نو که آمد به بازار کهنه ميشود دلآزار
يک ضربالمثل رايج اما اشتباه
ابوالفضل عليدوست ابرقويي
معمولاً وقتي کفش و لباس نو ميخريم و آن را ميپوشيم، خود را ورانداز و سبک و سنگين ميکنيم، با کفش جديد مقداري راه ميرويم و با لباس نو شمايل بيبديل خود را در آينه مينگريم تا ببينيم چه ريخت و قيافهاي پيدا کردهايم. نتيجه از قبل مشخص است، با لباس جديد خوشقيافهتر شدهايم و با کفش نو راحتتر راه ميرويم! در اين حال، لباس و کفش قبلي به نظرمان کهنه و دلآزار ميآيند؛ همان کفشهايي که تا ديروز پا ميکرديم و کت و شلواري که تا روز گذشته تن ما را ميپوشاند، از امروز و با آمدن کفش و لباس نو دلآزار شدند و جايشان گوشة انباري خواهد بود! البته برخي افراد زرنگي دو قبضهاي انجام ميدهند و «روغن ريخته را نذر امامزاده ميکنند» يعني کفش و لباس قبلي را به عنوان صدقه به مستحق ميدهند، و بهزعم خود با يک تير دو نشانه گرفتهاند! هم از دست کفش و لباسي که دلآزار شده و جايي براي نگهدارياش ندارند خلاص ميشوند، و هم انتظار پاداش ميکشند!
البته اين کار، ضد ارزش نيست و در محاسبة پروردگار، فراموش نميشود، ولي بايد دانست رسيدن به مقام خاصان خدا، زماني امکانپذير است که از چيزهاي دوست داشتنيمان صدقه بدهيم، چنانکه قرآن کريم، در آيه 92 سورة آلعمران ميفرمايد «شما هرگز به مقام نيکوکاران نخواهيد رسيد مگر آنکه از آنچه دوست ميداريد، در راه خدا انفاق کنيد.»
صفحات: 1· 2