آية الله عبدالله جوادى آملى
نوع دستورهايى كه اسلام به زن ومرد مىدهد، در عين حال كه يك راه مشتركى براى هر دو قائل است ولى راه مخصوص را هم از نظر دور نمىدارد، وقتى احترام به پدر ومادر را بازگو مىكند، براى گرامى داشت مقام زن، نام مادر را جداگانه وبالاستقلال طرح مىكند. قرآن كريم مىفرمايد:
اما يبلغن عندك الكبر احدهما او كلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا كريما (1)
اگر يكى از آن دو يا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها حتى «اوف» مگو وبه آنها پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى.
ودر بخشى ديگر مىفرمايد: ما سفارش كرديم به انسان كه احسان را نسبتبه پدر و مادر فراموش نكند:
و وصينا الانسان بوالديه احسانا (2)
1. در يكى از روزها ، صبحگاهان امام على (ع) فرمود : فاطمه جان آيا غذايى دارى تا از گرسنگى بيرون آيم ؟ پاسخ دادند : نه ، به خدايى كه پدرم را به نبوت و شما را
به امامت برگزيد سوگند ، دو روز است كه در منزل غذاى كافى نداريم و در اين مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجيح دادم .
امام (ع) با تأسف فرمودند : فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادى تا به دنبال تهيه غذا بروم ؟ حضرت زهرا (ع) فرمودند : اى اباالحسن ، من از پروردگار خود حيا مىكنم
كه چيزى را كه تو بر آن توان و قدرت ندارى ، درخواست نمايم .
(بحار الانوار ، ج 43 ، ص 59)
2. كسى كه عبادتهاى خالصانه خود را به سوى خدا فرستد ، پروردگار بزرگ بهترين مصلحت او را به سويش فرو خواهد فرستاد .
(بحار الانوار ، ج 70 ، ص 249)
كنيه، براى تعظيم و تكريم اشخاص به كار مىرود. حضرت فاطمهى زهرا عليهاالسلام كنيههاى زيادى دارند، ما در اينجا بعضى از كنيههاى آن حضرت را متذكر مىشويم.
البته رسالت اين مجموعه، معرفى آن دسته از اسامى و القاب حضرت فاطمهى زهرا عليهاالسلام مىباشد كه براى نامگذارى مناسب است، اما به مناسبت ذكر اسامى و القاب آن حضرت، ذكر كنيههاى ايشان نه تنها خالى از لطف نخواهد بود، بلكه عين لطف است.
كنيههاى حضرت فاطمهى زهرا عليهاالسلام
در حديثى از امام صادق- عليهالسلام- آمده است كه: «جز خدا هيچ نبود، پس خداوند پنج نور را از جلال و عظمت خود آفريد و براى هر يك از آن انوار، اسمى از اسماى الهى بود. خدا «حميد» است و اين اسم در محمد- صلى اللَّه عليه و آله- ظهور يافت.
خدا «اعلى» است كه در اميرالمؤمنين على- عليهالسلام- ظهور يافت.
و براى خدا «اسماى حسنى» وجود دارد كه نام حسن و حسين- عليهماالسلام- از آن اسماء مشتق است.
و از اسم «فاطر» او، نام زهراى اطهر، فاطمه اشتقاق پيدا كرد پس وقتى كه آن انوار را آفريد، اينها را در ميثاق قرار داد، پس در طرف راست عرش جا گرفتند.
و خدا فرشتگان را از نور آفريد پس وقتى كه فرشتگان به اين انوار نظر كردند، امر و شأن اينها را بزرگ شمردند و تسبيح را (از آنها) فراگرفتند و اين مطابق با گفتهى فرشتگان است كه در قرآن آمده است: به حقيقت ما (در انتظار اوامر الهى در تدبير عالم) صف كشيدهايم.
و به راستى ما تسبيح كنندهايم، و آن هنگام كه آدم- عليهالسلام- را آفريد آدم به سوى اين انوار از طرف راست عرش با دقت نظر نموده عرض كرد: اى صاحب اختيار من! آنان كيستند؟
خداى متعال در پاسخ فرمود: اى آدم! آنها برگزيدگان من و خواص من هستند، اينها را از نور عظمت و بزرگىام آفريدهام و از اسمهاى خودم اسمى را براى اينها برگرفتم، پس عرض كرد: اى پروردگارم! به حقى كه تو بر اينها دارى اسمهاى اينها را به من بياموز، پس خداى متعال فرمود: اى آدم! اين اسمها نزد تو امانت باشد (كه) سرّ و رازى از راز من است. غير تو نبايد بر آن آگاه شود جز به اذن من، عرض كرد: پروردگارم قبول كردم.
خداوند پس از گرفتن اين پيمان، اسمهاى آنها را به آدم- عليهالسلام- تعليم داد. و به فرشتگان عرضه كرد، هيچ كدام به آنها عالم نبودند، پس در پاسخ قول خداى متعال كه فرمود: مرا از نامهاى اينها خبر دهيد اگر راست مىگوييد، عرض كردند: منزهى تو! براى ما علمى نيست جز آنچه به ما آموختهاى.
همانا تو عالم و داراى حكمتى. (آنگاه خداوند) فرمود: اى آدم! فرشتگان را به اسمهاى آن انوار خبر ده، پس وقتى كه اينها را به اسماء خبر داد، فرشتگان دانستند كه اين مطلب (در نزد آدم) به امانت گذاشته شده و آدم به سبب آگاهى از آن، فضيلت و برترى يافته است. سپس امر به سجدهى آدم- عليهالسلام- شدند؛ زيرا كه سجدهى ملائكه، فضيلتى براى آدم و عبادت براى خداى متعال بود. چون كه سجده ملائكه، سزاوار آدم بود» (1)
ابن مسعود نقل مىكند كه، ديدم على بن ابىطالب عليهالسلام را كه مشغول نماز است و در ركوع و سجودش مىگويد: «اللهم بحق محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم عبدك، اغفر للخاطئين من شيعتى»
پروردگارا، به حق بندهى مقربت محمد صلى اللَّه عليه و آله و سلم خطاكاران از شيعيان مرا ببخش.
از نزد او خارج شدم و به محضر رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم شرفياب شدم. ايشان را در حال نماز يافتم. ديدم كه رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم در نماز خود مىگويد:
«اللهم بحق على عليهالسلام عبدك اغفر للخاطئين من امتى»
خداوندا، خطاكاران از امت مرا، بحق على عليهالسلام بندهى مقربت ببخش.
از آنچه ديده بودم، در من وحشت و ترديد بزرگى ايجاد شد. وقتى نماز رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله و سلم به پايان رسيد، خطاب به من فرمودند:
اى پسر مسعود، آيا كافر شدى بعد از آنكه ايمان آورده بودى؟
عرض كردم، ابداً چنين نيست يا رسولاللَّه، بلكه ديدم على عليهالسلام را كه خداوند را به حق شما طلب مىكرد و شما را ديدم كه خدا را به حق على عليهالسلام مىخوانديد. پس ترديد كردم كه كداميك از شما نزد خداى عزوجل برتريد.
علامه طباطبايي:
تصور ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در رديف تصور وقوع قيامت مي باشد و چنانچه اعتقاد به پاداش عمل ؛ يك نگهبان داخلي است كه به هر كار نيكو امر و از هر كار بد نهي مي كند ؛ همچنين اعتقاد به ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف نگهبان ديگري است كه براي حفاظت حيات دروني پيروان واقع بين اسلام گماشته شده است.
حضرت آيت الله بهجت:
براي سلامتي چشم بعد از نمازها آيت الكرسي خوانده شود و پس از خواندن آن دستها را بر روي چشم ها گذاشته و بگويد : اللهم احفظ حَدَقَتَيَّ بِحقِّ حَدَقَتَي علي بن ابي طالب امير المومنين عليه السلام؛ خدايا ، به حق دو حدقه ي چشم حضرت علي بن ابي طالب امير مومنان ،دو حدقه چشم مرا حفظ كن.
در محضر بهجت؛ ج2، ص252
حضرت آيت الله بهجت:
خدا به ما توفيق تنبّه دهد كه اگر در ابتلا و آزمايش قرار گرفتيم، بد را خوب و خوب را بد نبينيم… ما خرابيم ،خدا كند كه بفهميم خرابيم تا به فكر اصلاح و درمان برآييم.
در محضر بهجت ، ج1، ص121
حضرت آيت الله بهجت:
افسوس كه همه براي برآورده شده حاجت شخصي خود به جمكران مي روند ؛ و نمي دانند كه خود آن حضرت چه التماس دعايي از آنها دارد كه براي تعجيل فرج او دعا كنند.
(جرعه وصال ، ص27)