امام رضا علیه السلام در تشویق مردم به ولایت مداری و آگاه ساختن آنها از مقام والای امام معصوم، ثواب زیارت خویش را چنین بیان داشته است: «هر کس مرا زیارت کند، واجب است من نیز در قیامت به زیارت او بروم. سوگند به خدا… هر کس از شیعیان نزد قبر من دو رکعت نماز بخواند، مستحق آمرزش است». نیز از ایشان است که:"هر کس مرا زیارت کند، من نیز روز قیامت در سه جا نزد او می روم تا او را از سختی های قیامت برهانم: هنگامی که نامه های اعمال را به دست چپ و راست می دهند، هنگام عبور از صراط و هنگام نهادن اعمال در میزان.”
ای آستان قدس تو تنها پناه من بر خاک باد پیش تو روی سیاه من
می آید از درون ضریحت شمیم عشق پیچیده در فضای حرم سوز و آه من
چشمم به چلچراغ حریم تو روشن است ای چلچراغ چشم تو، خورشید راه من
گلدسته ات منادی صورت اذان عشق مأنوس با غروب و زوال و پگاه من
مهر از فروغ گنبد پاکت گرفته وام شمس الشموس هستی و نامت گواه من
ای غربت مجسم تاریخ، ای امام ای خاک پای مرقد تو بوسه گاه من
امام حسن علیه السلام در بستر احتضار گریه کرد.
به او گفتند:« شما دیگر چرا گریه می کنید؟ با اینکه فرزند رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم هستید و پیامبر در وصف شما سخنان بسیاری فرموده است. علاوه بر اینکه 20 بار پیاده به حج رفتهاید و سه بار تمام دارایی خویش را در راه خدا تقسیم کردهاید.»
فرمود:« به دو دلیل گریانم: ترس از موقف مطلع، جایی که پروردگار در محضر همه، بر پرونده انسانها اطلاع می یابد؛ و نیز جدایی از دوستان و آشنایانم.»
اي سرسبزي حياتم , اي چشمه ساز عطوفت , اي جويبار لطافت , اي ابر رحمت , اي صاحب هدايت , اي ميوه طراوت , اي سبزه زار صداقت , اي مبشر اميد , اي روح باغ زندگي , سلام بر تو و خاندان تو و بر هر انسان شايسته اي كه شور و شعور به پشت پنجره فولاد و ضريح آفتاب تو ميسايد .
آرزو دارم كه داربست دلم را در بست در اختيار رونق بهاري تو بگذارم تا اجازه دهي كه چلچلهي ياد تو بر بلندترين نقطهي آن به نغمه خواني خو بگيرد .
يا غريب الغربا بهترين دعايم را به سويت به پرواز در ميآورم كه : زمين تشنهي حضور عدالت است: پس گل غايب را به سوي دنياي حاضر روانه ساز و همهي ما را به فداي قیامش لياقت ده .
اي ضامن آهو ! آنكه دل من , آهوي رميده اي است رو به سوي تو . اماما ! از افقهاي دور از روشناي آينه و مهتاب به سوي تو آمدهام و در پي گرفتن «خط امانم »
اي ضامن؛ هرچه نياز و نيازمندي كه رو به سوي تو دارد و دل به عطوفت سبز تو ميسپرد ؛ اي تماميت انسان ! ايجلوه گاه بلند ايمان اي عشق تابناك خراسان ! اي افتخار سرزمين ايران ! اي كه آستان مقدس تو منظر و منزل ملايك آسمانهاست ! اي حج حاجتمندان ! اي نياز نمازگزاران … اي مولا ! روحم را در صحن و سراي نگاهت گذاشتهام با لطفت سيرابش كن.
زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول میطلبید و میگویید:اادخل یا حجه الله:ای حجت خدا آیا وارد شوم؟
به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول دادهاند و وارد شوید
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما به وجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید
زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام میروند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام میآیند
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با حضور در منزل شهیدان مصطفی احمدی روشن و داریوش رضایی نژاد، دو تن از شهدای نخبه کشور، در فضایی معنوی با خانواده های آنان دیدار و گفتگو کردند.
ایشان در جمع خانواده شهید احمدی روشن با اشاره به اینكه این شهدای نخبه جوان مایه افتخار كشور هستند، خاطر نشان كردند: ارزش وجودی این شهدا از دو بعد قابل توجه است، جنبه اول؛ فعالیتهای علمی و تحقیقی و تسلط آنان به كارهای مهم و حساس است كه نشان از استعداد برتر و نخبگی آنان دارد و جنبه دوم؛ ابعاد الهی و معنوی این جوانان است كه همین عامل زمینه را برای شهادت آنان آماده می كند.
حضرت آیت الله خامنه ای شهادت این جوانان را، در راه خدا و زمینه ساز پیشرفت اسلام دانستند و تأكید كردند: با پیروزی انقلاب اسلامی از تهمت های بزرگی كه دشمنان علیه این انقلاب مطرح می كردند این بود كه، راه علم در این كشور بسته شد، اما جوانان كشور با مجاهدت و تصرف عرصه های علمی و به میدان آوردن حرف نو و ظرفیت های بالای خود، این تهمت دشمن را باطل كردند.
رهبر انقلاب همچنین با حضور در منزل شهید داریوش رضایی نژاد با تأكید بر اینكه تلاش دشمنان برای ترور جوانان نخبه كشور، نشان دهنده عظمتِ كاری است كه آنان انجام می دهند، خاطر نشان كردند: امروز پیشرفت جمهوری اسلامی مایه دلگرمی ملتهای مسلمان و جوانان كشورهای اسلامی است.
شهید مصطفی احمدی روشن از دانشمندان و نخبگان برجسته كشور هفته گذشته در اقدام تروریستی عناصر وابسته به استكبار به فیض شهادت نائل شد، شهید داریوش رضایی نژاد نیز مرداد ماه امسال (1390) در اقدام تروریستی دیگر به شهادت رسیده بود.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
مراسم عید بود مرتضی حال عجیبی داشت، دید و بازدید آن سال برای او جلوهای دیگر داشت. همه ما متوجه تغییر روحیات او شده بودیم.نگران شدم اماسعی كردم كسی از این موضوع مطلع نشود. یك شب همینطور كه با هم صحبت می كردیم. گفت:«نمی دانم این روزها چه خوبی كردهام كه خدا این حال خوب را به من داده است»
مرتضی ماهها بود كه آسمانی شده بود اما عقل زمینی، قدرت درك عشق او را نداشت، عاشقان زمین را تنگنای محبس درد میدانند و زمانی كه پیك وصال فرا میرسد از شادی و شعف در پوست خود نمیگنجند و ذكر قلب و روحشان این است كه:«مرده اوئیم و بدو زندهایم».
منبع: كتاب همسفر خورشید
شهید سید مرتضی آوینی:
امام ایستاد و خطبه ای كربلایی خواند : « اما بعد… می بینید كه كار دنیا به كجا كشیده است ! جهان تغییر یافته ، منكَر روی كرده است و معروف چهره پوشانده و ازآن جز ته مانده ظرفی، خرده نانی و یا چراگاهی كم مایه باقی نمانده است . » «زنهار ! آیا نمی بینید حق را كه بدان عمل نمی شود و باطل را كه ازآن نهی نمی گردد تا مؤمن به لقای خدا مشتاق شود؟ پس اگر اینچنین است ، من درمرگ جز سعادت نمی بینم و در زندگی با ظالمان جز ملالت . مردم بندگان حلقه به گوش دنیا هستند و دین جز بر زبانشان نیست؛ آن را تا آنجا پاس می دارند كه معایش ایشان از قِبَل آن می رسد ، اگر نه ، چون به بلا امتحان شوند ، چه كم هستند دینداران .»
راوی
آه از رنجی كه دراین گفته نهفته است ! و اما سرّالاسرار این خطبه در این عبارت است كه « لِیَرغَبَ المؤمن فی لقاء رَبِّه ـ تا مؤمن به لقای خدا مشتاق شود.» یعنی دهر بر مراد سفلگان می چرخد تا تو در كشاكش بلا امتحان شوی و این ابتلائات نیز پیوسته می رسد تا رغبت تو در لقای خدا افزون شود… پس ای دل ، شتاب كن تا خود را به كربلا برسانیم! می گویی : مگر سر امام عشق را برنیزه ندیده ای و مگر بوی خون را نمی شنوی ؟ كار از كار گذشته است . قرن هاست كه كار ازكار گذشته است … اما ای دل ، نیك بنگر كه زبان رمز ، چه رازی را با تو باز می گوید :كلّ ارض كربلا و كلّ يوم عاشورا. يعني اگرچه قبله در كعبه است، اما فَاَينَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ. یعنی هر جا كه پیكر صد پاره تو بر زمین افتد ، آنجا كربلاست ؛ نه به اعتبار لفظ و استعاره ، كه در حقیقت . و هر گاه كه عَلَم قیام تو بلند شود عاشوراست ؛باز هم نه به اعتبار لفظ و استعاره . و اگر آن قافله را قافله عشق خواندیم در سفر تاریخ ، یعنی همین.
شهید سید مرتضی آوینی:
راوی
حسین دیگر هیچ نداشت كه فدا كند، جز جان كه میان او و ادای امانت ازلی فاصله بود… و اینجا سدره المنتهی است. نه… كه او سدره المنتهی را آنگاه پشت سرنهاده بود كه از مكه پای در طریق كربلا نهاد… و جبرائیل تنها تا سدره المنتهی همسفر معراج انسان است . او آنگاه كه اراده كرد تا از مكه خارج شود گفته بود: من كان فینا باذلاً مهجته و موطناً علی لقاءالله نفسه فلیرحل معنا، فاننی راحل مصبحا ان شاءالله تعالی. سدره المنتهی مرزدار قلمرو فرشتگان عقل است.
عقل بی اختیار. اما قلمرو آل كسا، ساحت امانتداری و اختیار است و جبرائیل را آنجا بار نمی دهند كه هیچ ، بال می سوزانند . آنجا ساحت انی اعلم ما لاتعلمون است ، آنجا ساحت علم لدنی است ، رازداری خزاین غیب آسمان ها و زمین؛ آنجا سبحات فنای فی الله است و بقای بالله ، و مرد این میدان كسی است كه با اختیار ،از اختیار خویش درگذرد و طفل اراده اش را در آستان ارادت قربان كند … و چون اینچنین كرد، در می یابد كه غیر او را در عالم اختیار و اراده ای نیست و هر چه هست اوست.
تیر سوم:
-بدوالان مهمونا میان
-لباستو درست کن.زشته اینجوری.مردم چی میگن؟!
زن سن بالایی هم نداشت ولی این همه سال کار کردن با
گردوغبار و موادشوینده از چهره جوانش زن میانسالی ساخته بود.روسریش را پشت سرش سفت بست و خم شد برای برداشتن جارو
-زهراخانم.ببین قشنگ همه جا رو تمیز کن.نمیخوام حرف توی کار باشه.مردمو که میشناسی.همش بلدن وراجی کنن و ایراد الکی بگیرن
زن لباس تازه دوخته شده اش را جلویش گرفت و مقابل آینه ایستاد
-ببین تمیز بشوریا.وای اون دفعه رفتیم خونه برادر جاریم.همه جا چرک.نمیخوام حالا که مردم میان خونه برادرمن، بگن خونه اشو ببین.کسی بالا سر کار نبوده
سالن خالی صدای زن را به طرز آزار دهنده ای منعکس میکرد
از بالای پله ها صدای گریه نوازد به گوش میرسید.
زن گوشهایش را تیز کرد.
-میشنوی زهرا خانم؟الهی عمه دورت بگرده.داداشم بعد عمری خدا بهش بچه داده
زیر لب وردی خواند به طرف بالای پله ها فوت کرد
زن کارگر سرش را از داخل دستشویی بیرون آورد.عرق پیشانیش را براق کرده بود.روسریش را از کنار گوشش کنار زد:
-چی گفتین خانم؟داشتم برس میکشیدم نشنیدم
-هیچی تو به کارت برس
و زن دوباره مقابل آینه رفت