شيخ طبرسي، پيشواي مفسران(468 تا 548 ق)
ابو علي فضل بن علي معروف به شيخ طبرسي و ملقب به امين الاسلام در سال 468 ق متولد شد. وي پس از فراگيري مقدمات در مشهد مقدس، تحصيل ادبيات عرب، قرائت و تفسير، حديث، حساب و جبر، فقه و اصول و کلام را آغاز کرد و در اين علوم، تبحر يافت. شيخ ظبرسي از استادان به نام عصر خود، از جمله شيخ طوسي و ابن بابويه قمي کسب علم کرد.از شاگردان شايسته شيخ، بايد به فرزندش
ابو نصر حسين بن فضل، صاحب کتاب مکارم الاخلاق ، محمد بن علي بن شهر آشوب، نويسنده کتاب معالم العلماء و نيز علامه قطب راوندي اشاره کرد.
علامه طباطبايي(ره):
ممكن است انسان گاهي از خدا غافل شود ؛ خدا يك تب سخت و خطرناك چهل روزه به او بدهد ؛ براي اينكه يك بار از ته دل بگويد : «يا الله »و به ياد خدا بيفتد.
جرعه هاي جان بخش ،ص 228
يک تاجر آمريکايى نزديک يک روستايي مکزيکى ايستاده بود که يک قايق کوچک ماهيگيرى از بغلش رد شد که توش چند تا ماهى بود!
از مکزيکى پرسيد: چقدر طول کشيد که اين چند تارو بگيرى؟
مکزيکى: مدت خيلى کمى!
آمريکايى: پس چرا بيشتر صبر نکردى تا بيشتر ماهى گيرت بياد؟
مکزيکى: چون همين تعداد هم براى سير کردن خانوادهام کافيه!
آمريکايى: اما بقيه وقتت رو چيکار ميکنى؟
مکزيکى: تا ديروقت ميخوابم! يک کم ماهيگيرى ميکنم!با بچههام بازى ميکنم! با زنم خوش ميگذرونم! بعد ميرم تو دهکده میچرخم! با دوستام شروع ميکنيم به گيتار زدن و خوشگذرونى! خلاصه مشغولم با اين نوع زندگى!
آمريکايى: من توي هاروارد درس خوندم و ميتونم کمکت کنم! تو بايد بيشتر ماهيگيرى بکنى! اونوقت ميتونى با پولش يک قايق بزرگتر بخرى! و با درآمد اون چند تا قايق ديگه هم بعدا اضافه ميکنى! اونوقت يک عالمه قايق براى ماهيگيرى دارى!
مکزيکى: خب! بعدش چى؟
آمريکايى: بجاى اينکه ماهىهارو به واسطه بفروشى اونارو مستقيما به مشتریها ميدى و براى خودت کار و بار درست ميکنى… بعدش کارخونه راه ميندازى و به توليداتش نظارت ميکنى… اين دهکده کوچيک رو هم ترک ميکنى و ميرى مکزيکو سيتى! بعدش لوس آنجلس! و از اونجا هم نيويورک… اونجاس که دست به کارهاى مهمتر هم ميزنى …
مکزيکى: اما آقا! اينکار چقدر طول ميکشه؟
آمريکايى: پانزده تا بيست سال!
مکزيکى: اما بعدش چى آقا؟
آمريکايى: بهترين قسمت همينه! موقع مناسب که گير اومد، ميرى و سهام شرکتت رو به قيمت خيلى بالا ميفروشى! اينکار ميليونها دلار برات عايدى داره!
مکزيکى: ميليونها دلار؟؟؟ خب بعدش چى؟
آمريکايى: اونوقت بازنشسته ميشى! ميرى به يک دهکده ساحلى کوچيک! جايى که ميتونى تا ديروقت بخوابى! يک کم ماهيگيرى کنى! با بچه هات بازى کنى! با زنت خوش باشى! برى دهکده و تا ديروقت با دوستات گيتار بزنى!!!
زندگی هدیه خداوند به ماست،
و شیوه زندگی ما، هدیه ما به خداوند، هدیه خوبی برای خداوند تهیه کنیم.
يکي از دوستان شهيد بابايي مي گويد: در دوران تحصيل در آمريکا روزي در بولتن خبري پايگاه « ريس» که هر هفته منتشر مي شد، مطلبي نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد . مطلب اين بود : « دانشجو بابايي ساعت 2 نيمه شب مي دود تا شيطان را از خود دور کند.» من و بابايي هم اتاق بوديم . ماجراي خبر بولتن را از او پرسيدم .
وارد کوچه شد.
روي درب شرکت نوشته شده بود :
اين مکان با دوربين مدار بسته کنترل مي شود
با احتياط دور و برش رو نگاه کرد.
زنگ زد و منتظر موند.
………………………..
خدايا ببخش!
آخه گفتي :آيا نمي دانيد که پروردگارتان شما را مي بيند؟
ولي ماها نه مراقبيم و نه احتياط مي کنيم.
انگار اثر اين جمله خيلي بيشتر از کلام شماست :
اين مکان با دوربين مدار بسته کنترل مي شود [1]
…………………….
[1] . سايت خانه تحول، مسافر کوچولو
يه روز يه ترک بود …
اسمش ستار خان بود، شايد هم باقر خان.
شجاع بود و نترس.
در دوران استبداد که نفس کشيدن هم جرم بود ، با کمک ديگر مبارزان ترک ، در برابر ديکتاتوري ايستاد
او براي مردم ايران ، آزادي مي خواست
و در اين راه ، زيست و مبارزه کرد و به تاريخ پيوست تا فرزندان اين ملک ، طعم آزادي و مردمسالاري و رهايي از استبداد را بچشند.
يه روز يه رشتي بود…
«شوخ طبعي متعادل» ابزاري کارآمد در تربيت نامريي است. در ضمن پيام هاي تربيتي مستقيم و بيشتر غيرمستقيم، نقش آب دادن به گياه معنويت خود و مردم براي رشد، حفظ نشاط و دوري از پژمردگي و کسب اجر الهي است. [1]
…………………………
[1] . منبع: کتاب قوانين شوخي و شادي، محمدعلي قديري و محمدحسين قديري، کتابخانه سايت اسک دين
قدر بشناسید مستان آخرین پیمانه را،
ساقی امشب می کند تعطیل این میخانه را،
گو به مهمانان که مهمانی به پایانش رسید،
خورده یا نا خورده باید ترک کرد این خانه را …
عید سعید فطر بر همگان مبارک و فرخنده باد
شادی عیدانه تان افزایشی / التماس دعای سفارشی