راه ناتمام
25 خرداد 1391
آنروز
بگشوده بال و پر
با سر به سوي وادي خون رفتي
گفتي:
ديگر به خانه باز نميگردم
امروز من به پاي خود رفتم
فردا
شايد مرا بياورند به شهر
بر روي دستها
اما؛
حتي تو را به شهر نياوردند
گفتند:
چيزي از او به جاي نمانده
جز راه ناتمام!
قيصر امينپور