چکیده پایان نامه با عنوان سيره اجتماعي پيامبر اکرم (ص) با مخالفان
عنوان: سيره اجتماعي پيامبر اکرم (ص) با مخالفان
استاد راهنما: حجت الاسلام و المسلمين حاج آقا غلامحسين محرمي
محقق: خانم مريم حضرتي
چکيده:
پيامبر اکرم (ص) در سرزمين جهل و خشونت و در ميان چهره هاي خشن جاهلان، دعوت خود را آغاز کرده و از همان آغاز دعوت اسلامي مخالفاني يافت که در برابر اين دعوت آسماني و نشر آن ايستادند.
مخالفان دعوت اسلامي بر سه دسته تقسيم مي شوند؛ دستۀ اول؛ مشرکان و بت پرستان بودند و با انکار اصل دعوت و مباني آن يعني توحيد و نبوت و معاد در برابر پيامبر (ص) صف آرايي کرده و با اتخاذ، مواضع اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي و نظامي و به راه انداختن جنگ هاي (بدر، احد، خندق، موته ، حنين و طائف و تبوک) در قبال آن حضرت، کوشيدند تا دعوت ايشان را متوقف سازند. اما رفتار پيامبر (ص) با اين دسته از مخالفان بسيار نجيبانه و در خور يک پيامبر رحمت بود، به طوري که صبر و تحمل بر آزار و اذيت آنها و عفو و گذشت بسياري از آنها، اصل اوليه در برخورد ايشان بود و تمامي جنگ هاي ايشان با قريش همۀ دفاعي بود نه تهاجمي. دستۀ دوم؛ منافقاني بودند که پا به مصالح و شرايط زماني و منافع شخصي، ظاهراً اسلام آورده، اما اعتقاد قلبي و باطني به آن نداشتند. و به همکاري و ياري دشمنان پيامبر (ص)، در جنگ ها و توطئه ها به صورت مخفيانه مي پرداختند و بعدها به صورت آشکارا (جنگ احد) در پي ضرر زدن به اسلام بودند و براي رسيدن به اين هدف از اصل تفرقه افکني بين مسلمانان استفاده مي کردند. اما پيامبر (ص) با اتصالي که به وحي الهي داشت همواره از نقشه هاي آنها آگاه مي شد و همواره با آنها مدارا مي کرد و برخورد احتياط آميزي با آنها داشت.دستۀ سوم؛ يهوديان بودند که نبوت و رسالت پيامبر (ص) را نپذيرفتند و کارشکني هاي خود را در زمينه هاي اعتقادي، فرهنگي و اقتصادي و سياسي و نظامي با به راه انداختن جنگ هاي بني قينقاع، بني نضير و بني قريظه و خيبر ادامه دادند. پيامبر اکرم(ص) آنها را دعوت به دين حق کرده و با استدلالات عقلي با آنها سخن گفت و براي بهبودي وضعيت و جلوگيري از فساد به انعقاد پيمان هايي اقدام کرد و در مرحلۀ آخر به جهاد با آنان و شدت عمل با اخراج آنها از جامعۀ مسلمانان پرداخت.
بدين ترتيب برخورد اوليه پيامبر اکرم (ص) با مخالفان بر اساس مدارا و رأفت بود و درگيري ها و برخوردها و برخوردهاي نظامي در اثر پيمان شکني وفتنه انگيزي و توطئه گري دشمنان بود که رسول مهر و محبت را ناگزير به واکنش و عمل متقابل وا مي داشت.