مروری بر اصول اندیشه ای شهید صدر
پیوند: http://www.aviny.com
علامه شهید، آیت الله سید محمدباقر صدر، یكی از بزرگترین اندیشمندان مسلمان ـ و به تعبیر امام خمینی: «مغز متفكر اسلامی» ـ در تاریخ اسلام به ویژه در قرن چهاردهم هجری است. فقیهی جامع الشرایط، فیلسوفی اجتماعی، مفسری بزرگ، متفكری آگاه به فرهنگ و علوم زمانش، نویسنده ای توانمند و پركار و سیاستمداری هوشمند و شجاع و دردمند بود. سید محمدباقر صدر در تاریخ 25 ذی القعده 1353 در شهر مقدس كاظمین دیده به جهان گشود.[1] و دومین فرزند خانواده بود. خواهرش «آمنه بنت الهدی صدر» یكی از زنان دانشمند، شاعر، نویسنده و معلم فقه و اخلاق بود كه در مسیر جهاد و مبارزه، با برادرش سید محمدباقر همگام شد و سرانجام سرنوشت هر دو به شهادت و سعادت ابدی ختم گشت.[2] سید محمدباقر، از پنج سالگی به مدرسه رفت و تا یازده سالگی دوره ابتدایی را به اتمام رساند. در این دوران، نبوغ شگفت انگیز و استعداد سرشار خدادادی در او درخشید و تعجب آموزگاران و همكلاس های خود را برانگیخت، به طوری كه اولیای مدرسه تصمیم گرفتند او را به مدرسه كودكان تیزهوش و نابغه بگذارند تا به هزینه دولت درس بخواند و پس از طی مراحل لازم و قانونی، به دانشگاههای اروپا یا آمریكا اعزام كنند و در رشته های علوم جدید تحصیل كند و به كشور خود بازگردد.او به تحصیل علوم دینی و پرداختن به رشته كار پدرانش گرایش داشت و از طرفی مادر و برادر بزرگش رضایت ندادند كه او به پول دولت وابسته به غرب و دست اندركاران خود باخته آموزش و پرورش آن روز عراق، درس بخواند… بالاخره با راهنمایی دو دایی فقیه و دانشمندش آیت الله «شیخ محمدرضا آل یاسین» و آیت الله «شیخ مرتضی آل یاسین» به فراگیری دروس حوزوی و علوم دینی پرداخت.[3] |
تحصیلات علوم دینی را با كتاب «معالم الاصول» نزد برادرش سید اسماعیل آغاز كرد و دیگر كتاب های دوره سطح حوزه را با شور و شوق و تلاش بسیار در مدتی كوتاه خواند و تمام كرد. او علاوه بر تحصیل، دروس ابتدایی را نیز به خواهرش بنت الهدی می آموخت و بنت الهدی بی آن كه به مدارس نامناسب دخترانه آن روز عراق پای بگذارد، نزد برادرش سید محمدباقر و گاه سید اسماعیل، قرآن، ادبیات، تاریخ، حدیث، فقه، اصول و… را آموخت [4]سال 1365 ق. كه دوازده ساله بود به همراه برادرش سید اسماعیل به نجف اشرف رفت تا در محضر اساتید بزرگ حوزه علمیه شهر امامت، به تحصیلات عالی بپردازد. او دوره عالی فقه و اصول را در نزد مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خویی و مرحوم آیت الله شیخ محمدرضا آل یاسین گذراند.[5]
فلسفه اسلامی (اسفار ملاصدرا) را از مرحوم «شیخ صدرا بادكوبه ای» آموخت. و در كنار آن، طی سالها، فلسفه غرب و نظرات فلاسفه غیرمسلمان را به دقت مورد تحقیق و نقد قرار داد.[6] كتاب «فلسفتنا» (فلسفه ما) گویای ابعاد گسترده اندیشه های فلسفی سید محمدباقر صدر است.در دیگر رشته های علوم مثل حدیث، رجال، درایه، كلام و تفسیر نیز سالها به تحصیل و تحقیق و مطالعه گذراند و به كمال رسید. سید محمدباقر در طول هفده ـ هیجده سال تحصیل (از آغاز تا پایان) علاوه بر استفاده از هوش و استعداد و نبوغ فوق العاده اش، روزانه حدود شانزده ساعت به تحصیل و مطالعه و مباحثه و تحقیق می پرداخت.[7] و خودش نیز همیشه می گفته است كه من به اندازه چند طلبه درسخوان، تلاش میكنم. در سایه این پشتكار جانانه بود كه بر همه مشكلات فایق آمد و در كسب دانش و فضیلت به مقامی عالی دست یافت و گفتهاند كه از هنگام بلوغ شرعی، خود مجتهد شده بوده و از مجتهد دیگری تقلید نكرده است.[8]
اصول اندیشه ای شهید صدر:
نقش برجسته و برتر سید محمدباقر صدر به عنوان رهبر فكری و معنوی و الهامبخش شیعیان عراق غیرقابل تردید است. نوشته های درخشان او و نیز شهامت و درستكاریاش او را به سرچشمه حیاتی فعالگرایی شیعه عراق تبدیل كرد.[9] مطالعات و بررسیها و تحقیقات او از مهمترین عواملی بود كه ذهنیتهای اندیشمندان جامعه اسلامی را در برابر یورشهای فرهنگی غرب استواری بخشیده است .علاوه بر آن تحول در فعالیتهای تشكیلاتی اسلامی از دیگر دستاوردهای مهم شهید صدر است. طرح دگرگون ساز شهید صدر در سه حوزه قابل بررسی میباشد.
1_ ایجاددگرگونی بنیادی فكری
2_ ایجاددگرگونیهای اجتماعی
3_ ایجاد دگرگونیهای سیاسی.
اصول دگرگون ساز بنیادی شهید صدر در عرصه فكر و اندیشه بر پایههای زیر استوار است.
1_ بازسازی اندیشه اسلامی بطوریكه این اندیشه بتواند ضمن حفظ اصالت برخاسته از قرآن و سنت متناسب با نیازهای زندگی كنونی عرضه گردد و نیازمندیهای انسان معاصر را برآورده سازد.
2_ تجدید نظر در شیوههای تحقیق و تدریس در حوزههای علمیه و مراكز مطالعات اسلامی و بهینهسازی پژوهشهای علمی در برنامههای مرسوم دینی و هماهنگ ساختن محتوا و شكل آن با چشماندازها و نیازهای انسان معاصر.
3_ عرضه اسلام به مثابه نظامی هماهنگ و همبسته و برخاسته از دیدگاه فلسفی محكم درقبال هستی و انسان با پشتوانه استدلال منطقی با تأكید بر استقلال مكتب فكری آن و نیز با پرهیز از روشهای انفعالی در عرصه اسلام .
4_ مقابله اصولی با اندیشه مخالف .
5- تربیت نسلی فعال و پرنشاط از كادرهای فكری از میان علمای حوزه و روشنفكران دانشگاهی و مسلح كردن آنها با فرهنگ ریشهدار و اندیشه نوین اسلامی و گسیل آنان به عرصههای كارزار با جریانهای الحادی و مادی مخالف .[10]
شهید صدر متوجه شده بود كه تغییر اوضاع اجتماعی امت تنها به یاری آن دستگاه رهبری عملی میشود كه هم مورد اعتماد امت باشد هم برخوردار از شایستگیهایی در رهبری باشد كه امكان تغییر در اوضاع اجتماعی و تبدیل آن به حالت مطلوب را فراهم سازد. در هیئت اجتماعی امت جز دستگاه مرجعیت دینی كه قلب تپنده است و محور فعالیتهای دینی و حركت اجتماعی آن به شمار میرود دستگاه دیگری با چنین قابلیتهایی وجود ندارد. ناگزیر باید از این دستگاه شروع كرد و آنرا از دستگاهی فردی و متكی به شخص به نهادی اصولی تبدیل كرد كه ایفای نقش راهبردی و دگرگونساز امت را برای مرجعیت دینی فراهم آورد. از نگاه شهید صدر مهمترین جنبههایی كه باید در مرجعیت صالح و توانمند وجود داشته باشد از این قرارند:
1_ هدفمندی آگاهانه
2_ پیگری جدی این اهداف و تلاش برای تحقق آنها
3_ پیمودن راه و مسیر و مراحل عملی كه تحقق این هدفها را تخمین مینماید.
از نظر او تحقق عملی این اهداف مستلزم آن است كه مرجعیت صالح دو گام بردارد:
1_ تدارك عملی قبلی بدین معنا كه پیدایی و ظهور مرجعیت صالحی كه حامل هدفهای پیش گفته باشد مستلزم وجود زمینهای مساعد در حوزه و امت است.
2_ بهبود و تكامل شیوههای مرجعیت بدین منظور كه دستگاه مرجعیت حتماً باید بهبود و تكامل یابد كه این امر نیز با بهینهسازی دستگاه مرجعیت امكان پذیر است.[11]
در حوزه سوم یعنی حوزه دگرگونیهای سیاسی او معتقد بود كه دگرگونیهای همهجانبه در امت جز از طریق به اجرا گذاردن كامل شریعت خداوندی در امور زندگی تحقق نخواهد پذیرفت. این امر نیز مستلزم برقراری حكومتی اسلامی است كه عهدهدار پیاده كردن اسلام در تمامی جنبهها در زندگی جامعه بشری باشد. برای تحقق این امر ناگزیر باید امت را چه به لحاظ فكری و چه به لحاظ عملی در عرصه سیاسی آماده ساخت. به عقیده شهید صدر آمادهسازی و تدارك عملی باید از طریق دستكم چهار طرح به شرح زیر صورت گیرد :
1_ بازسازی دستگاه مرجعیت دینی به طوری كه از عهده رهبری فكری و سیاسی امت برآید.
2_ تدارك پایگاههای گسترده و مؤمن مردمی كه به اسلام ایمان حقیقی داشته و آنرا عمیقاً و آگاهانه و با تكیه بر اصل همهجانگی آن درك كرده باشند.
3_ ایجاد نیروهای آگاه و فعال در صفوف امت اسلامی كه عهدهدار تربیت و راهنمایی و بستدهی به آن در جهت هدف سیاسی موردنظر باشند.
4_ ایجاد تشكیلاتی اسلامی انقلابی كه زیرنظر مرجعیت عالی دینی فعالیت كند و هدفهای آنرا آویزه گوش قرار دهد و سعی در تغییر اوضاعفاسد و تحقق هدفهای سیاسی مرجعیت داشته باشد.[12]
او در آغاز جوانی حزبی را به نام «حزب الدعوه الاسلامیه» پایهگذاری كرد. این اقدام در ظرف زمانی خود با توجه به سطح فكر سیاسی موجود آن روز در حوزه علمیه نجف از شعور عمیق سیاسی وی حكایت میكرد و حركتی آگاهانه بشمار میآمد. در روزگاری كه بسیاری از دینداران هرگونه انتساب به یك حزب اسلامی را نشانه انحراف از اسلام اصیل و همگامی با استكبار میدانستند. برافراشتن بنیان یك حزب اسلامی به راستی بازگوكننده بینش اسلامی او بود. جریان تأسیس این حزب در سال 1377 ق اتفاق افتاد. شهید صدر در جلسات هفتگی خود به بررسی و تحلیل مصالح امت اسلامی میپرداخت. اما با آنكه خود در تأسیس حزب پیشگام بود بعد از حدود پنج سال این تشكل اسلامی را ترك كرد. زیرا برخی بدخواهان نسبت به این عمل او نزد مرحوم آیتالله العظمی سیدمحسن حكیم زبان به اعتراض گشودند.آایتالله حكیم در پیامی به شهید صدر نوشت: شأن شما پاسداری از همه حركتهای اسلامی است اما وابستگی به یك حزب خاص سزاوار نیست. شما باید همه ابعاد مسائل اسلامی را مورد نظر داشته باشید. شهید صدر بعد از مدتی از حزب مذكور كنار كشید. وی پس از رحلت آیتالله حكیم به تدریج عهدهدار مرجعیت شد و در این زمان بود كه نظریه لزوم جدایی دستگاه مرجعیت صالحه از تشكیلات حزبی را مطرح ساخت.[13]
دستاورد های شهید صدر:
بطور كلی مهمترین دستاوردهای شهید صدر را میتوان به شرح زیر دانست:
1_ ابداع شیوههای پژوهشی روشمند در مطالعات اسلامی
2_ مطالعه و تأمل در اندیشههای دیگران و برخورد منطقی با آنها در بحثهای علمی
3_ پرداختن به معضلات و مسائل روز جامعه بشری
4_ نواندیشی در عرصه مطالعات اسلامی
5- تربیت كادرهای برجسته علمی و اخلاقی در حوزه علمیه و خارج از آن كه اثر بسزایی در سمت و سودهی به حركت اسلام و تربیت امت و رهنمونی بخشها و اقشار مختلف آن داشتهاند.
6- مصونیت بخشی و ایمنسازی اندیشه روشنفكران مسلمانان در برابر هجوم اندیشههای الحادی غرب
7_ بنیانگذاری تشكیلات انقلاب اسلامی كه جهشی كیفی در تاریخ نهضتهای اسلامی شیعیان بشمار میرود.
8- بنیانگذاری دستگاه مرجعیت عالی با استفاده از طرح مرجعیت صالح
9_ آغازگری انقلاب اسلامی در عراق و رهبری آن و پس از آن ارائه تخمینهای لازم برای تداوم و استمرار آن از طریق مقاومت قهرمانانه در برابر ستمگران تا لحظه شهادت.[14]
یكی از موارد غیرقابل انكار پیرامون شخصیت شهید صدر نقش او به عنوان یكی از پدر خواندههای فكری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. در واقع شواهد حاكی از آن است كه او كمك عمدهای به چهارچوب ایدئولوژیك نظام اسلامی ایران كرده است. او پس از بازگشت پیروزمندانه امام خمینی(ره) به ایران بررسیهای ششگانهای تحت عنوان «اسلام راهنمای زندگی» برای امام فرستاد كه نظریه اسلامی او در مورد ساخت امت، نقش پیشتازی مقامات مذهبی، توزیع اختیارات اجرایی و قضایی و طرح نظریه اقتصاد اسلامی را دربر میگرفت.[15]
نكته دیگری كه در مورد زندگی و شخصیت شهید صدر نمیتوان بدون اشاره از آن گذشت، ضعفی بود كه مرجعیت عالی آن زمان عراق (مرحوم آیتالله خوئی) در حمایت از مواضع انقلابی سترگ شهید صدر نشان داد. این ضعف چشمگیر در موضع مرجعیت عالی به پراكندگی مواضع دینی در سختترین شرایط رویارویی با رژیم بعثی و خونخوار عراق منجر شد و موجب عدم همراهی فراگیر و گسترده شهید صدر از سوی تودهها شد.[16] لذا او نتوانست كل جامعه را به حركت درآورد و سركوب وحشیانه سالهای 1980 رژیم بعثی به الدعوه و جنبش شیعی ضربات سنگینی وارد ساخت. و آیتاله شهید سیدمحمدباقر صدر به جرم حمایت از حزبالدعوه اعدام شد و به فیض عظمای شهادت نائل آمد .
منابع:
مباحث الاصول، سید كاظم حسینی حائری، چاپ 1407، قم، مقدمه، ص 33 به نقل از : 1-كتاب گلشن ابرار، مصطفی قلی زاده ، جلد 2
2-شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، مصطفی قلی زاده، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ 1372، ص 17ـ18
همان، ص 23-3
همان، ص 24-[4]
مباحث الاصول، مقدمه، ص 42-[5]
شهید صدر بر بلندای اندیشه و جهاد، ص 29.-[6]
مباحث الاصول، مقدمه، ص 44 -[7]
همان، ص 52-[8]
[9] - كدیور ، جمیله. مصر از زاویه ای دیگر . تهران: اتشارات اطلاعات ، 1373 ، ص 138 .
[10] - اراكی، محسن. دورهها و پیشگامان یبداری اسلامی. ترجمه محمد مقدس. تهران: فراكتاب، 1381، ص 100
[11] - اراكی ، محسن . پیشین ، ص 107-100 .
[12] - همان ، ص 110-109 .
[13] - ابوالحسینی، رحیم. “شهید سیدمحمدباقر صدر “. فصنامه اندیشه تقریب. سال دوم، شماره 6، 1385، ص 109 .
[14] - اراكی ، محسن . پیشین ، ص 122- 113 .
[15] - دكمچیان، هرایر. اسلام در انقلاب. ترجمه حمید احمدی. چاپ چهارم تهران: مؤسسه كیهان1383، ص 333 .
[16] - اراكی ، محسن . پیشین ، ص 129 .