تالی کتاب الله
تالی از قرائت و خواندن گرفته شده است یعنی آن حضرت تلاوت کننده قرآن کما هو حقه می باشد. معنای دیگر ” تالی کتاب الله” : آن حضرت پشت سر و همراه قرآن کریم است و این معنا مطابق روایت ثقلین است.
یابن الأطائب المطهرین
ای فرزند نیکوترین عالم
أطائب ، جمع أطیب ، صفت تفصیلی طائب و طبیب است.
اطاعت و پیروی از نایب امام زمان(عج)
غیبت امام زمان(عج)، هرگز به معنای تعطیلی امامت او نیست. او در غیبت هم به لوازم امامت خود عمل می کند و ثمرات وجودی اش همیشگی است. امام اگرچه بنابر حکمت های الهی، پنهان از دیدگان مردم عادی زندگی می کند، ولی نشانه های حضور او نزد اهل بصیرت آشکار است. یکی از مهم ترین وظیفه های شیعیان در عصر غیبت، گوش سپردن به فرمان نماینده و نایب امام عصر(عج) است؛ به این معنا که در تمام کارها و حوادثی که در صورت حضور امام، با نظارت و ولایت او انجام می گرفت، در عصر غیبت باید با نظارت فقیه جامع الشرایط انجام گیرد. حضرت مهدی(عج) در پاسخ به نامه یکی از شیعیان، آشکارا به این مسئله اشاره می کند و می فرماید: «در حوادث پیش رو، به راویان حدیث ما مراجعه کنید؛ چراکه آنان حجت و نماینده من هستند و من حجت خدا هستم». امام حسن عسکری علیه السلام نیز ضمن توقیعی، مردم را به فقها ارجاع می دهد و می فرماید: «مقلد و تابع بی چون و چرای فقیه جامع الشرایط باشید».
زمين دامنم از آب ديده مرطوب است
بيا که حاصل اين کشتزار مرغوب است
مرا خلاص کن از سالهاي غيبت خود
مگر تحمل من مثل صبر ايوب است
اگرچه روي سياهم، بهکار ميآيم
براي طي زمستان زغال هم خوب است
اگر دروغ بگويم اسير گرگ شوم
مقام پيرهنت چشمهاي يعقوب است
عصاي معجزهها مار ميشود با تو
کسي که بي تو نخشکد شقيتر از چوب است
هميشه ابر زخورشيد رنگ ميگيرد
به هرکجا بروي اين صحيفه زرکوب است
رضا جعفري
هیچکس به من نگفت :
که رابطه شما با ما ، رابطه پدر و فرزندی است. شما چون پدری مهربان و دلسوز در فکر آسایش و راحتی ما و پناهگاه همه مردم در لحظات خطر هستید. اگر محبت پدرانه شما نبود هیچکس به عنوان پناه به سراغ شما نمی آمد. اما از این صمیمیت برای ما در آن دورانی که دنبال پناه بودیم ، چیزی نگفتند.
اکنون دریافته ام که تا حال ، فرزند خوبی برای این پدر بزرگوار نبوده ام و اینک دنبال راه چاره و جبران گذشته ام.
چقدر دیر فهمیدم که پدر معنویم از دست گناهان فرزندش ، غمناک می شده و برای او استغفار می کرده. ای کاش می توانستم غمی از غمهایش بکاهم و لبخند رضایت را بر لبان مبارکش بنشانم. ای کاش می دانستم که از همان لحظه به تکلیف رسیدنم ، منتظر من هستی تا با تو آشنا شوم و با شما آشتی کنم تا دستم را بگیری و به آسمان ها ببری تا مرا به خدا براسانی و از شیطان نجاتم دهی و از این آشنایی ، به سعادت خود نزدیکتر شوم.
ایجاد زمینه های ظهور
منظور از ایجاد زمینه ظهور، صرفا آمادگی شخصی نیست که هر فردی موظف باشد خود را در بعد عقیدتی، اخلاقی و عملی آماده سازد؛ بلکه مقصود آن است که افراد صالحِ بانفوذ مانند مراجع تقلید، دانشمندان، خطیبان و صاحبان قلم، دست به اقدام اصلاحی در جامعه بزنند و مردم را از خطر دشمنان آگاه کرده، به آثار وجودی امام زمان(عج) و بیان زندگی سعادتمندانه در عصر ظهور توجه دهند و آنها را آماده سازند و در آماده باش کامل نگه دارند. صالحان باید طوری عمل کنند که جامعه از نظر عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و اقتصادی آماده ظهور حضرت و تشکیل حکومت واحد جهانی و اجرای دستورات دینی به طور کامل باشد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «مردمی از مشرق زمین قیام می کنند و زمینه ظهور حضرت مهدی(عج) را فراهم می سازند».
یا بن الساده المقربین
ای فرزند بزرگان مقربان درگاه الهی
“سید” بر حسب معنا لغوی کسی را گویند که شریف و بزرگ قومی باشد و در اخبار و ادعیه ، انبیاء و اوصیاء را سید گویند.
المقربین : یعنی نزدیکان و آنان کسانی هستند که که به وسیله اعمال حسنه و رفتار پسندیده اشعه ای از نور خدا در وجودشان پرتو افکنده و متصف به کمالات و صفات عالیه شده اند و بدین وسیله به خدا تقرب پیدا کرده و از زهره مقربین شده اند اما نه قرب مکانی بلکه قرب روحانی و معنوی.
بوار الکافرین
نابود کننده کافرین
بوار از ماده “بور” به معنی کساد و بی بهره می باشد.
مؤمنین به جهت ایمانشان به ولایت و امامت آن حضرت مورد لطف و رحمت الهی قرار می گیرند. کافرین نیز به جهت ایمان نیاوردنشان دچار کساد و فساد در دنیا و آخرت می گردند.
. . . گفتم: بسم الله النور .
گفتا: الذى هو مدبر الامور .
گفتم: بسم الله النور النور .
گفتا: الذى خلق النور من النور .
گفتم: مولا جان مىخواهم شيرينى وصال را بچشم .
گفتا: تا تلخى فراق نچشى، به شيرينى وصال خرسند نگردى .
گفتم: افضل اعمال كدامين است؟
گفتا: به فرموده جدم، انتظار فرج .
گفتم: عزيز على ان ارى الخلق و لاترى .
گفتا: غبار را پاك كن تا ببينى .
گفتم: اين استقرت بك النوى؟
گفتا: كنار قبر مادرم فاطمه .
گفتم: الى متى احار فيك يا مولاى؟
گفتا: صبرا جميلا .
زينب شبانى
برداشتى از دعاى ندبه
سيد مهدى شجاعى
اى فرزند احمد! آيا بالاخره راهى به سوى تو هست؟ آيا ديدار تو ممكن است؟ آيا زيارت تو ميسر است؟ آيا ملاقات تو شدنى است؟ آيا راهى به رؤيت تو مى انجامد؟
آيا اين گذران روزهاى ما، يك روز به تو مى رسد؟ آيا اين مسير عمر، جايى به تو پيوند مى خورد؟
آيا از اين همه درهاى بسته، روزنى به سوى تو هست؟ آيا از اين همه لحظه، يكى به حضور تو متبرك مىشود؟
آيا تو آمدنى هستى؟ آيا روى تو ديدنى است؟ آيا جمال تو به تماشا نشستنى است؟
پس كى به چشمه سار وجود تو مى توان رسيد؟ پس كى از زلال خوشگوار حضور تو مى توان نوشيد؟ چه طولانى شد اين عطش! چه طاقت سوز شد اين تشنگى!
كى مىشود صبح، ناشتاى چشمهايمان را به نگاه تو بگشاييم؟ كى مىشود شام، تصوير تو را به قاب خوابهايمان ببريم؟ كى مىشود شب و روزمان در فضاى ظهور تو بگذرد؟
كى مى شود عطر ظهور تو در شامه وجود بپيچد؟
كى مى شود صداى گامهاى آمدنت در گوش هستى طنين بيندازد؟
كى مى شود چشم در چشم هم اندازيم و تو را به معاينه ديدار كنيم؟
كى مى شود پرچم پيروزى ات را بر بام هستى بنشانى؟
كى مى شود آن روز، كه ما تو را در ميان خويش بگيريم و تو به عينه امامت كنى، زمين را از عدل و داد پر گردانى، دشمنانت را به خاك سياه عقوبت بنشانى و ريشه حق ستيزان و مستكبران و گردنكشان و ستمگران را بسوزانى .
و ما بگوييم: الحمدلله رب العالمين .