چکیده پایان نامه با عنوان ارتباط خودشناسي و خداشناسي
نام طلبه: وجيهه عادلي
استاد راهنما: باب الخاني
چکيده:
ارتباط خودشناسي و خداشناسي، بيان مي کند که چگونه پيوندي مي تواند بين اين دو امر وجود داشته باشد و چگونه مي توان از خودشناسي به خداشناسي رسيد.
در روايات بسياري، ارزش واهميت خودشناسي به اندازه اهميت خداشناسي دانسته شده، ومستقيما به اينكه خودشناسي راه وصول به خداشناسي است اشاره شده است ؛ همچون حديث گرانبهاى حضرت رسول اكرم -صلى الله عليه وآله-كه مى فرمايند: من عرف نفسه فقد عرف ربه.
چرا که تنها انسان است که به عنوان برترين مخلوق مي تواند کاملترين نشانه ها را از خالق خود نمايش دهد از اين رو منظور از اين خودكه معرفت خدا در پي شناختش حاصل مي شود، نفسي است که مجرد از ماده كه نمود خلقي روح است و به آن روح نيز اطلاق مي شود وبه مراتب بالاي آن كه گرايشات متعالي منتسب به اوست قلب نيز اطلاق مي شود قلبي كه واسطه ي بين روح ونفس حيواني يا عالم امر وعالم ماده بوده واز عقل كه مهمترين ابزار او جهت صعود از عالم ناسوت به عالم ملكوت است بهره مند است.
اين روح مجرد است که از حق تعالي در جسم مادي انسان دميده شده است و او را به مقام خليفه الهي و مسجود فرشتگان شدن، هدايت مي کند.
بر انساني که خواهان رسيدن به خوشبختي و کمال است، ضرورت دارد که به اين جايگاه والايي که مي تواند داشته باشد قلباً توجه داشته باشد و بداند چنين معرفت و توجه قلبي تنها از راه تزکيه، ايمان، عمل صالح و خلوص در عبادات حاصل مي شود.
اما مهمترين مطلب اينکه چنين معرفتي، شهودي است. شهودي که عين وجود انسان مي با شد؛ پس آنگاه که به شهود اين حقيقت که انسان کاملترين مظهر صفات خداست مي رسد. در واقع در اين مقام او عين مظهر صفات خدا شده است، بنابراين خداي خويش را که در آينه ي نفس خود تجلي نموده است به تماشا مي نشيند و در اين شهود حيران و سرمستانه، فاني در او مي شود و فقط او را مي بيند.