حکايت يک روايت
زهرا موسوي
پيامبرصلی الله علیه و آله همراه اصحاب خويش از کوچههاي مدينه ميگذشتند و با ياران خويش مشغول گفتوگو بودند. در بين راه گروهي از کودکان را ديدند که مشغول بازي هستند. پيامبرصلی الله علیه وآله طبق سنت خويش به آنها سلام کردند و به روي آنان لبخند زدند. کودکان شادمان و خوشحال از توجه پيامبر از بازي دست کشيدند و به سوي ايشان شتافتند تا مورد ملاطفت و محبت ايشان قرار گيرند؛ چراکه عادت کرده بودند هرگاه پيامبر از کنار آنها بگذرد با ايشان بازي کند، و يا دست نوازش بر سر آنها بکشد. حتي اگر پيامبرصلی الله علیه و آله به يک سلام هم به آنان اکتفا ميکرد براي آنها ماية شادماني بود زيرا خود را مورد توجه ميديدند، آن هم توجه مردي بزرگ مثل پيامبر عظيمالشأن.
حجاب از ديدگاه حضرت زهرا
روزي مرد نابينايي با كسب اجازه به محضر حضرت زهرا آمد. حضرت از او فاصله گرفت و خود را پوشانيد، پيامبر اكرم كه در آن جا حضور داشت از حضرت زهرا پرسيد: «با اين كه اين مرد نابيناست و تو را نمي بيند، چرا خود را پوشاندي»؟ حضرت زهرا در پاسخ فرمود: «اگر او مرا نمي بيند، من كه او را مي بينم، وانگهي او بو را استشمام مي كند». پيامبر (به نشانه تأييد شيوه و گفتار حضرت زهرا«س») فرمود: «أَشْهَدُ اَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنّي؛ گواهي مي دهم كه تو پاره تن من هستي».
اميرمؤمنان علي فرمود: روزي همراه گروهي در محضر رسول خدا نشسته بوديم. آن حضرت به ما رو كرد و فرمود: «بهترين كار براي زنان چيست؟» هيچ كدام از حاضران نتوانستند جواب صحيح بدهند. هنگامي كه متفرّق شدند، من به خانه بازگشتم، و همين موضوع را از حضرت زهرا پرسيدم، و ماجراي سؤال پيامبر و پاسخ صحيح ندادن اصحاب را براي حضرت زهرا تعريف كردم، و گفتم هيچ يك از ما نتوانستيم پاسخ صحيح بدهيم. حضرت زهرا فرمود: ولي من پاسخ به اين سؤال را مي دانم، و آن اين است كه: «خَيْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لايَرِينَ الرِّجالَ وَلايَراهُنَّ الرِّجالُ؛ صلاح زنان در آن است كه آنها مردان نامحرم را نبينند، و مردان نامحرم آنها را نبينند».
* حجاب در اسلام به معناي پرده نشيني نيست، بلكه به معناي پوششي معقول براي جلوگيري از فساد، و حفظ كرامت زن است.
من به محضر رسول خدا بازگشتم و عرض كردم: «اي رسول خدا! از ما پرسيدي كه چه كار براي زنان برتر است، پاسخش اين است كه برترين كار براي زنان اين است كه آنها مردان نامحرم را نبينند، و مردان نامحرم آنها را نبينند».
پيامبر فرمود: «چه كسي به تو چنين خبر داد، تو كه اين جا بودي و پاسخي نگفتي؟» علي عرض كرد: «فاطمه چنين فرمود».
پيامبر از اين پاسخ خشنود شد، و سخن فاطمه را پسنديد و به نشانه تأييد او فرمود: «اِنَّ فاطِمَةُ بضْعَةٌ مِنّي؛ همانا فاطمه، پاره تن من است».
……………………………………………
حجة الاسلام والمسلمين محمد محمّدي اشتهاردي
نظر کردن خانمها به فيلمهاي ورزشي
نظر کردن خانمها به فيلمهاي ورزشي (پخش غيرزنده) که از سيماي جمهوري اسلامي ايران به نمايش درميآيد، بهويِژه در ورزش کشتي و شنا که اکثراً بدن مردان نمايان است چگونه است؟
حضرت آيتالله خامنهاي (دامظله)
نظر به فيلم و عکس اگر بدون ريبه و فساد باشد مانع ندارد.
حضرت آيتالله بهجت (ره)
اگر مفسده دارد يا مستلزم ريبه است بايد اجتناب شود.
حضرت آيتالله صافي گلپايگاني (دامظله)
جاير نيست.
حضرت آيتالله فاضللنکراني (ره)
بهتر آن است که در صورت نداشتن قصد ريبه و شهوت نيز اجتناب نمايند.
حضرت آيتالله مکارم شيرازي (دامظله)
چنانچه موجب فساد و انحراف باشد جايز نيست.
ياعلي ! كساني كه در آبادي قبور شما تلاش مي كنند و ملتزم به زيارت شما باشند ؛ همانند كساني هستند كه در ساختن بيت المقدس ، مددكار حضرت سليمان بوده اند . آنان كه قبور شما را زيارت مي كنند همانند كساني هستند كه بعد از حج واجب ، هفتاد حج به جا آورده باشند و به هنگام بازگشت از زيارت شما ، همانند روزي كه از مادر متولد شده اند از گناهان پاك مي شوند .
(مرثيه نامه ،مجيد عيوضي، ج14،ص16)
از خدا بترسيد و تسليم ما باشيد و امور خود را به واگذار کنيد چون وظيفه ما است که شما را بينياز و سيراب بنماييم همان طوري که ورود شما به چشمه معرفت به وسيله ما ميباشد ؛ و سعي نماييد به دنبال کشف آنچه از شما پنهان شده است نباشيد .
………………………………………….
بحارالانوار ج53ص191و 179
سيد حسن زماني
غيبت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هم به معني پوشيده بودن او از ديدگان مردم و هم به معني ديدن امام ولي نشناختن او در روايات بيان شده است.[1] امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف از آغاز زندگي، پنهاني ميزيست؛ و پدر بزرگوارش او را فقط به عدهاي از ياران خاص نشان داد. با شهادت امام يازدهم عليه السلام، امامت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف و دوره غيبت صغري به مدت 69 سال شروع شد. ويژگي اين دوره ارتباط امام با پيروانش به واسطه چهار نايب خاص بود عليه السلام كه با نام معرفي شده بودند. از سال 329 ه.ق اين ارتباط قطع شد، و دوره غيبت كبري(بلند مدت) حضرت آغاز شد و تاكنون ادامه دارد.
زمينه سازي براي غيبت
سالها پيش از تولد حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم و پيشوايان معصوم عليهم السلام از غيبت او سخن ميگفتند. از زمان امام هادي عليه السلام رفت و آمد شيعيان با امام كم شد. اگر كسي با آن حضرت كار داشت به وسيلة نمايندگان حضرت و در برخي موارد از پشت پرده با امام سخن ميگفت. شيعيان كم كم براي غيبت آماده شده و آموختند كه بايستي به عالمان ديني يا وكيلان امام مراجعه نمايند. با شهادت امام حسن عسكري عليه السلام رابطه امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف با مردم قطع نشد و مردم به واسطه نايبان خاص با ايشان در ارتباط بودند. در اين دوره عليه السلامغيبت كوتاه مدت) شيعيان به رفت و آمد بيشتر با عالمان دين عادت كرده و براي غيبت بلند مدت حضرت آماده شدند.
غيبت سنت الهي
نهان زيستي و غيبت پيشوايان دين از سنتها و روشهاي خداوند است و در زندگي برگزيدگاني چون: ادريس، الياس، موسي، عيسي و خضر عليهم السلام اتفاق افتاده است.
امام صادق عليه السلام فرمود:
براي قائم ما غيبتي است كه مدت آن طولاني خواهد بود. راوي پرسيد: دليل اين غيبت چيست؟ امام پاسخ دادند: خداوند ميخواهد سنتهاي پيامبران، در پنهان زندگي كردن را در مورد امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف جاري كند.[2]
حكمت غيبت
مطابق روايات دليل اصلي غيبت چون سري از اسرار الهي است بيان نشده است اما مواردي به عنوان حكمتهاي غيبت مطرح شده است؛
1. همراهي نكردن مردم؛
وقتي مردم ارزش پيامبر و امام را ندانند و دستورهاي آنان را انجام ندهند و مخالف گفتار آنان رفتار كنند، خداوند حق دارد او را از مردم بگيرد تا در روزگار پنهان بودنش ارزش او را بفهمند و براي آشكار شدن امام تلاش كنند. مانند ماهي تا وقتي كه درون آب است ارزش آب را نميداند ولي وقتي از آب بيرون ميافتد تازه ميفهمد چه نعمتي را از دست داده است و براي به دست آوردن آن تلاش ميكند.
امام محمد باقر عليه السلام فرمود: «وقتي خداوند همراهي و هم نشيني ما را براي گروهي خوش ندارد، ما را از ميان آنان برگيرد».[3]
2. حفظ جان امام؛
مهمترين دليل پنهان شدن پيشوايان دين از مردم حفظ جانشان بوده است تا در زمان مناسب دوباره به بيان دستورهاي خداوند مشغول شوند. پيامبر اسلام از مكه به مدينه مهاجرت کرد و در غار پنهان شد تا مشركان مكه او را نکشند. امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز براي حفظ جانش مدتي از ديدگان مردم پنهان شده است تا در زمان مناسب قيام و زمين را پر از عدل و داد كند.
امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف پيش از قيام خود مدتي از چشمها پنهان خواهد شد. راوي پرسيد: دليل آن چيست؟ فرمود: براي حفظ جان خود.[4]
البته امام چون ولي خدا است، جان خود را براي حفظ دين ميخواهد. اگر شهادت به حفظ دين كمك كند چون امام حسين عليه السلام قيام ميكند ولي اگر كشته شدن او نتيجهاي براي دين نداشته بلكه بقاء او لازم باشد چون پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم كه صلح حديبيه را پذيرفت جان خود را محفوظ ميدارد.
3. بيعت نكردن با ستمگران؛
هريك ازپيشوايان ما به دليل آماده نبودن زمينه براي قيام و نداشتن ياور، در زماني مجبور به قرارداد ظاهري با ستمگر زمان خود بودند. ولي براي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف چنين نيست. او مأمور است وقتي ميآيد، قيام كند و زمين را از عدل و داد پر كند.[5][5] و بايستي بر عهدهاش قراردادي نباشد تا هر لحظهاي که شرايط آماده شد، ظهور كند و مجبور به پيمان شكني نشود.
4. آخرين ذخيره خداوند؛
اگر هريك از پدران امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به شهادت ميرسيدند، امامي بود تا جانشين او شود ولي با توجه به اينكه امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف آخرين فرد از پيشوايان معصوم براي هدايت انسانها است اگر در زماني كه شرايط آماده نيست آشكار شود مانند پدرانش به شهادت ميرسد و زمين از حجت خدا خالي ميماند. شيخ مفيد مينويسد: اگر هريك از پدران او هنگام ظهور به شهادت ميرسيدند با حكمت الهي عليه السلامخالي نبودن زمين از حجت خدا) منافات نداشت و جانشيني جاي او مينشست ولي اگر امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف آشكار شود خونش را ميريزند و با حكمت خداوند منافات دارد.[6]
5. دوران غيبت دوران آزمايش؛
خداوند بندگانش را با وسايل گوناگون ميآزمايد يكي را با مال، ديگري را با بيماري و….. در آيه 155 سوره بقره خداوند انواع امتحانها را اين گونه بيان ميكند «شما را به نوعي از ترس و گرسنگي و زيان مالي و جاني و كمبود محصول، آزمايش ميكنيم و صبر كنندگان را بشارت بده». يكي از آزمونهاي خداوند نسبت به بندگان پنهان بودن امام زمانشان است. تا افراد در امتحانهاي متفاوت آزموده شوند و در هنگام ظهور بهترينها بروز و ظهور يابند و ديندار واقعي از بيدينان جدا شوند.
امام كاظم عليه السلام فرمود: وقتي پنجمين فرزندم غايب شد مواظب دين خود باشيد تا هيچكس شما را از آن بيرون نكند براي قائم ما غيبتي خواهد بود كه گروهي از پيروان او از دين خود برميگردند، اين غيبت آزمايشي است كه خداوند با آن بندگانش را امتحان ميكند.[7]
در پايان متذكر ميشويم؛ چنانكه در برخي روايات آمده وقتي ميدانيم خداوند حكيم و كارهاي او از روي حكمت است عليه السلامو غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف بنابر دستور پروردگار متعال ميباشد)، پس اگر دليل غيبت را هم ندانيم چون كار خدا است، آن را ميپذيريم.
——————————————————————————-[1] . غيبت نعماني، ص144، باب10، ح3، كمال الدين، ج2، ص170، باب43، ح8.
[2] . علل الشرايع، ج1،ص245، باب179، ح7؛ بحارالانوار، ج52، ص90، باب20، ح3.
[3] . علل الشرايع، ج1، ص244، باب179، ح2.
[4] . كمال الدين، ج2، ص233، باب48. ح7.
[5] . كمال الدين، ج1، ص581، باب29، ح2.
[6] . فصول العشره في الغيبه، فصل9، ص116.
[7] . اصول كافي، ج1، ص326، ح2.
دين خدا همان است كه وعده آن در كتاب الهي آمده است. خداوند به كساني كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند، وعده داده كه آنها را در زمين جانشين مي گرداند و دين پسنديدهاي را كه پس از ترس، به آنها آرامش بخشد، برايشان مستقر و مستحكم گرداند.[1]بديهي است دين مورد رضايت خدا، همان است كه خداوند آن را اسلام ناميد و در روز غدير به آن رضايت داد. استقرار اين دين ممكن نخواهد بود جز آشنايي با برپاكنندگان آن و عمل به دستوراتشان، تاريخ شاهد زمينه سازي جانشينان پيامبر اكرم صل الله عليه و آله و سلام يكي پس از ديگري است. تا مقدمات قيام بر پا كننده دين مورد رضايت خدا را فراهم سازد.
علي عليه السلام كه پس از پيامبر صل الله عليه و آله و سلام اولين جانشين او بود، مردم را به وجود امامي غايب از فرزندان خود خبر مي داد كه جهان را پر از عدل و داد كند همانطور كه از ظلم و جور آكنده است.
چه زيباست كه شادماني میلاد حجت خدا بر روی زمین، مهدي عجل الله تعالي فرجه را با شيريني معارف امير مؤمنان عليه السلام درباره ایشان، بياميزيم و اين شور را شعور و اين عشق را با عمل همراه سازيم.
1. بخشنده
«بسيار بخشنده است».[2]
محمود اباذري
امام معصوم عليه السلام حجت و خليفه خداوند بر روي زمين است. او مانند پيامبر از سوي پروردگار برگزيده ميشود. امام تمام مسؤوليتهاي رسول گرامي اسلام صل الله عليه و آله و سلام به جز دريافت وحي تشريعي را بر عهده دارد، اگر پيشواي معصوم از ديدگان ما پنهان باشد و نتواند به بيان قرآن و احكام و تشكيل حكومت بپردازد، آيا ميتواند با اين حال در حيات بشري تأثير گذار باشد؟
در اين نوشتار برخي از آثار و بركتهاي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف كه نهان از چشمان ما است، به صورت خلاصه بيان ميشود.
اول: اميد بخشي
نقش حياتي و شگفت انگيز اميد در سعادت فرد و جامعه بر كسي پوشيده نيست، وقتي اميد ميآيد تلاش و حركت جايگزين رخوت و سستي ميشود و در يك سخن؛ انسان به اميد زنده است. مهمترين دليل شكست مسلمانان در جنگ احد، شايعه شهادت رسول خدا صل الله عليه و آله و سلام بود. وقتي اين خبر دروغ پخش شد، عدّة كمي به اندازه انگشتان دست، اطراف پيامبر باقي ماندند.[1] شيعه با اعتقاد به امامي كه زنده است و حاضر و ناظر و پشتيبان آنان است، خود را حفظ كرده و به پيش ميرود ولي اهل سنت اعتقاد دارند، مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در آخرالزمان به دنيا ميآيد و سپس ظهور خواهد كرد.
آنان به امام زنده معتقد نيستند به همين دليل جوامع سني نشين عموماً داراي انتظاري سرد و خاموش هستند ولي انتظار در جوامع شيعي، زنده و نيرو آفرين است. دليل اين نشاط دو نكته اساسي است:
1. شيعه با اعتقاد به وجود امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و قدرت و علم گستردة او، خود را داراي پشتوانة قوي و فولاديني ميبيند، چون كوهي استوار در برابر دشمن ميايستد و به پيش ميرود.
2. شيعه، با اعتقاد به نقش و تأثير انسانها در پايان يافتن غيبت امامشان و برپايي عدالت در جهان، تلاش خود را براي فراهم كردن زمينههاي ظهور انجام ميدهد كه نمونه بارز آن انقلاب اسلامي ايران است.
آيت الله جوادي آملي
وجود مبارك امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف انسان كامل عصر ماست و وجود انسان كامل از آن جهت كه مظهر اسم اعظم الهي است، واجد تمام كمالات است و بر همين اساس، امام معصوم مايه تأمين حيات معنوي و سرچشمه آب زندگاني است: (اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا)؛1 خداوند زمين را پس از مردنش زنده ميكند و زندگي مرهون آب است: (وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ)2 و امام معصوم عليه السلام همان چشمه زلالي است كه سرزمين دلها با آن زنده ميشود.
آب زندگاني، باراني نيست كه از بالا ببارد و آب چشمه يا چاه نيست كه از پايين بجوشد، بلكه حقيقتي است كه به صورت قانوني الهي در عرصه تشريع و در قالب انسان كامل و معصوم در عرصه تكوين ظهور ميكند. كتاب خدا دين الهي را چشمه حيات عرصه تشريع ميشناساند و در بيان حياتبخشي آن ميفرمايد: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ)؛3 يعني راهآورد دين، نه تنها افيون و مخدر نيست بلكه نيروي محرك و عامل حيات و پويايي است.
رسول اعظم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم نيز در سخني نوراني ـ همان طور كه گذشت ـ شناخت انسان كامل و امام معصوم هر عصر را عامل حيات معقول فرد و جامعه معرفي فرمود: من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهلية؛4 آن كه بميرد و امام معصوم در عصر خويش را نشناخته باشد، چونان جاهلان و به مرگ جاهليت مرده است و چون مرگ عصاره زندگي است، آن كه جاهلانه مرده، زيستني جاهلانه داشته است و فاقد حيات معنوي و والاي انساني بوده است.
آخرين امام شيعيان و دوازدهمين جانشين رسول خدا صلي الله عليه و آله در سپيده دم جمعه، نيمه شعبان سال 255 هجري قمري ( 868 ميلادي ) در سامراء يكي از شهرهاي عراق، ديده به جهان گشود.
پدر گرامي او، پيشواي يازدهم شيعيان حضرت امام حسن عسكري عليه السلام و مادر بزرگوار آن حضرت، بانويي شايسته به نام «نرجس» بود كه درباره مليّتِ او روايات، مختلف است. مطابق روايتي، آن حضرت دختر «يشوع» پسر امپراتور روم بوده و مادرش از نسل «شمعون» وصي حضرت عيسي عليه السلام است. برابر اين روايت نرجس در پي خوابي شگفت مسلمان شد و به هدايت امام عسكري عليه السلام خود را در ميان سپاه روم كه عازم نبرد با مسلمانان بودند قرار داد و همراه جمعي ديگر به اسارت لشكر اسلام در آمد. امام هادي عليه السلام كسي را فرستاد كه او را خريداري كرد و به سامراء آورد.[1]
روايات ديگري نيز نقل شده است[2] ولي آنچه مهم و قابل توجه است اينكه حضرت نرجس عليها السلام مدتي در خانه حكيمه خاتون ـ از خواهران بزرگوار امام هادي عليه السلام ـ بوده و تحت تعليم و تربيت ايشان قرار گرفته است و مورد احترام فراوان حكيمه عليها السلام بوده است.