قبض رسيد از امام براى امام!
حضرت امام خمينى ، تا جايى كه خبر دارم اولين مرجع تقليدى بود كه دستور دادند دريافت و پرداخت وجوه شرعيه ، در قالب يك سيستم حسابدارى دقيق انجام گيرد . يك روز حضرت امام حقير را به همراه آقايان صانعى و رسولى احضار و اين دستور را ابلاغ فرمودند . با تقسيم كارها دريافت به عهده آقاى رسولى و پرداخت به عهده آقاى صانعى و ثبت و ضبط حساب دريافت ها و پرداخت ها به عهده حقير گذاشته شد . يك شماره حساب به نام سه نفر در بانك افتتاح كرديم و بر حسب دستور حضرت امام طى يك نامه رسمى كه ذيل آن به تاييد امام رسيده بود بانك اعلام كرديم كه وجوه واريزى به اين حساب « مربوط استبه مرجع معظم تقليد شيعيان رهبر انقلاب و بنيان گذار جمهورى اسلامى حضرت آيةالله العظمى امام آقاى حاج سيد روح الله مصطفوى خمينى (مدظله العالى) و اين مطلب نيز در متن گنجانده شد كه «شخص امام بر تذكر اين نكته تاكيد فرمودند كه دينارى از اين وجوه ، مربوط به شخص ايشان نيست و به ورثه معظم له به ارث نمىرسد و به همين ترتيب دينارى از وجوه مزبور به شخص ، يا به ورثه اينجانبان تعلق ندارد» .
يكى از ويژگيهاى برجسته امام اين بود كه نسبتبه مقررات وضوابط به شدت پايبند بودند و در اين پايبندى پيشقدم از ديگران بودند ، درست بر خلاف مغرضين يا ناآگاهانى كه براى تضعيف امامت و ولايت فقيه القاء مىكنند كه ولى فقيه فوق قانون است ، ولى فقيه و رهبرى جامعه اسلامى ، كسى است كه بيش از همه پيش از ديگران به رعايت ضوابط مقيد و عامل است . امام و هر ولى فقيه ديگر در نظام اسلامى و مشخصا در شرايط حاضر حضرت آيةالله خامنه اى به اين دليل در اين جايگاه قرار مىگيرند كه در صحنه عمل والتزام به معيارهاى شرعى ، پيشتاز مىباشند و همچنين نسبت به قوانين و مقرراتى كه در امتداد معيارها و احكام شرعى وضع مىشود كاملا مقيد و ملتزم بوده و هرگز خود را تافته جدا بافته نمىبينند .
حقير در دفتر امام بر اساس معيارى كه ايشان مشخص كرده بودند ، هيچ پرداختى را بدون دستور پرداخت وگرفتن امضاء از دريافت كننده انجام نمىدادم . در مواردى اتفاق مىافتاد كه امام تصميم مىگرفتند به خاطر رعايت جنبه هاى اخلاقى ، شخصا مبلغى را به برخى افراد بدهند وبا توجه به اين كه وجوه شرعيه تماما در اختيار اينجانب بود وحتى اگر اشخاصى مستقيما وجوهات را به امام مىدادند بلافاصله آن را به ما تحويل مىدادند وهيچگاه وجوه شرعيه را نزد خودشان نگاه نمىداشتند ، بنابراين در موارد معدودى كه مىخواستند شخصا مبلغى را پرداخت كنند ، از حقير مىخواستند كه آن مبلغ را به ايشان تقديم كنم . بعضى افراد تصور مىكردند وقتى كه قرار است از صدها مليون تومان پولى كه متعلق به امام بود وما صرفا صندوقدار وامانتدار ايشان بوديم ، اگر مثلا مبلغ پنجاه هزار تومان از آن پول كلان را قرار بود به معظم له مسترد كنيم ديگر نيازى به دستور پرداخت و گرفتن امضاء وجود ندارد و اصولا چنين كارى ناپسند و توهين به امام است . اما از نظر ما روش امام اين گونه نبود وعملا اين طور بود كه حقير براى هر يك از ارقام مورد بحث كه معمولا كمتر از يكصدهزار تومان بود ، مثل تمام موارد ديگر وساير افراد غريبه ، همان فرم هميشگى را مىنوشتم با اين تفاوت كه در ساير موارد نام صادر كننده حواله ونام تحويل گيرنده حواله ونام متفاوت بود ولى در اين چند مورد استثنائى در مقابل صادر كننده وتحويل گيرنده فقط يك نام بود وآن هم امام ! در اولين بار خدمت امام عرض كردم اگر اجازه فرماييد در اين فرم ، مثل پرداختبه افراد ديگر اعلام وصول شود كه با گشاده روئى استقبال كردند واز آن به بعد ديگر نياز به گفتن نبود . وجه را همراه با فرم خدمت امام تقديم مىكردم وايشان همزمان مهرشان را از جيب در مىآوردند ورسيد وجه مهر مىشد .
شيوه برخورد امام در اين مورد ما را تشجيع كرده بود كه در برابر هركس ديگرى همين روش را بدون اغماض اعمال كنم لذا يك بار كه مرحوم حاج احمد آقا از آيفون به حقير گفت: حضرت امام دستور دادهاند مبلغ يكصد هزار از شما بگيرم وشخصا براى كسى ببرم ، حاج عيسى را فرستادم تا تحويل بگيرد وبه من برساند . به ايشان گفتم لطفا رسيد آن را امضاء كنيد تا بفرستم . حاج عيسى نزد من آمد ولى به او گفتم برو رسيد را بگير بياور من هم پول را آماده مىكنم . حاجى عيسى رفت وبرگشت وگفت: حاج احمد آقا فرمودند بعدا رسيد را مىدهم دوباره او را برگرداندم وگفتم به ايشان بگوييد اول رسيد را بدهيد چون ممكن استبعدا در كارها گم شود وفراموش كنيم ! اين بار حاج احمد آقا با عصبانيت رسيد را امضاء كرده بود وفرستاد وبنده هم پول را تحويل دادم . اين ماجرا در دفتر پيچيد وبرخى از دوستان به شدت من را سرزنش كردند و يكى از افراد گفته بود كه رحيميان موقعيتخود را در دفتر خراب كرد ، واى به حال او ! جواب دادم براى بنده ، امام وامانتدارى براى امام ارزش دارد نه بودن يا نبودن در دفتر حقير كيسه اى براى كار كردن در دفتر براى خود ندوخته ام كه از پاره شدن آن خائف باشم وعشقم را به امام هم هيچ عاملى نمىتواند از دلم خارج كند . در حالى كه برخى منتظر برخورد سلبى حاج احمد آقا با حقير بودند عكس آن رقم خورد وآن دوستان ناآگاه از درايت وعلو طبع حاج احمد آقا به اشتباه خود پى بردند چند روزى از آن قضيه نگذشته بود كه مرحوم حاج احمد آقا به حقير اطلاع داد كه امام موافقت كرده اند كه يك حساب ارزى براى وجوهات شرعيه به نام معظم له افتتاح شود شما با اقاى كفاش زاده برويد حساب را افتتاح كنيد وحق امضاى ثابت هم براى شما باشد ! كه اين كار انجام پذيرفت ومعلوم شد هر چند حاج احمد آقا در قضيه سابق الذكر به خاطر عجله خود در انجام دستور امام و سخت گيرى بنده ، عصبانى شده بود ، اما او فرزند امام بود با آن روح بلند ، دلسوز امام بود با همه وجود و به دليل همان سخت گيرى و انعطاف ناپذيرى در حساب و حفظ امانتبود كه به جاى كنار گذاردن حقير از حسابهاى ريالى ، حساب ارزى را هم كه تازه افتتاح مىشد بر حسب نظر امام به عهده حقير گذاشت !
نشریه پاسدار اسلام