واى بر تو، واى بر ما
21 مرداد 1391
قاضى بخارا چنين حكايت كند:
وقتى در سمرقند به سوى خانه خان مىرفتم ناگاه در راه يكى از عالمان سمرقند پيش من آمد. گفتبه نزد خان مىروى؟ گفتم: آرى. گفت پيغام من به او برسان و بگوى كه آنچه به دست كسان تو مىرود، يا مىدانى يا نمىدانى اگر مىدانى و خاموشى واى بر تو و اگر نمىدانى واى بر ما، كه ما را سلطانى است كه از حال مردم خود خبر ندارد.
(جوامع الحكايت محمد عوفى)