اجاقم كور است
عادت شيخ انصارى اين بود كه در بازگشت از مجلس تدريس، ابتدا نزد مادر مىآمدو براى دلجويى از آن پيرهزن با وى گفت و گو مىكرد، و از اوضاع زندگى مردم پيشينمىپرسيد و مزاح مىكرد تا مادر را مىخنداند روزى شيخ به مادر گفت: دوران كودكىامرا به ياد دارى كه مشغول علوم مقدماتى بودم، و مرا براى انجام دادن كارهاى منزلبه اين سو و آن سو مىفرستادى، ولى من پس از فراغت از درس و مباحثه، آنها راانجام مىدادم و به منزل مىآمدم، و تو خشمگين مىشدى و مىگفتى «اجاقم كور است»
اكنون هم اجاقت كور است؟ مادر از روى مزاح گفت:
بله اينك هم چنين است، زيرا آن وقتبه كارهاى منزل نمىرسيدى و اكنون هم كه بهمقامى رسيدهاى، به سبب احتياط زيادى كه در صرف وجوه شرعى مىكنى، ما را تحت فشارقرار دادهاى.
(زندگانى و شخصيتشيخ انصارى، ص59)