چه کنيم تا زندگي پربرکتي داشته باشيم؟
تو جامعه اي که زندگي مي کنيم بعضي ها رو ميبينيم که در آمد خوبي دارن و در ظاهر زندگي رو به راهي دارن اما وقتي پاي صحبتاشون مي شيني اگر شناخت قبلي ازشون نداشه باشي فکر مي کني جزء طبقه فقير جامعه هستن اينقدر از وضع اقتصادي زندگيشون ناله و شکايت مي کنن که ناخود آگاه به فکرت ميرسه که اگر بتوني يه کمکي هم بهشون بکني.
و در مقابل افرادي هستن که در آمد متوسطي دارن ,وضع ظاهري زندگيشون هم زياد خوب نيست ,اما در حرف ها و حديث هاشون هيچ گاه شکايت و ناله نمي کنن و هميشه به وضعيت خودشون راضي هستن .
اين دو وضعيت رو که به تصوير کشيدم از زاويه هاي مختلفي ميشه نگاه کرد از زاويه قناعت و اسراف و …..اما آنچه مد نظر منه چيز ديگري است .
لابد کلمه برکت رو تا به حال زياد شنيديد و حتي به کار برديد؟اصلا اين کلمه يه انس خاصي تو صحبت ها داره ,مي گن فلاني تو زندگيش برکت هست ,فلاني عمرش و جوونيش برکت داشت که تونست اين قدر موفق بشه و يا نان رو به عنوان برکت سفره نام ميبرن و احترام خاصي هم بهش قائل هستن.
اول ببينيم معناي برکت چيه؟وقتي به لغت نگاه مي کنيم برکت رو ((نعمت هاي ثابت و پايدار که همراه با کثرت و خير و افزايش باشه) معنا کردن .
حالا اين برکت ممکنه تو امور اقتصادي زندگي باشه و يا در امور معنوي( مثل برکت در عمر، دارايى، علم، کتاب …)باشه .
سوال مهمي که اينجا مطرح ميشه اينه که چکار کنيم برکت تو زندگيمون زياد بشه پولي که بدست مي آوريم برکت داشته باشه عمرمون برکت داشته باشه زندگيمون سراسر برکت بشه؟
قران مجيد دو عامل بزرگ رو براي برکت در جامعه ذکر مي کنه;
(وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَـكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ:و اگر اهل شهرها ايمان آورده و تقوا پيشه مىکردند، برکاتى از آسمان و زمين به رويشان مىگشوديم، ولى آنها تکذيب کردند پس ما نيز ايشان را به سزاى آنچه مىکردند گرفتار ساختيم)(1)
شايد اين سوال در ذهن شما نقش ببنده که اگر ايمان و تقوا سبب نزول برکات و نعمت ها در زندگي فردي و اجتتماعي ميشه, پس چرا کشورهاى غير مسلمان ، وضع بهترى دارند و کشورهاى اسلامى با مشکلات فراوانى روبرو هستند؟
در جواب اين سوال بايد سه نکته اساسي رو در نظر بگيريم
1) اوّلاً آن کشورها از نظر علم و صنعت جلو هستند، ولى از نظر روحى و روانى آرامش ندارند. از اين نظر آنان نيز مشکلات فراوانى دارند.
2): اغلب کشورهاى اسلامى، تنها نام اسلام را با خود دارند و قوانين و رهنمودهاى دين اسلام در آنجا حاکم نمىباشد.
3) در قرآن، دو نوع رفا و آسايش داريم:
الف: رفاه و گشايش براى خوبان که همراه برکات و نعمت هاست ، «فَتَحنا عليهم برکات».
ب: رفاه و گشايش براى کفّار و نااهلان که ديگر همراه برکت نيست بلکه عذابي براي آنهاست :
(( فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ :پس چون هشدارهايى را که به آنها داده شده بود فراموش کردند، درهاى همه چيز را [براى امتحان] بر آنان گشوديم، و چون بدانچه داده شده بودند سرمست شدند، ناگاه گرفتارشان کرديم و در آن هنگام يکباره نوميد شدند))(4)
که در اين زمينه پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) فرمودند: ((اذا رأيت اللّه يعطى على المعاصى فان ذلک استدراج منه:اگر مشاهده کردى که دنيا به کام گنهکاران است خوشحال مباش، زيرا اين استدراج الهى و به تدريج هلاکت کردن اوست))(5)
منابع:
1)اعراف 96
2)غررالحکم، ص 395
3)(مسند فاطمه الزهراء، ص 235)
4)انعام 44
5)مجمع البيان، ج4، ص302، ذيل همين آيه
به نقل از سایت تبیان