وقتي خون جلوي چشممان را ميگيرد
گاهي آدميزاد جوري خشمگين ميشود که از اطاعت عقل و شرع بيرون ميرود و فکر و بصيرتي برايش باقي نميماند. در اين حالت، خشم، فقط خرابکاري به بار ميآورد.
چرا جوش ميکنيم؟
براي عصباني شدن، دلايل بسياري گفتهاند مثلاً:
1. تصور ميکنيم تحقير شدهايم، فراموش شدهايم، مظلوم واقع شدهايم، فريب خوردهايم، به ما توهين شده، يا خواستة به حق ما برآورده نشده است.
2. گاهي افراد، عصباني شدن و نحوة ابراز آن را از ديگران، به ويژه والدينشان ياد ميگيرند. جالب اين است که گاهي، دليل چنداني هم براي عصباني شدن وجود ندارد اما آنها عصباني ميشوند و با کوچکترين بهانه از جا ميپرند و بناي پرخاشگري را ميگذارند.
3. گاهي اوقات، عصبانيت ناگهاني نشانة خشم فروخوردهاي است که به طور تدريجي روي هم انباشته شده. کساني که عادت ندارند ناراحتيهايشان را ابراز کنند، در طولاني مدت، اينگونه واکنش نشان ميدهند. شما نيز ناراحتيهايتان را پسانداز نکنيد. اگر از دست کسي دلخور ميشويد بهترين راه آن است که با زباني ملايم همان موقع او را در جريان بگذاريد.
4. مشکلات شديد مالي، اخراج از کار، توبيخ از سوي کارفرما، خستگي و… ميتوانند ريشة عصبانيت افراد در خانواده باشند.
5. يادآوري اتفاقات بسيار بد و وحشتناک هم بعضيها را به خشم ميآورد.
………………….
ادامه دارد…