم : خدا قوت
به جای خدا بد نده؛ خدا سلامتی بده
به جای بد نیستم؛ خوب هستم
به جای فراموش نکنی؛ یادت باشه
به جای پدرم درآمد؛ خیلی راحت نبود
به جای قابل نداره؛ هدیه برای شما
به جای دروغ نگو؛ راست می گی؟ راستی؟
به جای دستت درد نکنه؛ ممنون از محبتت، سلامت باشی
به جای ببخشید که مزاحمتان شدم؛ از اینکه وقت خود را در اختیار من گذاشتید متشکرم
به جای گرفتارم در فرصت مناسب کنار شما خواهم بود
به جای شکست خورده؛ تجربه کردم
به جای مشکل دارم؛ مسئله دارم
به جای فقیر هستم؛ ثروت کمی دارم
به جای بدرد من نمی خورد؛ مناسب من نیست
به جای جانم به لبم رسید؛ چندان هم راحت نبود
به جای مسئله ربطی به تو ندارد؛ مسئله را خودم حل میکنم
به جای من مریض و غمگین نیستم؛ من سالم و با نشاط هستم
به جای زشت است؛ قشنگ نیست
به جای چرا اذیت میکنی؛ با این کار چه لذتی میبری
به جای غم آخرت باشد؛ شما را در شادی ها ببینم
به جای متنفرم؛ دوست ندارم
به جای دشوار است؛ آسان نیست
به جای جملاتی از جمله چقدر چاق شدی؟، چقدر لاغر شدی؟، چقدر خسته به نظر میآیی؟، چرا موهات را این قدر کوتاه کردی؟، چرا ریشت را بلند کردی؟، چرا توهمی؟، چرا رنگت پریده؟، چرا تلفن نکردی؟، چرا حال مرا نپرسیدی؟
سلام به روی ماهت، چقدر خوشحال شدم تو را دیدم، همیشه در قلب من هستی.
تمام زندگی ما وابسته به همین زبانی است که صبح تا شب در دهان ما می چرخد. اگر از جملات مثبت و کلمات مثبت استفاده کردید به طبع کائنات هم آن چیزی را که شما می خواهید آماده می کند و این نشان دهنده ی این است که شما از قدرت کلماتی که به کار می برید اطلاع دارید. اگر این قدرت را درک کنید زندگی شما روز به روز شادتر خواهد بود و در زندگی تان به شخصی موفق و ثروتمند تبدیل خواهید شد.
همه ما درباره هديه دادن و آثار آن مطالب زيادي ميدانيم و يا به عبارت ديگر تجربههاي زيادي داريم. وقتي براي جشن تولد كودكتان، اسباب بازي مورد علاقه او را ميخريد، دنيايي از شادي در چهره او موج ميزند و شما با ديدن اين صحنه سرشار از انرژي و نشاط ميشويد.
از فايدههاي ديگر هديه دادن، جلب محبت ديگران است. بهترين خاطرات شما در اين باره شايد مربوط به دوره نامزديتان باشد؛ دورهاي كه براي بيان احساسات خود به يکديگر محافظهكاري نميكرديد. گاهي يك هديه به قدري مشكلگشاست كه اگر همه ريشسفيدهاي فاميل را براي حل يك مسئله خانوادگي جمع ميكرديد، ممكن بود چنين نتيجه پرباري را نميگرفتيد.
با وجود تمام محاسني كه براي هديه دادن و هديه گرفتن وجود دارد، گاهي اين كار به دليل مشكلات اقتصادي سخت ميشود. مثلا در روزهاي پاياني يك ماه و يا قرار گرفتن در موقعيتي خاص که امکان هزينهکردن نداريم چهکاري ميتوانيم انجام دهيم؟ آيا جايگزيني براي اين جادوي محبت وجود دارد؟ آيا هديههايي هم هستند كه بتوان بدون صرف پول فراهم كرد؟ با كمي تأمل به هديههايي ميرسيم كه نام آن را هديههاي بيهزينه ميگذاريم.
1. طلا بدهيد
«وقت طلاست» اين بار اين طلاي با عيار بالا را به همسرتان هديه كنيد. براي او وقت بگذاريد و با او به نزديكترين فضاي سبز اطراف منزلتان برويد. همان غذايي را كه قرار بود در منزل بخوريد، اين بار چند قدم دورتر از خانه نوش جان كنيد. با بچهها بازي كنيد و خود اسباب بازي آنها شويد. اين لحظههاي شاد هيچ گاه از خاطرات همسر و فرزندانتان پاك نخواهد شد. به پياده روي برويد و در حال قدمزدن باحوصله و آرامش به حرفهاي يکديگر گوش كنيد.
2. يک جرعه تبسم
خوشرويي، سببساز جلب محبت ميشود. شما ميتوانيد با تغيير مثبتي كه در رفتار و گفتارتان پديد ميآوريد، بهترين هديه را به خانواده خود تقديم كنيد. يك تبسم زيبا و يك نگاه محبت آميز، از صدها هديهاي كه محبتي آن را همراهي نكند، بهتر و دلنشينتر است.
3. ذوقتان را فعال کنيد
خيليوقتها شيريني برخي کارهايي که با هنر ذوق لطيف شما پديد ميآيد از بسياري هداياي مادي، ماندگاري بيشتري دارد. فقط کافي است اندکي لطافت به خرج دهيد و کمي تأمل. بعضيها معتقدند همه انسانها هنرمند آفريده شدهاند. به اين نمونهها توجه کنيد. شما هم ميتوانيد مبتکر مثالهاي ديگري باشيد.
* کتابي را که همسرتان در حال خواندن آن است، برداريد و با يک مداد، زير برخي از حروف را که هنوز نخوانده، خط بکشيد يا با ماژيک فسفري آنها را مشخص کنيد بهطوري که وقتي کلمهها کنار هم قرار ميگيرند يک جمله عاشقانه بهدست آيد.
* يک يادداشت بنويسيد و آنرا در جايي قرار دهيد که همسرتان آن را ببيند؛ «من امروز به تو فکر کردم و اين کار لبخندي را روي لبانم نشاند.» اين جمله چهطور بود؟ اصلا ميتوانيد براي او يک نامه بلند بنويسيد.
* يک شعر عاشقانه حفظ کنيد و در زمان مناسب و همراه مقدمهچيني آن را براي او بخوانيد.
* تعدادي کارت تشويق درست کنيد و براي هر عمل قابل ستايش يا هرکار محبتآميز همسرتان يکي از آنها را به او بدهيد و وعده کنيد با جمعکردن چند کارت، هديهاي ويژه پيش شما خواهد داشت. خجالت نکشيد. اين شيوه تشويقهاي کودکانه لطافت خاص خودش را دارد.
* اسم مستعار عاشقانهاي براي همسرتان انتخاب کنيد يا چيزي که فقط مخصوص شما دونفر باشد.
* در سفرهاي کاري يا تبليغي، لحظههايي را که به ياد همسرتان بوديد، ثبت کنيد و بعد به عنوان سوغات براي او بياوريد؛ «7صبح: يکعالمه دلم برايت تنگ شده، الان همه در قطار هستند و…»
4. سفير محبت
«زبان» ميتواند سفير محبت گردد. از او بخواهيد كه سفير شما در دل همسرتان باشد. آنگاه خواهيد ديد كه استوارنامهاش با رضايت كامل از سوي همسرتان امضا خواهد شد. از اين سفير محبت، كار بكشيد و از او فعاليت جدي بخواهيد. عشقتان را پنهان نكنيد و از گفتن «دوستت دارم» دريغ نورزيد. تشكر از تلاشهاي همسرتان، بهترين رفع خستگي و منبع انرژي فراوان براي كارهاي بعدي اوست.
5. اينبار نان سنگک
گاهي با ايجاد تنوع سادهاي ميتوانيد زندگيتان را با نشاط و شاد كنيد. اگر مدتي است براي منزل نان لواش ميخريد، اين بار حوصله كنيد و كمي بيشتر در صف بمانيد و با نان سنگک يا نان ديگري كه مورد علاقه همسرتان است وارد منزل شويد. از نظر مالي تفاوت چنداني نميكند. تنها تفاوت آن اهميتي است كه به همسرتان دادهايد. حتي خريد يك وسيله كوچك درون آشپزخانه كه گاهي از چندصدتومان هم بيشتر نميشود، ميتواند اين تنوع و شادابي را به او هديه كند. با تغيير دكوراسيون منزل هم ميتوانيد اين تنوع را بيافرينيد.
6. استراحت هديه کنيد
بهترين هديه به همسرتان، درك بيشتر و توجه به نيازهاي روحي و رواني اوست. ميتوانيد گاهي با پذيرش بخشي از مسئوليتهاي هميشگياش، استراحت را به او هديه كنيد. چه مانعي دارد اين بار شما غذا را بپزيد و يا نگهداري از بچه را قبول كنيد. به كارهايي كه ميتواند سبب آرامش او گردد بيانديشيد و با اين ظرافتي كه به كار ميبريد، دوست و همراه خوبي براي او باشيد.
7. ارزان ولي بزرگ
يك شاخه گل زيبا پول زيادي نميخواهد اما پيامهاي بسياري براي آنكه دوستش داريد، به ارمغان ميآورد. حتي يك بسته آدامس هم همينطور. كافي است به يادش باشيد تا يادتان باشد چه چيزي به او هديه كنيد!
8. هديههاي صوتي
هديه دادن شادي ميآفريند اما شاديآفريني منحصر در هديه دادن نيست. گاهي يك تماس تلفني از محل كار به منزل هم اين معجزه را ميآفريند. حتي ميتوانيد اين بار كه در منزل هستيد، براي تماس تلفني با بستگان همسرتان پيشقدم شويد و اولين سلام را شما به مادر خانم يا ديگر بستگان عرض كنيد!
با كمي دقت در روحيات همسرتان، حتما راههايي ديگري براي ابراز محبت به او پيدا خواهيد كرد و خود را از يك زندگي گرم و لذت بخش برخوردار خواهيد ساخت.
تجربههاي زندگيتان را در اختيار ديگران هم قرار بدهيد و آرامش و شادي را به آنان هم هديه كنيد.
………………..
ابراهیم اخوی-ماهنامه خانه خوبان
طبيعيترين شيوههاي مقابله با گرما
علي صباغي، مجله خانه خوبان
خنک نگه داشتن خانه در هواي گرم کار آساني نيست. حتي اگر وسايل خنککننده را تمام وقت روشن بگذاريد و آن را روي خنکترين درجه تنظيم کنيد، باز هم در ساعات بعدازظهر تابيدن نور خورشيد دماي داخل خانه را بالا ميبرد. استفاده از سيستمهاي تهويه مطبوع، اوضاع را بهتر ميکند اما مخارج نصب و راهاندازي و هزينههاي برق مصرفي آن زياد است. اما راهکارهاي ديگري هم براي خنک نگه داشتن خانه وجود دارد، راهکارهاي طبيعي و سادهاي که به کاربردن و اجراي آنها علاوه بر خنک کردن و کاهش دماي خانه موجب صرفهجويي در مصرف برق هم ميشود.
يکي از راههاي جايگزين براي خنک کردن خانه و استفاده کمتر از وسايل برقي خنککننده هوا، به کاربردن راههاي طبيعي است. استفاده از راه طبيعي به اين معني است که بدون استفاده از هيچ وسيله برقي يا مکانيکي بتوانيم خانه را خنک نگه داريم. مناسبترين روش براي پيشگيري از جذب حرارت و دفع گرمايي که به ساختمان ميتابد، انعکاس يا بازتاباندن آن است. گرما از چند طريق وارد خانه ميشود که مهمترين و عمدهترين آن حرارت ناشي از تابش گرماي خورشيد است که از پنجرهها و سقف وارد خانه ميشود. راه ديگر، منابع حرارتي و وسايل گرمايي داخل خانه است؛ وسايلي مانند اجاق گاز و فرهاي برقي. براي کاهش اين نوع حرارت در خانه بهتر است بهخصوص در ساعات گرم روز کمتر اجاق گاز را روشن نگه داشت و از غذاهاي حاضري که نياز به پخت و پز ندارند، استفاده کرد. ترکها، درزها و سوراخهاي ديوار يکي ديگر از راههاي ورود گرما به خانه است که براي پيشگيري از اتلاف انرژي بايد آنها را پوشاند.
يکي از بزرگان را زن، فرمان يافت (زنش درگذشت). هر چند که نکاح بر وي عرضه کردند، رغبت نکرد و گفت «در تنهايي، دل را حاضرتر و همت را جمعتر مييابم»، تا شبي به خواب ديد که درهاي آسمان، گشاده بودي و گروهي مردان، از پس يکديگر فرو ميآمدند و در هوا ميرفتند.
چون به وي رسيدند، اول مرد گفت که «اين، آن مرد ميشوم(شوم) است؟». دوم مرد گفت »آري». سوم گفت «اين، آن مرد ميشوم است؟». چهارم گفت «آري». وي بترسيد از هيبت ايشان که [چيزي] بپرسيدي. تا بازپسين ايشان به وي آمد. وي را گفت که «ايشان، ميشوم، که را ميگويند؟». گفت «تو را که پيش از اين، عبادت تو در جملة اعمال مجاهدان به آسمان ميآوردند. اکنون يک هفته است تا نام تو از جملة مجاهدان، بيرون کردهاند. ندانم تا چه کردهاي».
چون از خواب بيدار شد، در حال، نکاح بکرد تا از جملة مجاهدان باشد.*
* کيمياي سعادت، ص306.
مهمانى به خانه ما آمده بود و من بچه مهمان را بوسيدم. ديدم دختربچه خودم نگاه مىكند، او را هم بوسيدم. وقتى فرزندم را بوسيدم، نگاهى به من كرد و گفت: بابا تو منو الكى بوسيدى! ديدم عجب! بچه فهميد من او را الكى بوسيدم، كمى دَمَق شدم و چشمانم خيره شد. رفتم توى آشپزخانه. بچه جلو آمد و گفت: بابا! گفتم: بله، گفت: ديدى چى بهت گفتم چشمات اينطورى شد! پيش خود گفتم: چهقدر بچهها مىفهمند! آنها را دستكم نگيريم.
ح. رضايي
دکتر افروز
زن و شوهر بايد براي حسن تأمين نيازهاي همديگر تلاش کنند. وقتي که نيازهاي فطري، به نحو مطلوب تأمين شد، نشاط صددرصد ايجاد ميشود. نشاط واقعي در سايه حسن تأمين نياز فطري بشر به شيوه مطلوب و مشروع است. به عنوان مثال، خدا انسانها را محبتپذير و اخمگريز آفريده است. انسانها تشويقطلب و تنبيهگريز، تکريمطلب و تحقيرستيزند و خودشيفتگي دارند، همه انسانها دوست دارند تا ابد زندگي کنند. کسي که دوست دارد بميرد، افسرده است. نشانههاي افسردگي آرزوي مرگ است. همسر من دوست دارد محبوب و مورد تکريم من باشد، نيازهاي فطري و رواني دارد، به جاذبه کلامي نياز دارد. يکي از راههاي تکريماش اين است که خوب صدايش کنم. همسر دوست دارد که در کنار ديگران هم تکريم شود.
استاد سيدعلياکبر حسيني
حضرت زهرا(س) همسرشان را با کنيه صدا ميکردند و ميگفتند «يا اباالحسن» اميرمؤمنان علي(ع) نيز گاهي حضرت فاطمهزهرا(س) را با نام صدا ميکردند و گاهي با کلمه «يا بنت محمد» او را صدا ميزدند. مرد بايد خانمش را با اسمي صدا بزند که او دوست دارد. به عنوان مثال، اگر اسم اين خانم فرشته است، بگويد فرشتهخانم. آرام آرام او هم ياد ميگيرد که همينگونه با زيبايي نام همسرش را ببرد. بعضيها فکر ميکنند، حيا اقتضا ميکند جلو مرد نامحرم اسم خانمشان را صدا نزنند.
صفحات: 1· 2
اصول مهيا کردن محيطي مناسب براي درس خواندن فرزندان در خانه
شما فرزند خود را خوب ميشناسيد و با عادات او آشناييد. لازم نيست به فرزندتان خيلي سخت بگيريد. برخي از دانشآموزان علاقه دارند در کنجي بنشينند و درس بخوانند، عدهاي ديگر زير ميز يا برخي اشياء راحتترند، اما اگر سال اولي است که فرزندتان مطالعه را آغاز کرده توصيه ميکنيم براي درس خواندن او مکاني ثابت را مهيا کنيد و از او بخواهيد پشت ميز مطالعه درس بخواند. ميز مطالعه را در اتاقي ساکت و ساده قرار دهيد. دکور اتاق مطالعه را مرتب تغيير ندهيد و ترجيحا از وسايل تزييني مانند قاب عکس يا مجسمه يا عروسکها که يادآور خاطرهاي براي فرزندتان هستند، استفاده نکنيد تا حواس او در هنگام مطالعه مرتب پرت نشود. زاويه تابش نور را هم در نظر بگيريد. ميز را در جايي از اتاق قرار ندهيد که سايه فرزندتان روي کتاب بيفتد و آن را تاريک کند.
صفحات: 1· 2
يکي از سادات علماي تهران که از صلحاي با بصيرت بود برايم نقل کرد ـ که يقين به صحت آن دارم ـ گفت: قضيه مربوط به دوران قبل از انقلاب است. شخصي گرفتار شد، مشکل مهمي برايش پيش آمد که احتمال اعدام يا زندان ابد در آن بود. کسي به او يک ختمي ياد داد که بايد تا چهل روز انجام ميداد. ختم را انجام ميدهد و چهل روز تمام ميشود. ميگويد: يک روز شور و اضطرابي در دلم افتاد که بروم بيرون. از منزل بيرون آمدم. پيرمردي به من رسيد و گفت: آن شخص را که ميبيني، ـ اشاره کرد به پيرمردي که عبا به دوش و عرقچين سفيدي بر سر داشت ـ حل مشکل و گرفتاري تو به دست اوست! (بعدا معلوم شد که آن شخص عبا به دوش مرحوم آقا شيخ رجبعلي خياط بوده است. ايشان آدم خاصي بوده، خدا به او عنايت خاصي نموده، و حتي مجتهدين مسلم ميرفتند خدمت او و زانو ميزدند و از او استفاده ميکردند و خواهش ميکردند که يک نظري به آنان بکند).
ميگويد: با سرعت خود را به او رساندم و سلام کردم و گفتم: شما را به من نشان دادهاند براي رفع مشکلام. تا سخنم تمام شد، گفت: چهار سال است شوهر خواهر تو مرده است و تو يک سري به خواهرت نزدهاي! توقع داري گرفتاريات رفع شود؟! ميگويد: رفتم به خانه خواهرم. در زدم، خواهرم آمد با بچههايش گريه کردند و گله نمودند، من آنها را راضي کردم و چيزي برايشان خريدم و خوشحال شدند و رفتم. فردا صبح، اول وقت مشکل من حل شد؛ مشکلي که با هيچ طريقي قابل حل نبود!
بهنقل از استاد فاطمينيا