بحريه بنت مسعود (ام عمرو)
بحريه نيز حماسه اي مثل حماسه ام وهب را به نمايش گذارد . هنگامي كه سر بريده ي فرزندش را دشمنان به سويش پرتاب كردند ؛ او سر فرزند را به آغوش گرفت و آن را بوسيد .سپس خطاب به سر بريده اي كه خون از آن مي چكيد گفت : پسرم ! آفرين بر تو باد . آفري بر تو كه سبب خشنودي و روشني چشم من شدي . بحريه پس از نجوا با سر پاك فرزندش ، آ نرا با خشم به سوي دشمنان پرتاب كرده و مثل ام وهب آنان را به خواري و زبوني كشاند.
(زنان عاشورايي و دختران شيطان ؛ ص66)
ام خلف (همسر مسلم بن عوسجه )
وي روز عاشورا به هنگام نبرد فرزند جوانش چنين مي گفت:
اي پسرم! شاد باش و مقاومت كن كه به زودي كنار حوض كوثر از دست ساقي كوثر آب خواهي نوشيد . دشمنان بي رحم سر اين جوان را نيز پس از شهادت به سوي مادرش پرتاب كردند . ام خلف سر فرزندش را به آغوش كشيد و آنگاه اقدام حماسه آميز ام وهب و بحريه را انجام داد.
( زنان عاشورايي و دختران شيطان ،ص67)
كاروان آفتاب
افسانه لاغري فيروزجايي؛ طلبه
كاروان مه و خورشيد چون به منزلگه رسيد
انتظار نينوا هم ،آخر به پايانش رسيد
نور بود و شد علي النورِ كويرِ آن تشنه لب
زآن كه هفتاد و دو قرآن ، به قربانگه رسيد
شد يكايك ، خانه ي فرقان به پا در نينوا
زين خبر عرش اله شد سرزمين كربلا
هر چه يحيي بود و يوسف بود و اسماعيل
يك به يك قربان شدند بر خليل بن خليل
چون كه هر مه بر زمين صد چاك شد
قلب خورشيد زين شرر بي تاب شد
نغمه ي قرآن به سر داد صاحب حبل متين
زسما آمدند از اين رو ، واي بر اهل زمين
جبرئيل و ميكِئيل بر سر زنند ، زين ماجرا
كه اين حسين است، يا قرآن سر از تن جدا
سالها بود كه سر آغاز نامه هايمان اين گونه بود: « بسم رب الشهدا و الصديقين » ؛ حال چه خبر شده كه نوشتن اين جمله ابتدايي در نوشته هامان موجب وهن ماست. ما را چه شده ! شايد آنقدر از شهدا و صديقين فاصله گرفتيم كه اين جمله براي ما وصله ناجور به حساب مي آيد . ما كه سالهاست صداقت را لب طاقچه گذاشته ايمو گاه گاهي مانند قرآن لب طاقچه به آن قسم مي خوريم،چطور قسم به خداي صديقين بخوريم . ما كه سال هاست چشم به روي فرزندان بي بابا كه فقط كوله پشتي و چفيه اي از بابا ديده اند و يك عمر با خيال آن سر كرده اند؛ بسته ايم و حقوق بنياد شهيدشان را به رخشان مي كشيم و درد بي پدري را با سهميه دانشگاه و حقوق ما هيانه شان معامله مي كنيم ؛ چطور به خداي شهدا قسم بخوريم!
شايدِ ديگري هم هست: شايد آن قدر رنگ و لعاب شعارهاي زرورق پيچيده ي امروزي مدهوشمان كرده كه فراموش كرديم رب و پرورش دهنده اي داريم كه ما را هر آن و لحظه اي به كماله مي پروراند.
دريغ از كمي قدر شناسي ،ما را چه شده… .
(زينب رحيمي طلبه سطح 3)
حضرت آيت الله بهجت رحمه الله عليه:
از گناه ما و به خاطر اعمال ماست كه آن حضرت ( حضرت حجت عليه السلام) هزار سال در بيابانها در به در و خائف است.
(جرعه وصال ، ص31)
اگر حجاب با فطرت زن سازگار است چرا عده اي از احكام آن شانه خالي مي كنند؟
اين سوال به حجاب اختصاص ندارد ؛ هميشه عده اي در برابر فطرت خود اين طور عمل كرده اند . علاوه براين بستر هاي اجتماعي نيز در روي آوردن و پشت كردن انسانها به احكام الهي نقش دارند . اگر براي يك مساله ي فطري بستر سازي مثبت نشود و تنفر عمومي نسبت به آن ايجاد شود بسياري افراد از فطرت اوليه خود دور مي شود . امروزه مشاهده مي شود كه امور بديهي ؛ گاهي با تبليغات و بستر هاي اجتماعي مورد تشكيك قرار مي گيرند .
حريم ريحانه (كتابچه پوشش و عفاف؛ كاري از كانون تحقيقاتي بنياد خيبر)ص 92
يكي از توجيهات افراد بي حجاب اين است كه : بايد قلب پاك باشد و به ظاهر نبايد توجه كرد.
قلب پاك و سليم چه قلبي است ، آيا قلبي كه حاضر نيست در برابر فرمان الهي تسليم باشد و در اطاعت از شيطان نفس خود خاضع است مي تواند پاك باشد ؟ اين قلب از چه چيزي پاك است ؟ آيا از گناه پاك است ؟
چگونه مي توان با ظاهري فريبنده از نامحرم بخواهيد كه به ظاهر من توجه نكن و به درون پاك من توجه كن؛ و چه بسيار افرادي با قلب هاي پاك كه باعث انحراف جامعه و جوانان و از هم پاشيدگي بنيان هاي خانواده ها شده اند.
حريم ريحانه (كتابچه پوشش و عفاف؛ كاري از كانون تحقيقاتي بنياد خيبر)ص 91
در توجيه بي حجابي مي گويند خدا بزرگتر و مهربانتر از آن است كه مثلا به خاطر چند تار مو و … آدم را مجازات كند.
بايد توجه داشت كه اين توجيه را مي توان درباره ي همه دستورات ديني به كار برد . مثلا بگوييم خدا بزرگتر از آن است كه به خاطر نخواندن چند ركعت نماز ،خوردن يك تكه نان در ماه رمضان ( روزه خوري ) چند جمله غيبت كردن ،تهمت زدن يا دروغ گفتن آدم را مجازات كند. خدا ارحم الراحمين است . آن وقت چه چيز از دين باقي خواهد ماند و اين در حالي است كه حجاب از جمله دستورات ديني است كه اثرات آن فقط فردي نيست و ابعاد مهم اجتماعي دارد.
حريم ريحانه (كتابچه پوشش و عفاف؛ كاري از كانون تحقيقاتي بنياد خيبر)ص 91
رعايت حجاب فقط با چادر ميسر نيست بلكه چادر حجاب برتر است.
در تمامي اقشار مختلف جامعه از جمله نظاميان ،پزشكان ،معلمان ، كارمندان ، روحانيان و… تعدادي آدم بد ديده مي شوند . آيا مي توان گفت : پزشكان ،نظاميان و… از همه بدترند و هيچ كس نبايد ديگر پزشك شود ؟!
در قشر افراد بي حجاب هم رفتار هايي ( اعم از خوب وبد ) ديده مي شود .اما نكته اساسي و مهم اينجاست كه « اسلام » ملاك است نه او كه مدعي مسلماني است.
اگر فرد چادري به گناه هاي ديگري آلوده است حتما به خاطر آن گناهان ؛ خداوند او را مجازات خواهد كردولي به خاطر حجابش به او پاداش خواهد داد ؛ البته اگر به خاطر اطاعت از فرمان الهي چادر بر سر كرده باشد . همانطور كه اگر فرد بي حجابي داراي اعمال خوبي باشد ، به خاطر آن اعمال پاداش دريافت خواهد كرد به شرط آن كه نيتش خدايي باشد ولي به دليل نداشتن حجاب ،مجازات در انتظار او خواهد بود ، و در گناه كساني كه بر اثر بي عفتي او به انحاف كشيده شده اند هم شريك است.
حريم ريحانه (كتابچه پوشش و عفاف؛ كاري از كانون تحقيقاتي بنياد خيبر)ص 91
از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شكار است و زن شكارچي ،همچنان كه از نظر تصاحب جسم و تن ، زن شكار است و مرد شكارچي.(استاد مطهري)
تفاوت هاي فيزيكي زنان و مردان جاي انكار ندارد . در هيچ كجاي جهان نوع مردان از لوازم آرايش صورت براي زيبايي استفاده نمي كنند و … .
تمايلات جنسي در هر دو جنس به وديعه گذاشته شده است ولي تظاهر و نمود آن در دو جنس به يك گونه نيست. در مورد تحريك پذيري ؛غريزه جنسي مردان زودتر از زنان برانگيخته مي شود و آستانه تحريك پذيري آن بسيار پايين تر از زنان است. بسياري از چيزهايي كه براي مردان مهيج است زنان را به تهييج وا نمي دارد. بر اين پايه اگر قانون پوشش براي آن است كه زمينه هي تهييج جنسي در غير محيط خانواده از بين برود ، اين واقعيت هاي متفاوت در زن و مرد احكام ويژه اي را به دنبال خواهند داشت.
در واقع تفاوت حجاب زن و مرد از واقعيت هاي وجودي اين دو صنف برخاسته و اين تمايز ها به نحوي است كه جاي انكار ندارد و اصولا هميشه جاذبه جنسي زن براي مرد بيش از حالت عكس است . در عين حال توصيه مشترك به زن و مرد اين است كه چشم خود را از نگاه به نامحرم فرو بندند.
ليندزي كان در مقاله « مردان مي نگرند و زنان نگريسته مي شوند » مي گويد:
اين كه در آيين حق ،ستر و پوشش عاما امنيت و آرامش معرفي شده است به اين خاطر است كه زن در معاشرت با مردان با انديشه و تفكر وارد شود ؛ نه زن مرد را جنسي ببيند و نه زن با تن خود جلوه گري كند.
حريم ريحانه (كتابچه پوشش و عفاف؛ كاري از كانون تحقيقاتي بنياد خيبر)ص 89