حضرت آیت الله بهجت(ره)
هماهنگی و موافقت اخلاقی بین زن و مرد در محیط خانواده از هر لحاظ و به هر صورت، صددرصد برای غیر انبیا(علیهم السلام) غیر ممکن است. اگر بخواهیم محیط خانه گرم و با صفا و صمیمی باشد. فقط باید صبر و استقامت و گذشت و چشمپوشی و رأفت را پیشه خود کنیم تا محیط خانه گرم و نورانی باشد.
طبيعيترين شيوههاي مقابله با گرما
علي صباغي، مجله خانه خوبان
خنک نگه داشتن خانه در هواي گرم کار آساني نيست. حتي اگر وسايل خنککننده را تمام وقت روشن بگذاريد و آن را روي خنکترين درجه تنظيم کنيد، باز هم در ساعات بعدازظهر تابيدن نور خورشيد دماي داخل خانه را بالا ميبرد. استفاده از سيستمهاي تهويه مطبوع، اوضاع را بهتر ميکند اما مخارج نصب و راهاندازي و هزينههاي برق مصرفي آن زياد است. اما راهکارهاي ديگري هم براي خنک نگه داشتن خانه وجود دارد، راهکارهاي طبيعي و سادهاي که به کاربردن و اجراي آنها علاوه بر خنک کردن و کاهش دماي خانه موجب صرفهجويي در مصرف برق هم ميشود.
يکي از راههاي جايگزين براي خنک کردن خانه و استفاده کمتر از وسايل برقي خنککننده هوا، به کاربردن راههاي طبيعي است. استفاده از راه طبيعي به اين معني است که بدون استفاده از هيچ وسيله برقي يا مکانيکي بتوانيم خانه را خنک نگه داريم. مناسبترين روش براي پيشگيري از جذب حرارت و دفع گرمايي که به ساختمان ميتابد، انعکاس يا بازتاباندن آن است. گرما از چند طريق وارد خانه ميشود که مهمترين و عمدهترين آن حرارت ناشي از تابش گرماي خورشيد است که از پنجرهها و سقف وارد خانه ميشود. راه ديگر، منابع حرارتي و وسايل گرمايي داخل خانه است؛ وسايلي مانند اجاق گاز و فرهاي برقي. براي کاهش اين نوع حرارت در خانه بهتر است بهخصوص در ساعات گرم روز کمتر اجاق گاز را روشن نگه داشت و از غذاهاي حاضري که نياز به پخت و پز ندارند، استفاده کرد. ترکها، درزها و سوراخهاي ديوار يکي ديگر از راههاي ورود گرما به خانه است که براي پيشگيري از اتلاف انرژي بايد آنها را پوشاند.
يکي از بزرگان را زن، فرمان يافت (زنش درگذشت). هر چند که نکاح بر وي عرضه کردند، رغبت نکرد و گفت «در تنهايي، دل را حاضرتر و همت را جمعتر مييابم»، تا شبي به خواب ديد که درهاي آسمان، گشاده بودي و گروهي مردان، از پس يکديگر فرو ميآمدند و در هوا ميرفتند.
چون به وي رسيدند، اول مرد گفت که «اين، آن مرد ميشوم(شوم) است؟». دوم مرد گفت »آري». سوم گفت «اين، آن مرد ميشوم است؟». چهارم گفت «آري». وي بترسيد از هيبت ايشان که [چيزي] بپرسيدي. تا بازپسين ايشان به وي آمد. وي را گفت که «ايشان، ميشوم، که را ميگويند؟». گفت «تو را که پيش از اين، عبادت تو در جملة اعمال مجاهدان به آسمان ميآوردند. اکنون يک هفته است تا نام تو از جملة مجاهدان، بيرون کردهاند. ندانم تا چه کردهاي».
چون از خواب بيدار شد، در حال، نکاح بکرد تا از جملة مجاهدان باشد.*
* کيمياي سعادت، ص306.
مهمانى به خانه ما آمده بود و من بچه مهمان را بوسيدم. ديدم دختربچه خودم نگاه مىكند، او را هم بوسيدم. وقتى فرزندم را بوسيدم، نگاهى به من كرد و گفت: بابا تو منو الكى بوسيدى! ديدم عجب! بچه فهميد من او را الكى بوسيدم، كمى دَمَق شدم و چشمانم خيره شد. رفتم توى آشپزخانه. بچه جلو آمد و گفت: بابا! گفتم: بله، گفت: ديدى چى بهت گفتم چشمات اينطورى شد! پيش خود گفتم: چهقدر بچهها مىفهمند! آنها را دستكم نگيريم.
ح. رضايي
استاد سيدعلياکبر حسيني
حضرت زهرا(س) همسرشان را با کنيه صدا ميکردند و ميگفتند «يا اباالحسن» اميرمؤمنان علي(ع) نيز گاهي حضرت فاطمهزهرا(س) را با نام صدا ميکردند و گاهي با کلمه «يا بنت محمد» او را صدا ميزدند. مرد بايد خانمش را با اسمي صدا بزند که او دوست دارد. به عنوان مثال، اگر اسم اين خانم فرشته است، بگويد فرشتهخانم. آرام آرام او هم ياد ميگيرد که همينگونه با زيبايي نام همسرش را ببرد. بعضيها فکر ميکنند، حيا اقتضا ميکند جلو مرد نامحرم اسم خانمشان را صدا نزنند.
صفحات: 1· 2
ضربالمثلهاي نوروزي
* هفتسين عيد هفت جور، آجيل و شيريني و ميوه هيچي!
* عيدي ديدي؟ نديدي!
* سال به سال، صد رحمت به نرخهاي عيد پارسال!
* آجيلهارو بعد از سيزده ميشمرن!
* سر بدهکار تو مخارج عيد گير کرده.
* با شيريني شيريني گفتن، دهن شيرين نميشه.
* فضولرو بردند عيد ديدني، گفت: شيرينياش تره!
* برادري به جا، ولي عيدي رو رد کن بياد!
* در جعبة شيريني بازه، حياي مهمان کجا رفته؟
* يکي پول نداشت عيدي بده، ميگفت: عيد هم شد مراسم؟
* عيدي پيشکشي رو که مبلغشو نميشمرن.
حجتالله فرهاديان
خانهتکاني تکرار!
وحيد خليلي اردلي
صداي پاي بهار، صداي دعوت دوباره زيستن است. صداي موسيقي دلانگيز حيات در دستگاه آفرينش، که زمين نميميرد. هيچ دانهاي با فرو خفتن در زمين به پايان نميرسد. حتي دانة انسان و به قول مولانا:
کدام دانه فرو رفت در زمين که نرست؟
چرا به دانه انسانت اين گمان باشد؟!
وقتي زمين، از جادة سرد زمستاني عبور ميکند و آرامآرام به سبزه و شکوه بهار ميرسد، ايرانيان اين اتفاق زيبا و مکرر زمين را روز نو مينامند؛ روز نو براي زميني که ميخواهد دوباره نفس بکشد، دوباره حرف بزند. ايرانيان، نو شدن جهان کهنه را عيد ميدانند.
روزي مردي ثروتمند در اتومبيل جديد و گرانقيمت خود با سرعت فراوان از خيابان کم رفتوآمدي ميگذشت، ناگهان از ميان دو اتومبيل پارک شده در کنار خيابان يک پسربچه پارهآجري به سمت او پرتاب کرد. پارهآجر به اتومبيل او برخورد کرد.
مرد سريع پياده شد و ديد که اتومبيلش صدمه زيادي ديده است. به طرف پسرک رفت تا او را به سختي تنبيه کند، اما پسرک گريان فرار نکرد بلکه با تلاش فراوان توانست توجه مرد را به سمت پيادهرو، جايي که برادر فلجش از روي صندلي چرخدار به زمين افتاده بود جلب کند. پسرک گفت «اينجا خيابان خلوتي است و به ندرت کسي از آن عبور ميکند. هرچه منتظر ايستادم و از رانندگان کمک خواستم کسي توجه نکرد. برادر بزرگم از روي صندلي چرخدارش به زمين افتاده و من توان کافي براي بلند کردنش ندارم. براي اينکه شما را متوقف کنم ناچار شدم از اين پارهآجر استفاده کنم.»
مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت… برادر پسرک را روي صندلياش نشاند، سوار ماشينش شد و به راه افتاد…
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
در زندگي چنان با سرعت حرکت نکنيد که ديگران مجبور شوند براي جلبتوجه شما پارهآجر به طرفتان پرتاب کنند!
خدا در روح ما زمزمه ميکند و با قلب ما حرف ميزند، اما بعضي اوقات زماني که ما وقت نداريم گوش کنيم، مجبور ميشود با اتفاقي ما را هوشيار کند. اين انتخاب خودمان است که گوش کنيم يا نه!
چند سالي است که ندامتگاههاي کشور يک گروه زنداني جديد پيدا کردهاند؛ زندانيان مهريه که متأسفانه تعدادشان هم کم نيست؛ چيزي نزديک 25هزار نفر. توصيههاي عالمان و مسئولان فرهنگي نيز انگار تأثير چنداني نداشته، و هر روز بر اين تعداد افزوده ميشود. با اين مقدمه خواندن اين خبر خالي از لطف نيست:
داماد جوان در هفته اول عروسي هنگامي که همسرش مهريه 124 هزار سکهاياش را به اجرا گذاشت، از خانه متواري شد. رئيس ستاد ديه کشور با اعلام اين خبر افزود: اين ازدواج سال گذشته در تهران رخ داده است. وي در ادامه به خانوادهها و جوانان هشدار داد هنگام تعيين مهريههاي سنگين به عواقب آن نيز توجه داشته باشند.
اين داماد فراري و خيل کساني که به خاطر اجرا گذاشته شدن مهريه از سوي همسر گرامي روانه کنج زندان شدهاند، سادهلوحاني بودند که تصور ميکردند دختري که با او ازدواج کردهاند يک فرشته آسماني است که فقط پشتش بال ندارد و محض شوخي و خنده اين همه مهريه ميخواهد!
……………………………………………………………………
به نقل از مجله خانه خوبان
تجربههاي زندگي
* يادت باشد تجربه نام مستعاري است که روي خطاهاي خود ميگذاريم.
*هيچوقت پايان فيلمها و کتابهاي خوب را براي همسرت تعريف نکن.
* وقتي درباره دو کار جالب و مهيج به تو حق انتخاب دادند، کاري را که تا بهحال امتحان نکردهاي انتخاب کن.
* هميشه با خودت عکس داشته باش و هرسهسال يکبار عکسهاي جديد بگير.
* اگر ميخواهي در کسب و کار با کسي شريک شوي اطمينان حاصل کن که شريکت حتما پول کافي دارد.
* هيچوقت فرصت قدم زدن با همسرت را از دست نده.
* وقتي به شدت عصباني هستي دستهايت را در جيبهايت بگذار.
* در مورد مردم بر اساس موقعيتي که در آن هستند قضاوت کن نه بر اساس موقعيت خودت.
* وقتي در زمينههاي حرفهاي و تخصصي با مشکل مواجه شدي، از افراد متخصص کمک بخواه نه از دوستانت.
* تشک ارزان و با کيفيت بد نخر.
* وقتي به همسرت ميگويي دوستت دارم اين را در عمل نشان بده.
* اگر خواستي کسي را خوب بشناسي، دوستانش را ببين. به اين ترتيب چيزهاي زيادي دربارهاش خواهي فهميد.
* وقتي از تهدل خوشحالي، بگذار چهرهات اين خوشحالي را نشان بدهد.
* وقتي به محل جديدي نقل مکان کردي خودت را به همسايهها معرفي کن.
* نردبان، سيم رابط و شلنگ را هميشه بلندتر از مقدار مورد نياز بخر.
* براي فرزندانت اسباببازيهايي بخر که با نيرو تخيل آنها کار کند نه با باتري.
* مراقب موتور سيکلتها و ماشينها باش، ممکن است در يک لحظه درسهاي عبرتآموز ولي دردناکي به تو بدهند.