علامه طباطبايي:
معناي صلوات بر محمد و آل محمد اين است كه خدايا رحمتت را بر آنان را فرو فرست كه از آنان به ما برسد . اگر بخواهد رحمتي ببارد ابتدا بر اين خاندان مي بارد و سپس به ديگران مي رسد.
حكمت عبادت ؛جوادي آملي
روزي كسي خدمت آيت الله شيخ زين العابدين مازندراني آمدو از تنگي معاش خود شكايت كرد ؛ شيخ به او فرمود : برو حرم اباعبدالله الحسين (عليه السلام ) و زيارت عاشورا را بخوان ؛ رزق و روزي به تو خواهد رسيد. اگر نرسيد بيا نزد من به تو خواهم داد. آن شخص رفت و بعد از مدتي خدمت آن بزرگوار رسيد و گفت: در حرم مشغول زيارت عاشورا بودم ؛ كسي آمد وجهي به من داد در توسعه قرار گرفتم.
مجله پيام حوزه؛ شماره 19؛ ص101
موذن آستان قدس رضوي:
پس از وفات حاج شيخ حسن علي اصفهاني ، هر روز بين الطلوعين ،بر سر مزار او مي آمدم و فاتحه مي خواندم .
يك روز در همان جا خواب بر من چيره شد ؛ در عالم رويا حاج شيخ را ديدم كه به من فرمودند : فلاني چرا سوره يس و طه را براي ما نمي خواني ؟
عرض كردم : آقا من سواد ندارم . فرمودند : بخوان و سه مرتبه اين جمله ها بين ما رد و بدل شد . از خواب بيدار شدم ديدم كه به بركت آن مرد بزرگ ؛ حافظ آن دو سوره هستم . از آن پس تا زنده بودم ؛ هر روز آن دو سوره را بر سر قبر آن مرحوم تلاوت مي كردم.
جرعه وصال ؛ ص 50
شيخ محمد حسين اصفهاني:
هر كس سوره «انا انزلناه في ليله القدر» را بخواند تا عرش عمودي از نور متصل است.
آفتاب خوبان ؛ ص 24
شيخ عباس قمي در سفر ، رعايت حال همراهان را مي كرد و با آنان فوق العاده خوش رفتاري مي كرد به طوري كه نوشته اند در مسافرت فردي خوش طبع و خوش گفتار و نيك رفتار بود.
قصه ي ارباب معرفت؛ ص 29
شيخ عباس قمي:
اين احقرهرگاه به سبب زياد نوشتن ، چشمم ضعف پيدا مي كند ؛ تبرك مي جويم به تراب مراقد ائمه و گاه گاهي به مسّ كتابت حديث و اخبار و بحمدالله چشمم در نهايت روشن است و اميدوارم كه در دنيا و آخرت چشمم به بركات ايشان روشن باشد.
فوائد الرضويه ؛ شيخ عباس قمي ؛ ص695
آيت الله اراكي:
من هر گاه مشكلي پيدا مي كنم ؛ يك دور تسبيح صلوات مي فرستم و ثواب آن را نثار ائمه اطهار و چهارده معصوم مي كنم ؛ آن گاه مشكل به آساني حل مي شود.
يادنامه آيت الله اراكي؛ رضا استادي ؛ ص 600
حجه الاسلام و المسلمين پناهيان در بيانات خود در باب « نهال ولايت در نهاد خانواده » در مهديه تهران فرمودند:
• بعضي ها سي سال است كه سعي كرده اند ولايت فقيه را به يك موضوع سياسي تبديل كرده و مانند ساير موضوعات ديني با آن بازي كنند ؛ اما موفق نشدند و مي بينند كه امروز ولايت فقيه در حال جهان گير شدن است . امروز يكي از مهمترين نقاط اتكاء خاورميانه ، بلكه بخشي از اروپا ،ولايت فقيهي است كه در كشور ما مستقر است . اينها علائم ظهور حضرت است.
• امروز شاهد هستيم كه فراتر از ايران اسلامي ما ، در جهان اسلام نقطه ي اتكا و نگاه ها به فرمايشات رهبري است . مثلا امروز آمريكايي ها از اين ناراحت هستند كه مرجع بزرگوار تقليد حضرت آيت الله سيستاني به تمام دوستان و مريدان خود مي فرمايد : « در مسائل سياسي هر چه رهبري جمهوري اسلامي فرمودند بايد تبعيت كنيد » و آنها تبعيت مي كنند .
• اگر اين ولايت فقيه جهان گير شود امام زمان ما خواهد آمد و اين مقدمه سازي براي ظهور حضرت است . ما در دوران نائب امام زمان امتحان مي شويم براي خود حضرت ؛ اگر در امتحانات پاي ركاب ولي فقيه پيروز شديم به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف خواهيم رسيد
• ولايت تنها يك امر سياسي اجتماعي نيست .
• ولايت مداري و عشق به ولايت فقيه براي ما فقط يك مساله ي سياسي نيست بلكه ولايت مداري اصل دين ماست ،و ولايت فقيه دنباله ي آن ستاره ي دنباله دار نوراني است . هر كس اين را نمي داند در مطالعات ديني خود تجديد نظر كند .
• از همان روز اول كه ابليس ولايت كسي كه خدا ترجيح داده بود ، نپذيرفت و به آدم سجده نكرد معلوم شد كه اصل داستان حيات بشر بر سر ولايت مداري است . ولايت فقيه نيز بر مبناي همين ولايت مداري است كه براي ما اينقدر ارزش و احترام دارد .
• آيا ابزار عشق و محبت ما به امام حسين عليه السلام يك امر سياسي است ؟ آيا وقتي براي امام حسين عليه السلام به خيابانها مي ريزيم و دسته ي عزاداري راه مي اندازيم ؛ از اين كار تلقي سياسي مي شود ؟ در مورد ولايت فقيه نيز همين طور است ،يعني صرفا يك امر سياسي نيست بلكه با دل و جان ما عجين است . براي همين است كه در دوران جنگ اين همه از جوانان ما با فرمان ولايت فقيه رفتند و جان خود را فدا كردند ؛ به همين خاطر است كه در آماري كه از وصيت نامه ي شهدا گرفته شده است به طور متوسط در هر وصيت نامه اي چهار بار از امام حسين عليه السلام ياد شده است و چهار مرتبه نيز در مورد پيروي از ولايت و رهبري سخن گفته شده است .
(هفته نامه ي اخبار برگزيده خبرگزاري تخصصي ايثار و شهادت حيات ؛ شماره 29)
علامه محمد تقي جعفري رحمه الله عليه مي فرمودند :
در زمان تحصيل درنجف اشرف ، گاهي هوا آنقدر گرم مي شد كه مجبور بوديم در داخل آب رفته و در همان جا با نيم تنه ي فرو رفته در آب ،كتاب هايمان را مطالعه كنيم .
(قصه ي ارباب معرفت ، ص 16)
بد جوری ترسیده بودیم. به حالت آماده باش کامل قرارگرفتیم. اگر دشمن ما را می دید، کارمان تمام بود؛ یا کشته می شدیم و یا اسیر که در آن صورت چون نیروی اطلاعاتی بودیم عاقبت بدی در انتظارمان بود. تعدادمان کم بود. احساس کردیم وسط نیروهای دشمن گیر افتاده ایم و دیگر راه فرار نداریم.
چاره ای نبود. باید می پریدیم آن طرف نهر، پشت نخل ها. از روی نهر که عبور کردیم ناگهان خشکمان زد! آنها با تسلط کامل، ما را دیده بودند. جلو آمدند و یکی یکی ما را در آغوش کشیدند. آقا هم وسط ایستاده بود، با همه گرم گرفت و روبوسی کرد. شناسایی شان تمام شده بود و داشتند بر می گشتند. با دیدن آقا در خط دشمن، هم روحیه گرفتیم و هم شرمنده شدیم!
سردار فدوی(کتاب خاطرات سبزص136)