سيد بن طاووس در لهوف مي گويد:
از مولايمان امام باقر روايت شده است كه حضرت سجاد (ع) مي فرمودند: هر مومني كه اشك هاي چشمش در شهادت حسين (ع)بر گونه هايش جاري شود ، خداوند تعالي به واسطه آن منزل هايي را برايش در بهشت قرار مي دهد كه سالهاي متمادي در آن زندگي خواهد كردو هر مومني كه چشمهايش پر از اشك شده و بر گونه هايش بريزد و از ستم هايي كه از طريق دشمنان در دنيا رفت ،بر ما اندوهگين شود؛خداي بزرگ خانه اي آباد برايش در آخرت فراهم آورد و هر مومني كه به خاطر ما به او صدمه و آزاري برسد؛ خداوند از چهره ي او آثار ستم را دور ساخته و روز قيامت از خشم و خروش جهنم ايمني خواهد يافت .(اشك هاي سوزان ،ترجمه العيون العبري،ص31)
من زينبم برادر !
اينك در اوج طاقت ايستاده ام ، برفراز قتلگاه
من همانم كه ديشب درانهدام طاقت بودم
وقتي صداي سلول سلول نفس هايت را از گلوگاه خيمه مي شنيدم
توشهادت تلاوت مي كردي واز كشف جاودانگي مي گفتي
ازنمناكي گونه ها بعد ازعروجت
آن لحظه حس كردم شاهكار طاقتم چاقو خورد
آري ! منم من اولين سوگوار حرمت
گفتمت : « آه ! مولا نخوان ، نخوان مرثيه رفتن را
نخوان ، نخوان اين صعوبت خانمان سوز را
نگو كه مرا با وجاهت كربلا سياه پوش مي كني
برادر آرامم نكن ، بگذار بگريم
دستت را برقلبم مگذار ،بگذار بسوزد ، بگذار آتش بگيرد
من را همين امشبفرصت است براي مويه وگريه
تيغه ساطور صبر ، هستي ام را مي خراشد برادر
جامه پاره نمي كنم براي مرگ
صورت نمي خراشم براي شهادتت مولاي من
مگرنه سهم من صبر است ؟
اما … بي تو نمي دانم مي توانم يا نه »
صدايت را مي شنوم هنوز !
صدايت هنوز زيباترين ملودي خداست
اين منم سايه تنهايي تو ياحسين
برخيز وببين استواري ام را
زمان انجام رسالتم فرارسيده است
من خواهم رفت
اما بي تو تبسم حرام خواهد بود
بعد ازتو اي صراحت مكرر ، آفتاب وماه چه حقيرانه نورمي پاشند
بي تو، دنيا ، تمام نماي ويراني است
گل هميشه بهارم
نام توزيباست ، محراب توزيباست
وحتي عروجت زيباست
ومن درانتهاي عروجت جز جمال وزيبايي نمي بينم .
خديجه آلبوغبيش -طلبه پایه پنجم
زمین شرمنده است!
زمین شرمنده است؛ سالهاست. شرمنده روی عباس که سنگینی دست ها
و بعد از آن بدن شریفش را فهمید اما برایش نرم نشد تا هنگام زمین
خوردن سرش به درد نیاید؛ شرمنده روی حسین که گام های پست تر
از پست، ملعون تر از ملعون را روی خود نگه داشت و آن را در خود
فرو نبرد تا …؛ شرمنده روی دخترکان حرم که خارهایش پاهای
ظریف و لطیفشان را آزرد و او فقط می نگریست؛ شرمنده روی رباب
که او فقط صدای طفلش را شنید اما نتوانست چشمه ای زیر پایش
بجوشاند تا سیرابش کند؛ شرمنده روی زینب آن هنگام که روی تل آمده
بود؛ آن هنگام که دنبال دخترکان حرم می دوید؛ آن هنگام که بالای
نعش برادر رسید؛ آن هنگام که، آن هنگام که … آه! چقدر زمین
شرمنده روی زینب است.
فاطمه قربانی-طلبه پایه دوم
خداوند دین را برای شما اختیار کرده ، پس نمیرید مگر به دین اسلام. (بقره 132)
در راه هر که را دید حرفی می زد . اما این یکی کمی با دیگران فرق داشت ؛هم باهوش و نکته دان بود و هم شاعر . از او پرسیدند : فرزدق چه خبری از کوفه داری ؟
عرضه داشت : مولای من! دل هایشان با شماست و شمشیر هایشان مخالف شما.
حضرت فرمودند : مردم بنده دنیایند و دین مانند آب دهانی بر زبانشان جاریست تا آن جا که معیشتشان بگذرد ؛ اما در هنگام امتحان و سختی ها دینداران بسیار کم اند.
بقیه الطالب ، ج6 ، ص 2614
زینب عطایی
اس ام اس های ماه محرم
در سوگ تو با سوز درون مي گريم ….از نيل وفرات و شط،فزون مي گريم
گر چشمه چشم من بخشكد تا حشر……..از ديده به جاي اشك خون مي گريم
***
بخدا درهوس ديدن شش گوشه دلم تاب ندارد،نگهم خواب ندارد،قلمم گوشه دفترغزل ناب ندارد،همه گويندبه انگشت اشاره مگراين عاشقِ بي چاره يِ،دلداده يِ ،دل سوخته ارباب ندارد.
***
امام زمان (ع) خطاب به جد بزرگوارشان سيدالشّهدا (ع)مي فرمايند:
اگر روزگار مرا به تاخير انداخت و از ياري تو دور ماندم و نبودم تا با دشمنان تو جنگ وبا بدخواهان تو پيكار نمايم ، هم اكنون هر صبح و شام بر شما اشك مي ريزم و به جاي اشك در مصيبت شما از ديده خون مي بارم و آه حسرت از دل پر درد بر اين ماجرا مي كشم. (فرازي از زيارت ناحيه مقدسه)
***
قيامت بي حسين غوغا ندارد…..شفاعت بي حسين معنا ندارد
حسيني باش که در محشر نگويند…چراپرونده ات امضا ندارد.
***
پرسيدم از هلال چرا قامتت خم است/ آهى كشيد و گفت كه ماه محرم است
***
امام حسين (ع):
من از روي خود خواهي و خوش گذراني ويا براي فساد و ستمگري قيام نكردم، بلكه قيام من براي اصلاح در امت جدم مي باشد، مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر كنم و به سيره و روش جدّم و پدرم علي بن ابي طالب عمل نمايم.
***
از خداوند آمرزش طلبید که خداوند آمرزنده ی مهربان است. ( بقره 199)
از گناهش شکوه داشت ، می گفت :هرچه می کنم نمی توانم ترکش کنم .
دنبال راهی بود که گناهش را ترک نکند.
حضرت فرمود : 5 کار را انجام بده بعد هر چه می خواهی گناه کن .
1- روزی خدا را استفاده نکن .
2- از حکومت خدا بیرون شو .
3- جایی برو که خدا تو را نبیند.
4- آن هنگام که فرشته مرگ سراغت آمد جان مده.
5- روزی که به سوی آتش جهنم می کشانندت نرو.
اگر توانستی این ها را انجام بدهی ، آنگاه گناه کن.
( بحار الانوار ، ج 75 ، ص 126 )
زینب عطایی
امام زمان (ع) خطاب به جد بزرگوارشان سيدالشّهدا (ع)مي فرمايند:
اگر روزگار مرا به تاخير انداخت و از ياري تو دور ماندم و نبودم تا با دشمنان تو جنگ وبا بدخواهان تو پيكار نمايم ، هم اكنون هر صبح و شام بر شما اشك مي ريزم و به جاي اشك درمصيبت شما از ديده خون مي بارم و آه حسرت از دل پر درد بر اين ماجرا مي كشم.
مسلم بن عوسجه
مسلم بن عوسجه يك پيرمرد است كه با حبيب بن مظاهر به كربلا آمد. مسلم در بازار كوفه مي رفت ، حبيب بن مظاهر روي شانه اش زد و گفت مسلم ، دنبال چه مي گردي ؟ گفت: رنگ مو، حنا.
پرسيد: مي خواهي چه كني ؟ گفت محاسنم سفيد شده مي خواهم رنگ كنم ، حبيب گفت : بيا برويم ، رنگي به اين محاسنت بزن كه تا تاريخ ، تاريخ است بماند. فرزند پيامبر به كربلا آمده و مستقر شده ، بيا برويم و به امام حسين (ع) ملحق شويم، دنيا را رها كن. حبيب او را برداشت و به كربلا آورد.
مسلم بن عوسجه زودتر از حبيب شهيد شد، امام حسين (ع) بالاي سر او آمد و اين آيه را خواند:« فَمِنْهُم مَن قَضَي نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَنْ يَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلا».
بعد حبيب مي گويد :من به دنبال مسلم بن عوسجه رفتم . امام حسين (ع) هم ايستاده بودند. گفتم مسلم من تو را آوردم ، ولي تو زودتر از من به بهشت رفتي، ولي اگر درخواست و وصيتي داري به من بگو. مسلم چشمانش را باز كرد ، به امام حسين اشاره كرد و گفت: «فاني اوصيك بهذا و اشار الي الحسين» هر چه توان داري در حمايت از اين آقا دريغ نكن. اين را گفت و جان داد.
اللهوف ،ص 102
مرحوم حضرت آيت الله بهجت فرمودند:
بنده خيال مي كنم فضيلت بكاء بر سيدالشهدا بالاتر از نماز شب باشد ؛ زيرا نماز شب عامل قلبي صرف نيست بلكه كالقلبي است ولي حزن و اندوه و بكاء قلبي است. (600 نكته در محضر آيت الله بهجت ؛ ص182)
شهيد سيد حميد رضا رضا زاده
تاريخ شهادت :24/12/1363
مكان شهادت : هورالهويزه
مادر عزيز! امام خميني مي فرمايد : عزاداري كردن براي شهادت امام حسين (ع) كه همه چيز را در راه اسلام داد يك مساله ي سياسي است . بنا به گفته امام براي امام حسين گريه مي كنيم تا خط سرخ شهادت و مظلوميت و شجاعت ادامه يابد و غيرت در نسل آينده شعله ور شود . پس من هم كه ان شاء الله شهيد شدم از آن جهت كه فرزند شما بودم و ديگر رفته ام گريه نكنيد ، بلكه من و ديگر شهدا را فرزند خود بدانيد و براي تداوم خون ( شهدا) گريه كنيد. ( حماسه ي عاشورا در كلام شهدا ، ص259 )