در آموزههاي ارزنده معصومان عليهم السلام براي منتظران راستين حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آن چنان جايگاه و منزلتي برشمرده شده است که به راستي جاي شگفتي است[2] .و اين پرسش را پيش رو قرار مي دهد که چگونه ممکن است چنين حالتي (= انتظار) از چنين ارزشي والا برخوردار باشد.
بيگمان شخصيّت انسانها متأثر از رفتارهايي است که در زندگي انجام ميدهند. اين رفتارها، براساس آموزههاي ديني، داراي اعتبار و ارزش متفاوتي خواهند بود. از نگاه آيات و روايات معصومان عليهم السلام برترين انسانها، کساني هستند که با رفتار خود، اسباب خوشنودي پروردگار جهانيان را فراهم ميآورند.
در اين نوشتار کوتاه، برآنيم بخشي از رفتارهاي عصر انتظار را که موجب اين همه عظمت ميشود به اختصار بررسي کنيم.
وظايف انسانها در اين دوران، به دو دسته تقسيم مي شود:
الف. وظايف عامّ
اين وظايف، در سخنان معصومان عليهم السلام در شمار بايستههاي عصر انتظار ياد شده است؛ امّا ويژة اين دوران نيست و لازم است در همة زمانها انجام شود. شايد ذکر آنها در شمار وظايف دوران غيبت، به سبب تأکيد بوده است. برخي از اين وظايف بدين قرار است:
همه جا سياه بود وقتي نفس ميكشيدي بوي دود تا عمق جانت نفوذ ميكرد بالهاي استبداد با تمام سياهي زجرآورش روي شهرها را پوشانده بود. چنگالهاي غم هر روز تنگتر ميشد و ديگر امان مردم اين ديار را بريده بود. گلبرگ تمام گلها داشت پرپر ميشد. سرفه و درد تمام باغ را فرا گرفته بود.
هر كس كه به جستوجوي آفتاب، سر بلند ميكرد آرام و بيصدا محو ميشد انگار كه از روز اول در اين روزگار نبوده است.
تير و شلاق و تبر، پاسخ همه سؤالها بود اگر ميپرسيدي خورشيد كجاست؟ فانوسي نشان ميدادند رو به خاموشي. فانوسي سوسوزنان كه معلوم بود سالهاست زير چكمههاي استعمار خرد شده و هربار اتاق يك مزدور را روشن نگه داشته است! تمام هويت و ثروت و عشقت، تمام سرمايه ميهنت را به تاراج ميبردند و اين، تازه آغاز كار بود … در كشور ما، در ميهن ما به نفع بيگانگان و عليه ما قانون وضع ميشد. بهترين روزهاي عمر جوانانمان بهار زندگيشان در زندانهايي نمور پشت ميلههايي سرد و ديوارهايي سرشار از فرياد سپري ميشد.
بغضها ولي آماده انفجار بود … سرما بيداد ميكرد. روزها در سياهي، تباهي و ستم زير چكمههاي خيانت به شب ميرسيد و شب با بوي تعفن گناه آرام آرام صبح ميشد. ديگر نميشد حتي نفس كشيد. نگاهي پليد بر اين خاك پاك سايه انداخته بود.
منبع كرامت: دفتر ثبت كرامات و خاطرات مسجد مقدّس جمكران، شماره 241
زمان كرامت: دوران مرجعيت شيخ عبدالكريم حائرى
مكان كرامت: شهر مقدّس قم
تاريخ ثبت كرامت: 5/12/77
خاطره مرحوم آيةاللَّه العظمى گلپايگانى رحمةاللَّه:
من كه از ابتدا به همه ائمه اطهار عليهمالسلام مخصوصا صاحب الزمان عليهالسلام ارادت خاصى داشتم، در مشكلات و گرفتارىها به آن حضرت متوسل مىشدم، حضرت هم عنايت مىفرمودند و مشكلاتم برطرف مىشد.
در همان اوايل طلبگى كه در زمان رضاشاه بود، مرحوم آقا روحاللَّه اصفهانى رحمةاللَّه از اصفهان به قم آمده بودند، و عدهاى از علماء و بزرگان ايران را بسيج كرده بود تا بر عليه رضا شاه قيام كنند. ولى مرحوم آيةاللَّه العظمى حائرى رحمةاللَّه اين كار را به صلاح حوزه نمىدانستند و موافق آن نبودند. لذا عدهاى مىگفتند: بايد به دنبال آقا روح اللّه رفت. و عدهاى هم مىگفتند: بايد ديد نظر حاج شيخ چيست؟ و بايد از ايشان تبعيت كرد.
اين مسأله باعث شده بود كه امر بر من مشتبه شود، لذا به حضرت حجّت عليهالسلام متوسّل شدم كه در اين اوضاع وظيفه من چيست؟ آيا از شيخ تبعيت كنم؟ يا دنبال آقا روح اللّه اصفهانى بروم؟ و رضايت شما در كدام است؟!
ماه مبارك رمضان بود، موقع ظهر در مدرسه فيضيه خوابيده بودم كه در عالم خواب ديدم:
“در آسمان يك تابلو سبز رنگى، شبيه به نئون، روشن است و با خط سبز بر آن نوشته شده بود:
“وَاِذا ظَهَرَ عَلَيْكُمْ البِدَع فَعَلَيْكُمْ بِالشّيِخ عَبْدُ الْكَريم”
“هنگامى كه براى شما مسئله تازه و جديدى اتفاق افتاد، بر شما باد كه به حاج شيخ عبدالكريم رجوع كنيد".
وقتى از خواب بيدار شدم، فهميدم كه بايد به دنبال حاج شيخ عبدالكريم بروم. اتفاقا حاج آقا روح اللّه اصفهانى هم كارى از پيش نبرد و سياست حاج شيخ در آن مقطع زمانى باعث حفظ حوزه علميه از شرّ رضاخان شد والاّ رضاخان قصد از بين بردن حوزه را داشت.
نشستی با موضوع اهمیت نماز و شیوههای دعوت به آن با سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین کاظمی عضو ستاد اقامه نماز در موسسه معصومیه برگزار شد.
حجتالاسلام کاظمی در ابتدای جلسه اظهار داشت: در این جلسه به مولفههایی که نشان دهنده اهمیت موضوعی مثل نماز هستند میپردازیم.
اولین مولفه هدف است: برای مثال هدف از خلقت انسان نماز است؛ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ. همچنیندر ده فرمان حضرت موسی اولین فرمان نماز است. و یا در مورد پیامبر اسلام داریم که: وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها. همچنین هدف امامان و بویژه امام زماننیز اقامه نماز است: الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ.
زمان اولین کاری که بعد ظهورش انجام میدهد اقامه نماز است در نتیجه اولین کاری که مبلغ لازم است در تبلیغ انجام دهد اقامه نماز است.
در يكى از روزها، مسلماني به محضر امام سجّاد وارد شد و عرضه داشت :
اى پسر رسول خدا! در فلان مجلس با جمعى از دوستان نشسته بوديم ، كه شنيديم شخصى نسبت به شما ناسزا مى گفت و توهين مى كرد و در بين صحبت هاى ناپسندش گفت: علىّ بن الحسين عليهمالسّلام گمراه و بدعت گذار است .
امام فرمود: تو حقّ مجلس و همچنين حقّ كسانى را كه با تو هم صحبت بودند، رعايت نكردى، چون سخنانى كه در آن مجلس مطرح شده بود، امانت بود، و تو آنها را فاش كردي!؟
و تو حقّ مرا هم رعايت نكردى ، چون چيزى كه من از ديگران نسبت به خود نمى دانستم ، فاش كردى.آيا نمى دانى كه مرگ در كمين است ؟و بعد از آن بايد در پيشگاه خدا پاسخگو باشيم؟
پس سعى كن هميشه از سخن چينى و غيبت پشت سر ديگران اجتناب و دورى كنى .
احتجاج طبرسى : ج 2، ص 145، ح 183.با تلخيص
امام باقر:
أَنَ عَلِيَ بْنَ الْحُسَيْنِ ع كَانَ يُصَلِّي فِي الْيَوْمِ وَ اللَّيْلَةِ أَلْفَ رَكْعَة.
وسائل الشیعه ،ج5 ،ص188
امام باقر علیه السلام: امام سجادعلیه السلام در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می خواند.
به انتخاب سيدهزيتون هاشمي
* چه سکوتي دنيا را فرا ميگرفت اگر هر کس به اندازه عملکردش صحبت ميکرد.
* مهم نيست که چند بهار زندگي کردي، مهم اينه که بهاري زندگي کني.
* يک شمع ميتواند هزاران شمع را روشن کند بدون اينکه چيزي از دست بدهد مثل شادي که با تقسيم کردن هيچوقت کم نميشود.
* رفتن هميشه رسيدن نيست ولي براي رسيدن بايد رفت. راه آسمان باز است، پرواز را بياموز.
* صفاي آدماي پابرهنه ميدوني چيه؟ اينه که ريگي به کفششون نيست.
* يکي قشنگي منظرهرو ميبينه، يکي کثيفي پنجرهرو. اين خود ماييم که انتخاب ميکنيم چي ببينيم. اميدوارم منظرههاي قشنگرو حتي از پشت پنجرههاي کثيف ببيني.
* دوري، دوستيهاي کوچک را نابود ولي به دوستيهاي بزرگ عظمت ميبخشد.
* روي هر پله که باشي خدا يه پله از تو بالاتره، نه به خاطر اينکه خداست، به خاطر اينکه دستتو از اون بالا بگيره.
* شکستههاي دلت رو به بازار خدا ببر، خدا خود بهاي شکستهدلان است.
* خدايا مهارت مراقبت از آنچه به ما بخشيدهاي را در دلمان بکار، زيرا ما در از دست دادن استاد شدهايم.
* در ميان هر سيب دانهها محدود است. در ميان هر دانه سيبها نامحدود. داستاني است عجيب! دانه باشيم نه سيب!
* بهترين روزهايت را به کساني هديه کن که بدترين روزها را در کنارت بودند.
* شکستي که انسان را بيدار کند يک پيروزي بزرگ است.
حجت الاسلام قرائتي:
در روايت مي خوانيم :« اتقوا المحقرات من الذنوب فانها لا تغفر» ازگناهان کوچک پرهيز کنيد که بخشيده نميشود. شايد به دليل اين که در گناهان کوچک انسان احساس شرمندگي نمي کند ولذا به فکر توبه هم نمي افتد بلکه جسارت و جرات او بر تکرار آن زياد و زمينه اي براي بخشش فراهم نمي شود .
اگر کسي که مقدارکمي بدهي دارد به طلبکار بگويد: تو که از من طلبي نداري مقداري که مي خواهي ارزشي ندارد، او طلب خود را نمي بخشد ، ولي اگر مبلغ بيشتري بدهکار باشد ونزد طلبکار آيد و عذر خواهي کند، طلبکار يا به او مهلت مي دهد ويا او را مي بخشد . آري طلبکار ، مقدار کم را با جسارت نمي بخشد ، ولي مقدار زياد را ممکن است با عذر خواهي ببخشد .
تمثيلات حجت الاسلام قرائتي
شنیده بودم عده ای از افراد مال پرست شایعه پراکنی می کنند که این جوانها را به زور به جنگ می برند. در جواب به این افراد باید بگویم: وقتی که من اینجا از گناهانم کم می شود و به لقاء الله می رسم پس چرا به زور بیایم یا از اینجا فرار کنم، اگر سعادت داشته باشم چه جایی از اینجا بهتر؟. شهید رضا حسن پور
هر كس به نوعى نماز شب خواندن خود را كتمان مى كرد.شوخى ها و مزاح هاى جالبى بر سر اين موضوع انجام مى گرفت . مثلا به پاى بعضى از بچه ها هنگامى كه خواب بودند قوطى كنسرو و كمپوت مى بستند كه به محض بلند شدن در نيمه هاى شب سر و صدا كند و همه را از خواب بيدار كند تا نماز شب بخوانند. يا چند بار دو سه نفر از بچه ها را با طناب به هم مى بستند تا وقتى كه يكى از آنها بلند مى شد ديگران را هم بيدار كند و بقيه متوجه مى شدند كه چه كسى براى نماز شب زودتر بيدار مى شود. ولى همان فرد از همه بيشتر اين موضوع را كتمان مى كرد. با وجود اين همه پنهان كارى ها، نيمه هاى شب هيچ كس در چادر نبود و هر كس جاى خلوتى را گير مى آورده و مشغول عبادت شبانگاهى خودش بود.
منبع : نماز عشق - راوی:علیرضا بهرامی نسب
……………………………..