ما رایت الا جمیلا
سالهاست از زینب می گوئیم ،می خوانیم و در تکایا و منابر او را اين چنين فریاد می زنیم :
قدخمیده ای با چادری خاکی ،ساربانی برای یک کاروان بی کسی و مصیبت زده ای که می توان در سختی ها و مصیبت ها به او تکیه داد !
اما راستش را بخواهی این زینبی که مداحان و تعزیه خوانان معرفی می کنند و تصویر سازی می کنند برای من یک زینب غیر واقعی و تحریف شده است !
برای من زینب همان آسمان با شکوه و شورانگیزی است که “ما رایت الا جمیلا ” تنها یک چشمه از چشمه سار علوی اوست .
برای من زینب همیشه همان سرو بلند بالایی است که فقط در راز و نیاز شبانه شکستنی است .
برای من زینب ماه تمام آسمان زندگی است ماه تمامی در کنار آفتاب گرمابخش حسین (علیه السلام) .
همان عقیله بی همتای بنی هاشم .همو که بحق ” ام العزائم ” است و ” الهه عشق" .
کاش ظرفیتی پیدا کنیم که زینب را برای “زن درمانده امروز” دوباره بازخوانی کنیم تا در عصری که بشر دچار بحران معنویت است همگی در سایه سار آن سرو بلند بالای علوی آرام گيريم.
آیا آن صبح دلپذیر برای من خواهد آمد ؟
ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است
جان من، جانان من، روح و روان من علی است
تا علی (ع) دارم ندارم کار با غیر علی
شکر لله حاصل عمر گران من علی است
میلاد امام علی(علیه السلام) مبارک باد
ميلاد اميرالمومنين
ولادت حضرت علی یکی از زیباترین فصل های کتاب آفرینش است که نشان دهنده مقام والا و پرتوی از عظمت آن امام هُمام می باشد. در شب ولادت ایشان، زمین غرق نور و معنویت بود و از آسمان نیز باران فضل و رحمت می بارید. ابوطالب که از شادی در پوست خود نمی گنجید، فریاد می زد: «ای مردم! دوست خدا در خانه خدا متولد شد.» رسول اکرم نیز در این رابطه فرمودند: به دنیا آمدن حضرت علی همانند تولد حضرت مسیح، مهم و معجزه آساست و خداوند علی را از نور من آفرید و ما هر دو از یک نور هستیم.» آری تولد حضرت مسیح معجزه ای بزرگ بود و حضرت مریم در آن هنگام از خانه خدا (بیت المقدس) خارج شد ولی فاطمه بنت اسد به درون خانه خدا فرا خوانده شد و مهمان مائده های آسمانی گشت تا زیباترین تولد تاریخ بشریت، به نام مبارک حضرت علی ثبت شود.
برگرفته از مقاله « مظهر زیبایی ها ، سید رضا باقریان موحد - سایت امام علی
«بریحه عباسی» گماشته دستگاه حکومتی و امام جماعت دو شهر مکه و مدینه بود. او از امام هادی علیه السلام نزد متوکل سخن چینی و سعایت کرد و برای او نگاشت: «اگر مکه و مدینه را میخواهی، علی بن محمد را از این دو شهر دور ساز؛ زیرا مردم را به سوی خود فرا خوانده و گروه بسیاری نیز به او گرایش یافته و از او پیروی میکنند.»
در اثر سعایتهای بریحه ، متوکل امام را از جوار پر فیض و ملکوتی رسول خدا تبعید کرد و ایشان را به سامرا فرستاد. در طول این مسیر، بریحه نیز با ایشان همراه شد.
در بین راه رو به امام کرد و گفت: “تو خود بهتر میدانی که من عامل تبعید تو بودم. سوگندهای محکم و استوار خوردهام که چنانچه شکایت مرا نزد امیرالمؤمنین (متوکل) و یا حتی یکی از درباریان و فرزندان او کنی، تمامی درختانت را در مدینه به آتش کشم و خدمتکارانت را بکشم و چشمهها و قناتهای مزرعهات را ویران سازم. بدان که در تصمیم خود مصمم خواهم بود.”
امام با چهرهای گشاده در پاسخ بریحه فرمود: «نزدیکترین راه برای شکایت از تو، این بود که دیشب شکایت تو را به درگاه خدا عرضه کنم و من شکایتی را که نزد خدا کردهام، نزد غیر خدا و پیش بندگانش عرضه نخواهم کرد.»
بریحه که رأفت و بردباری امام را در مقابل سعایتها و موضع زشتی که در برابر امام گرفته بود دید، به دست و پای حضرت افتاد و با تضرع و زاری از امام درخواست بخشش کرد. امام نیز با بزرگواری تمام فرمود: «تو را بخشیدم!»
برگرفته از كتاب ویژگیهای اخلاقی امام هادی ابوالفضل هادی منش
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حدود نه سال با حضرت علي علیه السلام زندگي کرد . او در اين مدت نه تنها علي علیه السلام را ناخشنود نکرد، بلکه همواره مايه نشاط و خشنودي ایشان مي شد و اندوه علي علیه السلام با ديدار فاطمه سلام الله علیها برطرف مي گشت . در اين راستا حضرت علي علیه السلام مي فرمايد: «به خدا سوگند! من هرگز زهرا سلام الله علیها را خشمگين نکردم و او نيز مرا خشمگين نکرد و هيچ گاه موجب ناخشنودي من نشد . من هرگاه به چهره او نگاه مي کردم، هرگونه غم و اندوه از من برطرف مي شد (5) » .
روزي پيامبر صلی الله علیه و آله از علي علیه السلامن پرسيد: «زهرا سلام الله علیها را چگونه همسري يافتي؟» .
ایشان در پاسخ عرض کرد: «نعم العون علي طاعة الله » (6) : «او را در راستاي اطاعت خداوند، ياوري نيکو يافتم » .
بي توقعي زهرا سلام الله علیها از همسرش در حدي بود که در طول نه سال زندگي مشترک همسري، حتي براي يکبار، تقاضاي مادي از او نکرد . روزي به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها غذا نرسيد، حضرت اندوخته غذايي خود را به کودکان گرسنه اش داد و خود شب را گرسنه به سر برد . علي علیه السلام بامداد آن شب از حضرت زهرا سلام الله علیها تقاضاي غذا کرد، حضرت زهرا سلام الله علیها ماجرا را به عرض ایشان رسانيد . امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: «در چنين وضعي چرا به من نگفتي تا به جستجوي غذا بپردازم؟» فاطمه سلام الله علیها در پاسخ گفت: «اني لاستحيي من الهي ان تتکلف نفسک ما لا تقدر عليه » (7) : «من از خدايم شرم کردم که موجب شوم تا شما خود را در فشار قرار دهي و بر چيزي که مقدورت نيست، خود را به زحمت افکني » .
5) کشف الغمه: ج 1، ص 491 و 492 .
6) بحارالانوار: ج 43 ص 156 و 157 .
7) ماخذ قبل: ج 2، ص 27 و 28 .
بانوي نمونه ( درسهايي از مکتب اسلام ، شماره 6 ، ص 81 )
نويسنده گان سيره و محدثان اسلامي براي دختر پيامبر لقب هاي زيادي نوشته اند. آنچه از مجموع اين اسامي و القاب يافته مي شود، بزرگي قدر و شخصيت برجسته دختر پيغمبر در ديده پدر و شوهر و مقام ارجمند او در اسلام و ميان مسلمانان است .اين حقيقتي است که پيروان همه مذاهب اسلامي بدان اعتراف دارند.براي همين است که در عموم کتاب هاي شيعه و گاه در کتاب هاي معتبر اهل سنت و جماعت کتاب جداگانه در فضيلت دختر پيغمبر ديده مي شود و يا فصلي را براي روايت هايي که درباره اوست گشوده اند.
علت ناميدن فاطمه
در جلد دهم بحار الانوار از حضرت باقر نقل است: هنگامي که فاطمه زهرا پا به جهان نهاد خداي متعال فرشته اي را امر فرمود که اين نام (فاطمه) را بر زبان حضرت رسول اکرم جاري نمايد پس پروردگار جهانيان فرمود: تو را از ناپاکي باز داشتم. آنگاه حضرت باقر فرمودند: والله خداي تبارک وتعالي اين بانو را از علم مملو ساخت. از دو امام بزرگوار يعني امام رضا و امام جواد است که فرمود، شنيدم مامون از پدرش رشيد و او از مهدي و او از منصور و او از پدرش و از جدش نقل مي کند که ابن عباس به معاويه گفت: آيا مي داني که چرا فاطمه را فاطمه ناميدند؟ گفت: نمي دانم . ابن عباس گفت: زيرا خداي تعالي وي و شيعيانش را از آتشي در امان داشته و اين سخن، سخن رسول خداست. فتال نيشابوري ضمن حديثي از امام صادق آورده است که چون از بدي ها بريده شود او را فاطمه ناميدند.
وجه تسميه حضرت زهرا - http://www.rasekhoon.net/forum/thread/20303/page1/
حاج آقا جواد گلپايگاني نقل كرده اند كه مرحوم آيت الله العظمي خويي فرمودند:
ما در نجف اشرف در خانه ي 20 الي 30 متري زندگي مي كرديم ؛ خانم بنده روضه مي گرفت و مزاحم مطالعه ي من بود .من به ايشان گفتم : روضه خواني در منزل مزاحم مطالعه ي من است ؛ روضه ترك شد ولي چشمم مبتلا به درد شديدي شدكه هر چه مراجعه كردم خوب نشد و دكترها از معالجه ي آن مايوس شدند ؛ متوسل شديم؛ در عالم رويا به من گفته شد : بنا بود شما كور شويد ولي حالا كه متوسل شديد با تربت استشفا كنيد ؛ با تربت استشفا كردم خوب شدم.
( روزنه هايي از عالم غيب ؛ ص 186)
كلام و سيره ي علما در خواندن
زيارت عاشورا
1- آيت الله شيخ محمد حسين غروي اصفهاني
مرحوم آيت الله العظمي بهجت رحمه الله عليه مي فرمودند : مرحوم آشيخ محمد حسين غروي از خداوند متعال مي خواست كلمات پاياني عمرش ؛ خواندن زيارت عاشورا باشد ؛ خداوند دعاي وي را اجابت نمود و پس از اتمام خواندن زيارت عاشورا روحش به ملكوت اعلي شتافت.
( داستان هاي شگفت انگيز از زيارت عاشورا ؛ ص52)
3- علامه اميني ( رحمه الله عليه)
علامه اميني ( رحمه الله عليه) در عالم رويا به فرزند خود چنين سفارش نمودند: پسر جان ! در گذشته بارها تو را ياد آور ساختم و اكنون به تو توصيه مي كنم كه زيارت عاشورا را هيچ وقت و به هيچ عنوان ترك و فراموش مكن ؛ مرتبا زيارت عاشورا را بخوان و بر خودت و ظيفه بدان ؛ اين زيارت داراي آثار و بركات و فوايد بسيار زيادي است كه موجب نجات و سعادت در دنيا و آخرت تو مي باشد.
فرزند علامه اميني ( رحمه الله عليه) مي گويد : علامه اميني با كثرت مشاغل و تاليفات و مطالعه و … مواظبت كامل به خواندن زيارت عاشورا داشته و سفارش به زيارت عاشورا مي نمودند.
( مجله حوزه ؛ ش 37، ص 88)2- امام خميني رحمه الله عليه :
امام زيارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام معمولا در حال قدم زدن مي خواندند.
خادم امام راحل چنين مي گفت : روزي نزديك ظهر احساس كردم صداي ضجه و ناله مي آيد . كمي كه جستجو كردم ديدم امام پشت بام منزلشان رفته ؛زيارت عاشورا مي خوانند و اشك مي ريزند .
( اميد انقلاب ؛ ش 205)
مرحوم ميرزا اسماعيل دولابي مي فرمودند:
ماه محرم يكي از ماه هاي تكامل است و محبت و عزاداري براي امام حسين ( عليه السلام ) انسان را زود به مقصد مي رساند.
كلّنا سفن النّجاه و سفينه الحسين اسرع.
همه ي ما اهل بيت كشتي نجات هستيم ؛ ولي كشتي نجات امام حسين (عليه السلام) سريعتر است.
(طوباي كربلا؛ ص 194)
نهضت امام حسين (ع) از نظر مهاتما گاندي
من زندگي امام حسين (ع)، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه کافي به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد يک کشور پيروز گردد، بايد از سرمشق امام حسين (ع) پيروي کند.