پیوند: http://www.leader.ir
حضرت آيت الله خامنه اي مد ظله العالی ،در ديدار بسيار پرشور هزاران نفر از مردم تبريز، در سخناني بسيار مهم به تشريح رفتار و گفتار غيرمنطقي دولتمردان امريكا در بحث مذاكره و تبيين رفتار منطقي ملت و نظام اسلامي در اين زمينه پرداختند و با تجليل مجدد از حضور پرشكوه و عزتمند ملت در راهپيمايي يوم الله 22 بهمن، نكاتي را درباب مسئله اخيري که يكشنبه دو هفته قبل در مجلس پيش آمد بيان كردند.
رهبر انقلاب با اشاره به ناراحتي ملت و نخبگان از اين مسئله افزودند: اين قضيه بد و نامناسب، بنده را نيز از دو جهت ناراحت و متأثر كرد يكي از بابت اصل وقوع ماجرا و ديگري بابت ناراحتي مردم از اين قضيه.
ايشان افزودند: در اين ماجرا متأسفانه رئيس يك قوه به استناد يك اتهام ثابت نشده و حتي مطرح نشده در دادگاه، دو قوه ديگر يعني مجلس و قوه قضاييه را متهم ساخت كه كاري بد، غلط، نامناسب، خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود.
رهبر انقلاب خاطرنشان كردند: اين رفتار، حقوق اساسي مردم را نيز تضييع كرد چرا كه زندگي در «آرامش و امنيت رواني و اخلاقي»، جزو حقوق اساسي ملت است.
رهبر انقلاب تأكيد كردند: بنده فعلاً نصيحت مي كنم كه اين كار شايسته اي براي نظام جمهوري اسلامي نيست.
ايشان استيضاح اخير را نيز كاري غلط خواندند و افزودند:استيضاح بايد فايده اي داشته باشد اما چند ماه مانده به پايان كار دولت،استيضاح يك وزير آن هم به خاطر مسئله اي كه مربوط به وزير نيست،چه علت و فايده اي دارد؟
حضرت آيت الله خامنه اي افزودند: در داخل مجلس هم كساني حرفهاي نامناسب بر زبان آوردند كه آن هم غلط بود.
ايشان خاطرنشان كردند: دفاع رئيس محترم مجلس هم قدري زياده روي بود و لزومي نداشت.
رهبر انقلاب تأكيد كردند: نه آن متهم كردن، نه آن برخورد كردن و نه آن استيضاح، مسائل مناسبي نبود.
حضرت آيت الله خامنه اي پرسيدند: وقتي دشمن مشترك وجود دارد و توطئه ها از هر طرف شكل مي گيرد واقعاً جز افزايش برادري ها و ايستادگي در مقابل دشمن بايد كار ديگري كرد؟
رهبر انقلاب با اشاره به حمايتهاي خود از مسئولان كشور افزودند: بنده باز هم كمك مي كنم اما اين رفتارها، متناسب با سوگندها و تعهدات نيست، مسئولان عظمت ملت را ببينيد و رفتاري شايسته اين ملت انجام دهند.
ايشان تأكيد كردند: مسئولان،دولت و مجلس، همه تلاشهاي خود را براي حل گره ها و مشكلات اقتصادي مردم و كشور متمركز كنند زيرا همانطور كه چند سال پيش گفتم دشمن نقشه ها و توطئه هايش را در مسائل اقتصادي متمركز كرده است.
حضرت آيت الله خامنه اي افزودند: چند سال قبل درباره مبارزه با فساد اقتصادي، نامه اي به رؤساي قوا نوشتم مكرر مي گويند فساد اقتصادي اما اين كار به زبان گفتن تمام نمي شود بلكه نيازمند مبارزه عملي است، در عمل چه كار شد؟ در عمل چه كار كرديد؟ اين مسائل انسان را متأثر مي كند.
رهبر انقلاب افزودند: تقوا، تقوا، تقوا!، از مسئولان توقع داريم با صبر، ميدان ندادن به احساسات سركش و ملاحظه مسائل كشور، همه توان و نيروها را براي حل مشكلات مردم متمركز كنند و حالا كه دشمني هاي دشمن شدت يافته، آنها هم رفاقتهايشان را شدت دهند.
حضرت آيت الله خامنه اي افزودند: انشاءالله اين نصيحت خيرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولان بخصوص مسئولان بالا قرار گيرد و به آن پايبند باشند.
ايشان خاطرنشان كردند: البته گله امروز من از برخي سران و مسئولان موجب نشود عده اي راه بيفتند و عليه اين و آن شعار دهند كه با اين كار هم مخالف هستيم.
رهبر انقلاب اسلامي، با انتقاد صريح و شديد از اقدام اخير برخي افراد در بر هم زدن مجلس سخنراني رئيس مجلس در قم افزودند: اينكه عده اي برخي را ضدولايت و ضد بصيرت بنامند و شعار بدهند نظير آنچه اخيراً در قم روي داد، اقدامي غلط است و بنده كاملاً مخالف اين كارها هستم كه قبلاً هم نظير آن در مرقد مطهر حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و به مسئولان تذكر دادم جلوي اين كارها را بگيرند.
رهبر انقلاب افزودند: كساني كه راه مي افتند و شعار مي دهند اگر واقعاً حزب اللهي و مؤمن هستند بدانند كه اين كارها به ضرر كشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنايي به اين حرفها ندارند كه حسابشان جداست.
رهبر انقلاب در پايان سخنانشان تأكيد كردند: آينده ملت بصير ايران به لطف الهي كاملاً روشن است و افقي به مراتب بهتر و درخشان تر در انتظار اين ملت و جوانان است.
حضرت امام خامنه ای ( مد ظله العالی):
بحث سبک زندگی و اسلوب زندگی به حسب نظر اسلام—- می تواند معیاری برای خود شناسی باشد. بحث این نیست که دستگاه های برتر وبالاتر بیایند ما را عیار بزنند،ببینند چه جوری است، بحث این است که خودمان ،خودمان را عیار سنجی کنیم. رفتار ما در محیط کار چگونه است؟ رفتار ما در محیط زندگی و محیط اجتماعی چگونه است؟ رفتار ما با همسر و فرزند چگونه است؟
رفتار ما با زیر دست چگونه است؟ با کسی که بالا دست ماست، رفتار ما چگونه است؟ رفتار ما با دوست چگونه است؟ با دشمن چگونه است؟
اینها همه در اسلام اندازه و معیار دارد. خودمان را بسنجیم.این می شود عیار خویش را سنجیدن، خود را درست شناختن. اگر از اینجا شروع کردیم، بنیان زندگی ما،بنیان کار ما در همه ی بخش ها تقویت خواهد شد.
کمتر کسی پیدا می شود که زندگی بر وفق مراد او باشد . هرگونه عیش و نوش دنیا ، با هزار تلخی و نیش همراه است ! اگر کسی دنیا را این گونه پذیرفت و شناخت ، در برابر ناگواری ها و بدی های همسر و همسایه و … کمتر ناراحت می شود ؛ زیرا از دنیا بیش از اینکه خانه بلاست ؛ انتظار نخواهد داشت !
علامه طباطبايي:
معناي صلوات بر محمد و آل محمد اين است كه خدايا رحمتت را بر آنان فرو فرست كه از آنان به ما برسد . اگر بخواهد رحمتي ببارد ابتدا بر اين خاندان مي بارد و سپس به ديگران مي رسد.
حكمت عبادت ؛آیت الله جوادي آملي
آیت الله جوادی آملی:
باور کردیم که همه عالم پیش خدا روزی دارند، شرق و غرب عالم بخواهند ایران را تحریم کنند اثر ندارد، مگر آن ها رازقند؟
ما مسلمان و موحدیم اما توحید در زندگی ما نیست، در نماز و روزه و حج و عمره ما هست اما در زندگی ما نیست موحدانه زندگی نمی کنیم، نشانه اش هم این است که مواظب حرف هایمان نیستیم، اگر یک سبد میوه به ما برسد می گوییم چیست؟ می گویند میوه است. می گوییم کی داد؟ می گویند فلان باغبان، همین! به جای این که بگوییم کی آورد، می گوییم کی داد. این فرهنگ ما است؛ اصلا نمی دانیم چگونه باید حرف بزنیم، یک عده معتقدند که دین از سیاست جداست ولی ما متاسفانه عملا معتقدیم که دین از زندگی جداست.
نمی دانم شما با مردان الهی برخورد کرده اید یا نه، آن ها در حرف هایشان به واقع موحد بوده اند، نمی خواستند مقدس مابانه زندگی کنند، می خواستند موحدانه زندگی کنند، ما از آن بزرگان نشنیدیم که بگویند فلان کس داد، می گفتند فلان کس آورد و این زحمت را کشید.
هم در قرآن و هم اهل بیت دستور دادند در نماز و بعد از نماز در تعقیبات بگوییم” اللهم ما بنا من نعمة فمنک” این برای تنها ثواب بردن نیست، ثواب را بالاخره می دهند، عمده آن است که این دین در زندگی ما بیاید که اگر آمد راحت هستیم، نه از گرانی می رنجیم نه از تحریم، چون او دارد ما را اداره می کند، به واقع اگر باور کردیم همه مار و عقرب پیش خدا روزی دارند، شرق و غرب عالم بخواهند ایران را تحریم کنند اثر ندارد، ما باور نکردیم این حرف ها را، مگر آن ها رازقند؟ خدا در قرآن فرمود” و ما من دابة فی الارض الا علی الله رزقها” (و هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر آن که خداوند متعال عهده دار روزی اوست.)
برگرفته از نشریه خانه خوبان-شماره 48
آیت الله میلانی؛ مرجع بیدار(1313تا1395ق-1354ش)
آیت الله سید محمد هادی حسینی میلانی در سال 1313ق، در خاندان فقاهت و اجتهاد، در نجف اشرف متولد شد. ایشان پس ار طی مقدمات در نجف، دروس خارح فقه، اصول، فلسفه، کلام، تفسیر، اخلاق و ریاضیات را نزد استادان بزرگ زمان خویش، یعنی شیخ الشریعه اصفهانی، میرزا حسین نائینی، سید حسین بادکوبه ای و سید ابوالقاسم خوانساری، آموخت و علاوه بر اجتهاد، 1500 اجازه روایی از علمای مطرح زمانه، دریافت کرد. آیت الله میلانی پس از تشرف به مشهد مقدس و زیارت امام رضا علیه السلام به درخواست مردم و علمای مشهد، در این شهر ماند و در جایگاه مرجع تقلید، به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت.
ایشان با اوج گیریمبارزات مردم در نهضت ملی شدن نفت و پپس ار آن ، قیام امام خمینی (ره) همگام با ملت ایران به مبارزه با رژیم شاه پرداخت و در حمایت از امام خمینی و نظریلت سیاسی ایشان ، در پیامی اظهار داشت: “آنچه شما گفته اید، گفته همه روحانیون، بلکه گفته اولیای خدا و ائمه اطهار علیهم السلام است.”
آیت الله میلانی در کنار مبارزات سیاسی و مرجعیت دینی، از تبیین و ترویج دین اسلام و حقانیت شیعه نیز غافل نبود و در مدت اقامت در مشهد، صدها نفر به دست ایشان، به اسلام گرویدند: از آن جمله، پرفسور بول وین، جراح بلژیکی، است که پس از اسلام آوردن نام عبدالله را برای خود برگزید و هم اکنون آرامگاهش در خواجه ربیع مشهد قرار دارد.
از جمله تالیفات مهم آیت الله میلانی در زمینه های فقهی، اصولی، اعتقادی و ادبی، می توان به قادتنا کیف نعرفهم، در نه جلد درباره زندگانی و فضائل چهارده معصوم علیهم السلام، محاضرات فی الفقه الامامیه، در ده جلد در موضوعات فقهی، تفسیر سوره جمعه و تغابن،مختصرالاحکام، حاشیه المکاسب و مناسک حج اشاره کرد.
آیت الله سید محمد هادی میلانی، پس از عمری خدمت و مجاهدت، در آخر رجب 1395 همزمان با 17 مرداد 1354، در مشهد مقدس در گذشت. او را در رواق توحید خانه، واقع در پشت سر مبارک، به خاک سپردند.
شیخ هاشم قزوینی؛ معلم پارسایی(1270 تا 1339ش)
آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی، در سال 1270 ش در قزوین متولد شد. مقدمات و قسمتی از سطح را در زادگاهش آموخت و برای تکمیل معلومات خود، به اصفهان رفت و دوره کامل خارج فقه را نزد مرحوم کلباسی فراگرفت. وی پس از کسب اجازه اجتهاد از آیت الله حاج میرزا محمد آقازاده و آیت الله میرزا مهدی غروی اصفهانی، به مشهد مقدس سفر کرد و به تدریس سطوح عالی فقه و اصول پرداخت. رسائل، مکاسب، کفایه و خارج اصول دروسی بودند که مرحوم قزوینی در مدرسه های فاضل خان و نواب مشهد، تدریس می کرد.
آیت الله شیخ هاشم قزوینی در مدت زمانی کوتاه، تاثیر ژرفی بر فضای علمی و معنوی حوزه علمیه مشهد گذاشت. شاگردان ایشان امروزه از بعضا از نام آوران و مشاهیر ایران و جهان اسلام به شمار می آیند. از آن جمله اند: آیت الله حاج میرزا مهدی نوغانی، آیت الله واعظ طبسی، استاد محمدتقی شریعتی، استاد کاظم مدیرشانه چی، استاد محمدرضا حکیمی و نیز حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب.
رهبر انقلاب، استاد خود را عالمی بسیار متین، خوش بیان، اهل معنی، زاهد، بی اعتنا به دنیا و در عین حال بسیار روشنفکر معرفی کرده اندو استاد حکیمی ایشان را نمونه مثال زدنی عالم دینی و روحانی اسلامی واقعی برشمرده است.
تبلیغ احکام و رسیدگی به امور مردم، یکی دیگر از خصوصیات این عالم ربانی بود. وی همه ساله در ایام تعطیلی حوزه علمیه، به زادگاه خود، دهستان قلعه، مسافرت می کرد و در آنجا، مجالس وعظ تشکیل می داد و مردم را موعظه می کرد. ضمنا به امور عمرانی آن محل هم همت می گماشت. ساخت آب انبار های متعدد و تعمیر تعدادی مسجد و ..، از این دست اقدامات است.
آیت الله قزوینی در حیات خود در مسائل سیاسی خراسان و موضع گیری در مقابل سیاست های دین ستیزانه دوران پهلوی نیز نقشآفرینی کرد؛ به طوری که از جمله دستگیرشدگان نهضت گوهرشاد بود.
وی پس از انتقال به تهران، تا پایان حکومت رضاخانی اجازه بازگشت به مشهد را نیافت.
وی در 20 ربیع الثانی 1381، مصادف با 22 مهر 1339 درگذشت و پیکر پاکش را در حرم مطهردر راهروی رواق دارالضیافه جنب کفشداری 7 فعلی دفن کردند.
به آنان سلام کرده و با هر یک مصافحه می کند؛ با امام صادق و امام زمان علیهما السلام سخن می گوید؛ عرض حالش را با امام زمان عج الله تعالی بازگو می کند و شفا طلب می کند. امام او را به شفا و بهبودی کامل مژده می دهند. زمانی که شیخ از این حالت خارج می شود می نشیند و خود را در سلامتی کامل می بیند.
شیخ حر عاملی از همان اوان کودکی، تحت تربیت و آموزش خانواده فاضلش قرار گرفت و تا سال ها، نیازمند استادی فراتر از خاندان حر نشد. علاوه بر مادر ادیبش، استادان مهم او پدرش، علامه شیخ حسن حر عاملی و عمویش، علامه شیخ محمد حر عاملی و جد مادی اش، علامه شیخ عبدالسلام بودند. در کنار آن ها، علامه محمد باقر مجلسی و فیض کاشانی را می توان نام برد که شیخ حر عاملی علوم عربی،، فقه، اصول و علوم وابسته به آن را نزد ایشان آموخت.
ایشان در حیات پر برکت خود، اثر ماندگار وسائل الشیعه را تالیف کرد که از منابع مرجع احادیث شیعه به حساب می آید. علاوه بر آن، بدایة الهدایة در واجبات و محرمات و نیز الامل الامال و اثبات الهداة و هدایه الامة بخشی از آثار وی هستند.
شیخ حر عاملی در چهل سالگی به مشهد مقدس هجرت کرد و در کنار بزرگانی چون علامه مجلسی که با نفوذترین فرد جامعه تشیع به شمار می آمد، دفاع از ارکان مذهب شیعه و حقانیت آن را آغاز کرد. شیخ سرانجام، در شب بیست و یکم رمضان 1104، در مشهد وفات کرد و پیکر مطهرش را در جوار امام رضا علیه السلام در یکی از رواق های شمال شرقی صحن عتیق (انقلاب اسلامی) دفن کردند.
گر بگویم شرح این معنا تمام صد قیامت بگذرد وین ناتمام
مولانا
امروز بیش از چند قرن پیش، حسین بن علی در دنیا شناخته شده است. امروزه وضع به گونه یی است که متفکران و روشنفکران و آنهایی که بی غرضند، وقتی به تاریخ اسلام بر می خورند و ماجرای امام حسین را می بینند، احساس خضوع می کنند. آنهایی که از اسلام سر در نمی آورند،اما مفاهیم آزادی، عدالت، عزت، اعتلاء و ارزشهای والای انسانی را می فهمند، با این دید نگاه می کنند و امام حسین، امام آنها در آزادیخواهی، در عدالت طلبی، در مبارزه ی با بدیها و زشتیها، در مبارزه ی با جهل و زبونی انسان است.(بیانات مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران-26/1/79)
حضرت آيت الله بھاالديني (رحمت الله علیه ) در زيارت امام زادگان از اصل و نسب سؤال نمي كرد و مي فرمود :«چون اين مكان را نسبت مي دھند به رسول الله و ذرية او براي ما محترم است »
لذا بارھا در خدمت آقا براي زيارت امام زادگان، طیب و طاھر، شاه جمال، بي بي معصومه كھك، مشھد اردھال و ديگر امام زادگان رفته ام و در تمام اين زيارت ھا خیلي خودماني رفتار مي كرد. مثل اين كه اھل اين خانه است. نه كسي كه غريبه است و وارد به اين خانه شده باشد . گاھي لب ايوان صحن امام زاده مي نشست و نگاه ھاي معنا داري مي كرد . ذكر كوتاھي ھم داشت و بر مي خواست. خودي بودن و اھل خاندان و آشناي با اوضاع خانه از حركات او نمايان بود .
ھیچ گاه خود و ديگران را به تكلّف و زحمت نمي انداخت.
دو مرتبه در خدمت آن جناب تشرف به مشھد مقدس پیدا كردم . تشرف ايشان به حرم خیلي ساده و بي تكلف بود . گاھي وارد مسجد گوھرشاد مي شدند و روي زمین مي نشستند و مي فرمودند:”
يك زيارت امین الله بخوانید".
زيارت خوانده مي شد. بلند مي شدند. دوستان خدمتشان مي گفتند: ما تا نرويم نزديك ضريح مثل اين كه زيارت به دلمان نمي چسبد. مي فرمود: «زيارت حضور الزائر عند المزور است،گاھي پس از اين سؤال ھا و جواب ها تبسمي مي فرمود و مي گفت:” به ما ايراد مي گرفتند در دوران طلبگي كه چرا تو زيارت نمي روي؟! ما به آن ھا چیزي نمي گفتیم اما در دل مي گفتیم: شما چه ا ندازه جاھلید كه مي خواھید خود را با قبر و ضريح نزديك كنید . چرا با افكار آن ھا آشنا نباشیم؟ اگر با فكر آشنا شديم با آنھائیم گرچه نزديك قبر و حرم آن ھا نباشیم.”
(سیري در آفاق)