آقا زاده علامه اميني رحمه الله عليه ؛ حاج شيخ رضا اميني گفته اند :
پدرم كه در تهران مريض و روي تخت خوابيده بودند ؛ روزي فرمودند : رضا ! من اين داغ و عقده ي دلم را از كربلا نگشوده ام ؛من براي سيد الشهدا گريه ي سيري در عمرم نكردم ؛ با خداوند پيمان بستم كه اگر خوب شدم پنج سال در كربلا ساكن شوم ؛ شايد گريه ي سيري بكنم و اين عقده ي دلم را به پايان ببرم.
كيمياي هستي ، ص 94
محسن قرائتی:
برخلاف دنیا ی امروزکه به ثروت نیرو اطلاعات تخصص تکنولوژی و حمایت دیگران تکیه دارد اسلام کارایی و نقش همه ی انها را در کنار ایمان به خدا اخلاص نشاط و انگیزه می داند.
آگاهی در کربلا:
امروز خلبانان متحصص،منطقه ای را بمباران می کنند بدون انکه بدانند چرا وبرای چه ؟
در کربلا یاران امام حسین آگاه بودند.از آغازسفر تا کربلا تمام جملات امام نشانه ی این بود که این سفر کامیابی مادی نیست و برگشتی ندارد یک انتخاب آزادانه و اگاهانه و مخلصانه و عاشقانه بود.
در اسلام اشک و سوزی ارزش دارد که براساس اگاهی باشد (اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا)
باور و یقین که امد انسان درکار خود تردید ندارد . زینب کبری خطاب به یزید می گوید :من تورا پست و کوچک می دانم .(انی لاستصغرک).
آری ! اگر انسان در اثر معرفت و شناخت یقین پیدا کرد ، پخته می شود و هیچ پخته ای خام نمی شود ولی اگر بر اساس احساسات و شعارها داغ شد ممکن است بعد از مدتی گرفتار تردید و سرد شود،چون هر داغی سرد می شود.
در قرآن دو نوع دخول داریم:یکی دخول مردم در فضای ایمان و دیگری دخول ایمان در فضای دل.داخل شدن مردم به ایمان اسان است (یدخلون فی دین الله افواجا) اما داخل شدن ایمان در دل کار سختی است .
علی علیه السلام را رها کردند،زیرا ایمان در قلبشان داخل نشده بود . این است تفاوت دخول مردم در دین با دخول دین در مردم .
محسن قرائتی:
برخلاف دنیا ی امروزکه به ثروت نیرو اطلاعات تخصص تکنولوژی و حمایت دیگران تکیه دارد اسلام کارایی و نقش همه ی انها را در کنار ایمان به خدا اخلاص نشاط و انگیزه می داند.
اما مسئله ی انگیزه:
اسلام به انگیزه ی انسان بسیار توجه دارد حتی سیر کردن گرسنگان اگر بر اساس اخلاص نباشد و انگیره ی غیر الهی داشته باشد بی ارزش است.
یکی از سوره های قران سوره ی عبس است که در ده ایه اول به شدت انتقاد می کند که چرا به روی نا بینایی عبوس شد در حالی که نا بینا نه عبوسیت را می بیند ونه خنده را ،اما اسلام اصل عبوس بودن را زشت می داند نه به خاطر فهمیدن یا نفهمیدن مردم .اسلام ارزشها و ضد ارزشها را واقعی می بیند نه قراردادی ،سیاسی اقتصادی وتعصبی.
انگیزه ی امام حسین خودنمایی ،قدرت طلبی ،وانتقام نبود.انگیزه ی امام ویارانش اصلاح در دین جدش بود . انگیزه ی یارانش رسیدن به مال ، مقام و تظاهر نبود انان با خدا معامله کردندولذا کودک اسیر شده امام ،در برابر کاخ بنی امیه سخنرانی می کند و می فرماید:به عدد دانه ها ی شن
خدا را شکر می کنم ((الحمدلله عدد الرمل و الحصی)) و زینب کبری پس
از شهادت عزیزانش می فرماید :چیزی جز زیبایی ندیدم ((ما رایت الا جمیلا)) در حالی که اگر انگیزه غیر خدا باشد باید گلایه هیا و ضعفها و ناسپاسی ها در کار باشد.
خلاصه انکه گرچه اسلام به امادگی همه جانبه در برابر دشمن توجه دارد (واعدوا لهم ما استطعتم من قوه)
به اموزش های تخصصی عنایت دارد گرچه نزد بیگانگان باشد.
(اطلب العلم ولو باصین)
به حمایت افراد توجه دارد (تعاونوا علی البروالتقوا) .
به ثروت و اطلاعات توجه دارد اما همه ی اینها به منزله ی عینک ،وسیله ی دیدن است و توفیق تنها از اوست (و ما توفیقی الا بالله)
و نصرت تنها از او می باشد (وما النصر الا من عند الله).
محسن قرائتی:
برخلاف دنیا ی امروزکه به ثروت نیرو اطلاعات تخصص تکنولوژی و حمایت دیگران تکیه دارد اسلام کارایی و نقش همه ی انها را در کنار ایمان به خدا اخلاص نشاط و انگیزه می داند.
نمونه ها :
نماز بی نشاط مورد انتقاد قران است (قاموا کسالی)
انفاق بی نشاط مورد انتقاد قران است “(هم کارهون)
انجام کار بدون نشاط یا همراه با بهانه گیری به منزله ی انجام ندادن آن است؛ بنی اسراییل چون بعداز بهانه گیری های زیاد گاوی را ذبح کردند قران در مورد انها می فرماید :گویا ذبح نکردند (فذبحوا ها وما کادویفعلون)
بارها در قران از کسانی که هنگام رفتن جبهه بی نشاط بودند انتقاد کرده است (اثا قلتم الی الارض)
از ایمان و توجه کسانی که تنها به هنگام اضطرار رو به خداوند می کنند انتقاد کرده و می فرماید :همین که در استانه ی غرق شدن قرار گرفتند خدا را می خوانند ولی همین که نجات می یابند فراموش می کنند.(فاذا رکبوا فی الفلک دعوالله …. فلما نجاهم الی البر اذا هم یشکرون )
ایمان در لحظه ی خطر؛ کار فرعونی است که در استانه ی غرق شدن گفت:ایمان آوردم و خداوند در پاسخ او فرمود)آلآن وقد عصیت قبل)
در کربلا نشاط بود .
امام حسین (علیه السلام )فرمودند:مرگ مانند گردنبند درسینه ی دختران جوان است.
فرزند سیزده ساله ی امام حسن (حضرت قاسم )فرمود:مرگ نزد من از عسل شیرین تر است.
یاران امام حسین می گفتند :اگر بارها زنده شویم بازکشته شویم ،دست از تو بر نمی داریم .
نشاط بالا تر از رضایت و تسلیم است ریشه ی نشاط ایمان به راه رهبر و هدف است و بی نشاطی،نشانه ی باور نداشتن راه رهبرو هدف است.
مراحل رشد اجتماعی کودکان و نوجوانان
مرحله اول: اعتماد سازی (تولد تا یک و نیم سالگی)
همه نیازهای نوزاد باید به موقع و به مقدار برآورده شود. در این مرحله مادر باید یک مادر کاملاً در دسترس باشد.
مرحله دوم: استقلال طلبی (یک و نیم تا سه سالگی)
در این سن بسیار از کودک کلمه خودم را میشنوید. «خودم میخوام غذا بخورم» «خودم میخوام در رو ببندم» «خودم میخوام … »
کودک از استقلال تازه یافته خود شادمان است و میخواهد تمام کارها را خودش انجام دهد.به کودک اجازه دهیم خودش کارهایش را انجام دهد(ادامه دارد.)
نویسنده : مجید همتی
آيت الله مظاهري رحمه الله عليه :
امام خميني رحمه الله عليه افزون بر اينكه خود منظم بود ،از اين كه شاگردي بي نظم به درس حاضر مي شد ،به شدت ناراحت مي گرديد و مي فرمود : من نمي گويم به درس من بياييد ؛ ولي اگر مي خواهيد بياييد منظم بياييد.
مجله حوزه ،شماره 68-69 ،ص 42.
رنگ كردن مو به صورت غير طبيعي مجاز نيست .
دانشجويان مجاز به نشان دادن خالكوبي هاي خود مادامي كه در پوشش دانشگاه هستند نمي باشند .
نشريه مهرباران ؛ دانشگاه قم ؛ ش 7.
آيت الله اراكي:
من دو عارضه داشتم كه سخت از آن نگران و ناراحت بودم ؛ اول اينكه هر سال چشم درد مي گرفتم ، به حدي كه از درد فريادم بلند مي شد .
دوم اين كه دستم در فصل زمستان ورم مي كرد و خشك مي شد و ترك بر مي داشتو از لابلاي پوست آن خون مي آمد ، به طوري كه بايد تيمم مي كردم.
من اين دو كسالت را داشتم ،اما به زبان نمي آوردم ، ولي هر دو كسالت به عنايت و فضل حضرت معصومه سلام الله عليها و حضرت رضا عليه السلام برطرف شد .
يادنامه آيت الله اراكي ؛ ص 588
سيد مجتبي نواب صفوي متولد سال 1303 شمسي ،كه دروس مقدماتي حوزه را در تهران فرا گرفته بود ؛ در نجف از درس بزرگاني چون علامه اميني ، حاج آقا حسين قمي و شيخ محمد تهراني بهره برد . با رسيدن كتاب ضد شيعي احمد كسروي به حوزه علميه نجف ،علامه اميني ،آيت الله خويي و آيت الله سيد اسدالله مدني ؛ نواب را كه داوطلب مبارزه با كسروي بود ،عازم ايران كردند تا كسروي را از دين ستيزي باز دارد . وي پس از چند جلسه بحث و گفت و گو با كسروي ،وي را عنصري بي دين يافت .
در سال 1324 جمعيت فدائيان اسلام را بنيان نهاد و با صدور اعلاميه اي به نام «دين و انتقام» رسما اعلام موجوديت كرد . ترور عناصر استعمار و دين ستيزاني چون احمد كسروي ،عبدالحسين هژير ، علي رزم آرا و حسين علاء از جمله فعاليت هاي سياسي اين جمعيت بود . ارديبهشت 1327 اجتماع عظيمي از مردم براي حمايت از فلسطين با برنامه ريزي نواب صفوي در منزل آيت الله كاشاني تشكيل شد . پس از آن جمعيتي بالغ بر پنج هزار نفر آمادگي خود را براي جنگ با صهيونيست هاي اشغالگر اعلام نمودند .از مهمترين اقدامات جمعيت فدائيان اسلام ؛ تلاش براي ملي كردن صنعت نفت بود كه با مخالفت جدي رزم آرا ، نخست وزير وقت روبرو شده بود . ترور رزم آرا توسط فدائيان اسلام ؛ نخست راه را براي ملي شدن صنعت نفت و سپس نخست وزيري مصدق در سال 1330 گشود . اما شهيد نواب صفوي به خاطر عمل نكردن به احكام اسلامي با حكومت دكتر مصدق به مخالفت برخاست و به همين دليل در ايام نخست وزيري مصدق دستگير شد و به زندان افتاد و تا سقوط حكومت مصدق در زندان بود . نواب صفوي پس از آزادي در شهريور 1332 به دعوت سيد قطب از رهبران اخوان المسلمين براي شركت در كنگره اسلامي قدس عازم بيت المقدس شد و سخنراني پرشوري درباره ي آزاد سازي سرزمين فلسطين ايراد نمود . سرانجام اين مجاهد خستگي ناپذير به همراه سه تن از همرزمانش در بيدادگاه رژيم پهلوي محكوم و در صبحگاه 27 دي 1334 شمسي تير باران شده و به خيل شهدا پيوستند.
نشريه حاشيه؛ ص 13
علامه جعفري رحمه الله عليه در طول 40 سال هر جمعه درباره ي علوم با آقاي دكتر حسابي جلسه داشتند و هر گاه به موضوع علمي جديدي هم برخورد مي خوردند ؛ در طول هفته قرار مي گذاشتند و مي آمدند ؛ گاهي اوقات هم علامه جعفري به ديدن آزمايش هايي كه آقاي دكتر توضيح مي دادند اظهار تمايل مي كردند و در ساعتي كه دانشجويان نبودند ؛ به دانشگاه تهران مي رفتند و آزمايش ها را از نزديك تماشا مي كردند .
تلسكوپ را دكتر حسابي از مركز ژئو فيزيك به لطف دكتر افشار مي آوردند منزل ما و آقاي جعفري مرا دعوت مي كردند با هم مي نشستند و ستاره ها را نگاه مي كردند و بحث علمي مي كردند . اين واقعا نشان دهنده دلداگي علمي اين فقيه عالي قدر است .
قصه ي ارباب معرفت ؛ ص 15