به خدا آقای خوبمون غریبه
17 تیر 1391
به خدا آقای خوبمون غریبه
« مظلومیت و آوارگی و تنهایی و غربت آقا امام زمان (ع) خیلی کمتر از غربت و ستم هایی که به آقا اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش روا شده نیست .»
آیا کسی به فکر تنهایی و غریبی صاحبمان هست؟
جایمان گرم ، شکم ها پر، نان و روغنی است که پای ما را خوب در دنیا فرو برده ؛ این قدر به مسائل پیش پا افتاده و غیر ضروری مشغول هستیم که مشکل اصلی را فراموش کرده ایم. از خودم می پرسم آیا تهیه نان و گوشت و اجاره خانه و … را خدا بر عهده نگرفته ؟ یا خودم هستم که با غصه اینها را خوردن ، روزی را شامل حال خودم می کنم ؟ خیلی همت که می کنم صبح جمعه ندبه ای بخوانم
و جمکرانی و زیارتی و نماز جمعه ای ؛ ولی هیچ کاری نمی کنم که آقا را از غربت در آورم و یا کاری کنم که مدت انتظار کوتاه شود. و آقا از این همه رنج و غصه که به خاطر ظلم ستمگران و غفلت خواص و عوام می خورند خلاص شوند.چه می شود ؟ راستی چه می شود که اگر من هم قدمی بردارم .لااقل اگر بلد نیستم بپرسم آیا کاری می شود کرد؟ چه می شود این قدر به فکر کم و زیاد دنیا نباشم ، و توی توسلاتم به آقا کمی هم به فکر غریبی آقا باشم . اصلا چه می شد یک جای کوچکی هم در قلبمان به آقا اختصاص می دادیم که بعد از هر نماز و قبل از خواب و بیداری با ایشان درد و دل می کردیم ؟ از آقا می پرسیدیم که راه حل این همه غفلت ما چیست ؟ چرا این قدر کم، دلمون برای شما تنگ میشه ؟ اصلا می شه؟آقا قسمت می دهم به حق زینب کبری (سلام الله علیها ) بیا و دست ما گم کرده راه ها رو بگیر و به کوچه هدایت برسان. آمین یا رب العالمین