جبران اندکی از آن آلودگیها
عدهای به در منزل حاج شیخ حسین زاهد که از بزرگان عرفا بودهاند، میروند. وقتی در میزنند صدای شیخ را میشنوند که پاسخشان میدهد ولی در را باز نمیکند، تا اینکه در مرتبه سوم شیخ درحالیکه بدنش خیس بوده در را میگشایند. وقتی دوستان از علت تأخیر ایشان جویا میشوند، میفرمایند: مادرم زمینگیر است من برای رفع نیاز، زیر پایش تشت میگذارم و از اتاق خارج میشوم تا مرا برای بردن تشت صدا کنند. امروز من صدای مادرم را نشنیدم و دیر به داخل اتاق رفتم. مادرم چون مرا دید عصبانی شد و با پای خود به لبه ظرف زد و همه آلودگیها را به من پاشید.
از شیخ حسین پرسیده بودند آیا با این رفتار مادرتان چیزی هم به ایشان گفتید؟ فرموده بودند: بله، گفتم: مادرجان! از اینکه من آلوده شدم اصلا ناراحت نشوید. من هم در کودکی بارها شما را آلوده کردم.
شیخ حسین زاهد که مزارشان در مرقد حضرت عبدالعظیم است نزدیک به پنجهزار شاگرد تربیت کردند.
بهنقل از استاد حسن عرفان
نشریه خانه خوبان -ش4