مثل از شير گرفتن
شير براي بچه تا يک مقطعي سودمند بوده و زمينه رشد و استعداد او را فراهم ميکند، ولي از يک مقطعي به بعد بايد او را از شير گرفت وگرنه زيانبار است، و آثار معکوس دارد و اين را مادرها خوب ميفهمند، اما بچهها نه! لذا شيون و فرياد ميکنند، ولي مادرها با وجود اينکه کانون مهر و محبتاند به فرياد و ناله آنها هيچ اهميتي نميدهند. خداوند هم نسبت به ما همينطور است، نعمتهايي مثل سلامت و آرامش به ما ميدهد، ولي تا يک مقطعي اينها براي ما خوب بوده و مايه سعادت ما خواهد بود، و از يک مقطعي به بعد زيانبار و خطرناک است، لذا آنها را از ما ميگيرد، ولي يادمان باشد، ميگيرد تا بيشتر بدهد همانطور که مادر يک غذا به نام شير را ميگيرد تا سفرهاي پيش روي فرزند خود بگشايد. چون شاديها مثل شير دادن است و غم و اندوهها مثل گرفتن از شير.
تمثيلهايي از استاد محمدرضا رنجبر