دو پنجره چشم و گوش
چگونه مىتوان اين كانون را «پاك» نگه داشت؟
چشم و گوش، دو پنجره گشوده به قلباند و ديدنيها و شنيدنيهاى ما به قلب ما حالت و شكل مىدهند و از طريق چشم و گوش و از رهگذر ديدن و شنيدن، مفاهيم و مضامينى وارد اين خانه مىشود و آنچه مىخوانيم و مىشنويم، به «باور» تبديل مىشود و همين گونه است كه ذهنيّات و ديدگاههاى ما شكل مىگيرند.
اين «دربانىِ دل»، گامى براى حفظ سلامت قلب است. كسى كه اين دو پنجره را بىحفاظ و مراقبت و بدون كنترل و دربان، به روى هر سخن و تصوير و صدا و فيلم و عكس و منظره و صحنه و نوشته و نقّاسى باز بگذارد، چه تضمينى است كه ويروس به درون خانه دل او راه نيابد؟
به يكى از بزرگان عرفان گفتند: از كجا به اين مرحله و پايه رسيدى؟ گفت: دربان دلم بودم.
كيست كه به صفاى باطن خويش علاقه داشته باشد، امّا نسبت به «واردات قلبى» بىتوجّه باشد؟
وقتى از غذاى مسموم و حتى مشكوك پرهيز مىكنيم، وقتى از سرنگ و تيغ مصرف شده، به خاطر بيم از انتقال عفونت، اجتناب مىكنيم، وقتى ميوه و سبزى را شسته، آنگاه مصرف مىكنيم، وقتى شانه و حوله ديگرى را به سر و صورت خود نمىزنيم، همه و همه براى مراعات تندرستى و خوف از آلودگى است. آيا بهداشت روح و فكر، به اندازه بهداشت جسم برايمان مهم است؟
اگر هست، پس نبايد دل به هر حرفى بسپاريم و به هر گفتهاى گوش بدهيم و به هر صحنهاى بنگريم و هر نوشتهاى را بخوانيم و هر فيلمى را تماشا كنيم و در هر جلسه و محفلى شركت كنيم، مگر آنكه از سلامت آن اطمينان داشته باشيم.
جواد محدثی