مثبت انديشى
زندگى مبارزهاى يأسانگيز كه تقدير ما در آن، «شكست» و در نهايت، «نااميدى» باشد نيست ؛ بلكه زندگى عطيهاى است الهى كه مىتوان با نگاهى از سر لطف و صفا به آن، آرزوها و خواستههاى ممكن و معقول خويش را جامه عمل پوشانيد و آنها را در آغوش كشيد و بر اسب مراد، سوار شد و به اهدافى كه احياناً غير ممكن به نظر مىرسند، دست پيدا نمود.
تعريف «مثبت انديشى»
خوشبينى را مىتوان، استفاده كردن از تمامى ظرفيتهاى ذهنىِ مثبت و نشاطانگيز و اميدوار كننده در زندگى، براى تسليم نشدن در برابر عوامل منفى ساخته ذهن و احساسهاى يأسآورِ ناشى از دشوارى ارتباط با انسانها و رويارويى با طبيعت دانست.(1) در يك كلام، مثبتانديشى را مىتوان «داشتن اميد هميشگى به يافتن راه حل» و به تعبير شايع، «خوشبينى» نسبت به جهان، انسان، و خود برشمرد.
span style="font-size: small;">ارزش «مثبت انديشى»
حضرت محمّد - كه درود خداوند بر او و اهل بيت پاكش باد - فرمود: «خداوند، با نگاهى خوشبينانه (با قضايا) برخورد كردن را دوست مىدارد».(2) ايشان در جايى ديگر فرمود: «چه چيزِ نيكويى است خوشبينى!».(3) اميرالمؤمنين (ع) نيز پيروزى و كاميابى را در خوشبين بودن و فال خير زدن مىداند.(4)
خوشبينى سبب افزايش اميد و نشاط در زندگى است ؛ اميدى كه زندگى بدون آن تقريباً غير ممكن است. متفكّران بزرگ گذشته ما معتقد بودند كه اگر چنانچه انسانى سرش را داخل آب فرو برد و در همان لحظه، اميد از او گرفته شود، ديگر بار، رغبتى براى خارج نمودن آن از خود نشان نخواهد داد». اين تعبير - كه مورد پذيرش روانشناسان بزرگ معاصر نيز هست - مثال روشنى براى نشان دادن اهميت حياتى اميد در زندگى است.
از روشهايى كه مىتواند در زنده كردن و زنده نگاه داشتن اميد، تأثير بسزايى داشته باشد همين خوشبين بودن و به جهان و جهانيان، نيكو نگريستن است (البته بايد توجه شود كه خوشبينى به معناى ساده لوحى - كه هر كسى بتواند از ما سوء استفاده نمايد - نيست، بلكه مراد، نگاه كردن از بالا و از منظرى وسيعتر از چيزى است كه قبلاً مىنگريستيم).
افرادى كه از زندگى مأيوس و دلزده هستند و اذعان مىكنند زندگىشان بيهوده است، در واقع: «چشم دارند ولى نمىبينند و گوش دارند و لكن نمىشنوند». اينجاست كه راهنمايى و مداواى چنين افرادى مشكل مىنمايد. خداوند حكيم فرمود: «آيا تو (ى پيامبر) مىتوانى كَران را شنوا كنى، يا نابينايان را و كسى را كه همواره در گمراهىِ آشكارى قرار دارد، راه نمايى؟».(5)
و در واقع، گناه اين كوتاهى فقط بر گردن خود آنهاست، نه خداوند و نه سرنوشت و نه هيچ كس ديگر!
چگونه مثبت انديش شويم؟
خوشبينى و عموماً مثبتنگرى از منظر روانشناسى خصوصاً در اين اواخر از اهميت زيادى برخوردار بوده است، و افرادى همانند «مارتين سليگمن» از دانشگاه پنسيلوانيا و «سيكزنت ميهالى» مجارستانى تبار از دانشگاه شيكاگو با برافراشتن پرچمى به نام «روانشناسى مثبتانديشى» به اين ديدگاه، بيشتر دامن زدهاند.(6)
راهكار
1 . براى ايجاد خوشبينى و تقويت آن بايد از «لحظه»ها استفاده كرد. براى استفاده بهينه از زمان در اين جهت، مىتوان از شيوه مشهور پيشنهادى امام صادق (ع) (تقسيم سه گانه نگاه به گذشته، حال و آينده) بهترين استفاده ممكن را بُرد. بدين صورت كه از تجربه گذشتگان در زمان حال، استفاده كنيم تا آيندهاى روشن، جلوهگر شود.(7) اين، به جاى غُصّه خوردن براى گذشته و نگرانى هميشگى به خاطر آينده است.
2 . بايد از امكانات موجود، هرچه هست، استفاده نماييم و منتظر كامل شدن تمام وسايل و زمينههاى مورد نياز نمانيم ؛ چرا كه اوّلاً «فردا دير است» و ثانياً آنچه اكنون داريم، هرچه باشد، بالأخره بخشى از چيزهايى است كه بايد باشند. يك ضرب المثل چينى مىگويد: «اگر در جنگل زندگى مىكنى، قدر چوب را بدان» و عُرفا گفتهاند: «هر سفر دور و درازى، با يك گامْ آغاز مىشود».
خوشبين بودن، هزينه چندانى نمىخواهد. فقط كافى است تصميم و عزم جدّى در كار باشد.
به قول نويسندگان كتاب «رمز موفقيت»، اگر بر اين باور باشيم كه «ما وارثان بحقّ مُلك الهى هستيم» و همواره با اين نگاه، حركت كنيم و بينديشيم، تمامى آرزوهاى ما به تدريج، جامه عمل خواهند پوشيد.(8)
3 . بعد از توجّه به زمان و گرفتن تصميم قاطع، نوبت به مرحله عمل (يعنى شروع «مثبت انديشى» در عرصه رفتار) مىرسد و يكى از بهترين شيوههايى كه در اين مرحله مىتواند بسيار مثمر ثمر باشد، «تلقين» است.
دكتر «اميل گوئه» معروفترين فردى است كه كاربرد اين تكنيك را مطرح نموده است. اساس اين تكنيك بر استفاده از ضمير ناخودآگاه استوار است؛ يعنى اينكه به واسطه تلقين نمودن، افكار مثبت و شادىبخش را هوشيارانه به اندرون خود بكشيم و براى حفظ و بقاى آنها كوشش نماييم و افكار منفى و بدبينانه و مبتنى بر توهّم و خيالات واهى و وسوسهها و كوتهنظريها را دور بريزيم و به ياد داشته باشيم كه شادى و نشاط واقعى و پايدار، در درون خود ماست. پس آن را به وسيله تلقين و ابزارهايى از اين قبيل، از درون خود، جستجو نماييم.
اين نكته را نيز توجه داشته باشيم: همچنان كه تلقينِ مسائل مثبت به خود و ديگران در زندگى، از جمله نگاه خوشبينانه به اطراف و مسائل، زمينهساز به وجود آمدن زندگى آرمانى مىشود، تلقين منفى نيز مىتواند اثرات بسيار مخرّبى را از خود به جاى بگذارد. از باب نمونه پيامبر اكرم فرمود: «كذب را تلقين نكنيد ؛ چرا كه شما را گرفتار خود مىكند» و در ادامه فرمود: «پسران يعقوب - كه درود خدا بر او باد - نمىدانستند كه گرگ، انسان را مىخورد، تا اينكه پدرِ آنها، فال بد زد و اين مطلب را ناخواسته به آنها تلقين نمود و همين، سبب شد كه انگيزههاى بدى در آنها بيدار شود و مرتكب چنان ادعاى دروغينى شدند».(9)
________________________________________
1. نگرش مثبت، اِلوود همپتن، ترجمه: فهيمه نظرى، مؤسسه ايزايران، 1381ش، ص 11.
2. عوالى اللئالى، ج 1، ص 291، ح 155.
3. مسند الشهاب، ج 2، ص 261، ح 822 .
4. غرر الحكم، ح 4466.
5. سوره زخرف، آيه 40.
6. تحف العقول، ص 324.
7. بحارالأنوار، ج 12، ص 221.
8. اينترنت، والتر اندرسون، ترجمه: سيد سعيد علوى نايينى.
9. رمز موفقيت، ديل كارنگى و جيمز آلن و الا وايلر، ترجمه: محمدجواد پاكدل و مسعود ميرزايى، نشر پارسا، ص 162.
مجتبى فرجى