ياري امام زمان(عج) در اين زمان به انجام صحيح وظايف خود در زمان غيبت است . وظيفه منتظر امام زمان(ع) اين است كه مانند يك منتظر واقعي زندگي كند. وقتي انسان حقيقتا منتظر كسي باشد تمام رفتار و سكناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر ميهمان باشد حتما خانه را تميز و مرتب مي كند، وسايل پذيرايي را آماده مي كند و با لباس مرتب و چهره اي شاداب در انتظار مي ماند. چنين كسي مي تواند ادعا كند كه منتظر ميهمان بوده است. اما كسي كه نه خانه را مرتب كرده است و نه وسايل پذيرايي را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تميزي پوشيده است و نه اصلاً به فكر ميهمان است اگر ادعا كند كه در انتظارميهمان بوده همه او را ريشخند خواهند كرد و بر گزافه گويي او خواهند خنديد.
لاف عشق و گله از يار زهي لاف دروغ عشق بازان چنين مستحق هجرانند
بنابراين انتظار بايد قبل از آنكه از ادعاي انسان فهميده مي شود از رفتار و كردار او فهميده شود. نمي توان هر كسي را كه ادعاي دوستي و ولايت امام زمان(عج) را دارد در شمار دوستان و منتظران او قلمداد نمود. آري «مشك آن است كه خود ببويد نه آنكه عطاربگويد».
با چنين توضيحي روشن است كه يك منتظر واقعي امام زمان بايد رفتارش به گونه اي باشد كه هر لحظه منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد. يعني در هر لحظه كه اين خبر را به او بدهند خوشحال شود و آماده باشد براي ياري امام زمان(عج) با مال و جان خويش جهاد نمايد و خود را درراه آن حضرت فدا نمايد. بنابراين يك منتظر واقعي اهل گناه و دلبستگي به دنيا نيست چرا كه چنين كسي نمي تواند از وابستگي ها و دلبستگي ها و آلودگي ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان(ع) باشد.
با توجه به نكات ذكر شده مي توان برخي وظايف منتظر امام زمان(ع) را چنين ذكر كرد:
1. اولين شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان ميهمان خود را نشناسد و از خصوصيات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامي انسان در انتظار كسي مي نشيند كه او را خوب بشناسد اما اگر انسان كسي را نشناسد ولو بداند كه آن شخص خواهد آمد برايش اهميتي نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنين است. كساني كه آن حضرت را نمي شناسند مانند كفار و يا اهل اديان ديگر، هرگز انتظار او را نمي كشند اما كساني كه او را مي شناسند و ارزش او را مي شناسند و مقام او رامي دانند منتظر او مي مانند.
كساني كه امام زمان(عج) را نمي شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در اين حال بميرند در حال جاهليت از دنيا رفته اند. چنانكه پيامبر اكرم(ص) فرمود: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه؛ هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهليت از دنيا رفته است» (بحارالانوار، ج 32، ص 331).
بنابراين اولين شرط انتظار، ايجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبيعي است كه هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بيشتر باشد انسان ارزش او را بيشتر درك خواهد كرد و به عظمت او بيشتر پي خواهد برد و بيشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالي كه افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگي و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدين جهت از زمره منتظران او بيرون هستند. آري:
وصل خورشيد به شب پره اعمي نرسد كه در اين آينه صاحب نظران حيرانند
البته شناخت امام زمان دو گونه است. اول، شناخت تاريخي وجود آن حضرت مانند اينكه امام دوازدهم است و تاريخ ولادتش در چه سالي است و مانند آن. اما گونه ديگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانيت آن حضرت است كه اين شناخت كار هر كسينيست و ظرفيت و لياقت زيادي مي خواهد. و در حقيقت اصحاب خاص امام زمان(ع) كساني هستند كه آن حضرت را به مقام نورانيت شناخته اند براي آگاهي از مقام عظيم امامت رجوع به زيارت جامعه كبيره و تأمل در معاني عميق و عجيب آن توصيه مي شود.
همچنين خواندن كتب معتبري كه در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است مي تواند انسان را تا حدي به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد.
2. محبت به امام زمان(ع)؛ وظيفه ديگري است كه منتظران آن حضرت بايد در خود ايجاد كنند و آن را افزايش دهند. بديهي است كه تا انسان از ميهمان خويش خوشش نيايد و نسبت به او محبت نداشته باشد هر چند هم كه او رابشناسد نمي تواند واقعا منتظر آمدن او باشد اگر انسان از ميهمان خود بدش بيايد چگونه مي تواند منتظر قدم او باشد و خود را براي پذيرايي از او آماده كند؟ پس تا محبت به امام زمان در وجود انسان شكل نگرفته و شعله ور نشده باشد نمي تواند به وظايف منتظران واقعي عمل نمايد.محبت به امام زمان وظيفه اي است كه پيامبر اكرم(ص) نيز به دستور خدا از ما خواسته است. آنجا كه در قرآن كريم مي فرمايد: «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا الموده في القربي» ؛ (شوري، آيه23).
3. ايجاد سنخيت با امام زمان(ع)؛ منتظران واقعي وضعيت روحي و فكري و عملي خود با به گونه اي سامان مي دهند كه سنخيت كاملي با امام زمان(ع) داشته باشند. آيا مي توان منتظر قدوم كسي بود و با او مشابهت و سنخيت نداشت؟ آيا مي توان محبت كسي را داشت اما با او هيچ سنخيت و مشابهتي نداشت؟ ايجاد سنخيت با امام زمان از طريق تقويت ايمان و تقوا و فضايل اخلاقي و درجات معنوي حاصل مي شود. و تنها در اين صورت است كه مي توان ادعاي محبت به امام زمان را داشت. در صورتي كه انسان رفتارش مطابق ميل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد كشيد و عشق آن حضرت او را به فرياد خواهد آورد و دوري اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت.
طبيعي است كه هر چقدر اين سنخيت بيشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بيشتر خواهد شد و محبت انسان نيز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت.
4. ارتباط با منتظران ديگر؛ منتظر امام زمان مي داند كه برنامه آن حضرت يك برنامه جهاني است و بايد ياوران زيادي داشته باشد تا حركتش پيروز شود. بنابراين به فكر گسترش ياران و منتظران آن حضرت خواهد افتاد و باارتباط با آنها به تقويت روحيات ايماني خود و ديگران خواهد پرداخت تا بر اساس تعاونوا علي البرّ و التقوي به كمك مؤمنان منتظر ديگر خود را آماده ظهور حضرت بنمايد.
5. دعا براي تسريع در ظهور امام زمان(ع)؛ منتظر واقعي هر لحظه انتظار محبوب را مي كشد و از خدا مي خواهد كه هر چه زودتر او را برساند بنابراين دعاي فراوان براي فرج آن حضرت از وظايف هميشگي منتظرآن حضرتش مي باشد. دعاي براي تسريع در فرج امام زمان مورد توصيه آن حضرت نيز مي باشد.
6. ارتباط با امام زمان(ع) به شكل هاي مختلف؛ اگر انسان منتظر محبوب خويش را نيابد سعي مي كند عدم دوري محبوب خويش را از طريق ديگري مانند تلفن و نامه جبران نمايد تا اگر به ملاقات او موفق نشده است لا اقل ارتباط ضعيفي با او داشته باشد. همچنين منتظر امام زمان وقتي موفق به زيارت آن حضرت نمي شود از طريق خواندن دعاي ندبه، زيارت آل ياسين، دعاي عهد كه از طرف بزرگان بسيار توصيه شده است، و نيز از طريق رفتن به مسجد جمكران ارتباط خود را با آن حضرت حفظ مي كند.
7. ياد فراوان حضرت؛ ياد كردن از محبوب عادت ديرينه منتظران عاشق است كه چندي منتظر محبوب خويش هستند اما نتوانسته اند پس از مدتها انتظار او را ببينند و حال خود را لا اقل با ياد او و نام او آرام مي كنند. به ياد آوردن امام عصر و عنايت او به شيعيان با ذكر احاديث، كرامات، مقام امام و عنايت امام به شيعيان وظيفه ديگري است كه منتظران واقعي احساس مي كنند و بدين طريق همواره نام و ياد آن حضرت را زنده نگه مي دارند.
8. دادن صدقه براي سلامتي آن عزيز و يا حواله نمودن ثواب هايي براي آن حضرت
9. رفع شبهه و مبارزه با شبهه افكنان درباره وجود، طول عمر و آثار وجودي آن حضرت در بين منتظران.
10. اميدواري بر قيام و انقلاب آن يوسف زهرا(س) و اميد دادن به ديگران
11. ايجاد آمادگي دائم رزمي براي ظهور حضرت چنانكه در روايت آمده است: «ليعدن احدكم لخروج القائم و لو سهما؛ هر يك از شما براي قيام قائم(عج)بايد آماده گردد هر چند با تهيه يك تير باشد» (بحارالانوار، ج 52، ص 366، ح 146).
منتظران و ياوران مصلح جهاني بايد خود صالح باشند؛ بنابراين براي فراهم كردن زمينه ظهور حضرتشان، ما بايد از خود آغاز كنيم و با اراده اي محكم، عزمي راسخ و برنامه اي دقيق به اصلاح افكار و انديشه ها و نيز تغيير و اصلاح رفتار و كردارمان بپردازيم و با آگاهي ازوظايف عملي و گسترش شناخت خود از مباني ديني و معرفتي، در راه تقويت بنيه اعتقادي و اخلاقي خويش، تلاش و كوشش كنيم. و در يك جمله با اجتناب از معاصي، لغزش ها و گناهان و انجام دادن واجبات و وظايف ديني ـ در هر محيطي كه هستيم ـ به خودسازي اقدام كنيم و باتوبه از اعمال گذشته، قلب خويش را براي تجلّي نور الهي آماده سازيم. بنابراين گناهان گذشته ـ هر چند زياد باشد ـ نمي تواند مانع مهمي در راه رشد و كمال و پيوستن به جرگه منتظران و ياوران واقعي امام زمان(عج) باشد. پس با توبه واقعي، مي توان سيئات و بدي هاي گذشته را به حسنه و نيكي تبديل كرد و به اصلاح گذشته همت گماشت.
قرآن راجع به حضرت مهدي(ع) و اصحاب ايشان مي فرمايد: «الدين ان مكناهم في الارض اقاموا الصلاه و آتوا الزكاه و آمرو بالمعروف و نَهوا عن المنكر؛ كساني كه اگر در زمين به آنان توانايي دهيم، نماز را به پا داشته و زكات را [به مستحق [مي بخشند و به معروف امر نموده و از منكر نهيمي كنند (حج، آيه 41).
امام باقر(ع) در تفسير اين آيه مي فرمايد: «اين آيه براي آل محمد و مهدي(ع) و اصحاب او است».
در نتيجه اگر ما هم مي خواهيم از اصحاب و ياران آن حضرت باشيم، بايد به اين امور اهتمام ورزيم. در اين رابطه به راه كارهاي زير توجه فرماييد:
1. ارتباط معنوي خود را با خداي متعال تقويت كنيد؛
2. نمازهاي يوميه را در اول وقت و حتي المقدور به جماعت بخوانيد؛
3. سعي كنيد در نماز حضور قلب داشته باشيد و هميشه خود را در محضر خداوند متعال بدانيد؛
4. از هر گونه گناه و معصيتي اجتناب كنيد؛
5. حجاب، متانت و وقار خود را كاملاً رعايت كنيد؛
6. بدانيد كه هر هفته، نامه اعمال شما به حضور امام زمان(عج) عرضه مي شود و مورد بررسي قرار مي گيرد؛
7. اكنون كه در دوران تحصيل علم هستيد، بيشترين توجه خود را به درس و موفقيت تحصيلي داشته باشيد؛
8. با مطالعه كتاب هايي كه درباره امام زمان(ع)، آگاهي و شناخت خود را در اين زمينه تعميق و گسترش بخشيد؛
9. براي اصلاح اوضاع فرهنگي دانشگاه، به تنهايي يا به كمك ديگر دانشجويان متدين و دلسوز و يا به كمك بعضي از تشكل هاي مذهبي دانشگاه، امر به معروف و نهي از منكر كنيد و بدين وسيله جلو بعضي اعمال خلاف را بگيريد. در اين راه نهراسيد و خجالت هم نكشيد؛زيرا خشنودي و رضايت امام زمان(ع)، در گسترش ارزش هاي ديني و اخلاقي و اجتناب از گناه و خلاف است.
نويسنده : كاظم مصطفايي
به گزارش روابط عمومی موسسه حجت الاسلام والمسلمین صمدی یزدی در نشست اخلاقی با طلاب موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران)؛ ضمن تبریک به مناسبت فرا رسیدن اعیاد مبارک شعبانیه و با اشاره به اهمیت ماه شعبان به بیان ضرورت خودسازی در این ماه پر برکت و آمادهسازی برای ماه مبارک رمضان پرداخت و اظهار داشت: انسانها در مقابل فرصتها به سه دسته تقسیم میشود بعضی فرصتساز هستند یعنی با سعی و تلاش از هر وقتی که پیش میآید استفاده و برای خود فرصت ایجاد می کنند. بعضیها در این حد نیستند که بتواند فرصت ساز باشد و فرصت ایجاد کنند اما اگر فرصتی پیش بیاید استفاده میکنند از فرصت بهره میبرند و نمیگذارند که فرصت به سادگی از دست برود. گروه سوم کسانی هستند که فرصتسوز هستند یعنی فرصتهای خوبی در زندگی برای آنها پیش میآید اما خیلی ساده این فرصت را از دست میدهند و بعد دچار تاسف و تاثر و حسرت میشوند که آن هم دیگر سودی نخواهد داشت.
وی افزود: مواظب باشید از این نفحات الهی و این فرصتهایی که از سوی خداوند متعال به شما دست میدهد بهره ببرید زیرا فرصت، معطل کسی نمیشود و میگذرد همچنان که ابرها میآیند و میروند و توقف نمیکنند. این فرصتها به چند دسته تقسیم در زندگی مهمترین فرصت، کسب تقوا و فضیلت است.
گاهی فرصت، فرصتِ مکانی است مثلا شخص توفیق پیدا می کند که به مکه مکرمه برود باید از این فرصت استفاده کند گاهی انسان باید از محضرعالمی بزرگوار استفاده کند لذا سفارش شده است که کمتر صحبت کنید بیشتر گوش بدهید. از دیگر فرصتهایی که برای خواهران طلبه دست داده فرصت ورود به حوزه و تحصیلات علوم دینی است. قدر خود را بدانید و از این فرصت استفاده کنید کسی که در این مسیر قدم برداشت و به دیگران هم علم بیاموزد خداوند متعال راهی را پیش پای او میگذارد که به بهشت منتهی می شود و مورد عنایت خاص خداوند قرار می گیرد.
استاد حوزههای علمیه با اشاره به روایات متعدد در خصوص اهمیت ماه شعبان تصریح کرد: ماههای رجب و شعبان و رمضان از وضعیت فوق العادهای برخوردار هستند. ماه معظم شعبان در فضائل از ماه رجب بالاتر است و برتر از همه ماه مبارک رمضان است که ماه ضیافت و مهمانی بزرگ پروردگار است گویا این دو ماه مقدمهای برای ورود به مهمانی خدای متعال است. انسان در ماه رجب در ماه شعبان از گناهان خود استغفار میکند توبه میکند و پاک میشود لباس تقوا به تن میکند تا در این مهمانی شرکت کند در مهمانهای معمولی هم اینگونه است انسان در بیرون از مهمانی تدارکات را فراهم میکند آراسته و با لباس منظم وارد مهمانی میشود و اگر کسی به خاطر تقرب به خدا و محبت پیغمبر روزه بگیرد محبوب خدا میشود پروردگار او را به خودش نزدیک میکند و کرامت به او میبخشد و بهشت را به او واجب می کند.
حجت الاسلام والمسلمین صمدی یزدی درپایان سخنان خود ضمن تاکید بر امر تبلیغ، نوشتن احادیث، داستانها، یادداشت برداری، حضور مستمر در جلسات سخنرانی، تمرین قبل از اجرای سخنرانیهای برای دیگران را سرمایهای برای تبلیغ دانست.
به هر طرف نگری جلوه ی جمال خداست
ادب کنید که میلاد سید الشهداست
گرفته ختم رسل روی دست آینه ای
که در صحیفه ی او صورت خدا پیداست
میلاد نور بر همگان مبارک
امام حسین علیه السلام فرمودند:
من اَحبک نهاک و من اَبغضک اَغراک.
کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند
(بحار الانوار،ج75،ص128)
در آستانه فرارسیدن روز «نهم دی»، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بیست جملهی برگزیده از حضرت آیتالله خامنهای را درباره «حماسه نهم دی» و «فتنه»، منتشر کرد:
* فتنهها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنهانگیز دستش کوتاه میشود. ۱۳۷۸/۰۵/۰۸
* فتنهانگیختن و بد دل کردن مردم نسبت به یکدیگر، یکی از مواد برنامهای است که دشمنان نسبت به این ملت در نظر دارند. ۱۳۷۹/۰۱/۰۶
* دنیاطلبان برای اینکه به مقاصد خودشان برسند، در جامعه فتنه ایجاد میکنند؛ جنگها، تبلیغات دروغین، سیاستبازیهای ناجوانمردانه؛ اینها ناشی از همین دنیاطلبیهاست. ۱۳۸۷/۰۶/۲۹
* در اوائل حوادث بعد از انتخابات ۸۸ اولین کاری که شد، تردیدافکنی در کار مسئولین رسمی کشور بود؛ در کار شورای نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنیها خیلی مضر است؛ دشمن این را میخواهد. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴
* در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خدای متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. ۱۳۸۸/۱۰/۱۹
* فتنه معنایش این است که یک عدهای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمن صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. ۱۳۸۸/۱۰/۲۹
* وقتی در داخل محیط فتنه، کسانی با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهای نظام جمهوری اسلامی را نفی میکنند، با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات را زیر سؤال میبرند، وقتی این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند. ۱۳۸۸/۱۰/۲۹
* مهمترین هدف از حوادث دوران فتنهی بعد از انتخابات ۸۸ این بود که بین آحاد ملت شکاف بیندازند؛ سعیشان این بود. میخواستند بین آحاد مردم شکاف بیندازند، و نتوانستند. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹
* آن کسانی که در مقابل عظمت ملت ایران، در مقابل کار بزرگ ملت ایران در انتخابات ایستادند، آنها بخشی از ملت نیستند؛ افرادی هستند یا ضد انقلاب صریح، یا کسانی که بر اثر جهالت خود، بر اثر لجاجت خود، کار ضد انقلاب را میکنند؛ ربطی به تودهی مردم ندارند. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹
* شما دیدید فتنهای به وجود آمد، کارهائی شد، تلاشهائی شد، آمریکا از فتنهگران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهای غربی، منافقین و سلطنتطلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همهی این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دی، در روز بیست و دوی بهمن، آنچنان عظمتی از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
* باید حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛ اگر ما اینجا خواب برویم، جبههی دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خواب رفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد. به نظر من، فتنهی سال ۸۸ هم همین بود؛ برای ما یک زنگ بود، یک زنگ بیدارباش بود. ۱۳۸۹/۰۶/۲۵
* گناه بزرگی که برخی از دستاندرکاران فتنهها در کشور انجام میدهند، امیدوار کردن دشمن است؛ دشمن را امیدوار میکنند که میتواند منفذی در بین مردم، در بین عوامل گوناگون، در بین مسئولان نظام باز کند. ۱۳۸۹/۱۰/۰۸
* مردم ما در مقابلهی با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دی در سرتاسر کشور مشت محکمی به دهان فتنهگران زد. این کار را خود مردم کردند. این حرکت یک حرکت خودجوش بود؛ این خیلی معنا دارد؛ این نشانهی این است که این مردم بیدارند، هشیارند. ۱۳۸۹/۱۰/۰۸
* حادثهی نهم دی یک حادثهی عجیبی است؛ به خاطر دلبستگی مردم به نظام بود. اینها نشان دهندهی اعتماد مردم است. متأسفانه میشنویم همین طور در اظهارات مصلحتجویانه، مکرر میگویند: آقا اعتمادِ از دست رفتهی مردم را برگردانید! کدام اعتمادِ از دست رفته؟! مردم به نظام اعتماد دارند، نظام را دوست دارند، از نظام دفاع میکنند. ۱۳۹۰/۰۵/۱۶
* در فتنهی ۸۸، دو روز بعد از حوادث عاشورا، قضیهی عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربی نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازهی امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود. این را مردم کردند. حضور مردم اینجوری است. ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
* یکی از خصوصیاتی که در حادثهی ۹ دی هست، که باز آن را کاملاً به حوادث انقلاب نزدیک میکند، مسئلهی عاشوراست. یعنی در حوادث اول انقلاب هم محرّم پیش آمد و امام آن نکتهی عظیمِ عجیبِ تاریخی را بیان کردند: «ماهی که خون بر شمشیر پیروز است». ۱۳۹۰/۰۹/۲۱
* ۹ دی یک نمونهای بود از همان خصوصیتی که در خود انقلاب وجود داشت؛ یعنی مردم احساس وظیفهی دینی کردند و دنبال این وظیفه، عمل صالحِ خودشان را انجام دادند. عمل صالح این بود که توی خیابان بیایند، نشان بدهند، بگویند مردم ایران اینند. ۱۳۹۰/۰۹/۲۱
* در قضایای سال ۸۸ که دشمن تصور میکرد طراحی دهسالهی او بر ضد جمهوری اسلامی به نتیجه رسیده است، ملت ایران باقدرت در صحنه حاضر شد و بر دهان مخالفان و معارضان بینالمللی زد؛ چه برسد به مزدوران داخلی آنها که در مقابل عظمت ملت ایران به حساب نمیآیند. ۱۳۹۱/۱۰/۲۷
* در مسئلهی انتخابات و غیر انتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمکین کنند. آن حوادثی که در سال ۸۸ پیش آمد ــ که برای کشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رأی مردم تمکین کنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
* دشمنان این ملت، روز نهم دی را فراموش کردهاند آن کسانی که فکر میکنند در این کشور یک اکثریتی خاموش و مخالف با نظام جمهوری اسلامیاند، یادشان رفته است که سی و چهار سال است که هر سال در بیست و دوم بهمن، در همهی شهرهای این کشور، جمعیتهای عظیم به دفاع از نظام جمهوری اسلامی بیرون میآیند و «مرگ بر آمریکا» میگویند. ۱۳۹۲/۰۳/۱۴
خوشا به حال شاعران ،نوحه خوانان وگريه كنان برحسين(ع)
دعبل خزايي مي گويد :در ايام عاشورا خدمت حضرت رضا (ع) شرفياب شدم ، ديدم آن حضرت با ياران خود محزون و غمناك نشسته اند ؛وقتي مرا ديد فرمود :آفرين به تو اي دعبل ؛ آفرين به ياري كننده ما به دست و زبانش ؛ سپس جايي براي من در كنار خودش باز كرد و مرا در كنار خود نشانيد و فرمود:دعبل دوست دارم براي من شعر بسرايي ؛ زيرا اين روز ها ايام اندوه ما اهل بيت و سرور دشمنان ما؛ خصوصا بني اميه است .
آنگاه فرمود :اي دعبل ! كسي كه بر مصائب ما بگريد و بگرياند حتي يك نفر را ؛اجر و مزد او با خداوند متعال است .اي دعبل كسي كه براي مصيبت هاي ما اشك از چشمانش جاري گردد و بگريد براي آنچه از دشمنان بر ما وارد شده است ؛خداوند او را در رديف ما محشور مي گرداند .
اي دعبل كسي كه براي مصيبت جدم حسين (ع)بگريد ؛البته خداوند گناهان او را مي آمرزد .
سپس حضرت برخاست و پرده اي بين ما وبانوان حرم زد و آنان را پشت پرده نشاند تا در مصائب سيدالشهدا بگريند ؛ آنگاه رو به من نمود و فرمود :اي دعبل براي حسين (ع)مرثيه بگو ؛ تا زنده هستي ياور و ستايشگر ما خواهي بود و در ياري ما تا آنجا كه قدرت و توان داري كوتاهي مكن .
منبع: معالي السبطين ،ج 1 ،ص 160)
در كتاب كامل الزيارة ازفخرالسّاجدين حضرت زين العابدين عليه السلام روايت شده است كه خداوند سبحان و تعالى كرب بلا را حرم امن و با بركت قرار داده بيست و چهار هزار سال قبل از آن كه كعبه را خلق نمايد، و چون حقّ تعالى در ابتداى قيامت زمين را به زلزله در مى آورد، و زمين كربلا را با خاكش نورانى و صاف بالا برند.
پس آن را بهترين باغ از باغهاى بهشت مى گرداند و بهترين مساكن از مسكنهاى بهشت كه ساكن نمى شود در آن مگر مقربان و پيامبران و رسولان و آن زمين روشنائى مى دهد در بهشت چنانكه ستاره هاى بسيار روشن در ميان ستاره ها براى اهل زمين روشنائى مى دهند كه نورش ديده هاى اهل بهشت را خيره ميكند.
و آن زمين مقدّس ندا ميدهد در ميان بهشت منم آن زمين طيّب و مباركى كه در آغوش گرفتم و در بر داشتم نعش بهترين شهيدان و سيد جوانان اهل بهشت حسين بن على عليه السلام را.
( كامل الزّيارة ص 86 )
حاج آقا جواد گلپايگاني نقل كرده اند كه مرحوم آيت الله العظمي خويي فرمودند:
ما در نجف اشرف در خانه ي 20 الي 30 متري زندگي مي كرديم ؛ خانم بنده روضه مي گرفت و مزاحم مطالعه ي من بود .من به ايشان گفتم : روضه خواني در منزل مزاحم مطالعه ي من است ؛ روضه ترك شد ولي چشمم مبتلا به درد شديدي شدكه هر چه مراجعه كردم خوب نشدو دكترها از معالجه ي آن مايوس شدند ؛ متوسل شديم؛ در عالم رويابه من گفته شد : بنا بود شما كور شويد ولي حالا كه متوسل شديد با تربت استشفا كنيد ؛ با تربت استشفا كردم خوب شدم.
( روزنه هايي از عالم غيب ؛ ص 186)
آری دوباره قصه ی مادر به کوچه ها
دل ها قسی و مُهر به گوش و به چشم ها
شیطان زده است و نور خدا پشت ابرها
کشتند آنکه بود بر آنها پناهگاه
هنگام درد و رنج و نزولات از بلا
آن کو غیاث و مرشد و بخشنده یار بود
بر مستغیث و جاهل و افراد بی نوا
بی جرم کشته آل رسول خدای را
دشمن کنار آب ولی تشنه از جفا
جرمش همین که بوده علی را پسر که این
جوشیده از سقیفه و گردیده مبتلا
از داغ آسمان به چه سان گریه می نمود
خشکیده اشک و خون شده جاری از آن بکاء
شمشیر برلبی که به آن بوسه می نمود
جدش رسول حق ، بکشیدند از جفا
- سفارش می کنم به اینکه ، لباس سیاهی که در ماه های محرم و صفر می پوشیدم جهت حزن و اندوه در مصیبت های آل رسول (علیهم السلام ) با من دفن شود .
- و سفارش می کنم تسبیحی از تربت امام حسین (ع) که با آن در سحرها به عدد آن استغفار می کردم با من دفن شود.
-و سفارش می کنم دستمالی را که اشک های زیادی در رثای جدم حسین مظلوم (ع) و اهل بیت مکرّم او ریخته و صورت خود را با آن پاک می کردم بر روی سینه در کفنم بگذارند…
-و سفارش می کنم جنازه ی مرا روبروی مرقد مطهّر بی بی فاطمه ی معصومه قرار داده و در این حال یک سر عمامه ام را به ضریح مطهّر و سر دیگر را به تابوت بسته و به هنگام دخیل در این هنگام مصیبت وداع مولای من حسین مظلوم با اهل بیت طاهرینش را بخوانند … .
-و سفارش می کنم جنازه ی مرا در حسینیه ای که تاسیس کرده ام برای عزای جدّم قرار داده و همین عمل بستن عمامه را تکرار کنند؛ بدین ترتیب که یک سر آن را به منبر سیدالشهدا (ع) و سر دیگر را به تابوتم بسته و همانگونه مصیبت وداع را بخوانند.
- همچنین هنگامی که جسدم را در قبری که در کتابخانه ی عمومی خود ؛ در شهر قم تاسیس کرده ام می گذارند ؛ مصیبت وداع امام حسین (ع) را بخوانند.
( اقتباس از کتابچه ی وصیت نامه ی الهی اخلاقی ؛ ص 19 الی 22)
مظهر رحمت پروردگار
از مرحوم آيت الله العظمي بهجت ( رحمه الله عليه) نقل شده است كه فرمودند: مرحوم علامه در بندي در حرم كربلا؛ خطاب به امام حسين عليه السلام عرض كردند : به حق مادرت زهرا ( سلام الله عليها ) شمر را شفاعت مكن!
از ايشان پرسيدند : مگر حضرت از شمر هم شفاعت مي كند ؟ جواب دادند: امكان دارد ، زيرا اينها مظهر رحمت پروردگارند.
(در محضر آيت الله العظمي بهجت ؛ ج 1، ص 128)
راه نجات
مرحوم شيخ رجبعلي خياط فرموده اند : به نظر حقير اگر كسي طالب راه نجات باشد و بخواهد به كمال واقعي برسد و از معاني توحيد بهره ببرد ، بايد به چهار چيز تمسك كند:
اول :حضور دائم . دوم : توسل به اهل بيت . سوم:گدايي شبها ( شب زنده داري و تهجد) چهارم : احسان به خلق.
كيمياي محبت ،ص 149.
سفره ي احسان
مرحوم كربلايي احمد تهراني مي فرمودند:
تمام اين عزاداري ها و مجالس و روضه ها ، براي اين است كه فاسق و فاجر و مومن ، همگي بر سر سفره ي احسانسيدالشهدا عليه السلام نوراني شده و مورد مرحمت حضرت باري تعالي قرار گيرند.
خداوند مي خواهد به بهانه اي از سر تقصيرات اين يك مشت خاك بگذرد و گريه بر امام حسين عليه السلام بهترين بهانه است.
(رند عالم سوز ؛ ص 135)
كشتي نجات
مرحوم ميرزا اسماعيل دولابي مي فرمودند:
ماه محرم يكي از ماه هاي تكامل است و محبت و عزاداري براي امام حسين ( عليه السلام ) انسان را زود به مقصد مي رساند.
كلّنا سفن النّجاه و سفينه الحسين اسرع.
همه ي ما اهل بيت كشتي نجات هستيم ؛ ولي كشتي نجات امام حسين (عليه السلام) سريعتر است.
(طوباي كربلا؛ ص 194)