يادت هست هرشب چقدر تكليف داشتم؟ يادت هست از وقتي كه به خانه مي‌رسيدم، شروع مي‌كردم به نوشتن و تا شب نمي‌توانستم از روي دفتر تكاليفم سربردارم؟ معلّم سخت‌گير با دانش‌آموز سر به هوا، آبشان توي يك جوي نمي‌رفت و براي همين مجبور بودم هر شب آن‌همه تكليف بنويسم.
سال‌ها گذشته است. حالا بي‌تكليفم و بلاتكليف. انگار يك معلّم سخت‌گير كم دارم تا براي منِ دانش‌آموزِ سربه هوا، تكليف تعيين كند و مرا سر دفتر و كتابم بنشاند.
***
زياد مي‌شنوم كه مي‌گويند؛ «شما جوان‌ها خيلي تكليف داريد؛ خيلي كارها بايد بكنيد؛ شما مكلّّفيد، شما …» ولي مفهوم اين حرف‌ها برايم روشن نيست. مي‌گويند «شما شاگردِ كلاسِ انتظاريد، اين كلاس هم براي خودش كلّي مشق و تمرين دارد.» امّا من از هرچه مشق و تمرين است، خسته و فراري‌ام و دست‌هايم ديگر حوصلة نوشتن تكاليف دوران كودكي را ندارند.
***
تازگي‌ها يك معلّم خوب پيدا كرده‌ام. دلسوز و دقيق است. مي‌گويد كلاسِ جواني خيلي مهم است؛ از همة كلاس‌ها و دوره‌ها مهم‌تر. مي‌گويد بايد كم‌كاري‌هاي سال‌هاي گذشتة جواني را هرچه زودتر جبران كنم و خودم را به شاگرد زرنگ‌هاي كلاس انتظار برسانم. مي‌خواهد تكليف‌هايم را برايم روشن كند و براي انجامشان، دستم را بگيرد.
***
امروز معلّم گفته است تكليف، كسب معرفت است. گفته است در كلاس انتظار، اگر امامت را نشناسي، به مرگ جاهليّت مي‌ميري، گفته است هركس امامش را بشناسد و با معرفت به او از دنيا برود، همچون كسي است كه در خيمة قائم و در كنار او باشد.  اين را حضرت باقرالعلوم -عليه السلام- فرموده است.
معلّم مي‌گويد: فلسفة آفرينش انسان، رسيدن به مقام معرفت خداست و اين معرفت، جز با شناخت امام و حجّت زمان به دست نمي‌آيد؛ چرا كه امام، آيينة تمام‌نماي حق و واسطة شناخت خداست. امام راست‌گويان فرموده است: «تا زماني‌كه زمين پا برجاست، در آن براي خداي تعالي حجتي است كه حلال و حرام را [به مردم] مي‌شناساند و [آنها را] به راه خدا فرا مي‌خواند».
از معلّم پرسيدم: چگونه به سرزمين معرفتشان گام نهم؟

گفت: بسيار بخوان تا بسيار بداني. در زيارت جامعة كبيره تدبّر كن. نشانه‌هاي ظهورش را بشناس تا از فريب حيله‌گران در امان باشي. اين را هم بدان كه براي شناخت پاكان، بايد قلبي پاك داشته باشي. خداوند براي پرهيزگاران، فرقان قرار داده است، تا حق و باطل را از هم تشخيص دهند و در دنيا گمراه نشوند. با پرهيزگاري، مرزهاي دانش و معرفت، گسترش مي‌يابد.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif; color: #003366; font-size: small;">***
 امروز معلّم گفته است: كلاس انتظار، جاي شاگردان پرهيزكار است؛ شاگرداني كه براي كسب رضاي مولايشان، خود را به اخلاق نيكو بيارايند. مولايي كه فرموده است: هريك از شما بايد آنچه را موجب محبّت ما مي‌شود، انجام دهد و از آنچه ما را ناراضي مي‌كند، بپرهيزد؛ زيرا امر ظهور و فرج، يك‌باره و ناگهاني فرا مي‌سد و آنگاه ديگر توبه سودي ندارد.
 معلّم مي‌گويد: مولا در نامه‌اي به شيعيانش نوشته است كه تنها عامل پوشيده ماندن امام از ديدگان شيعيان، اعمال ناشايستي است كه انجام مي‌دهند؛ اعمالي که ما برايشان نمي‌پسنديم و خوشايند ما نيست.
از معلّم مي‌پرسم: از كجا بايد دانست چه چيزهايي مورد رضايت مولاست و چه كارهايي را مي‌پسندد؟
پاسخ مي‌شنوم: امامِ منتظَر نيز چون اجداد پاكش، ادامه دهندة راه پيامبر و مفسّر قرآن و سنّت رسول خدا - صلي الله عليه و آله - است. پس هرچه در اصول اسلام، در قرآن و سيرة اهل بيت - عليهم السّلام - آمده است، اسباب خشنودي حضرت(عج) را هم فراهم مي‌سازد.
***
 امروز معلّم گفت تكليفت اين است كه ذهن و دلت را مشغول مولا نگه داري و قلبت را با ياد او پيوند زني، مدام عهدت را با او تازه كني و بداني هرچند اكنون امام در برابر ديدگان ما نيست، ما بدون مسئوليّت رها نشده‌ايم.
مي‌پرسم: چگونه اين عهد را تازه كنم؟ مي‌گويد: دعاي عهد، يادآوري‌هايي براي دلِ منتظِر دارد كه شيرين و اثرگذار است. چهل صبح آن را بخوان. بعد از هر نماز، مرورش كن، كه مفهوم انتظار حقيقي را در تو زنده مي‌كند و به انديشه‌ات پويايي مي‌بخشد. زيارت‌ها و دعاهاي ديگري هم كه از شميم دل‌انگيز ياد و نام مهدي(عج) سرشارند، بسيارند. به پاي ندبه‌هاي منتظرانه بنشين. با زيارت آل‌ياسين، استغاثه به امام عصر(عج) و هرآنچه ارتباط قلبي‌ات را بيشتر كند، مأنوس باش. در جمكران و مسجد سهله و سرداب سامرا در جست و جوي اين عاطفه و ارتباط قلبي باش. او را در صدر آرزوها و انديشه‌هايت بنشان و از داشتن چنين انديشه‌اي به خود ببال.

***
امروز معلّم گفت: تكليفت اين است كه با جانشينان مولا(عج) ارتباط داشته باشي وآنچه براي دينت نياز داري، در محضر ايشان بجويي.
مي‌پرسم: جانشين مولا كيست؟ چگونه مي‌توانم در محضرش باشم؟
مي‌گويد: مولا جانشينان خود را اين‌گونه معرفي كرده است: «هريك از فقها كه پيرو نفس خود نباشد؛ حافظ دين الهي باشد؛ از هواهاي نفساني تبعيت ننمايد و مطيع امر مولاي خويش باشد، عموم مردم بايد از او تبعيّت كنند.»  در جاي ديگر نيز فرموده است: «وقتي مشكلات جديدي برايتان پيش مي‌آيد، سرگردان نشويد؛ به راويان احاديث مراجعه كنيد كه ايشان حجّت من بر شما هستند».
***
 امروز معلّم گفت: تكليفت دعاست؛  دعا براي سلامتي مولا. «ساقيا چشم بد از روي تو دور.» معلّم گفت: در آموزه‌ها و كتاب‌هاي ما دعاهاي فراواني هست كه رنگ و بوي انتظار دارند و نام و ياد مولاي منتظران را در دل مي‌پرورند. پروردگارت را شاكر باش كه تو را از نعمت وجود حجّت معصومش بهره‌مند گردانده و انتظاري ارزشمند را به كام جان تو چشانده است. بايد دعا كني براي تعجيل فرجش و اين دعا را بر تمام حاجات خود مقدّم بداري تا به بركت اين خواهش ارزشمند، خداي لطيف، گرفتاري‌هاي تو را برطرف گرداند.
***
امروز معلّم گفت: تكليفت بزرگداشت و تعظيم مولايت است. گفت: بايد با هر وسيله و زمينه‌اي، ياد و نام مولا را احترام كني.
مي‌گويم: مي‌دانم كه با شنيدن نام مباركش، بايد قيام كنم، روزهاي منسوب به آن حضرت(عج) را بزرگ بدارم و هر صبحم را با سلام و درود به پيشگاه مقدسش آغاز كنم.
مي‌گويد: كلاس انتظار، كلاس تعالي روح است، كلاس بال گشودن به ‌سوي آسمان. در كلاس انتظار، بايد عاشقانه و عاقلانه بنشيني و آموزه‌ها را يك به يك بر صفحة دلت بنويسي.
اين تكليف را تا صبح زيباي ظهور، مرور كن.
نظيفه سادات موذن-طلبه سطح3