به اين پرسش بينديشيد
در يک کتاب کهن آمده است «کسي که بداند به اندازه کافي دارد، ثروتمند است.» اين جمله درست مثل يک پياز ميماند؛ هر پوستهاي از آن برداريد، پوسته ديگري در زير آن باقي خواهد ماند. حالا به اين پرسش بنگريد: به اندازه کافي يعني چهقدر؟ ما شما را با دو نکته راهنمايي ميکنيم:
1. تعبير و تفسير «کافي» کاملا شخصي است و هيچکس به غير از خودتان نميتواند اندازة آن را براي شما مشخص کند.
2. به اندازه کافي داشتن هيچ ارتباطي با فقر يا رياضيتپيشگي ندارد. در ضمن، اسراف در فراواني داراييها نيست،بلکه در لذت نبردن از آنهاست.
چند نکته يادگاري
* مدتها پيش يکي از دوستانم که تجربه يک زندگي مشترک واقعا استثنايي را دارد به من گفت که او در دوستي ميليونر است و در عشق و زندگي مشترک ميلياردر و در پيداکردن جهت زندگي بالاتر از ميلياردر. در دنيايي که تمام مردم به دنبال وقت ميگردند او قادر است لحظاتي را به خود، خانواده و يا کار مورد علاقهاش اختصاص دهد.
* پول را کالايي تصور کنيد که در ازاي دادن انرژي زندگي خود بهدست ميآوريم پس بايد آن را هشيارانه خرج کنيم. حالا قبل از خريد هر کالايي مازاد بر ضروريات اوليه از خود بپرسيد: آيا اين خريد به اندازة هزينهاي که صرف آن ميکنم در من احساس خوشي و رضايت بهوجود ميآورد؟
* پدر يک خانواده را در نظر بگيريد که همواره خود را بهخاطر کمبود وقت براي بودن با فرزندانش سرزنش ميکند او علاقهمند به عکاسي است اما آيا ميتواند بدون عذاب وجدان، آخرين مدل دوربين عکاسي خودکار را براي خود بخرد؟ آيا اين خريد، او را بيشتر از فرزندانش دور نميکند؟